رنه ماگریت یکی از بزرگترین هنرمندان معاصر و مکتب سوررئالیسم بود که به زودی بزرگترین نمایشگاه آثار او در لیورپول برپا می‌شود.

به گزارش خبرآنلاین، همه فکر می‌کنیم سوررئالیسم را می‌شناسیم. استعاره‌هایش، جابجایی‌هایش و پارادوکس‌هایش و تلاشش برای رسیدن به ناخودگاهِ رویاها و تخیلات انسان همانقدر بخشی از زبان بصری دنیای تبلیغات شده‌اند که بخشی از دنیای هنر بودند. قرن گذشته را بدون سوررئالیسم نمی‌توان درک کرد.

از طرفی شهرت این مکتب موجب شده فراموش کنیم هنرمندان و شاعران این جنبش واقعا به چه اشاره داشتند و می‌خواستند به دنیا و خودمان نگاهی تازه بیندازیم.

این نکته آخر درمورد هیچ هنرمندی به اندازه رنه ماگریت (1898-1967) صادق نیست، نقاش سوررئالیست بلژیکی که تصاویرش از کلاه، ابرهای پف‌پفی و باران آدم‌ها به سمبل‌های معروف این جنبش هنری بدل شده‌اند و راه خود را به دنیای تبلیغات تجاری و هنر پاپ باز کرده‌اند.

با این حال قصد و نیت این جستجوی سوررئال و به شکلی قصد و نیت آگاهترین و هوشمندترین نقاش این جنبش در شهرت آثارش گم شده است. او که می‌خواست چشمان ما را بگشاید تا به شکلی نو به ساده‌ترین چیزها بنگریم در موفقت خود محو شد.

این پارادوکسی است که نمایشگاه آثار ماگریت در موزه تیت شهر لیورپول سعی دارد به نمایش بگذارد، این نمایشگاه که اواخر ماه برپا می‌شود، اولین نمایشگاه بزرگ آثار این هنرمند در بریتانیا است. در این نمایشگاه صدها تابلو نقاشی در کنار طراحی‌ها، آثار گواش، کارهای تبلیغاتی ماگریت و برخی فیلم‌های خانگی او و البته مجسمه‌های دوره آخر زنگی‌اش به نمایش گذاشته می‌شود.

دارن پیه، گرداننده این موزه گفت: «هدف بررسی انگیزه‌های این هنرمند خاص و اشاره به ملموس‌تر شدن او در دنیای این روزهای ماست.»

کار گرداننده‌های این موزه آنطور که به نظر می‌رسد و برعکس سادگی آثار ماگریت ساده نیست. به آثار او که بنگرید دو چیز شما را میخکوب می‌کند. یکی صراحت تصویرپردازی اوست و دیگری شیوه طراحی آنها در گیج و سردرگم کردن مخاطب. برای مثل در یکی از آثار او  بخشی از منظره‌ای که از پنجره یک اتاق دیده می‌شود، روی یک بوم نقش بسته، اما این بوم نقاشی جایی قرار گرفته که انگار تمام منظره یک نقاشی است.

ماگریت خودش در مورد آثارش گفته بود: «چیزهای مرئی همیشه چیزهای مرئی دیگر را پنهان می‌کنند.» او به مثال بالا اشاره کرده و منظورش این بوده که شاید منظره اصلا بومی آویخته به دیوار بوده است!

تلاش بی‌پایان ماگریت و دیگر هنرمندان سوررئالیست در این بود تا تصور ما مخاطبان از ثبات اشیاء را برهم زدنند و در آثار ماگریت او سعی دارد حسی از راز درمورد اشیاء و تفکرات در مخاطب ایجاد کند. در یکی از آثار معروف این هنرمند که در سال 1953 کشیده شده و «گلکوندا» نام دارد مردانی کلاه به سر را در آسمان می‌بینیم که به نظر می‌رسد قطرات باران هستند. اما اینکه آنها به سمت بالا می‌روند یا پایین با توجه به پسزمینه آسمان مشخص نیست!

در تابلویی به نام «Time Transfixed» که در سال 1938 کشیده شده قطاری از اجاق خانه‌ای که ساعتی روی آن است بیرون می‌آید اما مشخص نیست به کجا می‌رود و انگار بی‌حرکت وبی‌زمان است.

در اثری دیگر مردی با نگاه به یک تخم مرغ روی بوم پرنده‌ای می‌کشد. در تابلو «سوغات سفر» میزی می‌بینم که انگار ظرف غذا و میوه روی آن است اما در عوض به جای میوه و غذا صخره‌هایی دیده می‌شود و درِ اتاق هم باز است اما نه به روی آسمان یا مزرعه بلکه صخره‌ای واقعی قاب در را پر کرده است.

اما شاید معروف‌ترین اثر این هنرمند «آموزندگی تصاویر» باشد که سال 1929 کشیده شده. در این تابلو یک پیپ به بهترین و واقعی‌ترین شکل ممکن کشیده شده و زیر آن این نوشته دیده می‌شود: «این یک پیپ نیست.» ماگریت علاقه زیادی به استفاده از کلمات در آثارش داشت، اما هدف اصلی‌اش از این کار نه اظهارنظر بلکه بخشیدن ابهام و لایه‌های معنی به آثارش بود.

جالب یا بی‌مزه نشانه آثار سوررئالیست‌ها طنز آنها و علاقه‌اشان به غافلگیر کردن است. اما این طنز و شوخی موجب می‌شود ندانی چقدر اثر را باید جدی بگیری یا اینکه کدام بخش نقاشی به عمد بی‌معناست!

از میان جنبش‌های هنری، هیچکدام به اندازه سوررئالیسم زمینی و روشنفکرانه نبودند. پیشگامانش شاعر و فیلسوف بودند و به همین اندازه هنرمند هم بودند، هنرمندانی که همیشه درمورد پوچی موجود در هستی سخن می‌گفتند.

سوررئالیست‌ها همیشه با هم در تضاد بودند و همیشه مانیفست‌های جدید منتشر می‌کردند، آنها به‌ویژه با نقاشی مشکل داشتند چون با کشیدن یک شی دیگر نمی‌شد آن را نفی کرد درحالیکه هدف سوررئالیسم این بود. آندره برتن، مهمترین تئوریسین این جنبش بود.

ماگریت در سال 1930 در جریان یک مهمانی شام از برتن جدا شد. برتن در این مهمانی اصرار داشت همسر ماگریت گردنبند به شکل صلیب خود را از گردن باز کند چون با دیدگاه جنبش او همسو نبود. ماگریت و همسرش مهمانی را ترک کردند و تا دو سال دو هنرمند با هم حرف نزدند.

یک حکایت جالب درمورد ماگریت این بوده که در دوران اشغال بروکسل توسط نازی‌ها او به همراه برادرش آثار نقاشان معروف را کپی می‌کردند و به عنوان اصل می‌فروختند. این کار از جمله اصول سوررئالیسم بوده هرچند صحت این حکایت تایید نشده است.

پارادوکس یکی دیگر از اصول سوررئالیسم است و ماگریت یکی از پارادوکسی‌ترین چهره‌های این جنبش است. او برخلاف اغلب هنرمندان این جنبش بورژوا بود، زندگی سعادتمند زناشویی داشت، در بخش اعیان‌نشین بروکسل زندگی می‌کرد و به جای کار کردن در استودیو در گوشه‌ای از سالن پذیرایی خانه‌اش کار می‌کرد. اما همین هنرمند در تمام آثارش تمامی جنبه‌های زندگی بورژوا را نقد می‌کرد. هنرمندی که در برهه‌ای با طراحی کاتالوگ کت خز و غیره روزگار می‌گذارند همیشه این گذشته را با خشم به یاد می‌آورد و تجاری بودن هنر آن زمانش را به شدت نقد می‌کرد. هنرمندی که در کشیدن اشیاء به شکل حقیقی‌اشان استاد بود مهارت نقاشی را برای یک هنرمند ضعف می‌دانست!

با اینکه ماگریت با هنرمندان سوررئال در پاریس حشر و نشر داشت اما تنهاترین آنها بود. سالوادور دالی، خوان میرو، مکس ارنست و آندره میسن زیر چتر آندره برتن و ژرژ باتای جمع می‌شدند و بحث می‌کردند اما ماگریت مدت کوتاهی در این جمع دوام آورد و بااینکه آثار خوبی در این دوران خلق کرد اما هرگز به موفقیت عظیمی در پاریس نرسید. او اولین نمایشگاه فردی‌اش را پس از جنگ دوم جهانی برپا کرد و در آثارش پاریس، رویای جوانی اش را لِه کرد.

بسیاری سعی می‌کنند ریشه آثار ماگریت را در خودکشی مادر این هنرمند زمانیکه رنه فقط 13 سال داشت پیدا کنند، اما همه می‌دانیم که برای درک سوررئالیسم و انگیزه‌های فرویدی آن در برخورد با ناخودآگاه نیاز به تراژدی شخصی نداریم. چیزی که ماگریت را متفاوت می‌کند فرمالیسم هنر و شکنندگی احساس اوست. او همیشه در آثارش سعی می‌کرد نگاه مبهم، تلخ و رمزآمیزش به هستی را منتقل کند.

و حالا نمایشگاه تیت در لیورپول دلیل برپایی نمایشگاه عظیم از آثار این هنرمند بزرگ را ملموس بودن آثار او در زمانه ما می‌داند. و این حرف از نظر هنری درست است. اعتقاد سوررئالیست‌ها به زنده بودن شی بی​جان و اینکه دنیای ظاهر درواقع دنیایی زیر نقاب است همان تفکراتی هستند که هنر پاپ و مفهومی امروز را شکل داده‌اند.

نمایشگاه آثار ماگریت هنرمندی که در عین آشنا بودن ناشناخته مانده از 24 ژوئن تا 16 اکتبر در لیورپول برپاست.

ایندیپندنت / 10 ژوئن / ترجمه: حسین عیدی‌زاده

57241

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 156622

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 14 =