رسانه های فعال در فتنه سبز تلاش هماهنگی را برای بهره برداری از مصیبت ناگوار زلزله در آذربایجان سامان داده اند.
در حالی که مردم در کنار نهادها و سازمان های مسئول برای امدادرسانی به هموطنان زلزله زده بسیج شده اند، رسانه های وابسته به شبکه عنکبوت پروژه مشترکی را در پیش گرفتند تا به زعم خود با سوءاستفاده از این ماجرای تلخ، بر موج عواطف و احساسات عمومی سوار شوند. رسانه هایی مانند بالاترین، کلمه، صدای آمریکا، جرس، رادیو فردا، گویانیوز، دویچه وله، بی بی سی و ده ها سایت و رسانه مشابه در این زمینه بسیج شدند تا چنین القا کنند که کسی به فکر آسیب دیدگان زلزله نیست. برخی از این رسانه ها البته بی تابی کرده و ضمن لو دادن خود اذعان کرده اند که اتفاق پیش آمده بهانه خوبی برای تجدید سازمان و تجدید روحیه گروه های از هم پاشیده اپوزیسیون است.
برخی از این رسانه ها پا را فراتر گذاشته و حتی علیه مراسم احیا در شب قدر بیست و سوم ماه مبارک رمضان هتاکی کرده اند. این محافل هتاک که پیش از این به بهانه های مختلف به ساحت قرآن کریم و پیامبر اعظم و ائمه معصومین علیهم السلام اهانت کرده بودند، درد اصلی خویش را بازگو نمی کنند که از اعتقاد و ایمان راسخ همین ملت -به ویژه مردم غیور آذربایجان- تودهنی خوردند و بعدها- رسانه هایی نظیر رادیو فردا- علنا اعتراف کردند که علت اصلی شکست اغتشاش و فتنه سبز، اسلامگرایی مردم بود.
گفتنی است گردانندگان این رسانه ها طی سالهای اخیر علنا از تحریم های ضدایرانی رژیم های مستکبرغربی حمایت کرده و خواستار فلج کردن مردم ایران شده اند و برخی از آنها حتی از حمله نظامی جانبداری کرده اند بنابراین ادعای دلسوزی برای مردم ایران از سوی آنها صرفا نوعی ژست منافقانه تلقی می شود.
مردمسالاری: گویا زلزله مهیب آذربایجان شرقی ،در جامجم حس نشده است
روزنامه مردمسالاری در سرمقاله خود نوشت:
گویا زلزله مهیب آذربایجان شرقی که 5 استان ایران را هم تکان داد، در ساختمان شیشهای جامجم حس نشده است. برنامههای المپیک با خوبی و خوشی دنبال میشود، بخشهای خبری تنها به گفتن چند عدد بسنده میکنند و فقدان گزارشهای میدانی ملموس است. گفته شده اکیپهای خبری با فاصله 12 ساعته به منطقه اعزام شدند. در رابطه با آمار ارائه شده هم میان خبرگزاریها و بخشهای خبری تلویزیون تفاوت فاحشی وجود داشت. البته دو روزنامه مدعی اصولگرایی تهران هم دیروز از کنار موضوع بیتفاوت عبورکردند که جای تامل دارد. به عنوان مثال روزنامه کیهان، عکس اصلی صفحه اول خود را به بارش باران روی برگهای سبز اختصاص داد و در صفحه اول حتی یک تیتر کوچک هم از زلزله نداشت؛ همانگونه که روزنامه رسالت از کنار این موضوع با بیتفاوتی عبور کرد. این اتفاق در کنار زلزله رخ داده یک تراژدی رسانهای در ایران اسلامی است که در زمان بروز حوادث کوچک و بزرگ روی میدهد. در غیاب رسانه ملی، رسانههای خارجی و این معدود رسانههای آذری زبان میدان را خالی دیده و به انعکاس گزارش میپردازند تا اذهان عمومی دو دستی تقدیم آنها شود. در میان مطبوعات و رسانههای جهان، موضوع باورپذیری و قابل اعتماد بودن، یک اصل طلایی و استراتژیک تلقی میشود. درست لحظهای که رسانههای ایران باید اطلاعات را منعکس کنند سکوت آنها رسانههای خارج نشین را باورپذیر میکند و همین اتفاق در مواقع بروز بحرانهای اجتماعی یا حتی سیاسی بعدی آنها را پیروز میدان جنگ در میان افکار عمومی میکند. از آذربایجان ایران اسلامی صدای نالههای مردان و زنان پارسی به گوش میرسد. کودکانی که میتوانستند آیندهسازان ایران باشند، قلبهایی که پاره پاره شد، انسانهای پاک و بیآلایش با همه عظمتشان نقطه کوچکی از فاجعهای است که روی داده و همین اتفاق بار موضوع را دوچندان میکند. پایتخت ایران اسلامی با 12 میلیون جمعیت نیز شبح یک زلزله مهیب را در تعقیب خود میبیند؛ به راستی وقوع یک زلزله 2/6 ریشتری در تهران چه ابعادی خواهد داشت؟
/27217
نظر شما