امید است تمامی این اسناد تهدیدها که ظرفیت کار حقوقی در مجامع بین المللی دارد مورد توجه قرار گیرد و در روابط دوجانبه مورد اعتراض و نزد سازمانهای منطقه ای، تخصصی و حقوقی مربوطه ثبت و حتی بصورت یادداشت میان کلیه کشورها توزیع شود.اگر چه همه این تحرکات صرفا" در مقطع کنونی یک جنگ روانی برای سخت تر کردن حلقه تحریمها است ولی آتش تهیه برای قدمهای بعدی خواهد بود و لذا باید در برابر آنها هم حساس بود و هم اقدامات سنجیده ای را بکار گرفت.
مدل رفتار سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران در دفاع از موقعیت ژئوپلیتکش بعنوان نقطه وصل دو منطقه مهم و حیاتی خزر و خلیج فارس و نقطه ثقل خاورمیانه برای مشارکت در مسائل جهانی همواره بر اساس مدل همکاری منطقه ای و بدون ایجاد تشنج و بهم زدن ترتیبات توازن منطقه ای بوده و این رفتار را در زمانهای مختلف و شکل دهی سازمانهای گوناگون منطقه ای و مشارکت فعال در آنها براساس تعهد و مسئولیت پذیری دنبال کرده است.
متاسفانه مجموعه ویژگیهای گوناگون استراتژیک، ژئوپلیتیک، تاریخ و فرهنگ سیاسی مردم ایران از سوی بازیگران بین المللی خوب درک نشده و در پی نفی این ویژگیها بر می آیند. در حالیکه این مشخصات مزاحم ترتیبات خاص سیاسی امنیتی منطقه نبوده و چنانچه دخالت بیگانگان قطع شود کشورهای منطقه به راحتی می پذیرند که با احساس مسئولیت، روند نوسازی اجتماعی خود را با کمک یکدیگر بهتر می توانند دنبال کنند.
پیشنهاد من این است که سازمانهای مسئول بین المللی که واقعا" امنیت و صلح جهانی برایشان مهم است از این روش مشکلات دنیا را به حداقل برسانند تا از طریق تحریک کشورهای منطقه علیه یکدیگر. اتفاقا" غرب هم باید از این جهت که یکی از اصیلترین انقلابهای مردمی در ایران اتفاق افتاده و نکات بارزی برای تجربه آموزی سایر ملل منطقه که همه از یک بستر فرهنگی مشابه و مخصوصا" نقش دین اسلام در اعتقادات مذهبی مردم منطقه برخوردارند،قدردان مردم ایران باشد. اما متاسفانه چون سیکل ناقص تامین انرژی و گردش کالا بصورت غیر شفاف و اهداف بیان نشده دنبال میشود این تزاحم ها بوجود می اید.
بعنوان مثال ماجرای دستگیری و ازادی هفت تفنگدار و هشت ملوان نیروی دریائی بریتانیای کبیر! از زوایای مختلفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و من در اینجا به دنبال اینکار نیستم. شخصا" مخالف بعضی از اقداماتی که اتفاق افتاد و نحوه آزادی آنها بوده ام. ولی ایران می توانست در قبال این اشتباه نظامیان انگلیس دستاوردهای زیادی از جمله حل و فصل عزتمندانه پرونده استرداد من به آمریکا که بخش بسیار کوچکی از آن امتیازات باشد را کسب کند. ولی به عنوان یک کارشناس مسائل سیاست خارجی و روابط بین الملل صادقانه عرض می کنم که این مدل رفتاری ایران ناشی از مسئولیت پذیری بین المللی برای عدم کشاندن مسائل جهانی به آستانه درگیریها اجتناب ناپذیر است. اما متاسفانه به دلایلی نتوانسته ایم که ابتکار عمل برای تئوریزه کردن و تبلیغ جهانی آن داشته باشیم و بیشتر توان ما صرف اصطکاک داخلی در چنین موضوعاتی می شود.
ولی این نکته نباید از چشم تیز بین ناظران سیاسی خارجی دور بماند و مخصوصا" این روزها وجدانهای پاک سیاسی افراد نیک اندیش و خیر خواه در صحنه جهانی باید قدردان چنین راهبردی باشند. گاه نکات ظریفی در میان اخبار حوادث روزمی آید که خیلی به آنها توجه نمی شود ولی ذکر آنها باعث نگاه موشکافانه افراد بصیر و تاریخ نویسان خواهد شد. اینکه پانزده تفنگدار و ملوان دریایی انگلیس در چهارم فرودین سال 1386در داخل آبهای ایران دستگیر شدند جای هیچگونه شک و شبهه ای نیست و خود انگلیسیها از ابتدا پی برده بودند که اشتباه از ناوگان نیروی دریایی آنها بوده و آنها از آبهای عراق به داخل محدوده آبی ایران وارد شده اند. و حتی انگلیسها هم خودشان باورشان نم یشد به این زودی این مسئله حل شود.
روزنامه ديلی تلگراف روز چهارشنبه چهار آوریل اظهارات مارگارت بکت وزير خارجه وقت انگلیس را نقل کرد که هشدار داده است نبايد بيش از حد درباره حل سريع بحران خوش بين بود. یعنی انگلیسها خود را برای یک روند سیاسی دراز مدت آماده کرده بودند. البته روی دیگر سخن وی می تواند این باشد که مسئولین سیاسی انگلیسی قصد داشتند که جوی که مطبوعات در جامعه ایجاد کرده بودند را بشکنند. روابط ایران و انگلیس در این دوازده روز دوران پر تلاطم و تنش زایی را گذراند. اگر چه انگلیسها با جار و جنجال تبلیغاتی و رسانه ای سعی کردند دست بالا را بگیرند ولی رجوع آنها به سازمان ملل از نظر ناظران سیاسی انگلیس اقدامی زود هنگام تلقی شد.
نگاهی به نوشته های روزنامه های انگلیس در روز دوشنبه 2 آوريل 2007 مطابق 13 فروردین 1386 که نهمین روز دستگیری آنها بود میزان تحقیری که انگلیسیها در طول تاریخ معاصر در این چند روز متحمل شدند را بخوبی نشان میدهد. به عنوان مثال روزنامه اينديپندنت با چاپ عکسی از تصوير تلويزيونی يکی از اعترافات کمی بالاتر از عکسی از تظاهر کنندگان خشمگين در برابر سفارت برتيانيا در تهران، مقاله نويسنده خود رابرت فيسک را با عنوان درشت "جنگِ تحقير" از صفحه اول و با حروفی درشت تر از معمول آغاز کرده بود. اوج شدت نگرانی مسئولین و رسانه های انگلیسی در آن ماجرا بعد از مصاحبه تلویزیونی افراد دستگیر شده رخ داد که شدید ترین موضعگیریها و حملات تبلیغی رسانه ای از تحقیر دستگیر شدگان بود.
ولی در این هیاهو یک نکته جالب از ماجرای دستگیری این پانزده نفر مورد غفلت قرار گرفته و آن نحوه دستگیری و اتفاقاتی که در ساعات اولیه این ماجرا رخ داده بود است. این افراد یعنی تفنگداران نیروی دریایی سلطنتی بریتانیای کبیر را فقط یک نیروی سه نفری واحد گشت مرز دریایی سپاه با یک قایق در آبهای ایران متوقف و در حالیکه یکی از آنهااز ترس خود را خیس کرده بود اقدام به بازداشت آن پانزده نفر کرد.
با حکم هفته گذشته وزیر کشور انگلیس مبنی بر تائید حکم استرداد من به آمریکا و قضاوت سه روز گذشته دادگاه و تائید تداوم شرایط حبس خانگی بعد از پنجسال تا زمانیکه مراحل قانونی استردادم به آمریکا طی شود میزان عمق کینه مسئولین انگلیسی از ایران آشکار میشود. در این دادگاه بعد از پنجسال حبس خانگی دادستانی انگلیس همچنان بر تحمیل این وضعیت در پنجسال گذشته صحه گذاشت و با درخواست وکیل من مبنی بر تخفیف این شرایط به منظور بازگشت به یک زندگی عادی و انسانی مخالفت کرد. من همچنان با صبر و تحمل این شرایط با این روند غلطی که پایه گذاری شده و به راحتی زندگی افراد به بازی گرفته میشود مبارزه می کنم و میدانم که باید پاسخگوی تحقیری که انگلیسها در این ماجرا شده اند و باج خواهی آنان از ایران باشم ولی خیس شدن شلوار نظامیان انگلیسی ربطی به من ندارد !این به وزیر دفاع انگلیس مربوط است که به همکار خود وزیر خارجه انگلیس که دوسه روزقبل در حاشیه اجلاس وزرای خارجه اروپا صحبت از حمله نظامی به ایران می کند بگوید که یک من ماست چقدر کره دارد! ایرانیها ضرب المثل زیاد دارند و انگلیسیها هم ادبیات فارسی راخوب می دانند به شرطی که در دوران قاجار گیر نکرده باشند.
نظر شما