* من به چنين تحليلي كه عده اي معتقدند در دولت هاي قبلي از جمله دولت آقاي هاشمي عدم اجراي قانون ديده مي شد قبول ندارم. من شاهدم در هيچ دوره اي از دولت هاي بعد از انقلاب به اندازه اين دولت قانون گريزي و عدم اجراي قانون ديده نمي شود. مي توانيد به آرشيوها مراجعه كنيد و صحت صحبتهاي من را ببينيد.
*من يادم نمي آید در دوره آقاي هاشمي مجلس قانوني را تصويب كند و اقاي هاشمي علناً آن را اجرا نكند.
* مردم بايد در انتخابات پيش رو نمايندگان قدرتمندتري به مجلس بفرستند كه جلوي قانون گريزي هاي دولت محكم بايستد و البته در انتخابات رياست جمهوري رئيس جمهوري را انتخاب كنند كه متعهد به قانون اساسي باشد نه چيز ديگري.
* حدود 700،800 نفر از اصلاح طلبان ثبت نام كردند و تا آنجا كه اطلاع دارم اكثريت آنها تأييد صلاحيت شدند به همين دليل فضاي رقابت در انتخابات وجود دارد. فضاي رقابتي اين حسن را دارد كه براي مردم فرصت فكر كردن و گزينش اصلح را به وجود مي آورد. مردم بايد در انتخاب افراد به ريشه آنها كه تا چه حد دل در گرو انقلاب و ولايت فقيه دارند چه اصولگرا و چه اصلاح طلب باشند دقت كنند. البته به نظر مي آيد با توجه به برآوردي كه از مردم دارم اصولگرايان ريشه دار رأي بيشتري در انتخابات مجلس كسب مي كنند.
*اينكه عده اي فكر كنند در مقابل رهبري ميان مردم جايي دارند اين فكر اشتباهي است. حتي مردمي كه با سياست هاي به نظر من غلط يارانه اي بهره مند شدند در انتخاب بين طرفداران رهبري و ديگران، طرفداران رهبري را انتخاب مي كنند.
*اینکه در آستانه انتخابات، عده اي معتقدند حاميان دولت دوباره براي رأي آوري به دوگانه احمدي نژاد- هاشمي روي آورده اند بایدبگویم اين حنا ديگر رنگي ندارد. ديگر چنين دوگانه اي كارآيي ندارد آن زمان هم كه اتفاق افتاد به اين دليل بود كه حركاتي صورت گرفت كه سابقه نداشت و براي مردم هم نو بود ولي اين روش ديگر رنگ خود را باخته است. الان البته شيوه را تغيير داده اند. شيوه حركت سريع با چراغ خاموش است. ولي مطمئناً نمي توانند با چنين روش هایی اكثريت را بدست بياورند. آقاي هاشمي هم كه اطلاعيه دادند و گفتند در اين انتخابات فعاليت و دخالتي نخواهند داشت. آقاي هاشمي با سابقه اي طولاني كه دارند و يك مجتهد مسلم هستند مطمئناً تكليف خود را بهتر از ديگران مي دانند هر چند به نظر من مي توانستند در بعضي قضايا با رهبري هماهنگي بيشتري داشته باشند تا برخي مشكلات از سر راه انقلاب راحت تر كنار مي رفت.
*من هر چي فكر كردم متوجه نشدم ته گروه جبهه پايداري چه مي شود. چون آنها با اصولگرايان بايد يكي مي شدند ولي چون اين اتفاق نيافتاد و اينكه ماندند شايد حركتي است براي استفاده هاي بعدي.
* من بارها گفته ام بين اصلاح طلبان، اصلاح طلبان ولايي كم نداريم و اين عده اجازه فعاليت در جامعه ما را دارند و اگر اين عده از اصلاح طلبان در مجلس آينده حضور داشته باشند اتفاقاً خيلي هم خوب است. مجلس يكدست كه به درد نمي خورد. بايد مجلس چند صدايي باشد. به هر حال من با مطالعه اخبار و موضع گيرهاي افراد، آنها(جبهه پايداري) را مبارك نمي دانم هر چند انسان هاي خوبي هم بينشان وجود دارد ولي انتظار ما اين بود كه اگر نقطه نظري دارند، مي آمدند و صحبت مي كردند تا حداقل در اين اقيانوس شنا مي كردند.
*اینکه جبهه پايداري معتقداست خلق 9 دي با آنها بوده و آن را منتسب به خود مي دانندبه هيچ وجه چنين نيست. خلق حماسه 9 دي به واسطه لبريز شدن كاسه صبر ملت در برابر هنجارشكني هاي عده اي از افراد بود. به خصوص قضيه روز عاشورا كه مردم خودجوش به خيابان ها آمدند و ادامه هنجارشكني را متوقف كردند. البته ممكن است خيلي ها در مسير آب شنا كنند و بگويند شناگر قابلي هستيم ولي 9 دي يك حركت خودجوش مردمي بود كه بعدها بعضي ها سعي كردند آن را به نفع خود مصادره كنند ولي در آن روز هيچ جريان و گروه و فردي ميدان دار اصلي نبود حتي در چند بلندگو شعارهايی عليه برخي افراد مي دادند كه مردم از آنها تبعيت نمي كردند.
1717
نظر شما