مهدی یاورمنش: درست 20 سال پس از پخش برنامه نمایشی و طنز «مبصر پنج ساله»، یک بار دیگر تلویزیون به سراغ شخصیتهای شیرین آن رفته است. چندی است که شبکه آموزش دوباره شاهد برگزاری کلاس درسی شده است که معلم، مبصر، دانش آموزان و دیگر شخصیتهای آن در فضایی مفرح، هم بچهها را پای تلویزیون سرگرم میکنند، هم به آنها چیزی یاد میدهند و هم گاهی از وضعیت جامعه انتقاد میکنند.
حسین محب اهری (نویسنده، کارگردان و بازیگر)، محمد کدخدایی (بازیگر) و حمید رضا محمد علیزاده (تهیه کننده)، عصر یک شنبه مهمان کافه خبر بودند و به پرسشهایی درباره برنامه «مبصر پنج ساله» پاسخ دادند.
در این جلسه ضمن یادآوری خاطرات برنامه قدیمی «مبصر پنج ساله»، شرایط تولید مجموعه جدید آن نیز به بحث گذاشته شد.
حسین محباهری
شما یکی از زوجهای هنری شناخته شده تلویزیون هستید. نخستین بار در کدام کار هم بازی شدید؟
محمد کدخدایی: اولین کار مشترک من با آقای محب اهری، تله تئاتر «کوچ عاشقان» با کارگردانی علاءالدین رحیمی بود. بعدش ایشان که یکی از چهار کارگردان مجموعه «هزار رنگ و هزار برگ» بودند و البته در آن بازی هم داشتند، مرا به همکاری در آن کار دعوت کردند.
چه سالی؟
حسین محب اهری: فکر میکنم این برنامه سالهای 67 یا 68 پخش شد.
یعنی یک سال بعدش کار «مبصر پنج ساله» را کلید زدید؟
محب اهری: بله. البته از چند سال قبلش در فکر تولید چنین برنامهای بودم.
هدفتان از ساخت برنامهای با آن شکل و شمایل و موضوع چه بود؟
محب اهری: سالها دوست داشتم برنامهای برای بچهها کار کنم که مثل زنگ تفریح باشد. فکر کردم دانش آموز بعد از آمدن از مدرسه و ناهار خوردن و قبل از آنکه سر درس و مشق خود بنشیند، نیاز دارد تا کمی نشاط پیدا کند. این جوری بود که طرح چنین کلاسی تو ذهنم آمد.
از همان زمان به فکر بازی گرفتن از محمد کدخدایی در نقش مبصر بودید؟
محب اهری: زمانی که مقدمات کار جدی شد، با آقای داریوش مودبیان در باره نقش مبصر آن باب مشورت را باز کردم که بیدرنگ هر دو به محمد کدخدایی رسیدیم.
و تصمیم گرفته بودید مبصر رفوزه پنج ساله باشد؟
محب اهری: تقریباً. البته در سری اول مبصر چهار ساله بود و بعد پنج ساله شد و حالا هم که 5+20 است.
بقیه شخصیتها؟
محب اهری: به تدریج شکل گرفتند، بیآنکه زوری به کار تحمیل شوند، خودشان به آرامی و آهستگی پیدا شدند.
ضبط و پخش کار کی بود؟
محب اهری: سال 69 ضبط کردیم و 70 پخش شد. سری دوم هم 71 ضبط و همان سال پخش شد که البته تا سال 72 ادامه پیدا کرد.
برنامه قدیمی «مبصر پنج ساله» که 20 سال پیش پخش می شد
چرا در اوج موفقیت ادامه ندادید؟
محب اهری: اختلافهای سیاسی باعث شد کار ما را تعطیل کنند.
کار شما که سیاسی نبود و به کسی برنمی خورد. چرا؟
محب اهری: آن زمان هیئت تحقیق و تفحصی از سوی مجلس چهارم به صدا و سیما آمده بود که مسوولش آقای اکبر پرورش بود. ایشان که نماینده مجلس چهارم و پیش ترها وزیر آموزش و پرورش بود، همان زمان مقالهای در روزنامه کیهان به چاپ رساند و به برنامه ما اعتراض کرد.
اعتراضش چه بود؟
محب اهری: انتقاد داشت که چرا بچههای ایران را کودن و تنبل نشان میدهیم. آن زمان کارتون «ای کییو سان» از تلویزیون پخش میشد که ایشان انتقاد کرده بود، وقتی ژاپنیها بچههایشان را این قدر با هوش نشان میدهند، این «مبصر پنج ساله» چه معنایی دارد. این شد که شبکه یک هم با اینکه برنامه ما پر طرفدار بود، آن را قطع کرد.
خب از این انتقادها زیاد میشود. چرا صدا و سیما کوتاه آمد؟
محب اهری: در واقع با اختلافی که بین آن هیئت و مدیریت صدا و سیما بود، برنامه ما قربانی شد. یادم هست اختلافها و تنشهای زیادی سر آن ماجرای تحقیق و تفحص به وجود آمده بود که بیشتر مدیریتی و مالی بود. اما در آن میان چنین انتقادی باعث شد تا مسوولان صدا و سیما راحتترین کار و دادن امتیازهای کوچک مثل تعطیل کردن برنامه ما را انتخاب کنند.
کدخدایی: آن هایی که این ایرادها را از کار گرفتند، به نوعی با مقوله طنز و کارکرد آن خیلی آشنا نبودند. کمدی را نمیشناختند. راز موفقیت یک برنامه کودک آن است که چیزی را به کودک بدهد که او میخواهد. صدها برنامه در این سی و چند سال از تلویزیون پخش شده که تنها تعداد اندکی از آنها که به انگشتان دو دست نمیرسد، ماندگار شدهاند. اگر فکر میکنید غلو میکنم، بشمرید.
همان طور که شما سر کلاس میشمارید، بشمرم؟
کدخدایی (با خنده): هر جور بشمرید، ده تا نمیشود.
این شمارش عجیب در درس شیرین ریاضی را از کجا پیدا کردید؟
محب اهری: یک معمای ریاضی بود که از کتابی پیدایش کردم.
همین الان اگر از هر آدم بزرگتر از 25 و کمتر از 45 سال بپرسید، شعر آن برنامه را به یاد دارد؛ «آقا اجازه هولم نکن، دست و پاهامو گم نکن». این شعر از کجا آمد؟
محب اهری: راستش برنامه را ضبط کرده و به فکر موسیقی تیتراژ آن بودیم. این شعر را به کمک آقای کدخدایی پیدا کرده بودم و بعدش به دنبال ریتم مناسب میگشتم که توی تاکسی با ضرب گرفتن رو داشبورد به آن رسیدم. این در حالی بود که راننده با تعجب به من نگاه میکرد و فکر میکرد دیوانهام. وقتی به تلویزیون رسیدم، سریع رفتم بالا و با آقای کدخدایی آن را کامل کردم.
در برنامه شما هم تفریح، هم آموزش و هم نقدهای اجتماعی وجود دارد. در این باره توضیح دهید.
محب اهری: برنامه چند بخش دارد. ابتدا معلم دیر آمده و مبصر سر کلاس است. این دیر آمدن معلم به مشکلات اجتماعی اشاره دارد. ترافیک است، جای پارک نیست، توچالهای که شرکت گاز کنده افتاده، تو صف خودپرداز برای گرفتن یارانه مانده و... این رویکرد اجتماعیاش هست.
حسین محباهری و محمد کدخدایی
شعر و لطیفه هم که دارد.
محب اهری: بله. بعد مبصر یک شعر کودکانه و شاد را با بچهها میخواند. این قسمت از برنامه ریتمیک و ملودیک است و بچهها را سرگرم میکند.
اما وقتی معلم میآید، فضا کمی جدی میشود.
محب اهری: چون اینجا میخواهیم چیزی را به بچه یاد دهیم. وقتی معلم میآید، یکی از درسهای شیرین ریاضی یا جغرافی یا... را میدهد که در آن یک نکته آموزشی گفته میشود؛ اینکه مثلاً دوسوم زمین آب است، پنج قاره داریم و منظومه شمسی چند سیاره دارد و.... مطمئن باشید این نکته آموزشی هیچگاه از ذهن بچهها پاک نمیشود. لطیفه هم آن آخر میآید.»
اجازه دهید چند پرسش از سوی کاربران خبرآنلاین را طرح کنم. یکی از مخاطبان پرسیده آیا بعد از 20 سال فکر میکنید برنامهای با این شکل و شمایل مثل گذشته مخاطب پیدا میکند؟
حمید رضا محمد علیزاده: 12 اردیبهشت که چند قسمت آن روی آنتن رفت، بیش از 130 هزار پیامک به برنامه زده شد که برای شبکه آموزش که کم مخاطب است، یک رکورد محسوب میشود. پس این برنامه هنوز هم مخاطب دارد.
خانم یا آقای کریمی که یازده سالگی شاهد برنامه شما بوده و حالا خودش بچه دارد، پرسیده با توجه به تغییرات جامعه و پیشرفتها چگونه میخواهید خودتان را با زمان حال وفق دهید؟
محب اهری: خوشبختانه یا متاسفانه تغییرات در آموزش و پروش ما لاک پشتی است و شیوههای تدریس و فضای کلاسها چندان فرقی نکرده است. البته بچهها فرق کردهاند که در این سری جدید این تغییرات را لحاظ کردهایم؛ مثل آمدن اینترنت، گوشیهای موبایل و.... قبل از اینکه برنامه را ضبط کنیم، من در باره این تفاوتها تحقیق کردم و با بچهها زیاد صحبت کردم.
برنامه قدیمی شما دیدگاههای انتقادی هم از رفتار کودکان و طرز تربیت آنان داشت. در مجموعه جدید هم این رویکرد را دارید؟
محب اهری: متاسفانه بچهها یک رفتارهای غلط پیدا کردهاند که باید نقد کرد. مثلاً دانش آموزان بد جوری بند موبایل شدهاند که تمرکز آنان را به هم میزند، بدجوری پای بازیهای کامپیوتری مینشینند، تحرکشان کم شده است و.... اینها را باید گوشزد کرد تا اصلاح شود.
برخی از مخاطبان اعتقاد دارند برنامه باید به علایق و سلایق بچههای امروز نزدیک شود. کودک 20 سال پیش اینترنت نداشت و این همه شبکه تلویزیونی دم دستش نبود. مثلاً ذائقه موسیقایی آنان هم فرق کرده و شاید بهتر باشد ترانهها جور دیگری خوانده شوند.
محب اهری: ببینید، آموزش و تربیت در کنار تفریح از اهداف این برنامه است. اگر بچههای امروز راهی غلط و سلیقهای ناجور پیدا کردهاند، نباید دنباله روی آنان شویم، بلکه باید آن را اصلاح کنیم. برای مثال انواع موسیقیهای تکنو و رپ که بیسرو ته هستند را دوست ندارم اشاعه دهم. حتی سر تمرینها از یکی از بچهها خواستم «الف پ...» را به صورت تکنو بخواند، که دیدم خیلی پرت و بیربط است. از این صحنه اتفافآً استفاده میکنم تا نشان دهم چقدر این نوع موسیقی ها از فرهنگ ما دور است.
در برنامه قدیمی، تعدادی دانش آموز سر کلاس بودند. نتوانستید آنان را هم پیدا کنید و دوباره به برنامه بیاورید؟
محب اهری: چند تایی را چرا. از جمله امیر نخبه زعیم (امیر هشتگردیزاده اصل تهرانی)، اسد محب اهری (اسد تبریزیزاده تهرانی اصل) و مصطفی کدخدایی (مصطفی کدخداییزاده الیادرانی اصفهانیزاده اصل تهرانی نیا) که اینجا هم در کنار پدرشان حضور دارند.
عکس یادگاری دانش آموزان با معلم و مبصر پنج ساله
راستی آقای کدخدایی یک کاربر خبرآنلاین پرسیده آیا خجالت نمیکشید این همه سال رفوزه شدهاید؟
محب اهری: اتفاقاً من هم تو یکی از برنامههای جدید ازش میپرسم بعد از این همه سال شما هنوز تو این کلاسی؟ که میگوید میخواهم پایههایم قرص شود. من هم پاسخ میدهم اگر برج میلاد هم بود پایههایش تا حالا قرص شده بود.
کدخدایی: هنوز هم میگویم که میخواهم پایههایم قرص شود. تازه اگر با رفوزه شدن بتوانم تو کلاس آقای محب اهری بمانم، خیلی هم خوب است. با اینکه مردم همین چند روز تو خیابان از این حرفها به من میزنند، اما با شوخی و خنده و با محبت میگویند و برای همین از رفوزه شدن خجالت نمیکشم.
آقای محب اهری، یکی از مخاطبان هم پرسیده شما کی از شغل معلمی بازنشسته میشوید؟
محب اهری: باز هم اتفاقاً تو یکی از برنامهها معلم دیر میکند که مبصر میگوید آقا رفته تا به کارهای پرونده پزشکیاش برسد تا مقدمات بازنشستگی را انجام دهد. البته ترس من از بازنشستگی نیست، میترسم که به خاطر درجا زدن این مبصر پنج ساله به یک نقطه بد آب و هوا تبعیدم کنند.
کدخدایی: چه ایده خوبی. اگر در آینده توانستیم ضبط را ادامه دهیم، این موضوع را باید تو یک قسمت مطرح کنیم تا شاید مبصر پنج ساله کمی خجالت بکشد.
محب اهری: بله طرح و ایده زیاد دارم. شاید در آینده یک دانش آموز را در یک نیمکت بگذارم و ۵ نفر را تو یک نیمکت جا دهم که وقتی معلم دلیلش را میپرسد، جواب میدهند چون پدر اون به مدرسه کمک مالی کرده، جای ویژه بهش دادهاند.
این طور شاید آموزش و پرورش انتقاد کند و دوباره کارتان تعطیل شود. آیا فکر میکنید سعه صدر بیشتر از ۲۰ سال پیش شده است؟
محب اهری: بستگی به مسائل سیاسی روز دارد که همه چیز با آن قاطی شده است. بستگی به جبهه بندیهای سیاسی دارد.
آقای محمد علیزاده حساسیتها این روزها کمتر شده یا هنوز مثل قدیم است؟
محمد علیزاده: هنوز حساسیتها سرجایش هست.
محب اهری: البته شنیدهام آموزش و پرورش ابراز علاقه کرده تا برای ادامه تولید این برنامه همکاری کند که نشان میدهد آنها خیلی بدشان نیامده است.
چرا شبکه آموزش را برای تولید و پخش این برنامه انتخاب کردید؟
محمد علیزاده: برنامه کودک شبکه یک تعطیل شده است و شبکه دو هم برنامههای کودکش بیشتر وجه سرگرمی دارد و سرش شلوغ است. از طرف دیگر چون این برنامه ماهیت آموزشی هم دارد، بهتر دیدیم آنجا کار کنیم.
آقای محب اهری، شما پیشنهاد ساخت مجموعه جدید این برنامه را دادید یا سراغتان آمدند؟
محب اهری: رفتم به شبکه آموزش پیشنهاد دادم و استقبال کردند و البته گفتند پولی برای تولیدش ندارند. آن وقت یک نفر مرا به آقای علیزاده معرفی کرد و ایشان با توجه به امکاناتی که داشتند، کار را شروع کردند. البته قرار شده بعداً شبکه پول را بدهد.
تا حالا چند قسمت برنام ضبط و پخش شده است؟
محمد علیزاده: ۲۶ قسمت ضبط شده است که هفت تایش روز معلم پخش شد، چند تای دیگرش هم بعدش روی آنتن رفت و بقیه هم جمعهها پخش میشوند.
ضبط و تولید آن ادامه پیدا میکند؟
محمد علیزاده: با صحبتهای اولیه قرار است تولید ادامه پیدا کند.
کدخدایی: اینجا من یک انتقادی را مطرح کنم که امیدوارم به کسی برنخورد. ما برای رساندن این برنامه از ساعت ۲ ظهر تا ۱۲ شب به صورت فشرده کار میکردیم و حالا متاسفانه پخش آن زمان مشخص و مرتبی ندارد. این یعنی مدیران کار ما را جدی نمیگیرد که خیلی بد است.
اجازه دهید وارد بحثهای کلی تر شویم. خیلیها میگویند برنامههای کودک و نوجوان تلویزیون مثل گذشتهها دیگر چندان جذاب و ماندگار نیست. نظر شما چیست؟
محب اهری: یک دلیلش این است که بچهها سرگرمیهای دیگری پیدا کردهاند؛ مثل اینترنت، بازیهای کامپیوتری و.... البته فکر میکنم ساده انگاری در تولید برنامهها هم باعث شده خیلی تاثیر گذار نباشند. برنامه سازان کودک و نوجوان یک کم ساده با کار روبرو میشوند و آن طور که باید انرژی نمیگذارند.
کدخدایی: در حال حاضر بیشتر کارها سرهم بندی شده است، متن خوب ندارند و بزن در رو شدهاند.
در مجموعه جدید «مبصر پنج ساله»، چند شخصیت جدید بزرگسال به برنامه اضافه شده اند
یک دلیلش هم شاید این باشد که خیلی از هنرمندان قدیمی، کار در عرصه کودک و نوجوان را رها کردهاند.
محب اهری: چون متاسفانه هم بودجه کمی به این کارها میدهند و هم تلویزیون بیشتر به دنبال برنامههای زنده است. این برنامههای زنده بچهها را دعوت میکنند، مجریهای آن چند تا شعر و ترانه ضبط شده را لب خوانی میکنند، میان برنامه میگذارند و بعدش تمام. برای همین عمو و خالههای تلویزیون خیلی زیاد شده است.
اما با تمام این سختیها شما این عرصه را رها نکردهاید.
محب اهری: نه نمیکنم. مثل چند سال گذشته که برنامهای تلویزیونی را کارگردانی نمیکردم و به جایش در تئاتر کودک و نوجوان مشغول بودم، مطمئن باشید این عرصه را خالی نمیگذارم. تلویزیون نشد، روی صحنه تئاتر برای بچهها برنامه میسازم.
بین آخرین کارتان تا مجموعه جدید «مبصر پنج ساله» چقدر فاصله افتاد؟
محب اهری (بعد از فکر زیاد): ۱۶ سال. از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۱ هیچ کاری را کارگردانی نکردم. وای خدای من چقدر زود گذشت.
عکسهای کافه خبر: لیلا افشار
57245
نظر شما