۳ نفر
۱۶ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۵:۰۹

تجربة انجام عملیات‌های ثامن الائمه،طریق القدس و فتح مبین نشان داد که یکی از عوامل تعیین‌کننده در پیروزی رزمندگان اسلام علاوه بر طرح ریزی‌های مانورهای ابتکاری، داشتن توان رزمی متناسب با نیاز هر عملیات است.

توسعة توان رزمی و ظرفیت عملیاتی یگان‌های سپاه

تجربة انجام عملیات‌های ثامن الائمه،طریق القدس و فتح مبین نشان داد که یکی از عوامل تعیین‌کننده در پیروزی رزمندگان اسلام علاوه بر طرح ریزی‌های مانورهای ابتکاری، داشتن توان رزمی متناسب با نیاز هر عملیات است.

سپاه پاسداران توانست در پایان هر یک از عملیات‌های فوق بر تعداد یگان‌ها و ظرفیت بکارگیری نیروهای داوطلب در تیپ‌های موجود خود بیفزاید. با افزایش اعزام داوطلبان بسیجی به جبهه‌ها در عملیات بیت المقدس، تیپ امام حسین(ع) با 25 گردان، تیپ25 کربلا با 25 گردان و تیپ8 نجف اشرف با 20 گردان(1) یعنی با استعدادی فراتر از یک لشکر وارد عمل شدند.

سایر تیپ‌های سپاه هم استعدادی در حدود یک لشکر را در حین عملیات بکار گرفتند. برای انجام این عملیات علاوه بر تیپ‌های موجود، تیپ‌های 31 عاشورا،46 فجر،22 بدر،21 امام رضا(ع) و37 نور هم که قبلا فعال شده بودند، به صورت رسمی در سازمان رزم سپاه تشکیل شدند.

سازمان و استعداد خودی
در این عملیات قرارگاه مرکزی کربلا، با فرماندهی مشترک فرمانده کل سپاه برادر محسن رضایی و فرمانده نیروی زمینی ارتش سرهنگ صیاد شیرازی، هدایت عملیات را با سه قرارگاه اصلی و یک قرارگاه پشتیبانی بر عهده گرفت. محل این قرارگاه در روستای خضریه در نزدیکی دارخوین در حوالی رودخانه کارون قرار داشت. در آن زمان مردم در این منطقه به کار کشاورزی مشغول بوده و در روستاهای خود حضور داشتند. قرارگاه‌های فتح و نصر با عبور از رودخانه کارون مأموریت تلاش اصلی را برعهده گرفتند و قرارگاه قدس به عنوان تلاش پشتیبانی مأموریت حمله از جبهه شمالی را عهده‌دار شد. استعداد هر قرارگاه به شرح ذیل بود:

الف- قرارگاه فتح با فرماندهی برادر غلامعلی رشید از سپاه و سرهنگ ستاد مسعود منفرد نیاکی فرمانده لشکر 92 زرهی ارتش در محور میانی منطقه عملیاتی فعال گردید. استعداد این قرارگاه عبارت بود از: تیپ 14 امام حسین (ع) به فرماندهی برادر حسین خرازی، تیپ 8 نجف اشرف به فرماندهی برادر احمد کاظمی و تیپ 25 کربلا به فرماندهی برادر مرتضی قربانی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و لشکر 92 زرهی اهواز، تیپ 37 زرهی شیراز و تیپ 55 هوابرد از نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران.

ب- قرارگاه نصر به فرماندهی سرهنگ حسنی سعدی فرمانده لشکر 21 حمزه از ارتش و برادر حسن باقری از سپاه در محور جنوبی منطقه عملیاتی فعال گردید. استعداد این قرارگاه عبارت بود از: تیپ‌های 27 محمد رسول‌الله (ص) به فرماندهی برادر احمد متوسلیانی، 7 ولیعصر (ع) به فرماندهی برادر عبدالمحمد رئوفی، 46 فجر و 22 بدر از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و لشکر 21 حمزه و تیپ 23 نوهد از نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران.

ج- قرارگاه قدس به فرماندهی سرهنگ زرهی ستاد سیروس لطفی فرمانده لشکر 16 زرهی ارتش و برادر احمد غلام پور از سپاه در محور شمالی منطقه عملیاتی فعال گردید.استعداد این قرارگاه عبارت بود از: تیپ‌های 31 عاشورا، 41 ثارالله به فرماندهی برادر قاسم سلیمانی، 37 نور به فرماندهی برادر علی هاشمی، 21 امام رضا (ع) و بیت المقدس از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و لشکر 16 زرهی قزوین و تیپ 58 ذوالفقار از نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران که در هماهنگی با هم وارد عمل می‌شدند.

در مجموع، در این عملیات 14 تیپ پیاده و یک تیپ زرهی از سپاه که هر کدام استعداد یک لشکر را داشتند در مجموع با 120 گردان و 3 لشکر و 5 تیپ از ارتش شامل24 گردان زرهی و مکانیزه و 36 گردان پیاده شرکت کردند که با 26 فروند بالگرد جنگی کبری و 32 فروند بالگرد ترابری 214 و 16 فروند بالگرد نفربر شینوک و 22 فروند بالگرد 206 پشتیبانی می‌شدند.

لازم به ذکر است که هر تیپ سپاه بالغ بر 8 تا 9 گردان بود و هر گردان زرهی ارتش هم بین 17 تا 20 دستگاه تانک و نفربر در اختیار داشت. نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز با پرواز 20 نوبت هواپیمای جنگی در روز اول و 6 پرواز در روزهای بعد و همچنین استقرار سامانه پدافند هوایی، از عملیات، پشتیبانی می‌نمود. نیروی هوایی جمعاً 2161 سورتی پرواز داشته است.

 همچنین این عملیات با 29 گردان توپخانه صحرایی ارتش، پشتیبانی شده است. لازم به ذکر است که گردان‌های ارتش که وظایف پشتیبانی رزمندگان خود را نیز بر عهده داشتند با حدود 1000 نفر سازماندهی می‌شدند، در حالی که گردان‌های سپاه دارای 300 رزمنده بوده که وظایف پشتیبانی از آنها بر عهده ستاد تیپ، بوده است. رزمندگان جهاد سازندگی هم با حدود 100 دستگاه ماشین آلات مهندسی و سایر امکانات و کمک‌ها در عملیات حضور فعالی داشتند.

 در این عملیات، سه گردان مهندسی رزمی ارتش و یک گروه مهندسی و یک گردان پل شناور و یک گروهان پل جی- اس- پی ارتش، عملیات عبور از رودخانه را پشتیبانی کرده‌اند. در مجموع ارتش در این عملیات، دارای 63 دستگاه ماشین آلات مهندسی و سپاه نیز دارای 60 دستگاه بود. کار احداث 5 پل pMp بر روی رودخانه کارون در شب اول عملیات نیز بر عهده نیروی زمینی ارتش، قرار گرفته بود.

عوامل غافلگیری ارتش عراق
با پایان یافتن عملیات فتح مبین، تنها منطقه مهم اشغالی باقی مانده از کشور در استان خوزستان، سرزمین‌های جنوب اهواز تا خرمشهر بود که بایستی از چنگال ارتش بعثی خارج می‌شد. بنابراین برای ارتش عراق مشخص بود که منطقه بعدی عملیات رزمندگان اسلام، آزاد سازی سایر سرزمینهای اشغالی در استان خوزستان است. پس می‌توان گفت که ارتش عراق تا حدود زیادی از مکان جغرافیایی عملیات بیت المقدس آگاه بود،اما نسبت به کلیه محورهای عملیاتی توجیه نبود. چهار عامل باعث غافلگیری بیشتر ارتش عراق و کاهش میزان هوشیاری وی نسبت به وسعت و شدت عملیات بیت المقدس به شرح ذیل شد:

الف- تاکتیک عملیات
از آنجا که همزمان با علمیات فتح مبین، شناسائی‌های لازم از منطقه عملیات به ویژه فضای بین رودخانه کارون و جاده اهواز - خرمشهر صورت گرفته و این منطقه به عنوان ضعیف‌ترین مواضع دشمن ارزیابی گردیده بود بنابراین تهاجم به نقطه ضعف دشمن و حمله به جناح قوای بعثی مستقر در منطقه عملیاتی، از طریق عبور از رودخانه کارون، خلاف تصور دشمن بود.

زیرا تجربیات قبلی و تفکر کلاسیک دشمن و همچنین ناآگاهی از وجود امکانات وسیع عبور از رودخانه، موجب شده بود تا دشمن جهت تلاش اصلی تهاجم قوای ایران را از سمت اهواز و محور شمالی جبهه، تشخیص دهد. بنابراین " غافلگیری در تاکتیک "، از ویژگی‌های عملیات بیت المقدس، به شمار می‌رود.

ب- وسعت عملیات
گرچه دشمن اطلاعات کلی از منطقه عملیات داشت، ولی شاید ارتش عراق تصور نمی‌کرد که ایران در طرح عملیاتی خود، به یکباره بخواهد همه سرزمینهای اشغالی باقی مانده بین شهرهای اهواز و خرمشهر را به تصرف خویش درآورد.

زیرا وسعت این منطقه حدود 30 برابر مساحت منطقه عملیاتی ثامن الائمه و حدود 10 برابر وسعت منطقه عملیاتی طریق القدس و حدود 2 برابر منطقه عملیاتی فتح مبین بود.

احتمالاً دشمن فکر می‌کرد که ایران برای تصرف این منطقه به انجام 2 عملیات بزرگ نیاز دارد. عملیاتی در منطقه خرمشهر به منظور آزادی این شهر و یک عملیات دیگر در دشت‌های جنوب شهرهای اهواز و هویزه به منظور آزاد سازی سرزمین‌های ایران تا پادگان حمید و همچنین توسعه عملیات در منطقه جفیر به منظور رسیدن به مرز بین‌المللی و تأمین سرزمین‌های ایران تا کوشک و طلائیه.

ج- زمان و سرعت عملیات
ارتش عراق احساس می‌کرد که فاصله زمانی بیشتری بایستی بین آخرین عملیات ایران تا حمله به این منطقه، وجود داشته باشد، زیرا یگان‌های شرکت‌کننده در عملیات فتح مبین، هم نیاز به بازسازی و هم نیاز به استراحت و تجدید قوا داشتند.

 از سوی دیگر استعداد بیشتری برای این عملیات بایستی فراهم می‌گردید و یگان‌های بیشتری بایستی برای انجام این عملیات پای کار می‌آمدند. اقدام برای تشکیل یگان‌های جدید و یا آزاد کردن سایر لشکرها از خطوط پدافندی نیاز به مدت زمان بیشتری داشت. از سوی دیگر سپاه، کار جذب،آموزش و سازماندهی نیروهای مردمی را که در عملیات‌های قبلی حداقل دو ماه طول می‌کشید در کمتر از یک ماه به صورت فشرده انجام داد.

با سرعت بخشیدن در انجام فعالیت یگان‌ها برای کسب آمادگی عملیات، در واقع سرعت عمل رزمندگان اسلام، فرصت زمانی لازم را از دشمن برای کسب هوشیاری بیشتر و آمادگی‌های اساسی تر، گرفت.

 باید توجه داشت که ارتش بعثی توانسته بود رده‌های متعدد پدافندی پیرامونی از خرمشهر و نیز خطوط اول دفاعی خود در کنار کرخه کور و همچنین اطراف جاده اهواز خرمشهر را به گونه‌ای مستحکم نماید که در هنگام آغاز عملیات، یگان‌های قرارگاه‌های قدس و نصر نتوانستند موفقیت‌های چندانی کسب نمایند. ولی عقب ماندگی ارتش عراق در تشکیل خط پدافندی مستحکم در ساحل رودخانه کارون، موجب شد تا یگان‌های قرارگاه فتح با عبور از رودخانه کارون به موفقیت بزرگی دست یافته و موازنه و تعادل دشمن را بر هم بزنند.

د- رعایت اصول حفاظتی
رزمندگان اسلام به منظور بر نیانگیختن حساسیت دشمن، هرگونه تحرک و جابجایی و نقل و انتقالات تجهیزات و امکانات خود را در حاشیه رودخانه کارون با محاسبه دقیق و با حساسیت‌های ویژه‌ای دنبال می‌کردند تا میزان فعالیت‌های آنها موجب هوشیاری و حساسیت دشمن نگردد. در این زمان شناسایی‌ها در رده‌های فرماندهی کنترل می‌گردید.

رعایت نکات حفاظتی در منطقه عملیات به گونه‌ای بود که وقتی حسین خرازی فرمانده تیپ امام حسین(ع) و سرهنگ موسوی قویدل معاون عملیاتی قرارگاه کربلای ارتش بدون هماهنگی قبلی می‌خواستند ساحل رودخانه کارون را شناسائی نمایند، بسیجی کنترل‌کننده آن محور مانع عبور آنها شد.

وقتی که آنها مدارک لازم را ارائه دادند توانستند به مأموریت خود ادامه دهند. از سوی دیگر برای ساحل سازی و انتقال پل‌های شناور به کنار رودخانه کارون، از پوشش گیاهی اطراف ساحل، به خوبی بهره بردند.

 بنابراین می‌توان گفت گرچه دشمن آمادگی لازم برای مقابله با این عملیات را در خود ایجاد کرده بود و هوشیاری لازم را نیز بدست آورده بود، ولی با این حال در ارزیابی تاکتیک رزمندگان اسلام و نیز وسعت طرح آنها برای حمله به قوای دشمن و نیز زمان دقیق آن، دچار غافلگیری اساسی شد.

هـ- تهیه طرح فریب
فعال نگه داشتن شناسایی‌ها و یگان‌های عملیاتی در منطقه چنانه و فکه و نیز طرح ریزی عملیات بر روی ارتفاع 182، نیز به عنوان یکی از " طرح‌های پوشش و فریب تاکتیکی " و نیز یکی از اقدامات مورد نیاز برای غافلگیر کردن دشمن در نظر گرفته شده بود.

 به موازات طرح ریزی برای عملیات بیت المقدس، به قرارگاه فجر که مأموریت پدافند از منطقه عملیاتی فتح مبین در چنانه و فکه را برعهده داشت، انجام عملیات محدود به منظور حمله به ارتفاع 182 در جنوب محور برغازه واگذار شد.

فرماندهی این قرارگاه مشترک را از سوی نیروی زمینی ارتش، سرهنگ ازگمی و از سوی سپاه برادر مجید بقایی برعهده داشتند. این قرارگاه بایستی قبل از آغاز عملیات بیت المقدس، هدف خود را تصرف و تأمین می‌کرد. این عملیات به منظور فریب دشمن طرح ریزی گردیده بود به گونه‌ای که دشمن احساس نماید عملیات اصلی رزمندگان اسلام، در محور فکه خواهد بود.

البته این اقدام می‌توانست بخشی از نیروهای دشمن در این منطقه را، درگیر نگه داشته و از اعزام فوری آنها به منطقه عملیاتی بیت المقدس جلوگیری نماید.

شرح عملیات
از اوایل تاریکی هوا در غروب روز پنجشنبه 9 اردیبهشت سال 1361، نیروهای رزمنده از یگان‌های تحت امر قرارگاه‌های فتح و نصر، آرام آرام در نقاطی که واحدهای دشمن در آن حضور نداشت، از رودخانه کارون عبور کرده و منتظر دستور آغاز عملیات شدند.

عملیات بیت المقدس در ساعت 12:30 شب و در اوایل بامداد روز جمعه10 اردیبهشت ماه سال 1361 با رمز یا علی ابن ابی طالب (ع) آغاز شد. از آنجا که این ایام مصادف با ماه رجب و همزمان با روز مبارک تولد امام علی (ع) در هفدهم اردیبهشت ماه بود، به اسم ایشان به عنوان رمز عملیات، جهت موفقیت بیشتر رزمندگان اسلام، تمسک جسته شد.

 در لحظه شروع عملیات آیت‌الله شهید صدوقی امام جمعه یزد و مرحوم آیت‌الله علی مشکینی رئیس مجلس خبرگان رهبری و مرحوم فخرالدین حجازی نماینده اول مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، به منظور تقویت روحیه رزمندگان اسلام در قرارگاه مرکزی کربلا حضور یافته بودند.

در لحظات شروع عملیات، بسیاری از فرماندهان، احساس شرایط دشواری را داشتند زیرا دشمن به لحاظ تجهیزات و نفرات هیچ کمبودی نداشت. برخی از فرماندهان در ساعات آغازین عملیات،آنچنان افکارشان غرق در وضعیت و پیش آمدهای روند عملیات و چگونگی ارتباط کنترل نیروها بودند که به چیز دیگری توجه نداشتند و اگر کسی به آنها سلام می‌کرد، متوجه نمی‌شدند. نگرانی از عبور هزاران رزمنده از رودخانه کارون و چگونگی رویاروی آنها با قوای دشمن بدون داشتن عقبه مناسب و جاده تدارکاتی، بر این اضطراب می‌افزود.

اما همه بر نصرت الهی تکیه داشتند و از قدرت انگیزه رزمندگان و فرماندهان شجاع، با ایمان و با صلابت خود که با روح بزرگی به سمت مواضع دشمن حرکت می‌کردند، اطمینان داشتند.

از سوی دیگر توکل بر خداوند بزرگ و مطالعه فراوان و تفکر زیاد درباره این عملیات و شناسایی‌های دقیق و عمیق چند ماهه از وضعیت دشمن و بحث‌های متنوع و چالش برانگیز درباره طرح‌های عملیاتی مختلف و همچنین وعده‌ای که با تفأل به قرآن مجید در آغاز عملیات فتح المبین مبنی بر اخذ غنائم دیگری از دشمن، ایجاد شده بود، یک نوع امیدواری به نتایج این عملیات در اذهان فرماندهان پدید آورده بود.


نصب پل‌های تاکتیکی بر روی کارون
بر اساس طرح مانور پیش‌بینی شده، می‌بایستی دو سوم کل نیروهای برآورد شده برای این عملیات، از رودخانه سرکش و عریض کارون عبور نمایند. این یک خطر پذیری بزرگ برای تصمیم گیرندگان بود ولی در عین حال یک نوآوری و یک ابتکار عمل مهم و تعیین‌کننده نیز بود.

چگونگی عبور یگان‌ها از رودخانه کارون، بحث‌های زیادی را بدنبال آورد، زیرا در همان شب اول می‌بایستی استعدادی حدود 5 لشکر از این رودخانه عبور می‌کرد که نیاز به حداقل 5 پل داشت. در آن زمان نیروی زمینی ارتش، دارای 1200 متر سطحه پل تاکتیکی pMp بود که می‌توانست برای نصب پنج پل بر روی رودخانه کارون، مورد استفاده قرار گیرد.

البته اکثر این سطحه‌ها نیاز به آماده سازی، ترمیم و بازسازی داشت. پل‌های pMp در شرایط مناسب و با سرعت معینی از جریان آب رودخانه، می‌توانند در رودخانه‌ای با عرض حداکثر 227 متر طول، روانه شود. در آن زمان افسر مهندسی قرار گاه مشترک کربلا، سرهنگ مهندس ستاد جلال رجبی راد بود و سرهنگ غلامعلی جانگداز نیز معاون وی بود که تلاش زیادی را برای انتقال این پل‌ها از دزفول به روستای دارخوین در کنار رودخانه کارون، انجام داد.

این پل‌ها ساخت کشور شوروی سابق بوده و تجانسی با شرایط رودخانه کارون نداشت زیرا عرض رودخانه کارون در برخی مناطق مانند دارخوین به 260 متر می‌رسید و سرعت جریان آب در کارون هم، دو برابر سرعت طراحی شده برای استفاده از این پل‌ها بود.

 به هر حال این پل‌ها با کمک 300 خودروی غول پیکر کراس و با استفاده از تاریکی شب و با رعایت مسائل حفاظتی از فاصله 250 کیلومتری به منطقه عمومی دارخوین، منتقل شد تمام تلاش‌ها و اراده مسئولین مهندسی برای نصب 5 پل بر روی رودخانه کارون متمرکز گردید ولی با این حال، محدودیت امکانات مهندسی و کمبود پل‌های آماده به کار، موجب گردید که در شب اول، استفاده از 3 پل نصب شده بر روی رودخانه کارون میسر گردد.

لازم به ذکر است که در طول حدود سی روز که این پل‌ها بر روی رودخانه کارون نصب شده بود، ده بار از سوی هواپیماهای ارتش بعثی، مورد حمله هوایی قرار گرفتند که فقط یک سطح پل در تهاجمات هوایی آسیب دید زیرا به منظور در امان ماندن پل‌ها در برابر حمله نیروی هوایی دشمن، همه این پل‌ها در طول روز باز شده و در کنار ساحل دور و نزدیک کارون، نگه‌داری می‌شدند. به محض تاریکی هوا و عدم توانایی پرواز هواپیماهای دشمن در شب، مجدداً این پل‌ها روانه می‌گردید.

 
تصرف سرپل بزرگ
دو قرارگاه فتح و نصر برای تأمین اهداف خود و گرفتن سرپل، ضرورتاً می‌بایستی از رودخانه کارون عبور نموده و در همان خیز اول با طی مسافتی در حدود 13 تا 20 کیلومتر به صورت پیاده، خود را به جاده اهواز- خرمشهر می‌رساندند زیرا در حد فاصل حاشیه رودخانه کارون تا جاده آسفالته هیچ گونه عارضه طبیعی برجسته‌ای وجود نداشت.

البته دشمن با حساس شدن نسبت به چگونگی پدافند از این منطقه، خاکریزهای منقطع جدیدی را در هفت کیلومتری از رودخانه کارون احداث کرده بود تا به عنوان یک خط دفاعی از آن استفاده نماید. ولی هنوز کار تقویت مواضع در این ناحیه به پایان نرسیده بود.

بنابراین در صورت هوشیاری دشمن و یا عدم استقرار در مواضع مناسب، قبل از روشن شدن هوا، رزمندگان اسلام مواجه با پاتک‌های تعجیلی دشمن شده و لزوماً می‌بایستی تا شرق رودخانه کارون عقب نشینی نمایند. در شب اول حدود 40 هزار رزمنده با بیش از 2 هزار خودروی سبک و سنگین و تانک و نفربر، با عبور از پل احداث شده بر روی رودخانه کارون، نبرد بزرگ خود را آغاز کردند.

در محور قرارگاه فتح، برخی از گردان‌های یگان‌های خودی ضمن عبور از رودخانه کارون، به سرعت و با حدود 20 کیلومتر پیاده روی، خود را به بخشی از جاده اهواز- خرمشهر رسانده و در پشت خاکریز آن موضع گرفته و به ایجاد موانع جدید و جلوگیری از تحرکات دشمن بر روی این جاده پرداختند.

در طرح مانور، پیش‌بینی شده بود که برخی از گردان‌ها با پرهیز از درگیری با نیروهای ارتش بعثی خود را به سرعت به جاده اهواز- خرمشهر برسانند. زیرا درگیری با واحدهای مستقر در منطقه، موجب کندی در حرکت نیروها به سمت هدف مورد نظر و نیز از هم پاشیدگی و پراکندگی آنها گردیده و موجب به هم خوردن سازمان آنها می‌شد.

نیروهای دشمن وقتی احساس می‌کردند که عقبه آنها بسته شده و رزمندگان اسلام در پشت سر آنها قرار دارند، خود را سریع‌تر تسلیم می‌کردند و از درگیری‌های بیشتر، پرهیز می‌شد.

در محور قرارگاه نصر، به دلیل تأخیر در حرکت نیروها و وجود باتلاق در کنار جاده اهواز- خرمشهر و همچنین تمرکز قوای دشمن در شمال خرمشهر، برخی از یگان‌های آن قرارگاه نتوانستند در شب اول به اهداف مورد نظر خود دست یافته و بر روی جاده آسفالته اهواز- خرمشهر با قرارگاه فتح الحاق نمایند.

البته دو گردان از نیروهای لشکر 7 ولیعصر که در کنار لشکر 8 نجف به پیش روی خود ادامه می‌دادند، توانستند در همان شب و تا قبل از روشن شدن هوا، خود را به جاده رسانده و مسیر تردد خودروهای ارتش بعثی را مسدود نمایند. در همان روز اول عملیات در این منطقه حدود 3 هزار نفر از نظامیان دشمن اسیر گردیدند.(2)

در محور قرارگاه قدس به دلیل وجود استحکامات متعدد و آرایش دشمن در کنار ساحل رودخانه کرخه کور و نیز هوشیاری بیشتر دشمن، تنها رزمندگان تیپ 41 ثارالله از سپاه و تیپ 58 ذوالفقار به فرماندهی سرهنگ علی یاری که به صورت ادغامی عمل می‌کردند، موفق شدند از رودخانه کرخه عبور کرده و خط اول دشمن را بشکنند و سرپل کوچکی را در جنوب کرخه کور به تصرف خود درآوردند.

این تیپ ادغامی قدس 4 نام داشت.وجود موانع و استحکامات فراوان دشمن در منطقه هویزه به طرف دُبّ حردان، مانع ادامه پیشروی نیروها و موجب وارد آمدن تلفات به آنان شد به گونه‌ای که فقط در نزدیکی هویزه، دشمن توانست با به رگبار بستن رزمندگانی که در این کانال مشغول پیش روی به سمت مواضع دشمن بودند، حدود یکصد نفر آنان را در کنار یکدیگر به شهادت برسانند. تیپ بیت المقدس نیز که تحت عنوان قدس 5 در عملیات شرکت کرده بود، توانست در منطقه نورد، سرپل کوچکی را تصرف نماید که تا روز 11/2/61 آن را حفظ نمود.

به هر حال به علت رده‌های پدافندی پی در پی و طولانی بودن عمق عملیات، و به منظور جلوگیری از افزایش تلفات نیروهای خودی و با توجه به اصلی نبودن تک در محور قرارگاه قدس، ادامه تک از محور شمالی و در امتداد رودخانه‌های کرخه کور و نیسان، متوقف گردید.

ولی به هر حال تهاجم از این محور، موجب زمین گیر شدن و درگیر ماندن یگان‌های دشمن در محور شمالی منطقه عملیاتی گردید. در نبردهای قرارگاه قدس با یگان‌های دشمن حدود 300 نفر از رزمندگان اسلام به شهادت رسیده و تعداد بیشتری نیز زخمی گردیدند. در چنین شرایطی، دشمن ابتدا سعی کرد تا رخنه ایجاد شده در مواضع شمالی خود را که از سوی قرارگاه قدس ایجاد شده بود، ترمیم نموده و سپس نیروهای قرارگاه فتح را به عقب براند.

بنابراین با توجه به درکی که دشمن از سمت تلاش اصلی تک داشت، تمام همت خود را بر سدّ کردن عبور رزمندگان اسلام از کرخه کور قرار داد. در عین حال شب دوم عملیات، تیپ 10 زرهی ارتش بعثی که یکی از قوی‌ترین یگان‌های دشمن بود به نیروهای قرارگاه نصر پاتک خود را آغاز نمود و سعی کرد تا از استقرار قوای ایرانی بر روی جاده اهواز- خرمشهر جلوگیری نماید.

چند دستگاه از تانک‌های این تیپ، خود را به جاده آسفالته رساندند که با تکبیر همزمان رزمندگان اسلام و نبرد جانانه آنها، تهاجم این تیپ ناکام ماند در همین حال، دشمن سعی کرد تا فشار زیادی را بر روی یگان‌های قرارگاه نصر وارد آورد و با انهدام آنها و تصرف مواضع خودی، موفقیت قرارگاه فتح را نیز ناکام بگذارد.

به موازات این اقدامات، دشمن برخی از یگان‌های رزمی خود را از مناطق جبهه‌های غربی و سایر جبهه‌ها وارد منطقه عملیاتی بیت المقدس کرد تا بتواند با قدرت بیشتری به عقب راندن رزمندگان اسلام بپردازد.

سرعت عمل رزمندگان اسلام در مرحله اول عملیات و ادامه حملات از شب دوم به بعد موجب شد تا اهداف باقی مانده از قرارگاه‌های فتح و نصر نیز ظرف یک هفته به تصرف درآمده و سرانجام جاده اهواز- خرمشهر از کیلومتر 68 تا کیلومتر 103 به طول 35 کیلومتر به طور کامل به تصرف قوای اسلام درآید و سرپلی حدود 700 کیلومتر مربع در اختیار رزمندگان اسلام قرار گیرد. در این مرحله حدود سه هزار نفر از نظامیان بعثی به اسارت درآمدند.

منابع و مراجع
1 - سخنرانی محسن رضایی در خرداد 1378 در دانشکدة فرماندهی و ستاد سپاه،فصلنامة مطالعات دفاعی و امنیتی، سال8، شماره 26، بهار 1380، ص/170
2- ما و جنگ، ص/66

منبع: روزنامه جمهوری اسلامی/10/3/90

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 155652

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =