سعید اکبری- ناصر قراگزلو / قدیمها، چه بود. من خیلی سختی کشیدم. خانه ما بغل کارخانه لیوانسازی بود. از صبح میرفتیم، بهکوب 6، 7 ساعت کار میکردیم که آخرش 10 هزار لیوان بزنیم. اغلب بچه محلها هم بودند که چه، آخرش 100 تومان به ما بدهند. به خدا خیلی سختی کشیدم. گفتن ندارد، میرفتم از بازار آلبالو میخریدم، میفروختم. ماه رمضان میرفتیم مسابقات فوتبال. قبل از مسابقه من بستنی میفروختم، تا بازی ما شروع میشد میرفتم توی زمین. این بود زندگی ما. غذای درست و حسابی نبود. حتی وقتی فوتبالیست شده بودیم. همیشه بربری میخوردیم با نوشابه کانادا. یادتان که هست؟یادم میآید اولین پولی که گرفتم برای دو سال بود 140 هزار تومان. پاس این پول را داد. رفتم با همان پول یک پیکان خریدم برای مسافرکشی. قهوهای بود، دادم داماد همین اکبر یوسفی اینا برایم رنگ کرد. بعد از تمرین میرفتم مسافرکشی. شوشی، راهآهنی، نازیآبادی... یکبار یادم میآید لاستیک ماشینم پنچر شد و وسط راه مسافرها را پیاده کردم و پول هم نگرفتم. بعد با اولین پولی که گرفتم رفتم و لاستیکهای خوبی انداختم. آن وقتها همیشه آرزو داشتم ماشینم کولردار باشد. خیلی عرق میکردم. حسرت این چیزها را زیاد میکشیدیم. به خدا یادم میآید قبل از اینکه ماشین بخرم با برادرم در سرمای تهران و با موتور میرفتیم اکباتان...» اینها بخشی از خاطرات حمید استیلی است، سرمربی پرسپولیس؛ مهمان دیروز ما در خبرورزشی. با همین مقدمه دلنشین، میرویم سر اصل مطلب با او.
*شما را اینجا آوردهایم تا رک با هم حرف بزنیم. از شما خواهش میکنیم هر چه در دلتان هست بگویید.
شما هر سؤالی از من دارید بپرسید. هر چه در دلتان هست، بیرون بریزید. من آمدهام تا تمام این سؤالات را جواب بدهم.
*خب، میخواهیم از دربی شروع کنیم. دیدگاه خود را به عنوان یک روزنامهنگار میگوییم. آیا شما قبول داریم میخواستند فوتبال و به ویژه دربی را کنترل کنند؟
نه، من این را قبول ندارم. کنترل یعنی چی؟
*یعنی اینکه دیگر نمیخواستند فوتبال به اندازه قدیمها جذاب باشد. به همین دلیل و همانطور که محمد خاکپور گفته بود، خواستند دربی را کنترل کنند.
به خاطر ترس از باخت است که دو تیم اینقدر مساوی کردهاند. به نظر من چیزی خارج از این نیست.
*یعنی به شما نگفتهاند دربی را مساوی کنید تا به حال؟ انگار گاهی پیامهایی به گوش شما میرسید.
خدا شاهد است در این مدت که من بودم و بازی کردم، تا به حال گفته نشده مساوی کنید. فقط میگویند کاری نکنید که مردم تحریک شوند و شلوغ شود. در این بازیها هر کسی حرکتی کند و آنها را تحریک کند ممکن است باعث فاجعه شود وگرنه من یادم نمیآید گفته باشند بروید و بازی را مساوی کنید.
*شاید فقط به شما نگفته باشند!
من خودم را میتوانم مثال بزنم که تا به حال سابقه نداشته چنین چیزی بگویند. قبل از شروع مصاحبه ما با هم حرف زدیم و من یک مثال برای شما زدم و آن هم گل کریم باقری بود. مگر میشد به کریم باقری بگویند شوت نزن و آن توپ را گل نکن؟
*ولی ما نمیتوانیم باور کنیم که دو تیم خوب بازی کنند قبل از دربی اما ناگهان در این مسابقه افت کنند و بازی بیشتر شبیه یک نمایش سرکاری باشد تا فوتبال.
نه، نمایش نیست. این حساسیت است. هر دو تیم ترس از باختن دارند و هر باختی در دربی فاجعه است. به خاطر همین تیمها دفاعی بازی میکنند. این میشود که هر تیمی گل میخورد سریع جلو میکشد و دوست دارد جبران کند. به نظر من همین حساسیت عامل اصلی است نه چیزی که مدنظر شماست.
*اما خارج از ایران اینطور نیست. خجالت میکشیم در همین روزنامه دربی ایران را با دربیهای دیگر کشورها مقایسه کنیم.
خارج از ایران هم اینقدر حساسیت ندارد. شما ببینید همه تماشاچیان ما میگویند در همه بازیها ببازید ولی دیدار رفت و برگشت دربی را ببرید. این بازی اصلاً فرق میکند. کجای دنیا طرفداران این حرف را میزنند؟ کجا طرفدار میگوید این بازی را نباز اما به هر کس خواستی بباز.
*این نشأت گرفته از چیست؟
ببینید ما باید فرهنگ فوتبال و تماشاچیان را عوض کنیم.
*شما میتوانی دور کنی این حساسیت را؟ میتوانی چه نقشی بازی کنی؟
یک نفر نمیتواند این کار را انجام دهد. کل جامعه باید دست به دست هم بدهند تا این موضوع رفع شود.
*شاید هم خوب بازی کردن و کمی جرأت موضوع را تغییر دهد.
تماشاچیهای ما آدمهای فهیمی هستند و بازی خوب را دوست دارند ولی کنار بازی خوب باید نتیجه هم بگیریم. قطعاً تیمی که خوب بازی کند نتیجه هم میگیرد مگر اینکه عوامل خارج از فوتبال نگذارد.
*به عنوان یک روزنامهنگار نظر شخصی خود را میگوییم. شما میگویید اصلاً این حرفهایی که میزنیم درست نیست اما مگر میشود ما تازه دو روز قبل از دربی، این بازی را حس کنیم. سال قبل اصلاً کسی بروز نمیداد دربی در پیش است.
ولی همیشه یک هفته قبل از دربی هیجان زیاد است. پرداخته هم میشود. شاید خیلی از باختها فراموش شود ولی در دربی برد و باخت دیر فراموش میشود و این هم به خاطر کریهایی است که هوادارها برای هم میخوانند. این باعث میشود به راحتی دربی فراموش نشود؛ پس من حرف شما را قبول ندارم. از طرفی سال به سال دارد تماشاچی زیاد میشود این خودش خیلی مهم است.
***
*میشود گفت کیفیت بازیکنان باعث شده تا دیگر دربی عین سابق نباشد؟
به نظر من کیفیت پایین نیامده است. شما سرعت فوتبال را مقایسه کنید.
*این یک مورد است. شما نیمکت پرسپولیس را مقایسه کنید با چند سال قبل. همان دورانی که شما بودید.
آن سالها که مسائل مالی نبود، بهترین بازیکنان میآمدند استقلال و پرسپولیس چون هوادار داشت و بازیکن میرفت که از آنجا برسد تیم ملی ولی وقتی پول آمد دیگر بازیکنان پخش شدند. تیمهای اصفهانی بازیکنان خوبی گرفتند. قدیمها یک ربع اول تیم گل میزد. بله، چون 7 تایی که روی نیمکت مینشستند در حد تیم ملی بودند.
*میشود گفت پول، استقلال و پرسپولیس را نابود کرد؟
نه، باید پول باشد اما طریقه مصرف آن مهم است. پول تنهایی گرهگشا نیست. کمککننده است اما تضمینکننده نیست. عوامل دیگری هم باید باشد که تضمین کند.
*چرا فکر میکنی تیمهای اصفهانی قوی شدهاند و استقلال و پرسپولیس ضعیف؟
شما بیینید هر تیمی که جلوی استقلال و پرسپولیس بازی میکند انگیزهاش بالاست.
*این از قدیم بوده.
چون قدیم دو تیم قویتر بودهاند. مهمترین عامل مسائل مالی است. اصفهانیها اول فصل پول را دارند. میآیند طبق سرمایه هزینه میکنند. اگر هر دو تیم یک جور پول بدهند بازیکن میآید در استقلال و پرسپولیس چون محبوبیت دارد و طرفداران زیاد ولی اگر این درست نباشد و پول کم و زیاد شود، بعضی بازیکنان میروند دنبال پول چون همیشه نیستند که پول دربیاورند. این در واقع به نگرش و فرهنگ بازیکن بستگی دارد.
*حمید استیلی در زمان بازیگری یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران بود.
جزو بهترینها نبودم.
*اما دوندگی و جنگندگی بالایی داشتید. الان یک مربی جوان هستید...
بین حرفتان، جوان هم نیستم!
*آیا واقعاً مثل دوران بازیگری موفق میشوید؟
موقعی که بازی میکنی فقط خودت هستی.
*مثلاً در شاهین بوشهر خیلی زحمت کشیدی ولی آنجور که باید کارت به چشم نیامد.
موقعی که آدم بازی میکند خودش است. میتواند خوب تمرین کند و خوب استراحت کند. آنموقع که ما بازی میکردیم علم تغذیه داشتیم. با تمام وجود بازی میکردیم و تمرین. از مربیهایی که داشتیم بروید بپرسید. غالب کار مربیگری با بازیگری فرق میکند. مربی باشی باید یک عده را دور هم جمع کنی. ممکن است نگرشها فرق کند. این عوامل فوتبالی مهم است. در تیم یک بخش مسائل فنی است اما بخش دیگر مسائل مربیگری و بیرونی است. ما کار فوتبالیمان در شاهین بوشهر خیلی خوب بود یا استیلآذین. در بوشهر عوامل بیرونی مثل مسائل مالی و حمایت نکردن تیم تأثیرگذار بود. میخواهم بگویم 40درصد مسائل درون تیم است و مابقی به مسائل بیرون تیمی مربوط میشود. ما پرطرفداریم و مسائل حاشیهایمان زیاد است اما تیمهایی که کمتماشاچی هستند این مشکلات را ندارند.
*یکی از شانسهایی که شما آوردید فوتبال ما دوباره پرتماشاچی شده است. فصل قبل بلیت گران شد. تماشاچی هم اینقدر بازی خوب در جام جهانی دیده بود، دیگر نمیآمد بازی لیگ را ببیند اما امسال برعکس شده. از همان بازی اول 60، 70هزار نفر آمدند.
یکسری دلایل هست دیگر. شما خوب به آنها اشاره کردید. واقعاً بد بازی کردن تیمها و ساعت بازیها هم تأثیرگذار بود.
*اما انگار مسائل سیاسی و اجتماعی هم تأثیرگذار بوده است که امسال کمی بهتر شده است.
حتی روزنامه شما هم امسال فروش بهتری داشته است، در قیاس با سال گذشته. درست است؟
*بله، دقیقاً. بیشک امسال دربی هم خیلی حساس شده. به این مورد خیلی خاص چطور نگاه میکنید؟ کار شما را سخت کرده. استرستان زیاد شده یا خیلی عادی کار میکنید.
همانطور که اشاره کردید ما نرفتیم جام جهانی. یکسری مشکلات بود که مردم را دلسرد و دلزده کرد ولی الان کروش آمده. در رده ملی بهتر شدهایم. ساعت برگزاری مسابقات هم خیلی تأثیر داشت. مردم خیلی زیاد آمدند. کشور ما عده زیادی جوان دارد و این جوانان دیر میخوابند. مردم علاقهمند بودند و انصافاً رسانهها هم خیلی تأثیرگذار بودند. الان از ما خوب حمایت شده و با اینکه باختیم دوباره آمدند.
*بازی ذوبآهن پیش از دربی طرفداران شما را امیدوار کرده.
ما بهتر از این هم میشویم. 4 ملیپوش داشتیم که دو تا از آنها در قطر بازی کرده بودند، آن هم در هوای شرجی. کاظمیان و بادامکی هم مریض بودند. نورمحمدی هم انگشتش شکسته بود. فکر کنم تعطیلی لیگ خیلی به ما کمک کرد. فوتبال زمانبر است. نمیتوانی تیم را جمع کنی و دور روز بعد نتیجه بگیری. همین فشار تماشاچی تأثیر دارد. باید خوب باشیم در این شرایط. اگر کار روحی و روانی صورت نگیرد هر چی هم تماشاچی داشته باشیم نمیتوانیم نتیجه بگیریم. مثلاً استقلال در شرایط خوبی رفت به مصاف تراکتور اما دیدید که با اینهمه تماشاچی به خاطر مسائل فنی باخت.
*البته خوب شرایط را تغییر دادید.
خیلیها فکر میکردند تیم ما هفته به هفته بدتر شود. ما خیلی روی این مسئله کار کردیم. حتی بازی نفت را هم که بردیم، دوباره کار کردیم. سعی کردیم از نظر روانی تیم را خوب کنیم. در همان بازی اصفهان ما دقیقه 2 گل خوردیم. خیلی سخت است تیم را در آن شرایط جمع کنی. بچههای ما منطقی بازی کردند و توانستیم دو بار عقبافتادگی خود را جبران کنیم.
*ابراهیمزاده میگفت قبول ندارم پرسپولیس 12موقعیت داشت.
این یک نظر است. باید به نظرها احترام بگذاریم ولی در این بازی ما خیلی موقعیت داشتیم و باید میبردیم. گل اول آنها که موقعیت نبود ولی ما با پاس دادن و بازی ترکیبی به گل رسیدیم.
*برای ما خیلی سؤال است شما راههای نفوذ به دروازه را خوب بلدید چرا در بازیهای قبلی...
عدم هماهنگی بود دیگر. دو روز مانده بود به لیگ، بازیکنان ملی تازه به تیم اضافه شدند. آنها 60درصد تیم ما بودند.
*در دربی چه میشود؟
ما در دربی بهتر از بازی با ذوبآهن بازی میکنیم. قول میدهم. شرایط ما میتواند بهتر از این باشد. تیمی که زحمت میکشد و کار میکند باید بهتر نتیجه بگیرد.
*پرسپولیس در بازی ذوبآهن همه را غافلگیر کرد. در دربی هم میتوانید در همین نقش ظاهر شوید یا یک جرقه بود؟
من در تیمهایی هم که بودم یعنی استیلآذین و شاهین بوشهر تیمهایم همیشه خوب بازی میکردند. در پرسپولیس شک نکنید با این بازیکنان ما بهتر نتیجه میگیریم. خوب بازی کنی شک نکن برنده هم میشوی. از خودتان نپرسیدید چرا کریمی در تیمهای من خوب بازی میکند؟ حتی روانتر از تیم ملی؟ چون من میدانم باید کجا بازی کند و معمولاً سه بار او را تغییر میدهم. صددرصد ما در دربی غافلگیرکننده خواهیم بود.
*کری نمیخوانید؟
من همیشه احترام گذاشتم و هیچوقت کری نمیخوانم.
*اصلاً کری نخواندید در دوران بازیگری؟
نه اصلاً. در آن دوران هم برای کسی کری نمیخواندم.
***
*یاد دربی 79 افتادیم. حتماً کری خواندید که آن صحنهها اتفاق افتاد بین شما و محمد نوازی.
من در دوران بازیگری همیشه سفت و محکم بازی میکردم اما جوانمردانه. در عمر فوتبالم یک بار این اتفاق افتاد. آنهم تازه بازی تمام شده بود. محمد بچه ما بود. ناراحت بود و آمد سمت من و یک چیزی گفت. یکدفعه من دیدم ضربهای هم خورد به صورتم. کاش حتی آن عکسالعمل را نشان نمیدادم ولی کار شده بود و من پشیمان شدم.
*کمی از آن شب میگویید؟ میگفتند 6 بازیکن دستگیر شدند.
بله، ما را بردند. آن موقع مردم فوتبال را خیلی دوست داشتند و منتظر بودند فوتبالیستها یک خطایی کنند. حالا آنجا قرعه به اسم ما افتاد. از آنجا که ما را بردند زندان تقدیر بود که بروم حکم اعدام یک نفر را در شمال کشور ببینم!
*شما را بردند زندان؟
آنجا مشکلات زندانیها را میدیدم و صحبت میکردیم.
*در بند همگانی بودید؟
نه، چون ما در کلانتری ماندیم و زندان نرفتیم. حتی ما را ممنوعالملاقات کرده بودند چون علی پروین خیلی دنبال کار ما بود که درمان بیاورد. من نمیرفتم که پروین اما گفت برو خیلی زود درمیاریمت. به خاطر همین من رفتم منتها سه روزی آنجا ماندم. تقدیر این بود و خودش شد تجربهای برای ما.
*6 نفر بودید؟
نه، من بودم و نوازی و برومند. بقیه را آزاد کردند، رفتند.
*زندانیان شما را میدیدند چی میگفتند؟ باورشان میشد استیلی، نوازی و برومند هم پیش آنها هستند؟
میدانستند این اتفاقها افتاده و به خاطر فوتبال ما آنجا هستیم. آنموقع آقای قاضی با ما حرف زد. اول رفتیم دادگستری حکم دادند و بعد رفتیم پیش قاضی! آنجا قاضی گفت مگر الگوی شما حضرت علی نیست؟ گفتیم چرا، حضرت علی(ع) است، الگوی همه شیعیان. گفت تو روی حضرت علی تف کردند اما او هیچ واکنش نشان نداد. گفتم اولاً ما حضرت علی نمیشویم و دوماً اینکه ما جلوی 100هزار تماشاچی داریم بازی میکنیم. بعد هم کله درد دارد، تف درد ندارد. بعد هم ما 90 دقیقه بازی کردیم ضربانمان روی 200 است. بعد هم نمیشود آدم خودش را کنترل کند زیاد. توضیح دادم که یک ضربه خوردم و واکنش نشان دادم. حتی قاضی گفت میدانم مقصر هم نبودی. عملی روی تو انجام شد اما رأی به نفع تو بدهم میگویند قاضی استقلالی است. بعد حکم دادند سه روز در زندان باشیم.
*مگر فوتبال درگیری ندارد؟ حرف ما همین است. در همه جای دنیا از این اتفاقات میافتد. یک لحظه به مغز بازیکن خون نمیرسد.
شما میگویید در فوتبال میگویند اینطوری است، من میگویم نه. آنها فقط میگویند شما باید رفتار خوبی داشته باشید و طرفداران را تحریک نکنید. مشکل ما این بود.
*ببخشید روزانه در خارج از فوتبال ما هزار اتفاق میافتد و هزار حرف زده میشود، چرا درباره فوتبال باید این حساسیت وجود داشته باشد؟
من هم همین را میخواستم بگویم. الان همه زوم هستند بازیکن چقدر میگیرد. خانهاش کجاست، ماشین چی سوار میشود. در دنیا کی میگوید فرگوسن چقدر میگیرد؟ همه جا میروند ببینید مقام سیاسی چقدر پول دارد، سوار چی میشود و خانهاش کجاست؟ چون پول فوتبالیست مشخص است. معلوم است از کجا پول گرفته و از کی. در فوتبال که معلوم است. مالیاتش هم معلوم است. تنها قشری که دارد مالیات میدهد، بقیه میدهند؟
*عین همین سقف قرارداد است. مثلاً پول را فرد سیاسی میدهد یا اقتصادی، یقه فوتبالیست یا مربی را میگیرند.
من نمیگویم ما همه خوب هستیم اما تنها قشری است که دارند همهجوره به آن میپردازند. صدا و سیما دارد درباره فوتبالیستها فیلم میسازد. همهاش نباید گفت دلالبازی است، باید خوبیها را هم نشان داد. چرا نمیگویید اغلب قشر مردم دست جلوی فوتبالیست دراز میکنند که کمک کنند، به بقیه قشرها چطور؟ شما بیایید جلوی همین باشگاه ما ببینید روزانه مردم چقدر نامه میدهند به فوتبالیستها، احتیاج دارند و کمک مالی میخواهند.
بعضیها واقعاً در عمل کمک کنند اما مردم دکترها را نمیشناسند. شاید الان بالای هزار جراح خوب داشته باشیم اما مردم نمیشناسند ولی درباره فوتبالیستها اینطور نیست.
*ما میگوییم دربی را کنترل میکنند، سر همین چیزهاست.
فقط ترس از باخت است که تأثیر میگذارد.
*به نظر ما به شما ربطی ندارد. میخواهند کنترل کنند که میکنند.
باید از طریق مربی باشد یا مدیرعامل دیگر. درست است؟
*از طریق رئیس فدراسیون هم میشود.
اگر میگفتند باید ما هم میفهمیدیم.
*اما پورحیدری یکبار گفت به ما گفتند کنترل کنید بازی را.
میگفتند ولی نه اینکه بازی را مساوی کنید. میگفتند چون مردم همه میبینند، کاری نکنید که مردم تحریک شوند. حرکتی نکنید. کفشتان را شکل موبایل نکنید یا علامتی انجام ندهید.
*داور چی؟
من نمیتوانم درباره داور بگویم. راجع به خودم و مدیر میتوانم اما بقیه نه. فقط ترس از باخت باعث میشد محتاط بازی کنیم.
*ولی ما به عنوان روزنامهنگار نمیپذیریم این حرفها را.
در رابطه با ایویچ هم یک نفر نگفت که به ما گفتند گل بخورید، ایویچ برکنار شود. ما فقط در بدنسازی بودیم و اینطوری باختیم.
*یک بازی با 5 بازی فرق میکند.
در فوتبال میشود. بعضی وقتها هر توپی میآورند میرود توی گل اما یک وقتی هم هست که اصلاً گل نمیشود. مثلاً سر بازی ایران و رم هر توپی که آوردند رفت توی دروازه ما.
*مثلاً شواهدی هست. چه دلیلی دارد علی علیزاده دقیقه 92 توپ را با دست بزند؟
بازیکن هیچوقت خودش را خراب نمیکند. نه او، نه کس دیگری.
*آخر کی هند میکند در آن شرایط؟
بابا خون به مغز نمیرسد. پا میشود سر بزند دستش را هم بالا میبرد. اگر دایو برود بگیرد حق با شماست. یک موقع بعضی از بازیها، در لیگهای پایینتر این کارها را میکردند. گلر و بازیکن را میخریدند اما الان دارند این مسائل را کنترل میکنند. خدا پدر و مادر فردوسیپور را بیامرزد که الان این چیزها را نشان میدهد و باعث میشود کنترل روی این چیزها بیشتر شود.
*فکر میکنید 6 بر صفر دوباره تکرار شود؟ میگفتند آنها که از استقلال آمدهاند پرسپولیس باعث این باخت شده بودند.
در باخت همیشه یک چیز میگویند. همان بازی که پرسپولیس باخت یکسری میگویند شیث باید مجیدی را میزد.
*الان بازی را ببینید نمیگویید باید این کار را میکرد؟
نه، اصلاً. هیچ بازیکنی خدا شاهد است ول نمیکند بازی را. مخصوصاً بازیکن استقلال و پرسپولیس. ما چون بیرون هستیم میتوانیم بگوییم باید میزد فرهاد را. اما در آن صحنه خیلیها اشتباه کردند. چند اشتباه بود. بعد هم در حالت عادی کی فکر میکرد آن توپ برود توی گل؟ وقتی گل شد همه میگفتند باید اینطوری میزد یا آن کار را میکرد.
*دو تیم دفاع ندارند امسال. میشود گفت دربی پرگل میشود؟
تیم ما از نظر دفاعی از استقلال بهتر است. نصرتی و نورمحمدی اسمهای بزرگی هستند اما شاید درباره کنارهها بحث باشد. شکوری و علیعسگری را داریم که خوب هستند. محمد نصرتی یکی از بهترین مدافعهاست. سرعتی که او دارد کسی ندارد. نورمحمدی بازیکن بازیسازی است و این نکته مهمی است.
*مجیدی را چطور کنترل میکنید؟
او بازیهای خوبی کرده است. کروش مجاب شده فرهاد را دعوت کند، عین کریمی. مجیدی واقعاً خوب بوده.
*کلید دربی دست این دو بازیکن است؟
ببینید این دو بازیکن تأثیرگذار هستند اما مهمترین کلید دست تاکتیک تیمی است. بازیکنان خلاق تأثیرگذارند اما همه چیز دست کار تیمی است و تاکتیک تیمی.
*کمی رودربایستی را کنار بگذاریم.
من که گفتم هر چی در دلتان هست بپرسید.
*بعد از بازی نفت سؤال کردیم از شما گفتیم چقدر لاغر شدید. گفتید 10کیلو کم کردهام. دوست داریم بدون رودربایستی این چند هفته، تمام اتفاقاتی را که نگفتید، بگویید.
من به یکسری چیزها اعتقاد دارم و همیشه گفتم در صحنه راحتی برادرم را از دست دادم. واقعاً برای این فوتبال ارزشی قائل نیستم. نه فیلم بازی میکنم و نه رأی میکنم. اصلاً نمیدانم از همین جا بروم بیرون زنده میمانم یا نه. دوست دارم راست و حسینی حرف بزنم. دوست ندارم فیلم بازی کنم. از هیچکس هم غیر از خدا نمیترسم. هر چه هم در دلم باشد، میگویم. الان شما سؤال کنید من خیلی شفاف به شما جواب میدهم.
*از این چند هفته بگویید.
خیلی سخت بود.
*این را میدانیم. از جزئیات بگویید.
خیلی سخت گذشت. مسائلی که در استادیوم بهوجود آمد. همیشه به هواداران احترام گذاشتهام و دیدم در این چند هفته چقدر از ما حمایت کردند. چند روز پیش عاشوری تعریف میکرد سیروس قایقران بهخاطر من نیامد پرسپولیس. گفتم چرا؟ گفت چون اگر میآمد من روی نیمکت مینشستم. من این خاطره را چند روز پیش برای بازیکنان پرسپولیس تعریف کردم و گفتم این قهرمانی، برد و باخت تمام میشود میرود. خدابیامرز سیروس چند سال است فوت کرده؟ عاشوری از بازی او نگفت از اخلاقش گفت. از فوتبال دهداری کی حرف میزند؟ از رفتار و منش او میگویند. اینها ماندگار است. این برد و باختها زود تمام میشود و میرود. من انگشت پروین هم نمیشوم که در نداری تیم را قهرمان میکرد. الان ما میخواهیم چهکار کنیم. تنها کار این است به پیشکسوتان احترام بگذاریم و همه چیز را در فوتبال نبینیم. ما باید کار خود را بکنیم از نظر فوتبالی و از نظر اخلاقی هم طوری باشیم که در آینده بمانیم.
*دربی را ببرید گریه میکنید؟
دست آدم نیست، احساسات آدم است. از الان نمیتوانم بگویم گریه میکنم یا نه. ولی من واقعاً احساساتی هستم اما سعی میکنم منطق بر همه چیز حکم کند.
* تا به حال گریه کردهاید ؟
خیلی دربی بوده که من یک ساعت در رختکن افتادهام.
*اما به شما گفتند بیغیرت.
آنهایی که واقعاً هوادار ما هستند واقعاً میدانند من با چه شرایطی برای پرسپولیس بازی کردهام. مثلاً در همین سفری که به مشهد داشتم خیلی هواداران میگفتند ما را حلال کن. من هم میگفتم ببخشید اگر بد بازی کردیم. من به مردم حق میدهم اما دوست داشتم یک مقدار صبور باشند و بیشتر به تیم زمان بدهند.
*البته هنوز بازی برای شما تمام نشده است. دربی را ببازید بدتر میشود.
صددرصد. هنوز هیچی نشده است. به بچهها هم گفتم. این شرایط همیشه هست. در مربیگری این شرایط هست که هر موقع باید خودمان را آماده کنیم. من با وجدان خودم کار میکنم. هر موقع شد میمانم، هر وقتم نشد میروم.
میخواستید استعفا بدهید؟
نه اصلاً.
*این چند هفته که باختید خانواده خیلی سختی کشیدند. درست است؟
خیلی سخت بود برای خانواده من. او یک مقدار عزادار است. یکی دو بار هم رفت بیمارستان. در بازی شهرداری تبریز حالش بد شد یا در همین بازی ذوبآهن. مادرم تپش قلب گرفته بود که برادرم، او را برد بیرون و حالش بهتر شد. همسرم هم اصلاً بازیهای پرسپولیس را نمیبینید. ضبط میکند تا بعداً ببیند.
*اینقدر سخت است؟
بله، دو دختر کوچک دارم که آنها هم وقتی بازیها را میبینند تسبیح میاندازند و صلوات میفرستند.
*این چند هفته از خانه بیرون میآمدند؟
من خیلی گرفتار تیم بودم. صبح میرفتم، آخر شب میآمدم. کلی کار داشتیم. خیلی زمان میگذارم برای تیم، برای مشاوران. بهخاطر همین هر وقت میرسم خانه معمولاً خواب هستند. هی به آنها میگویم دعا کنید که ببریم تا بتوانیم دستهجمعی با هم برویم بیرون.
*گفته بودید قلعهنویی راه گل زدن به استقلال را به شما یاد داد.
غیر از راههایی که تراکتور گل زد، راههای دیگری هم برای گل زدن به این تیم وجود دارد. ما راههای زیادی داریم. یکی از راههای همین ضربات ایستگاهی است. اگر توجه کرده باشید خود تراکتور هم از ضربه ایستگاهی گل خورد.
*ممکن است از امیر قلعهنویی مشاوره بگیرید؟
بله، من از همه مشاور میگیریم. از قلعهنویی هم همینطور. او همیشه به من لطف داشته است. در این مدت هم از من خیلی حمایت کرد. ما با هم رابطه خیلی خوبی داریم و بچه محل هم هستیم. جا دارد دوباره از او تشکر کنم. او فوتبال را میشناسد و میدانست چیست.
*شانس آوردید امیر نیست، درست است؟
هر مربی تفکرات خودش را دارد.
*ولی میگویند مظلومی خوششانستر است.
نباید آدمها را با هم بسنجیم. الان مظلومی سرمربی استقلال است و همیشه به او احترام میگذارم، به امیر هم همینطور.
*کدام بهتر است؛ مظلومی یا قلعهنویی؟
الان که مظلومی سرمربی استقلال است ولی از من نخواهید که آنها را مقایسه کنم. امیر هم خیلی مربی خوبی است.
*درباره مایلیکهن حرف بزنیم. او چند وقت پیش مصاحبه تندی علیه شما کرد.
من به بزرگتر از خودم بیاحترامی نمیکنم. او هم مربی من بوده و هم احترام میگذارم به حرفهایش.
*نگفتند شما باید توضیح فنی بدهید و جواب دادید من بچه نازیآباد هستم؟
ایشان مربی من هستند. معلم من هستند. من همیشه به بزرگتر از خودم احترام میگذارم.
*پس چرا هر کی را معرفی کرد انتخاب نکردید؟
یکسری مسائل فنی در حوزه اختیارات من بود. دو سه نفر را معرفی کرد که گرفتم. پزشکان تیم را با نظر ایشان گرفتیم.
*بدنساز و دستیار را اما خودتان انتخاب کردید.
ببینید معرفی میشدند به من، فکر میکردم و چون در رابطه با مسائل فنی من پاسخگو بودم، از ایشان بیشتر مشورت میگرفتم.
*نمیتوانید منکر مشکل شوید. او گفت پرسپولیس مربی نداشت 9امتیاز میگرفت. باور کنیم مشکل ندارید؟
ببینید من گفتم بعضی چیزها را بهخاطر احترام به کسوت بیان نمیکنم.
*پس بوده نکتهای.
نه حالا بیان نمیکنم. ایشان خودش بیان میکند.
*شما نبودید پرسپولیس در چند هفته اول 9امتیاز میگرفت؟
شاید بدون من 9امتیاز میگرفت.
*نیکبخت را قرار است بیاورید. در یوسفآباد هم همدیگر را دیدید. درست است؟
قراری نبود. اتفاقی همدیگر را دیدیم. رفته بودم پیش یک دوستی که علیرضا هم آنجا بود.
*ظاهراً شما اول فصل او را نخواستید.
اینطوری نبود. من فوتبال او را دوست دارم و به کارش اعتقاد دارم.
*پس چرا در استیلآذین مشکل داشتید؟
نداشتیم. خدا شاهد است هرکس در تیم من آماده باشد بازی میکند.
*قرار است از بین او و خلیلی یکی به تیم شما بیاید.
تا نیمفصل معلوم نیست. باید ببینم کی آسیب میبیند. شاید هم یک خارجی خوب گرفتیم.
*زومدیک چقدر به شما کمک میکند؟
زیاد. عاشوری و سعید عزیزیان هم خیلی به من کمک میکنند.
*شما انگار بین بعضی بازیکنان تفاوت میگذارید. مثلاً زارع علیه شما حرف زد و او را در ترکیب گذاشتید و حتی کاپیتان شد ولی به فشنگچی بعد از مصاحبهاش گفتید همین الان میتوانی رضایتنامه بگیری و بروی.
ببینید هرکسی، هر مربیای، فلسفه کار خود را دارد. من کسی نیستم که پرخاش کنم به بازیکنم. بزرگترین فاکتور من در رابطه با بازیکن صداقت کاری است. شما نمیدانید من به زارع چه حرفی زدم که آمد و اینطوری بازی کرد. ولی کسی که اینطور حرف بزند از نظر مالی جریمه میشود. فشنگچی بعد از آن مصاحبه به من گفت این حرفها را نزدهام. زارع هم آمد و گفت به این حد تند حرف نزدهام. یک حرفهای خصوصی زدیم و تمام شد رفت. من الان نقش معلم را در تیم دارم، نباید زیاد برخورد کنم و بازیکن طرد شود. من با فریدون زندی هم این برخورد را کردم. آخرین گام به نظر من، اخراج بازیکن است، نه اینکه همان اول او را کنار بگذاریم.
*اگر دربی را ببازید استعفا میدهید؟
من میمانم و استعفا نمیدهم.
*دربی را نمیبازید؟
نه، من بازنده نیستم. مینویسم و امضا میدهم.
*نتیجه بازی را پیشبینی نمیکنید؟
نه، پیشبینی نمیکنم. ممکن است یک توپ برود توی گل و یک توپ نرود.
در حاشیه مصاحبه استیلی
*این دست خداست که دربی را ببریم. دیگر بقیهاش دست خداست.
*17 تایی که به مالدیو زدیم تکرار شد؟ نشد دیگر. پس آن 6 گل هم دیگر تکرار نمیشود. جذابیت فوتبال به خاطر همین چیزهاست. هر بازی شرایط خاص خودش را دارد. حرکات تکرار نمیشود، نوع بازی عوض میشود. هر بازیکنی هم تصمیم خودش را میگیرد. فوتبال که عین پلیاستیشن نیست که.
*زیاد شیرینی نمیخورم چون چاق میشوم. روی وزنم حساس هستم.
* مربیان من خوب بودند. همیشه دست آنها را میبوسم. همیشه به من میگفتند مسائل اخلاقی را رعایت کنید. خیلیها هستند اسمشان را بگویم.
*زومدیک به عاشوری هم خیلی کمک میکند.
*گلر دربی هنوز مشخص نیست. بگذارید تا روز بازی. من هم نمیدانم کی قرار است درون دروازه بایستد.
*مسائل قدیمی را نشکافیم. میگفتند من برای قطبی و دنیزلی مشکلتراشی میکنم. ببینید نمیخواهم وارد این مسائل شوم. بهتر است برویم مسائل خوب و اخلاقی را دنبال کنیم. چون اینها را بارها جواب دادهام. دنیزلی مصاحبه اخیرش را هم انکار کرده است. یکی از جانب خودش حرف زده بود. من در دوره دنیزلی حوزه اختیارات خودم را میدانستم.
*مطمئنم این دربی خیلی خوب از آب درمیآید.
*در بازی ذوبآهن کریمی بود که ما خیلی بهتر بازی کردیم. این را قبول ندارم که اگر او باشد، خوب نتیجه نمیگیریم.
*ممکن است در دربی بازیکنی گل بزند که اصلاً گلزن نیست. کی فکر میکرد کاظمیان در دو بازی 4 گل بزند؟ الان علی کریمی هم خوب برای ما گل زده است. به خاطر همین نمیشود حدس زد کی در دربی گل میزند.
*من به بازیکن احترام میگذارم و همیشه مرزی بین ما هست.
*امسال شما اصلاً مسئله حاشیهای از شیث ندیدهاید. از علیرضا حقیقی هم همینطور ولی اگر پایش بیفتد، خون به مغزم نمیرسد.
*من پروین را دوست داشتم و به خاطر او یکسال بازی نکردم. با اینکه فشار آوردند و گفتند تو کارهای نیستی و باید بازی کنی، گفتم نه، بیرون میمانم.
*در دربی هم دایی را تشویق کنند، عیبی ندارد. بد نیست به جای حرف بد، یکی از بزرگان فوتبال ما را تشویق کنند. او قهرمان ملی است و یک ورزشکار.
43 43
نظر شما