شکست در لالیگا و بعد از آن حذف از بازیهای لیگ قهرمانان فقط پپ را مصمم تر از قبل کرد .ولی انتخاب فرانسس تیتوویلانوا دستیار او به عنوان سرمربی جدید تاحدی موجب تعجب هواداران و رسانه ها شد آن هم در شرایطی که نام مربیانی چون مارچلو بیلسا ، لوران بلان و یا حتی آندره ویلاش بواش مطرح بود.
با این همه نگاه دقیقتر به تصمیمات هیات مدیره بارسا در سالهای اخیر و همچنین انتصاب خود گواردیولا بجای ریکارد نشان می دهد منطق جاری در باشگاه تاکید بر استفاده از مهره های خودی وافرادی دارد که با مسائل داخلی باشگاه پیچیده ای چون بارسا آشنایی کامل دارند. شانس اصلی جایگزینی گواردیولا در بنگاه های شرط بندی مارچلو بیلسا معرفی شده بود . اما او نه ارتباطی با بارسا نداشت و نه نمی توانست گزینه مناسبی پس ازگواردیولا و تمامی افتخاراتش باشد.
دو گزینه دیگر هم می توانستند شانسی برای نشستن روی نیمکت بارسا داشته باشند . لویز انریکه هافبک سابق بارسا که تابستان امسال به رم رفت وحالا از برنامه ای بلند مدت برای این باشگاه مدعی سری آ صحبت می کند.
فرانک دی بوئر دیگر بازیکن سابق بارسا هم گزینه پشت پرده دیگری بود که با توجه به اعتقادی که به "فوتبال کامل" کرویف دارد می توانست به سادگی کار گواردیولا را ادامه دهد . ولی او هم در هلند با آژاکس روزهای خوبی دارد و در جستجوی اولین قهرمانی است و دلیلی برای پذیرش ریسک مربی گری بارسا نداشت .
اما بعد با شنیدن نام تیتو ویلانووا این سوال را مطرح شد که حضور او تا چه حد تضمین کننده تداوم موفقتیهای بارسا است ؟
گرچه تیتو در تیم جوانان بارسا کارنامه خوبی دارد ولی هنوزاعتبار رسانه ای او به آن ال کلاسیکو جنجالی و حرکتی که ژوزه مورینیو به سبک یکی از شخصتیهای سینمای قبل از انقلاب ایران انجام داد بر می گردد. مورینیو با انگشت کردن در چشم ویلانووا نام او را تاحد زیادی در رسانه ها مطرح کرد برخی در دفاع از تیتو ،موقعیت گواردیولا در بارسا را با شرایط کلینزمن در بازیهای جام جهانی 2006 مقایسه می کنند و معتقدند تیتو –همچون یواخیم لو- مغز متفکر تمامی موفقیتهای بارسا است و گواردیولا تنها بخاطر اعتبار ورزشی و کاریزمایی که در نزد هواداران و بازیکنان داشت سرمربی بود. در مقابل باید در نظر بگیریم بازیکنانی چون ژاوی و اینیستا او را مرد شماره 2 می دانندو رفتن گواردیولا هم شاید تغییری در این دیدگاه آنها ایجاد نکنند همانطور که ویلاش بواش با آن کارنامه موفق همچنان از نگاه بازیکنانی چون لمپارد و اسین در چلسی " آقای دی وی دی " بود و حرفش خریداری نداشت.
علاوه براین تنها مربی بارسا در دو دهه اخیر که سابقه بازی ملی نداشت ، لویس فن گال بود که در عرصه مربی گری کارنامه ای درخشان داشت و در هلند و بلژیک بازیکن معتبرباشگاهی بود ولی ویلانوا فاقد این سوابق است وباید با بازیکنانی کار کند که ترکیب اصلی تیم ملی اسپانیا –قهرمان اروپا و جهان –تشکیل می دهند والبته باید به جمع آنها لیونل مسی –فوق ستاره فوتبال جهان-را هم اضافه کرد و کار کردن با ستاره ها کار ساده ای نیست .
نظر شما