رضا تاجگر :قطع نظر از چرايي اكران فيلمهاي سياسي جنجالي در ايام نوروز- كه ظاهراً نه فقط باب شده كه حتي اين مصيبتِ فرهنگي متأسفانه به تلويزيون هم كشيده شدهاست – سؤال اساسي اين است كه آيا قرار نيست جامعهي ايراني از سياست زدگي رهانيده شود. واقعاً قرار نيست هر چيزي سرجايش قرار بگيرد و هر كسي كار خود كند.
مگر نه اين كه اساساً فيلم و سينما ابزاريست فرهنگي و علي القاعده بايستي - دست كم - بيشتر از هر كاراييِ ديگري كه دارند، كاركرد فرهنگي سينما در جامعه اثرگذار باشد. اين، بدان معناست كه حتي در حوزهي سياست، سينما بايد رويكرد فرهنگي خود را حفظ نمايد و در جهت تنظيم روابط سياسي- اجتماعي مردم گام بردارد و باعث افزايش سطح آگاهي سياسي جامعه شود؛ نه اينكه سينما، دست بسته تسليم محض سياسيون و دولتگرايان بشود.
«مارمولك» و «اخراجيها» ( در قالب طنز )، در اكرانهاي نوروزي چه گلي بر سر فرهنگ اجتماعي اين مخاطب - قابل شمارش - سينما زدند كه «دارا و ندار» ( در قالب طنز) و حالا «چك برگشتي» ( در قالب طنز ) خانههاي فرهنگ اصيل اين جامعهي سياستزده را نشانه رفته و همچنان بر صفحهي تلويزيون ميتازد.
به نظر ميرسد آناني كه از ابزارهايي همچون «گشت ارشاد» و «خصوصي» بهره ميبرند، قصد خاص ناصوابي ندارند! چرا كه بر اين باورند تا از اين شيوه، به بالا بردن آمار مخاطبان سينما كمك شاياني نمايند يا كه از ابتداي هر سال، سوي چراغ جادوي تلويزيون و سينما را تا رسيدن به منزل و مقصود نهايي – كه فرهنگيزه كردن هنر هفتم است – ولو با استفاده از قالب هاي طنزگونه، به كورسويي هم كه شده، روشن نگاه دارند.
شايد هم هر كه دارد كار خود ميكند و اين ما – همه – هستيم كه تكليف خويش نميدانيم و يا از انجام وظيفهي خود كوتاهي ميكنيم؛ آنروز نشايد كه بيايد و نبايد.
5757
نظر شما