سه تهیه‌کننده سینمای ایران با حضور در خبرآنلاین به بیان نقطه نظرات خود درباره خانه سینما،‌ صنف تازه‌ تاسیس تهیه‌کنندگی و خانه کارآفرینان پرداختند.

سمیه علیپور: فرشته طائرپور عضو شورای عالی تهیه‌کنندگان، سیدضیا هاشمی رئیس اتحادیه تهیه‌کنندگان و مرتضی شایسته عضو هیئت مدیره اتحادیه در نشست خبرآنلاین حاضر شدند و درباره مهمترین سرفصل‌های مدیریت دولتی سینما، اتفافات خانه سینما و شکل‌گیری صنف واحد تهیه‌کنندگان سخت گفتند.

نشست ابتدا با حضور شایسته و هاشمی آغاز و در میانه جلسه فرشته طائرپور نیز در جلسه حاضر شد و به سئوالات مطرح شده پاسخ داد.

تعامل بین مدیریت دولتی و بدنه سینمای ایران را این روزها چطور ارزیابی می‌کنید؟
مرتضی
شایسته: تعامل بین مدیران دولتی و بخش خصوصی این روزها در بهترین شکل و صورت اتفاق می‌افتد. زیرا شورای صنفی نمایش به اتحادیه واگذار شده و سایر شوراها نیز در داخل صنف قرار می‌گیرد و جایگاهی که در برنامه سوم توسعه برای دولت به عنوان بخش نظارت‌کننده در سینما تعیین شد در حال اجرا است. آقایان می‌توانند نظارت خود را به صورت اصولی اعمال کنند و الان از نظر روابط خصوصی و شخصی و روابط صنفی شاهد همین رویکرد هستیم. در مقایسه میان دوره‌های قبل و شرایط کنونی می‌بینیم که هیچ‌گاه چنین وضعی نبوده است. این را به فال نیک می‌گیرم و آن را غنیمت می‌دانم.

سیدضیا هاشمی: خواست ما از معاونت سینمایی با هر دیدگاه سیاسی که باشد به دست آوردن سینمای خودمان است؛‌ یعنی سینمای ملی. در واقع این سینما نباید با جابه‌جایی مسئولان تغییر کند. در دوره‌های مختلف تشکیلات تهیه‌کنندگی سعی خود را کرده با معاونت سینمایی‌های ادوار مختلف همکاری نزدیک و تنگاتنگی داشته باشد. اگر بخواهیم دشمنی کنیم، نمی‌توانیم راهکار به دست آوریم.

همه مسائل ما در سینما با مدیران دولتی براساس تعامل بوده ، و همیشه این تعامل شکل گرفته است. از سال 1374 تلاش کردیم در جایگاه تهیه‌کننده به فعالیت‌های مدیریتی سینما ورود پیدا کنیم. سال 1374 یا 1375 به کمیسیون اکران وارد شدیم. البته قبل‌تر از آن هم اتفاقاتی در این زمینه رخ داده بود. در سال 1377 شورای صنفی نمایش را در اختیار گرفتیم. تعامل ما با دولت به جایی رسید که زنده‌یاد سیف‌الله داد گفت این بخش مال شماست و شورای صنفی را در اتحادیه تهیه‌کنندگان راه انداختیم، اما متاسفانه جایی اختلافاتی به وجود آمد و به دلیل وجود آن اختلافات مجبور شدیم شورا را به خانه سینما ببریم.

این اختلاف بین چه بخش‌هایی به وجود آمد؟
هاشمی: بین تهیه‌کنندگان. همه آسیب‌ها از درون اختلافات تهیه‌کنندگان متوجه ما می‌شد. در ارتباط با مسئولان سینمایی ما موظف هستیم، یا نباید مسئولیت قبول کنیم یا در صورت پذیرش باید به روش درستی رفتار کنیم. در اینجا جنگی وجود ندارد. اینجا کار سیاسی نمی‌کنیم. ممکن است تضاد فرهنگی و فکری داشته باشیم، اما تضاد سیاسی به سینما ارتباطی ندارد. ما فقط کار اجرایی می‌کنیم و می‌خواهیم آثار خودمان را نجات دهیم.

با این تعریف ما دوره‌های متعدد در معاونت سینمایی و وزارت ارشاد جا پای خود را محکم کردیم. در این دوره احساس کردیم این انشقاق و افتراق به وجود آمده، باعث شده هیچ چیزی در اختیارمان نباشد. مجدداً با دوستان تعامل کردیم و بخشی از تهیه‌کنندگان وارد عرصه شدند و جلسات برقرار شد و اتحادیه واحد شکل گرفت. البته هنوز هم اختلافاتی هست که قابل حل است. اما هدف ما این بوده که به واسطه صنف واحد امکانات دیگرمان را از دولت بگیریم. یعنی همه توقع ما محدود به شورای صنفی نیست.

ما می‌خواهیم بحث حقوق مالکانه را در دولت به تصویب برسانیم. حقوق مالکانه متعلق به صنف است. در بخش دیگر پروانه ساخت را در نظر داریم. ما به عنوان تهیه‌کنندگان حقوق قطعی خود می‌دانیم که صاحب‌نظر اصلی در حوزه پروانه ساخت باشیم و دولت نقش ناظر را ایفا کند. وقتی این اعتماد در دولت به وجود آمده که ما جریان سیاسی نیستم، کار اجرایی می‌کنیم و همچنین به دنبال آن هستیم که سینما را از این شرایط نجات دهیم، مقرر شده بخش‌های دیگری که حقوق اصلی ما است و هدیه محسوب نمی‌شود در اختیارمان قرار دهند.

آقای شایسته، آقای هاشمی به این مسئله اشاره کردند که نباید جنگی با دولت داشته باشیم؛ شما معتقد به وجود جنگی در بخش خصوصی و دولتی سینما هستید؟
شایسته: از همان ابتدای شکل‌گیری سینمای بعد از انقلاب، صنف تهیه‌کنندگان جنگی با معاونت امور سینمایی نداشته است. گرچه در این مدت سوء تفاهم‌هایی ایجاد شده، اما هدف این بوده که تعاملی با دولت برقرار کنیم و نظرات را ارائه دهیم و به نتیجه برسیم. الان که می‌بینم معاونت سینمایی بعد از شنیدن نظرات ما آن را می‌پذیرند، دیگر مشکلی وجود ندارد. این روزها دیگر جای جدایی و افتراق نیست، چون آن چیزی که مد نظر بخش خصوصی است به راحتی اتفاق می‌افتد.

آقای هاشمی شورای عالی تهیه‌کنندگان سینما چه مشکلی داشت که حالا باید تشکل جدیدی با حضور تهیه‌کنندگان تشکیل شود؟
هاشمی: شورای عالی تهیه‌کنندگان در دوره‌ای که تصور می‌شد انحصارطلبی در اتحادیه به وجود آمده شکل گرفت. البته امروز معتقدم آن انحصارطلبی نبود، بلکه در اصل اختلافات اجرایی بود که هر یک نظرات شخصی در مورد آن داشتیم؛ نظراتی که امروز هم داریم. ما تضارب آرا داریم و نقطه نظراتمان متفاوت است. مگر قرار است وقتی گروهی گرد هم جمع می‌شوند، همگی نظرات مشابهی داشته باشند؟ طبیعی است که چنین نمی‌شود.

آنجا بود که با آن تصور گفتند ما طیف‌‌های مختلف تهیه‌کنندگی هستیم، طیف کارگردان-تهیه‌کننده، تهیه‌کنندگان مستقل فرهنگی و ... از این تعریف‌هایی که فقط برای شعار دادن خوب بود. من یکی از همان آدم‌ها بودم. البته با این نیت که بچه‌ها را تحت فشار قرار دهیم تا تسلیم شوند و بپذیرند نظرات یکسانی حاکم شود، اما آن تفرقه بارور و تبدیل به یک باور عمومی شد که فدرالیته داریم. فدرالیته چند؟ اصلا فدرالیته مال جایی است که سیستم دموکراسی در آن حاکم است و سالی 1000 فیلم می‌سازند. بالیوود که 1000 فیلم تولید می‌کند، تهیه‌کنندگی فدرالیتیو ندارد. پس چطور می‌شود که فکر می‌کنیم باید فدرالی عمل کنیم.

از نگاه شما فدرالی عمل کردن چیست؟
هاشمی: فدرالی یعنی اینکه در مورد هیچ موضوعی به نتیجه نمی‌رسیم. چون بارها و بارها در شورای عالی شرکت کرده بودم و می‌دیدم که در آنجا اصلا کاری نمی‌تواند صورت بگیرد. افراد با نظرات متعدد و هر کدام صاحب رای ثابت. ممکن است شما 10 یا 15 نفر را جمع کنید و در مورد یک موضوع رای‌گیری کنید، 9 نفر جواب دهند، اما اگر این 15 نفر صاحب پنج رای شوند- به این معنی که هر رای شامل نظرات جمع کثیری است- به جواب نمی‌رسد. هر کدام از این‌ها صاحب نکاتی در گروه و دسته خود بودند؛ ما در آنجا صنف نبودیم. گنگ و گروه و دسته بودیم، در نتیجه کارها جواب نمی‌داد.

به همین دلیل با دوستان وارد گفت‌و‌گو شدیم و اعلام کردیم این نوع کار به نتیجه نمی‌رسد، اما پاسخ‌ها چنین بود که ما نمی‌توانیم با بعضی از دوستان زیر یک سقف قرار بگیریم. موضوع کاملاً شخصی بود و نظرات صنفی متاسفانه حاکم نبود. امیدواریم که این‌ها به مرور با برخوردی که از طرف اتحادیه تهیه‌کنندگان می‌بینند، مجاب شوند و به صنف واحد بپیوندند. صنف واحد واقعاً دنبال این است که همه نظرات را در آنجا جمع کند و به آن اهمیت دهد. من اعتقاد دارم در مورد تهیه‌کنندگان رای الکترا معنا ندارد.

آقای شایسته چرا اختلافات بین تهیه‌کنندگان آنقدر ریشه‌ای است که هر از گاهی بیرون می‌زند و نمود آن را در سینما می‌بینیم؟
شایسته: اولاً اینکه من تصور نمی‌کنم این اختلافات ریشه‌ای باشد. منشاء این قضیه دو سه نفری هستند که مسائل شخصی خودشان را وارد می‌کنند.

مسائل شخصی یعنی چه؟
شایسته: مسائل شخصی خودشان... مفهوم آن مشخص است.

یعنی مسائل مالی؟
شایسته: منفعت شخصی، حب مقام،‌ ریاست و پول و امکانات. در مورد شورای عالی تهیه‌کنندگان باید بگویم که در تاریخ بیستم آبان سال 1387 شورای عالی منحل شد.

منحل شد یا...
شایسته: جمعی 15 نفره تشکیل شد، هفت نفر از اعضای اتحادیه و هفت نفر از این طرف. وقتی هفت نفر اتحادیه به جلسات نمی‌روند و نفر پانزدهم آقای یشایایی هم اعلام می‌کند در جلسات حاضر نمی‌شود، خود به خود شورای عالی منحل می‌شود. در تاریخ 20 آبان سال 87 شورای عالی منحل شد. آقایان گفتند ما می‌چسبیم. چسبیدند و حالا این شورای عالی. من معتقدم بین تهیه‌کنندگان هیچ اختلافی وجود ندارد. الان در اتحادیه خودمان آقای هاشمی قبل از انتخابات در جلسات حاضر شد و دریافتند اختلافاتی وجود ندارد. هر کسی که در جلسات صنفی حاضر می‌شود، باید بپذیرد که تابع نظرات جمع باشد. امکان دارد نظر فرد او رای نیاورد. اگر این را پذیرفت آن فرد سال‌‌ها می‌تواند کار صنفی کند، اما اگر نپذیرفت نباید وارد کار صنفی شود.

بسیاری از افراد می‌خواهند نظر شخصی خود را به وسیله صنف مطرح کنند. خیلی وقت‌ها این کار را انجام می‌دهند و حرفشان مورد قبول است، اما خیلی وقت‌ها هم صنف آن نظر را رد می‌کند. از زمانی که رد می‌شود اختلاف و گرفتاری شروع می‌شود. گرفتاری ما با این دوستان این بود که آنان به دنبال بیان نظر شخص خود از سوی صنف بودند که این کار انجام نمی‌شد. بعد از منحل شدن شورای عالی تهیه‌کنندگان، اتحادیه به عنوان نهاد صنفی تهیه‌کنندگان فعالیت کرد. اتحادیه از پیشنهاد معاونت امور سینمایی استقبال کرد و صنف واحد تشکیل شد. بنابراین شما دنبال اختلافات دامنه‌دار نباشید. من نمی‌دانم اختلاف من با آقای شاهسورای چیست؟ همه ما تهیه‌کنندگان از هر گروه که باشیم در مورد پروانه ساخت، اکران و وام یک دیدگاه داریم.

خود شما آقای شایسته در همین جلسات صنفی وقتی نظری مخالف نظر خودتان بیان می‌شود، سکوت می‌کنید و آن را می‌پذیرید؟
شایسته: به عنوان مثال در همین جلسات اتحادیه خودمان من نظری می‌دهم که رای نمی‌آورد، پیشنهاد فرد دیگری به نتیجه می‌رسد. خب من در این شرایط کیفم را دست نمی‌گیرم و جمع را ترک کنم.

با چنین رفتارهایی در جلسات روبرو بودید؟
شایسته: در صنف واحد تهیه‌کنندگان نه، اما در جلسات قدیمی یکبار نظر فردی یک رای در میان 11 نفر آورده بود. او جلسه را ترک کرد و گفت می‌روم و صنف راه می‌اندازم. در صنف کنونی ما آقای هاشمی، آقای معلم، آقای شورجه و طیف‌های مختلف آمدند تا نشان دهند تهیه‌کنندگان ما اصلا به این حرف‌ها توجهی نمی‌کنند، تهیه‌کننده ما در روز انتخابات به فردی رای می‌دهد که می‌داند دلسوزش است.

آقای هاشمی،‌ گفته شد مشکلات ریشه‌ای در میان تهیه‌کنندگان وجود ندارد، پس دلایل تفرقه‌های موجود چیست؟
هاشمی: مشکل ریشه‌ای در هیچ مقطعی نبوده است. من در جلسات کانون تهیه‌کنندگان سینمای ایران شرکت داشتم، اما زمانی که دیدم انشقاق میان تهیه‌کنندگان موجب به خطر افتادن منافع سینما شده است، اصراری به حضور در آن نکردم. بخشی از مقاومت تعدادی از افراد به «اُنر» موجود در درون همه آدم‌ها مربوط است؛ پادشاهی که در درون انسان‌ها وجود دارد. بر این اساس است که برخی نمی‌توانند تصور کنند فردی در صنفی حضور داشته باشد و آنان هم آنجا حاضر شوند. مشابه آن رفتارها را دیده‌ام که به آن اشاره می‌کنم. چنین برخوردهایی جایگاه عقلی و صنفی ندارد بنابراین هیچ چیز ریشه‌ای وجود ندارد. اما اختلاف سلیقه همیشه بوده و هست و خواهد بود. مگر می‌توانیم اختلاف سلیقه‌هایمان را کنار بگذاریم.

شایسته: آقای هاشمی این را هم بگویید که با وجود اختلاف نگاه‌هایی که در نوع فیلمسازی‌مان وجود دارد آیا وقتی نزد مدیران سینمایی می‌رویم حرف‌هایمان متفاوت است؟

هاشمی: قطعاً ما زمان جمع‌بندی منافع کلی صنف را در نظر می‌گیریم و کاری به سلیقه‌ها نداریم؛ این خاصیت رفتار صنفی است.

قطعاً‌ تهیه‌کنندگان مهمترین طیفی هستند که مدیران سینمایی با آنان ارتباط دارند. براین اساس است که در دوران مدیریت به این گروه نزدیک می‌شوند. در شرایطی که تهیه‌کنندگان دچار مشکل هستند ورود به جمع آنان کار ساده‌تری به نظر می‌رسد. به نظر شما شکل‌گیری صنف واحد تهیه‌کنندگان رفع مشکل سینمای ایران است؟ و یا از نگاهی دیگر یارگیری مدیران سینمایی؟
هاشمی: من فردی هستم که مخالف اتحادیه بودم. وقتی عملکرد همه را نگاه کردم دیدم تنها جایی که در این میان صدمه می‌خورد سینمای ایران است. در مورد این دعواها نه مسئولیتی در شورای عالی -که ما حضور داشتیم وجود داشت- و نه در این طرف که اتحادیه بود. تقریباً می‌توانیم بگوییم که سال 1389 تبلور همه این اختلافات بود. اگر نگاهی بیاندازیم می‌بینیم که شورای صنفی چه فاجعه‌ای بود، اکران چه بدبختی بود و تولیدش فاجعه‌تر.

می‌توانید توضیح بدهید این فاجعه‌ها و بدبختی‌ها در عمل به چه شکلی دیده می‌شد؟
هاشمی: از آنجا که هر کسی وارد شورای صنفی می‌شد مسئولیت روشنی از یک صنف نداشت، براساس منافع فردی خود نسبت به اکران تعدادی فیلم نظر می‌داد. الان فقط تهیه‌کننده و سینمادار در شورای صنفی حضور دارند و فردی که به عنوان نماینده کارگردانان می‌آید صرفاً به دلیل احترام حضور دارد، زیرا عملا نیازی به او نیست. ما فقط به کارگردانان احترام می‌گذاریم زیرا جزو مولفین هستند، کارگردان نمی‌تواند فرد تاثیرگذار حوزه اکران باشد. وقتی از جاهای مختلف نمایندگان مختلف می‌آیند همه به دنبال این هستند که فیلم‌های بیشتری اکران کنند. برای فیلم‌ها نمایش‌های تک سئانسی می‌گذاشتند؛ یک سینما 16 فیلم را همزمان اکران می‌کرد. اینکه 16 فیلم را همزمان اکران کنیم آرزوی ماست، اما به شرط اینکه سالن سینمای کافی داشته باشیم. این موجب بروز فاجعه می‌شود. اکران سال 1389 بدترین اکران تاریخ سینمای بعد از انقلاب بود.

به همین دلیل افت جدی فروش داشتیم؟
هاشمی:‌ البته فیلم‌ها هم کمی ضعیف بودند. اگر تدبیری در اکران به کار گرفته می‌شد تعداد فیلم‌‌های اکران شده کمتر بود،‌ اما فیلم‌های کمتری ضرر می‌کردند. اینکه مرز اکران 60 فیلم رد شود پدر فیلم‌‌ها را درآورد. همه این‌ها واقعیت تاریخی است. دلیل آن به مسئول نبودن هیچ یک از بخش‌ها از جمله خانه سینما، شورای عالی و اتحادیه در این زمینه برمی‌گشت. الان اتحادیه مسئولیت می‌پذیرد و می‌گوید اگر مشکلی در جریان اکران به وجود آید باید به ما مراجعه کنید.

این در شرایطی است که ما اختیار آنچنانی برای خودمان قائل نشدیم. ما برای تنظیم بازار به شورای صنفی آمدیم و رفتاری می‌کنیم که نفع سینما و مخاطبان در آن لحاظ شود. اگر بتوانیم شرایطی برای مخاطبان فراهم کنیم که فیلم‌‌های متنوع و مناسب در زمان‌های مختلف همیشه باشد کار درستی انجام داده‌ایم. مدت‌ها نه ما و نه شورای عالی در شورای صدور پروانه ساخت نماینده نداشتیم. حتی زمانی که نماینده‌ای هم بوده به دلیل اینکه مسئولیت جدی نداشتند پروانه‌های ساخت به صورت کیلویی صادر شد. بیش از 100 فیلم پروانه ساخت گرفتند.

به دوره مدیریت آقای سجادپور در اداره نظارت اشاره می‌کنید؟
هاشمی: می‌خواهم بگویم این مسئله ربط چندانی به آقای سجادپور ندارد. مسئله به تهیه‌کنندگان بازمی‌گردد. زیرا هر کسی تلاش می‌کرد هر طور شده پروانه را بگیرد و نتیجه آن به هم ریختگی بود. ما باید محکم بایستیم. الان مصر هستیم هیچ پروانه ساختی به صورت کیلویی به کسی داده نشود. به هیچ عنوان. ما روی درخواست‌های پروانه مطالعه می‌کنیم. البته بعضی فیلم‌ها مال سینما نیست. کاری با آن‌ها نداریم. ساخته شوند. دولت می‌تواند هر نوع فیلمی بسازد، اما جایی که قرار است فیلمی بعد از ساخت اکران شود، ما به عنوان اعضای اتحادیه مقاومت می‌کنیم. اینجاست که تاثیر حضور تهیه‌کنندگان را می‌بینیم. ما اگر شورای پروانه ساخت را در دست بگیریم متناسب با خروجی شورای صنفی نمایش فیلم ساخته‌ایم.

چرا در یکسال گذشته نسبت به صدور این تعداد پروانه و نوع اکران فیلم‌ها واکنش نشان ندادید؟
هاشمی: زمانی که در این زمینه‌ها احساس خطر کردیم گفتیم جمع شوید و صنف متحد درست کنیم. ما به دلیل وجود همین نقصان‌‌ احساس کردیم نه شورای عالی می‌تواند کاری کند و نه اتحادیه. پس تصمیم گرفتیم صنف واحد تشکیل شود.

شایسته: ما یکپارچه شدیم تا حرفمان را بخرند. الان که یکپارچه شدیم وزیر ارشاد با ما دیدار می‌کند... پیش مدیران سینما می‌رویم. اتحادیه و صنف ما ارج و قربی پیدا کرده است.

هاشمی: ما می‌رفتیم و می‌پرسیدند، شما چندمی هستید؟ از کدام صنف هستید؟

آقای هاشمی زمانی که برای تشکیل صنف واحد دعوت شدید، در برنامه «هفت» اعلام کردید به جمع 4 نفره آن زمان که در ادامه پنج نفر شد، نمی‌پیوندید و در جلسات حاضر نمی‌شوید. چرا؟
هاشمی:
من در سفر بودم. وقتی آمدم اطلاعاتی شنیدم و گفتم چرا دولت این افراد را تعیین می‌کند. آنجا هم صراحتاً گفتم دولت نباید صنف تشکیل دهد. قبل از آن هم گفته بودیم بیایید ما صنف واحد را تشکیل بدهیم. در برنامه «هفت» - چند هفته‌ قبل‌تر از آن برنامه‌ای که یاد کردید- به دولت توصیه کرده بودم، جواب هیچ‌کس را ندهد. افراد را در شرایطی قرار دهد که صنف واحد را تشکیل دهند.

بعد از آن نامه‌ای نوشته شد و 120 نفر از جمله من امضا کردیم که بدون هیچ پیش‌شرطی ما می‌خواهیم گرد هم جمع شویم. نمی‌دانستم براساس این نامه تهیه‌کنندگان مرا انتخاب کرده‌اند تا در مورد شکل‌گیری صنف واحد تهیه‌کنندگان اقدام کنم. فکر می‌کردم دولت خود راساً پنج نفر را انتخاب کرده. تحلیل من در آن زمان این بود که دولت نباید دخالت کند. فردای آن روز با دوستان نشستیم و صحبت کردیم و روشن شد آقای مسعود جعفری‌جوزانی و دیگر دوستان به همراه من پیرو همان نامه اولیه خواستار گرد هم جمع شدند صنف تهیه‌کنندگان شدند. در این وضعیت من هم استقبال کردم.

 شایسته: زمانی که آقای هاشمی در آن جلسه حاضر شدند به ایشان گفتم، من شما را انتخاب کردم، من دولتی هستم؟ در اینجا آقای هاشمی متوجه شدند در جلسه‌ای که ایشان حضور نداشتند و ما گرد هم جمع شده بودیم ایشان از سوی بخش خصوصی برای شکل‌دهی صنف تهیه‌کنندگان انتخاب شدند و تا آخرش هم آمد و ایستاد.

هاشمی: براساس درخواست ما دولت فقط مداخله کرده بود و گفته بود من شرایط جمع شدن را فراهم می‌کنم.

شایسته: الان هم باید بگویم این اتحادیه وابسته به هیچ خط و فکر گروهی نیست. وابسته به دولت نیست. این اتحادیه متعلق به همه تهیه‌کنندگان است. بنابراین از همه تهیه‌کنندگان محترم - چه 135 نفری که تاکنون پیوستند، چه کسانی که نپیوستند- دعوت می‌کنیم در این جمع حاضر شوند. هیچ‌کس هم فکر نکند اگر به اینجا بیاید بد می‌شود. ما با روی باز می‌پذیریم. در اتحادیه به روی همه تهیه‌کنندگان باز است.

آقای هاشمی، علیرضا سجادپور گفته کسانی که می‌خواهند پروانه ساخت بگیرند و عضو اتحادیه نیستند یک برگه به پرونده پروانه ساخت آنان اضافه می‌شود که باید از سوی شما به عنوان رئیس اتحادیه امضا شود. این را چگونه تعبیر می‌کنید؟
هاشمی: پروانه ساخت در اصل پروانه فعالیت است و باید از سوی سندیکاها داده شود. تاکنون دولت به نیابت انجام می‌داد و حالا انشالله قرار است دست خود ما باشد. پروانه ساخت قطعاً باید در اتحادیه صادر شود. قطعاً عضویت در اتحادیه برای دریافت پروانه ساخت امتیاز است، اما عضو نبودن به معنای این نیست که پروانه برای فیلم آن فرد صادر نمی‌شود.

(از اینجا به بعد فرشته طائر پور هم به جمع حاضر پیوست)

خانه سینما را قبول دارید؟
هاشمی: برای چه کاری؟

به عنوان جامعه اصناف سینمای ایران.
هاشمی: بله به شدت، اما غیر از کارآفرینان. سال‌هاست در خانه سینما من، خانم طائرپور، ابوالحسن داودی، منوچهر محمدی و تعدادی از دوستان بودیم و همواره با این معضل مواجه شدیم که کارآفرینان را می‌زنند. 28 صنف علیه دو سه صنف می‌زنند. در دوره‌های کمی تهیه‌کننده یا سینمادار توانسته به هیئت مدیره خانه سینما برود.

آن‌ها از تهیه‌کننده می‌ترسند. در صورتی​ که تهیه‌کننده کارفرمای شماست. شما روزی‌تان را از این تهیه‌کنندگان می‌گیرد، آن وقت او را در رای‌گیری صنفی می‌زنید؟ اشتباهی در اساسنامه خانه سینما وجود داشته و همچنان هم ادامه پیدا کرده است. تفکیک کارآفرینان از کارگزاران در خانه سینما از مدت‌ها قبل وجود داشته است. این خانه سینما باید خانه کارگزاران سینمای ایران باشد و قطعاً نتیجه خیلی هم عالی خواهد بود. اما کارآفرینان باید از آنان جدا شود. تهیه‌کنندگان،‌ سینماداران، تهیه‌کنندگان ویدئویی و پخش‌کنندگان باید در خانه کارآفرینان عضویت داشته باشند.

چطور از سال‌ها قبل چنین طرحی عنوان شده و همه دنبال آن بوده‌اند، اما الان که شکل گرفته شاهد دلخوری‌ها و اعتراض‌ها هستیم؟
هاشمی: برای اینکه در این دوره با تهیه‌کننده و کارگردان بدترین برخورد را در خانه سینما انجام دادند. کثیف‌ترین لابی ممکن در این دوره انجام شد. همه دوره‌ها لابی‌های کثیف انجام می‌شد، اما هیچ وقت نشده بود این‌قدر کثیف بیایند مهمترین صنف را کنار بیاندازند. در خانه سینما احساس می‌کردیم مشکلی وجود دارد. مشکل مساوی بودن آرای همه اصناف با راهکارهایی که پیش از این اعلام شده بود حل نشد و در نتیجه به این قطعیت رسیدیم که کارفرما و کارگزار باید از هم جدا شوند. ما اعتقاد داریم با همدیگر مثل آب و روغن می‌مانیم، همین که قاطی‌مان کنند خیلی زود از هم جدا می‌شویم.

خانم طائرپور زمانی که شما هم در خانه سینما مدیریت می‌کردید با همین مشکل مواجه می‌شدید؟
فرشته طائرپور: بحثی که آقای هاشمی به آن اشاره می‌کنند، موضوعی تجربه شده برای همه مسئولانی است که خانه سینما تاکنون داشته است. واقعیت این است که تا یک تاریخ قرار بود خانه سینما محلی برای کنارهم جمع شدن همه صنوف باشد؛‌ جزیره امنی برای همه اهالی سینما که در فضایی توام با تفاهم و همدلی مسائل خود را حل کنند. در خانه سینما چندان زمینه‌هایی برای برخورد منافع پیش نمی‌آمد؛ تنها جاهایی که ممکن بود احساس کنید منافع اصناف با یکدیگر در تضاد قرار می‌گیرد یکی جلسات مجمع عمومی برای انتخابات هیئت مدیره بود و دیگری مواردی که مربوط به شورای داوری می‌شد.

در شوراهای داوری برخلاف آن​که پرونده‌های  شکایات معمولا یکسویش تهیه کنندگان بودند، ترکیب شورا از نظر صنف تهیه‌کنندگان و اقلیت بارز آنان مطلوب نبود، اما این​که در خانه سینما اصولا کنارهم قرار گرفتن همه صنوف (اعم از کارفرما و کارگزار) چقدر مزاحم همدلی و همسویی بوده است جای سئوال دارد. در هر مقطعی که قرار بوده کاری مهم در خانه سینما و به نفع کلیت سینما اتفاق بیافتد، این هم کناری مطلقا مزاحمت ایجاد نکرده.

اتفاقاتی که در حوزه تهیه‌کنندگی به عنوان صنف کارفرمای سینما افتاده،‌ به نظرمن به تفکیک و فاصله‌گیری درونی، طبیعی و اجتناب ناپذیر اعضای فعال این حوزه برمی‌گردد و از آن مهمتر به این نکته که اصولا تعریف درستی از  «کارفرمایی» در سینمای ایران وجود ندارد. صنف یا صنوف تهیه‌کنندگان چه در داخل خانه سینما باشند و چه بیرون از آن، تا وقتی که حقوق، اختیارات و جایگاه‌شان به عنوان کارفرما نزد خودشان، مدیریت دولتی و سایر عوامل سینما روشن نشده باشد، همچنان از انجام کارهای زیربنایی عاجزند.

ما تهیه‌کنندگان درعرصه سینمایی «کارفرما» هستیم که نه اختیارات چندانی در انتخاب موضوع فیلم​هایمان داریم، نه اهرمی برای کنترل قیمت‌های تولید وتبلیغات، نه تنوعی در انتخاب عوامل و نه بعد از آن​هم که فیلم‌هایمان آماده می‌شوند، نقشی در سرنوشت اکران آن​ها. به اکران یکی دو سال اخیر نگاه کنید. کدام یک از تهیه‌کنندگانی که محق بودند از مصیبت‌هایی که ضعف مدیریت در اکران بر سرشان آورده شکایت کنند، توانستند احقاق حق کنند؟ چه در تشکیلات صنفی داخل و خارج از خانه سینما و چه در مراجع دیگر. همه داریم یک مصیبت کلی را تحمل می‌کنیم؛ البته به جز چند نورچشمی که می‌توانند راه‌های نجات برای تولید و یا اکران فیلم‌هایشان پیدا کنند.

واقعیت این است که حقوق کارفرمایی در سینمای ایران نه تعریف شده نه احراز. هفته قبل مصاحبه آقای شایسته را در رادیو در مورد اکران فیلم‌هایشان شنیدم. همین حرف‌ها را طی ماه‌های گذشته، تهیه‌کننده‌های بسیاری بیان کردند و هیچ اتفاق مثبتی برایشان نیافتاد چه از سوی تشکیلات صنفی قدیم و جدید و چه از سوی مدیریت دولتی. ما امروز سینمایی داریم که بیش از هر دوره دیگری اختیارش در دست دولت است و متاسفانه مدیریت دولتی برای اداره حوزه سینما در ضعیف‌ترین دوران خود به سر می‌برد. شما حتی در داخل تشکیلات مدیریت دولتی هم انسجامی نمی‌بینید. از اتاق معاونت سینمایی تا اتاق مدیر کل اداره نظارت و یا اتاق مدیرکل سمعی بصری، فاصله و تفاوت به مراتب بیشتر از آن چیزی است که این روزها میان تشکل‌های تهیه‌کنندگی وجود دارد.

به نظر می‌رسد، آقایان خودشان هم نمی‌دانند چه طور این بساطی را که پهن کرده‌اند جمع کنند. برای خلاصی از پاسخگویی به مسئولیت‌هایی که دارند، مدام سعی می‌کنند با دامن زدن به اختلافات تشکل‌های صنفی و درجا زدن در تعریف‌های نخ‌نما از صنف، حواس جمع را پرت کنند؛ برخی از تهیه کنندگان ما هم که متاسفانه به جای تلاش برای دستیابی به تعریف درستی از تهیه‌کنندگی و کارفرمایی در سینمای ایران و پیگیری مطالبات حقه خود، سرشان به این دعواهای بی‌نتیجه گرم می‌شود. همه در واقع یک چیز را می‌خواهیم، اما با تکرار کردن موضوعات سطحی به نتیجه‌ای نمی‌رسیم. دولت هم از خدا خواسته با جانبداری از یک گروه و محدود سازی گروهی دیگر، سرما را به این دعواها گرم نگه می‌دارد.

آقای هاشمی نظر شما در این زمینه چیست؟
هاشمی: این بحث‌ها که اجتناب‌ناپذیر است و می‌دانیم که وجود داشته، دارد و خواهد داشت. اینکه دولت سعی می‌کند همه ناتوانی‌ها را متوجه جاهای دیگر کند. دلیل آن هم این است که دولت هم تحت فشارهای عجیب و غریب قرار می‌گیرد و این در همه دوره‌ها بوده و مختص این دوره نیست.

طائرپور: در تمام دوره‌های قبلی مدیریت‌های دولتی می‌گفتند، روی ما فشار است و واقعاً هم بود، چون هیچ جریانی بیرون از ارشاد آن‌ها را تایید نمی‌کرد، اما این دوره تنها دوره مدیریت دولتی است که به اعتقاد من صد درصد پشتیبانی جریان‌های بیرونی و بالادستی را دارد. اگر این‌ها هم بگویند روی ما فشار است که دیگر باید در عالم غیب به دنبال منبع فشار بگردیم.

هاشمی: ‌واقعیت این است که فشارها روی این‌‌ها اصلا کمتر که نیست هیچ، بعضی وقت‌‌ها چون فکر می‌کنند، مملکت مال خودشان است و به این‌ها داده‌اند که اداره کنند. می‌گویند چرا این همه بد اداره می‌کنید. آنقدر دستگاه‌های دولتی و آدم‌های مختلف که خود را در عرصه فرهنگ صاحب‌نظر می‌دانند روی این بخش‌ها فشار می‌آورند که قطعاً روی این مدیریت هم فشار است. من با آقای حسینی صحبت می‌کردم و ایشان می‌گفتند در مورد تئاتر به میزان زیادی ایشان را اذیت کرده‌اند. او می‌گفت من وزیر هستم مگر باید در مورد تئاتر نظر دهم. با این حال آن تئاتر را دیدم و پای آن ایستادم.

این‌ها بیشتر تحت فشار قرار می‌گیرند زیرا افراد فکر می‌کنند حالا که همه مملکت دست آنان است چرا باز هم خطا می‌کنند. بحث من دفاع نیست، اما می‌خواهم بگویم چنین نیست که فشار روی آن‌ها کم باشد. نمونه‌اش اینکه کیهان آنقدر که به ما فحش می‌دهد به آنان هم فحش می‌دهد. پس این نکات وجود دارد و خیلی جاها نمی‌توانند تصمیم‌گیری کنند. در گذشته شاید این طور نبوده است، البته در دوران آقای جلوه به خاطر دارم که گرفت و گیرها به فیلم‌ها خیلی زیاد بود.

طائرپور:‌ از ترس همین‌هایی که الان بر سر کارند...

هاشمی: بله از ترس این‌ها. اما حالا که این‌‌‌ها آمدند، آن‌هایی که پیش از این به آنان گیر داده می‌شد مشکل‌تراشی می‌کنند. در این میان تمام صدمات به سینمای ایران می‌خورد. همه فشارها به سینما منتقل می‌شود. پرسیدید که خانه سینما را قبول دارم گفتم برای چه؟ من به شدت خانه سینما را قبول دارم و فکر می‌کنم آن کمتر از دوسالی که آنجا کار کردم دوران بسیار خوبی بوده و هر کاری که از دستم برای آن برآید انجام می‌دهم، اما فقط برای خانه سینمای کارگزار. خدای من شاهد است که امروز این حرف را نمی‌زنم. من توطئه می‌کردم تهیه‌کنندگان را از خانه سینما بیرون کنند. زیرا می‌گفتم آنان متوجه نیستند که باید بیرون بروند و بگذارید ما بیرونشان کنیم. حتی طرح‌هایی هم نوشتم که به نتیجه نرسید. آنان باید برای جایگاه خود برنامه‌ریزی کنند و این‌ها هم برای جایگاه خود. البته باید راه تعاملی هم پیدا کنند، اگر اختلاف نظری بین آدم‌ها به وجود آید قطعاً ضرر آن متوجه سینمای ایران می‌شود. من مورد شخصی با آقای توحیدی داشتم که نشستیم و با هم حرف زدیم و برطرف شد.

مسئله من فردی نیست. من از خانه سینما دلخوری ندارم. صحبت من این است که اشکال موجود در خانه سینما برطرف شود تا بتواند کارش را انجام دهد. اعتقاد دارم خانه سینما بدون حضور کارفرماها خانه سینمای بسیار خوبی است و دولت هم موظف است به آن کمک کند تا بچه‌‌ها کارهایشان را انجام دهند. از وقتی که مسائلی به وجود آمده خانه سینما دیگر کارهای بیمه ما را انجام نمی‌دهد. اشکالی ندارد... ما بیمه نمی‌خواهیم. اما مسئله این است که آنان خیلی زود قهرشان را نشان می‌دهند. سینماداران،‌ تهیه‌کنندگان،‌ تهیه‌کنندگان ویدئویی و پخش‌کنندگان باید جدا شوند و البته رفاقت و برنامه‌ریزی و تعامل داشته باشند.

آقای هاشمی چرا به خانه سینما بودجه نمی‌دهند؟ آیا این درست است که به دلیل وجود برخی اختلافات بودجه معمول خانه سینما پرداخت نشود؟
هاشمی: من اصلا موافق گرفت و گیرهای اینچنینی نیستم. کسی با ما مشورت نمی‌کند که آن را رفع کنیم. ما هم این اتفاقات را دوست نداریم و باید کسانی که درگیر هستند، بنشینند و با هم صحبت کنند. امروز هم نیاز به تدبیری است تا دشمنی و کینه‌توزی را جمع کند و به کناری بگذارد. اگر کسی بلند شود و بایستد و راه‌حلی بدهد کار پسندیده‌ای انجام داده است. این‌‌ها همه اضافه کردن دشمنی‌ها است.

طائرپور: بخشی از سخنان شما را قبول دارم و بخشی را باور ندارم. من باور ندارم که مدیریت کنونی سینما قلبا مایل است که با خانه سینما آشتی کند. مدیریت دولتی احساس ‌کرد که خانه سینما تحت  تسلط او قرار نمی‌گیرد. در حالی​که با کمی هوشمندی می‌توانست از همین استقلال بهره‌برداری تبلیغاتی کند. می‌توانست قدرت و تفاخرش را از این​که بر مجموعه‌ای مستقل و غیرمتملق مدیریت می‌کند، به رخ بکشد. وقتی به جای چنین درکی بنای آن گذاشت که خانه سینما را سرکوب کند و تحت کنترل خود در آورد و مدیران آن را بر اساس هماهنگی با خود جابجا کند، خانه سینما هم به طور طبیعی شروع به واکنش کرد.

این قضیه می‌توانست در همان ابتدای تنش، آرام شود ولی متاسفانه عزمی پدید آمده بود که با وجود رفع بهانه‌ها همچنان بازی را ادامه می‌داد. به سرعت کسانی وارد این یارگیری‌ها  شدند که اصلا مسائلشان چیزهای دیگری بود. فرصت‌طلبی و یا انتقام از سرخوردگی‌های شخصی و صنفی  بسیاری را وارد این جدال بیهوده کرد و کسانی را که منافع و مسائل مشترکی داشتند، این سو و آن سوی خط دعوا قرار داد. اگر قرار باشد در یک سوی یک جدال صنفی، دولت ایستاده باشد، آنهم دولتی که ثابت کرده مواضع بی‌طرفانه‌ای نسبت به آدم‌ها و تشکل‌های سینما ندارد و با بدترین پیش داوری‌ها وارد عرصه شده، دیگر شکست و پیروزی معانی درستی خواهد داشت؟

پیروزی در چنین جدالی نه برای آن دولت آبرو می‌آورد نه برای فرصت‌طلبانی که در این مقطع طرفدارش شده باشند. تاریخ سینمای ایران یقینا از افرادی که حتی با نیت خیر و به بهانه اصلاح نسبی امور، آن طرف خط دعوا ایستادند، به نیکی یاد نخواهد کرد. تازه بی‌تدبیری آقایان در ادامه این دعوای نابرابر و بی‌حاصل و دل سپردنشان به توصیه آتش بیاران معرکه، موجب شد که این​سوی خط دعوا، در دیدگاه کلی یک مجموعه مظلوم به نظر ‌آید؛ مجموعه‌ای از آدم‌های مستقل، فرهنگی و آزاده‌ که چیزی از دولت نمی‌گیرند و با آنکه حق بیمه‌شان هم قطع شده پشت سر خانه خود می‌ایستند. حتی آدم‌هایی که سینمایی هم نبودند به یاری خانه سینما آمدند. از دولت بیشتر توقع می‌رفت که این لجبازی را ادامه ندهد.

شما خاطرتان هست که خود ما با آقای ‌جلوه و یا معاونت‌های قبلی چقدر بحث و اختلاف داشتیم، اما هرگز هیچ دولتی چنین کارهایی در حق افراد و صنوف سینما نکرده بود و خود را در موقعیت لجبازی قرار نداده بود. آخر دولت که نباید تلاش کند تا خانه صنفی دارای پیشینه را درهم بشکند. همه ما در این خانه سینما، دوره‌هایی بر سکوی احترام ایستادیم. ما که نمی‌توانیم پایه‌های چنین بنایی را لق کنیم. در مدیریت دولتی که متاسفانه محروم از حسن نیت نسبت به تمامیت سینمای ایران و فاقد مشاوران دانا و آینده‌نگر است، بازی طوری آغاز شده و پیش رفته که بدون هیچ پرده‌پوشی و با یک خط‌ کشی، عده‌ای خودی شدند و بقیه ناخودی و این یعنی ناامن‌ترین شرایط ممکنه.

بله من خودم هم زمانی معتقد بودم که تهیه‌کنندگان و منتقدان باید از خانه سینما بیرون بروند و صنوفی که دستمزدبگیر هستند در آنجا بمانند، اما امروز آنقدر شرایط به دلیل همین دعواها نا امن شده  که فکر می‌کنم الان اصلاً موقع این جدایی نیست و تا بهبود اوضاع  همه باید دور هم جمع باشند، از هم حمایت کنند و به هم کمک کنند تا اصل سینمای ملی ایران را حفظ کنند. بعداً هم نمی‌گویند این افرادی که چنین کاری کردند در کدام ساختمان یا کدام صنف بودند بلکه همه به نتیجه کار نگاه می‌کنند. مثال زنده در این زمینه برای من ماجرای مالیات است. وقتی بنده با اخوی آقای شایسته (آقای مصطفی شایسته) در جلسات کارشناسی مسائل مالیاتی شرکت می‌کنیم و به مسئله مشترک و منفعت مشترک همه تهیه‌کنندگان فکر می‌کنیم، یعنی از این مرزهای اختلاف و دعواهای نفسانی عبور کرده‌ایم. ‌کار صنفی یعنی همین.

شما می‌گویید ارشاد الان جایگاه کارآفرین را درک می‌کند، من مثالی تازه برایتان فقط در همین زمینه می‌زنم. در همین دوره اخیر جشنواره برلین که بنده به خاطر شرکت در جلسه فدراسیون بین المللی تهیه‌کنندگان از سوی شورایعالی تهیه کنندگان و خانه سینما شرکت داشتم، حین دیدار از غرفه دوستان ایرانی در بازار فیلم برلین که به معنای واقعی کلمه یک موقعیت جدی برای سینمای ایران است، متوجه شدم که طی یک دستور فوری از سوی معاونت سینمایی قرار شده غرفه‌های ایران در این بازار بلافاصله بسته شود. ظاهرا در مراسم افتتاحیه جشنواره یکی از آلمانی‌ها درباره وضعیت جعفر پناهی مطالبی گفته که توهین‌آمیز بوده و لذا صاحبان غرفه‌های ایرانی در بازار موظف شدند که فورا غرفه‌ها را بسته و بازار را ترک گویند.

این​که تلقی توهین آن​هم چند روز بعد از مراسم چقدر وارد یا ناوارد بوده را من نمی‌دانم چون در مراسم نبودم و نشنیدم، اما به فرض صحت تلقی هم سئوال‌هایی به عنوان یک تهیه‌کننده وجود دارد که دلم می‌خواهد، پاسخ آنها را مدعیان تعریف کارفرمایی تهیه‌کنندگان بدهند. آن​هایی که بازار فیلم برلین را دیده‌اند، می دانند که اولا بستن غرفه در این بازار محال است. اصلا دری وجود ندارد که آن را ببندید. یک تعداد پنل هست که غرفه‌ها را از هم جدا می‌کند. تعدادی پوسترهای بزرگ هم بر دیوارهاست که به دلیل سیستم خاص نصب‌شان امکان کندن آنها نیست. تنها کاری که می‌توان کرد این است که قفسه‌های غرفه را از بروشورها و فیلم‌های تبلیغاتی آثار ایرانی که شما به عنوان پخش‌کننده دولتی امانت‌دار آنها هستید، خالی کنید و مذاکره برای فروش فیلم‌های ایرانی را هم تعطیل کنید.

جالب این​جاست که به دلیل ضوابط پستی امکان بازگرداندن، این مواد تبلیغی را هم که میلیون‌ها تومان از جیب تهیه‌کننده‌ها و یا  بیت‌المال خرج آنها شده پیش از پایان بازار ندارید. من خود شاهد بودم که چگونه کاتالوگ‌ها،‌ فیلم‌های تبلیغاتی و پوسترهای فیلم‌ها به دنبال چنین دستوری همانجا رها شدند تا به سطل زباله ریخته شوند. این غرفه‌ها تنها امکاناتی بودند که آثار سینمایی برای عرضه به مدیران جشنواره ها و خریداران جهانی داشتند و در واقع حقوق کارفرمایان سینمای ایران بودند که برای بازاریابی به مسئولان این غرفه‌ها سپرده شده بودند.

البته در این میان تنها برنامه‌ای که حدس می​زنم لطمه ندید، خرید بالای فیلم‌های خارجی برای سینما و تلویزیون ایران بود. آخراین چه حمایتی از جایگاه کارفرمای بخش خصوصی در سینمای ایران است؟ وقتی چنین وضعیتی وجود دارد چطور باید ما باور کنیم که با تغییر یک نام ، تاسیس یک صنف مشابه یا موازی و یا جابجایی مقر یک تشکیلات صنفی، تعریف کارفرمایان سینمای ایران دگرگون می‌شود؟ مهم نیست که آن صنف نامش خانه کارآفرینان باشد یا اتحادیه 1 و 2...مهم نیست  که لوکیشن‌اش خانه سینمای 1 و 2 باشد یا دفتر معاونت سینمایی یا دفتر اتحادیه سابق...وقتی اصل تعریف و جایگاه مناسب این عنوان احراز نشده که دیگر جا و مکان مهم نیست.

تنها اتفاق واقعی و قابل اعتنایی که افتاده این است که تهیه‌کنندگان نسبتا هم فکر و همسان، فال-فال دورهم جمع شده‌اند و مکانی را برای دیدار و گفت و گوهای هفتگی‌شان انتخاب کرده‌اند و دوره انتظاری را طی می‌کنند که خاطره‌هایش در دل همین دیدارها و درد دل‌ها ثبت می‌شود...و به راه‌حل‌هایی فکر می‌کنند تا از این دوره با خسارت‌های کمتری عبور کنند. ما از هر اتفاق و طرح‌ خوبی هم در این دوره مطرح شود استقبال می‌کنیم، مال هرکس که باشد، فقط کافی است به نفع سینمای ایران باشد.هر تصمیمی که به نفع سینمای ایران باشد، از هر نقطه‌ای که بیرون بیاید قابل پذیرش است.

من اتفاقاً اصلا با این فکر که همه را به زور یک کاسه کنیم و اسمش را بگذاریم وحدت موافق نیستم. وحدتی کارساز است که از دل آدم‌های یک جریان و از همگونی آنها بیرون بیاید و بستری سالم برای توسعه داشته باشد. البته در نهایت همه ما سینمایی هستیم و اگر به گوشت یکدیگر رحم نکنیم، حرمت استخوان را لااقل نگه می‌داریم. هرچقدر هم که به خاطر منافع یا غرورمان بخواهیم به دیگری لطمه بزنیم آنقدر عاقل هستیم که دیر یا زود بفهمیم همه در یک قایق نشسته‌ایم و سوراخ کردنش هلاک خودمان هم هست.

بهتر است مدیران دولتی به وحدت عملیاتی بپردازند و مصلحت‌اندیشی خود را به همه ثابت کنند. دوره این‌ مدیران که تا ابد ادامه نخواهد داشت. اینها نباید سند بدترین دوره مدیریت سینمایی را به نام خودشان ثبت ‌کنند و کاری کنند که خیلی‌ها پشت سرشان بگویند صد رحمت به دوره خاکبازان. وقتی معدودی از تهیه‌کنندگان مجرب مانند شما‌ها و تعدادی آدم بلاتکلیف که فقط خاصیت افزایش عددی دارند دور هم جمع شده‌اند و ادعا دارند که می‌خواهند کاری کنند کارستان و حمایت و مراقبت دولت را هم دارند...ما فقط می‌توانیم منتظر بمانیم تا ببینیم چه می‌کنند. اگر واقعا توانستند کاری کارساز انجام دهند خوب ما هم خوشحال می‌شویم.

هرکسی به نفع سینمای ایران کار کند ما را خوشحال می‌کند. اما این مقدمه‌ای که آقایان طی کردند متاسفانه باعث ‌شده که اگر این دوره هم گذشت و کاری نشد تنها حاصل این باشد که خیلی‌ها نتوانند توی روی همکارانشان نگاه کنند. ما باید مراقبت کنیم که خودمان به جان هم نیافتیم.

هاشمی: تردیدی در فرمایشات شما نیست، اما واقعیت این است که حافظه تاریخی چندان هم جدی نیست.

طائرپور: چرا هست. همین الان خود ما بارها از گذشته‌های یکدیگر نکاتی را یادآوری می‌کنیم.

هاشمی: نمی‌گویم کلا نیست، به نظر من خیلی جدی نیست.

طائرپور: در میان تهیه‌کنندگان سینمای امروز ما، کلا 20 تا 30 چهره کاملا جدی وجود دارد که بقیه تهیه‌کنندگان نگاه می‌کنند تا ببینند آن‌ها به هم چه می‌گویند و با هم چه می‌کنند. خیلی مهم است ما در این مقطع حرفی بزنیم که بعدها نخواهیم آن را پس بگیریم. ما وظیفه داریم اخلاق حرفه‌ای را به نسل بعدی خود و تهیه کنندگان بعدی، آموزش دهیم. اینکه هر کدام باور داشته باشیم که طرف مقابلمان ناپایداراست و خودمان پایدار و بنا را بر حذف و توهین و تهمت بگذاریم، اشتباه محض است. درست‌تر این است که با وجود همه اختلاف‌ها روی نقاط مشترک‌مان بایستیم. اصل قضیه‌ای که همه ما به دنبال آن هستیم. فقط یک چیز است؛ بقا و ارتقای سینمای ایران که در شرایط بهتر برای تولید، معالجه اکران داخلی، بالا رفتن سطح کیفی فیلم‌ها ، دستیابی به بازار جهانی و حفظ حرمت‌های فردی و صنفی معنا می‌شود.

هاشمی: قطعاً این‌ها را با دعوا به دست نمی‌آوریم.

طائرپور: بله به خصوص با دعوایی که دولت هم قاطی آن شود و آتش را باد بزند.

هاشمی: به همین خاطر ما تلاش کردیم دعواها را از بین ببریم.

طائرپور: من معتقدم اگر پای دولت به میان نمی‌آمد، همین ترکیبی که الان در اتحادیه 2 جمع شده‌اند با همین اسم یا عنوانی دیگر گرد هم می‌آمدند و بین اتحادیه و شورای‌عالی هم اتحاد واقعی ایجاد می‌شد و همه دور یک میز نشسته بودند و صنف قوی‌تری را تشکیل داده بودند.

هاشمی: باید قبول کرد برای حفظ و صیانت از سینما باید از هرگونه تنش جلوگیری کرد. این می‌خواهد در خانه سینما باشد،‌ در میان تهیه‌کنندگان باشد یا رابطه به دولت. ما تهیه‌کنندگان که دولتی نیستیم. اما امکاناتی که دولت موظف است برای سینماگران به همراه بیاورد نباید از دست بدهیم.

طائرپور: مسئله این است که دولت احساس نمی‌کند وظیفه دارد این امکانات را برای کل سینما تامین کند. شما مطمئن باشید دولت الان لیستی از خودی‌ها دارد که طبق آن عمل می‌کند. همین الان اگر یک طرح واحد را هم من برای جذب حمایت نزد مدیریت دولتی سینما ببرم و هم آن جوانی که یک شبه هم تهیه‌کننده شد و هم کارگردان و بودجه‌ای میلیاردی هم برای تولید اولین فیلمش گرفت، شک نکنید که او بر من ترجیح خواهد داشت. به بودجه‌هایی که به آثار سینمایی اختصاص پیدا می‌کند، نگاه کنید. به شرایط فیلم‌هایی هم که با حمایت دولت اکران می‌شوند، نگاه کنید...ما در شرایط برابری به سر می‌بریم؟... فیلم «نخودی» به عنوان تنها فیلم کودکی که بعد از سال‌ها به نمایش درآمد لابلای همین بی‌تدبیری‌ها و بی‌عدالتی‌ها در اکران نابود شد.

هاشمی: چرا این شرایط را برای اکران فیلم قبول کردید؟

طائرپور: من چیزی را قبول نکردم، قرار نبود یک​دفعه آن​همه فیلم به صورت تک سئانسی با هم اکران شوند.

شایسته: یکدفعه قرار شد 10 فیلم با هم اکران شوند.

طائرپور: همزمان با فیلم ما 11 فیلم روی پرده بود. این یعنی اکران کارشناسانه و رعایت حقوق کارفرما؟! آقای هاشمی اگر تشکیلات شما می‌خواهد کاری برای سینما بکند، ابتدا باید تکلیف حقوق  کارفرما را برای دولت و سینما روشن کند، بعد وارد جزئیات شود. ممکن است ما در مورد مسائلی اختلاف نظر داشته باشیم، اما به کارشناسی یکدیگر در سینما که خیلی شک نداریم. من مطمئنم شما در مورد وضعیت اقتصادی سینما نظر اشتباهی نمی‌دهید. اما وقتی با هم ما وارد مجرایی می‌شویم که اولویت در آن با دعواست هر دو ترجیح می‌دهیم که در برابر یکدیگر فعلاً پناه بگیریم تا شرایط آرام شود و سپس از لاکمان بیرون بیاییم.

نگاه‌های حذفی مدیریت دولتی سینما را نسبت به خانه سینما در این مدت داشته‌ایم. از حذف نمایندگان این خانه در شورای پروانه ساخت تا معرفی نماینده سینمای ایران به اسکار و بعدها شورای صنفی نمایش و سایر قضایا. این نوع نگاه را چطور ارزیابی می‌کنید؟
شایسته: نگاه دولت حذفی نیست. در پروانه ساخت دو نماینده از طرف اهل سینما بودند. یکی تهیه‌کنندگان و دیگری کارگردانان. الان هم وضعیت چنین است. در مورد شورای صنفی هم حذفی صورت نگرفته یک جا به جایی اتفاق افتاده. جلسات از خانه سینما به درون اتحادیه منتقل شده است. وضعیت الان بهتر شد.

طائرپور: اگر در مسیر تغییرات جدید، نمایندگانی که به شواری صنفی و یا شورای پروانه ساخت راه پیدا می‌کردند، از شورای‌عالی بودند باز هم می‌گفتید بهتر شد؟

شایسته: مسلماً اگر از شورای عالی بودند معتقد نبودم بهتر شده است. چون اعضا از اتحادیه معرفی شدند این نظر را دارم.

طائرپور: حتی اگر فردی شایسته و توانا انتخاب می‌شد؟

شایسته: اگر عاقل و قوی و با تدبیر باشد نماینده ما نبود. ما به عنوان اعضای اتحادیه خوشحالیم که نماینده‌مان به این جلسات معرفی شده است. در مورد پروانه ساخت و شورای صنفی چون دولت مسئولیت را برعهده صنف گذاشته و این خیلی گواراتر و شیرین‌تر از سابق است. ضمناً خانه سینما حق دخالت در این قضیه را نداشت و نمایندگان ما به جلسات می‌رفتند. سینما سه بخش تولید، توزیع و نمایش دارد. از نظر خانه سینما توزیع و اکران و نمایش در جریان تصمیم‌گیری‌ها نبودند و در مورد تولید هم که در اصل تهیه‌کننده مهم است، نقشی نمی‌توانست ایفا کند. بنابراین شکل‌گیری خانه کارآفرینان سینمای ایران خیلی مبارک است و امیدواریم در آینده بین خانه کارآفرینان و خانه سینما و دولت تعامل درستی برقرار شود.

آقای هاشمی عملاً  جرقه اختلافات خانه سینما و معاونت سینمایی با نوشتن نامه سجادپور خطاب به عسگرپور در مورد سکوت بعد از انتخابات زده شد. این دیالوگ قبل از سمت مدیریتی آقای سجادپور بود و بعد از مسئولیت پذیری او مشکلات بیشتر شد. این نوع نگاه سیاسی نقشی در اختلاف‌های موجود داشته است؟
هاشمی: نه چنین نیست. ماجراهای خانه سینما دامن‌زده شد. زمانی فردی به خانه سینما اهانت کرد و من جواب دادم و اگر آن ماجرا ادامه پیدا می‌کرد شاید الان اعدام شده بودم. می‌خواهم بگویم ماجرای اتفاق افتاده مربوط به چند آدم است که ممکن است نظرات سیاسی هم داشته باشند. من هم نظر سیاسی دارم، اما حق ندارم آن را وارد کار صنفی کنیم. ما بارها در جلساتمان گفتیم در کارهای سیاسی به صورت جمعی وارد نمی‌شویم. اما به صورت فردی می‌توانیم نظراتمان را بدهیم. به همین دلیل من به عنوان آدمی که همیشه وابستگی‌هایی به جناحی دارم همواره مورد عتاب بوده‌ام.

طبیعی است دیدگاه من هیچ‌وقت عوض نمی‌شود. در دوران انتخابات خلط مبحث شد و جریانات هیجانی به آن دامن زد. عقلی باید آن را جمع و جور می‌کرد، منتها همه در این ماجرا هیجان را دامن زدند. الان هم به نظر من سئوال شما هیجانی است، زیرا اختلاف جدی وجود ندارد و بیشتر متوجه سلیقه‌ها می‌شود. اختلافی ساده بین معاونت و خانه سینما وجود دارد. مجمع خانه سینما اگر عقل داشته باشد باید هیئت مدیره‌ای بگذارد که این اختلافات را تمام کند.

طائرپور: آقای هاشمی هیئت مدیره جدید بعد از انتخاب با هدف حل مشکلات سراغ آقای شمقدری رفت.

هاشمی: آخه شبش همان کار را کرده بودند.

طائرپور: چه کار کردند؟

هاشمی: انتخابات همان شب انجام شد، ساعت یک نصفه شب گفتند آقای عسگرپور مدیرعامل خانه سینما باشد.

طائرپور: آقای هاشمی اگر من هم رئیس هیئت مدیره خانه سینما بودم و شما مدیرعامل بودید و احساس می‌کردم به شخصیت فردی و حقوقی شما توهین شده، برای کوتاه مدت هم که شده همین کار را  می‌کردم... برای رعایت اخلاق و مرام صنفی.

هاشمی: این دامن زدن به اختلافات است.

طائرپور: دولت چرا این قدر خودش را کوچک می‌کند؟ دولت چرا مطالبات خودش را در حد حذف یک آدم در یک تشکل صنفی خلاصه می‌کند.

هاشمی: همان‌قدر که ما «اّنر» داریم آن‌ها هم دارند. آن‌ها هم آدم هستند.

طائرپور: کسی که پشت میز مدیریت قرار می‌گیرد به برکت آن میز مسئولیت بیشتری پیدا می کند، نه قدرتی بیشتر. اگر فردا دولت به همین اتحادیه اعلام کند آقای هاشمی رئیس نباشد و فرد دیگری رئیس باشد؛ احساس نمی‌کنید در امور داخلی‌تان دخالت می‌کنند؟

هاشمی: بله... ما خیلی خود‌فروخته‌ایم؟ ما می‌رویم حقوقمان را از مسئولان دولتی می‌گیریم.

طائرپور: آقای شایسته شورای‌عالی...

شایسته: منظورتان شورای‌عالی سینماست؟

طائرپور: نه شورای‌عالی تهیه‌کنندگان.

شایسته: شورای‌عالی تهیه‌کنندگان که منحل شده است.

طائرپور: از نظر شما منحل شده از نظر ما هنوز رسمیت دارد.

شایسته: شورای‌عالی در 20 آبان سال 1387 منحل شده است.

طائرپور:‌ بحثی که جواب دارد و کهنه شده را تکرار نکنید. شورای‌عالی به لحاظ عده و افرادی که در آن هستند غیرقابل بی‌اعتنایی است...

هاشمی:‌ شک نکنید. حتی اگر کم هم بودند قابل بی‌اعتنایی نبود.

طائرپور: یک چنین جمعیتی، وقتی شما می‌گویید ما تنها صنف واحد تهیه‌کنندگان هستیم و سایر مسائل...باید چه ذهنیت و تصویری از شما داشته باشند؟

هاشمی: به بحث‌هایی که در مورد شورای‌عالی از گذشته بوده کاری ندارم و در جلساتی که حاضر شدم هیچ‌گاه به این مسئله اشاره نکرده‌ام که این صنف منحل شده، مهم نیست. مهم این است که یک جمعیت قابل اعتنا وجود دارد. تعدادشان اگر کم بود باز هم قابل اعتنا بودند. همه این افراد برای من قابل احترام هستند. حرف ما چیز دیگری است. ما از یک سو می‌گوییم خودمان آدم هستیم. از سوی دیگر نباید بگوییم مدیران دولتی خدا و پیغمبر هستند،‌ آنان هم آدمند. باید با احترام با آنان برخورد کنیم. هیئت مدیره خانه سینما شبانه با عجله بدون هیچ مذاکره‌ای فکر کردند آبروی آقای عسگرپور رفت حالا باید هر طور شده آن را بخرند. اگر آقای عسگرپور برای صنف دلسوزی داشت که به نظر من ندارد، فقط در مورد شخص آقای عسگرپور حاضرم این طور صحبت کنم، باید خود را برای صنف فنا می‌کرد. می‌آمد و می‌گفت بی‌خود می‌کنید من را تایید می‌کنید چون می‌دانست مشکل از حضور اوست.

طائرپور: گفت. عسگرپور استعفا داد دیگران  گفتند الان صلاح نیست.

هاشمی: همه‌شان اشتباه کردند. در اینجا «انر» موجب چنین تصمیم‌گیری شده است.

طائرپور: بله «انر» و لج متقابل... و نباید براساس آن حرکت کرد. الاکلنگ بین اتحادیه و شورای‌عالی همیشه وجود داشته است. ما هم ناراضی نیستیم و امیداوریم اتحادیه موفق شود. ولی یادتان بیاید در دوره‌ای که نماینده‌ها از شورای‌عالی می‌رفتند و در دورانی که بحث تقسیم سینما در ایام جشنواره بود، اتحادیه چه رفتارهایی کرد؟ آیا شورای‌عالی یکی از آن رفتارها را کرده است؟ همین الان هم آقای شایسته می‌گویند ما آن‌‌ها را قبول نداریم. در این شرایط شما تصور می‌کنید اعضای شواری‌عالی حاضرند به اتحادیه بپیوندند؟

هاشمی:‌ نکته‌ای که آقای شایسته در مورد شورای‌عالی می‌گوید ارگانیک است. من به بخش ارگانیک آن کاری ندارم. به نظر من آدم‌های آنجا قابل احترام است. شخصیت را هیچ شورایی به خانم طائرپور نمی‌دهد،‌ ایشان به آن شورا اعتبار می‌دهند. بنابراین همان لجبازی حاکم است.

شایسته: افرادی که الان عضو اتحادیه نیستند، یا از وجود آن خبر ندارند که باید به آنان اطلاعات لازم را بدهیم یا گروهی که به لحاظ عقیده و سلیقه خودشان عضو اتحادیه نیستند. هر دو گروه به لحاظ شخصی مورد احترام من هستند. درهای اتحادیه هم به روی همه باز است. من اگر می‌‌گویم شورای عالی منحله چرا به خانم طائرپور برمی‌خورد به من هم باید بر بخورد، چون 50 درصد آن شورا شامل اعضای اتحادیه بود. من می‌گویم شورای عالی منحله خانم طائرپور معتقد است منحل نیست. این حرف توهین‌آمیزی نیست.

طائرپور: کلمه منحله  توهین‌آمیز است. یک شورای‌عالی تهیه‌کنندگان داریم که عضو خانه سینماست و وجاهتش را از آن طرف می گیرد و به قول شما یک صنف واحد تهیه‌کنندگان داریم که وجاهتش را از این طرف (دولت) می‌گیرد. زمان ثابت خواهد کرد که کدامیک از این‌ها پایگاه صنفی و مردمی قوی‌تری در سینما دارند. هنوز برای قضاوت زود است. مهم نیست که تعداد هرکدام چقدر است. مهم نوع کار و رفتار است که به مرور نشان می‌دهد کدامیک در سینما جایگاه درست‌تری دارند.

به نظر شما کارهایی که مدیران سینمایی در این مقطع کردند، موجب کم شدن تفرقه‌ها و از بین رفتن کینه‌ها و رشد سینما می‌شود یا نتیجه‌ای کاملاً عکس می‌گذارد؟
هاشمی: امیداورم کینه‌ها کمتر شود. نمی‌توان به صورت دقیق در این مورد پاسخ داد. ما اگر بتوانیم حوزه‌های مورد نظر خودمان همانند پروانه ساخت را در دست بگیریم، حتماً جلوی صدور پروانه‌های فله‌ای را می‌گیریم. اجازه نمی‌دهیم هرکسی از راه رسید بودجه زیادی برای کارهای خود جذب کند. مسئولیت شورای صنفی را برعهده می‌گیریم و اکران را کنترل می‌کنیم. با شروعی که در سال 90 داشتیم در ادامه سال هم وضعیت را کنترل می‌کنیم. سعی می‌کنیم دعوایی پیش نیاید و در همه فصول فیلم‌های مطرح و خوب داشته باشیم. این‌ها توفیق ماست که چنین امکان‌هایی را از حلقوم دولت در آوریم و به درون صنف بیاوریم.

عملکرد آقای شمقدری و سجادپور تاکنون قابل قبول بوده است؟
هاشمی:‌ در سال 1389 قابل بحث هست و ما به همین دلیل است که گفتیم اختلاف‌ها را کنار می‌گذاریم و وارد عرصه می‌شویم تا کاستی‌ها را کمتر کنیم. هم شورای صنفی و هم پروانه ساخت را از دست داده بودیم. در جلسه اخیر پروانه ساخت 25 پرونده را به کناری گذاشتیم. برای اینکه همین طور کیلویی جلو آمدند. راه‌های کنترلی دیگری هم داریم که اجازه نمی‌دهیم آدم‌هایی که همین طور الکی می‌خواهند فیلم بسازند این کار را انجام دهند. خیلی از پروانه ساخت بگیرها آدم‌های علافی هستند که معلوم هم نیست از کجا حمایت می‌شوند.

به نظر می‌رسد زمینه‌چینی برای وارد کردن آدم‌های جدید به سینما است...
طائرپور: در اینکه این دولت کارگردان و تهیه‌کننده اختراع می‌کند شکی نیست.

هاشمی: به هر حال همه این‌‌ها را ما کنترل می‌کنیم. به نظر می‌آید قابل کنترل است و تا حالا موفق شده‌ایم.

آقای شایسته نظر شما در مورد عملکرد مدیران کنونی سینما چیست؟
شایسته:‌ عملکرد آنان را کاملاً مثبت می‌دانم. تعاملی که تاکنون با صنف ما داشتند تعامل خوبی بوده و به حرف‌هایی که تاکنون زده‌اند کاملاً عمل کرده‌اند و در مورد پروانه ساخت که تعداد زیاد بوده و تذکر داده‌ایم امیدواریم به تذکرات من عمل کنند. در سال 1390 آقای شمقدری و آقای سجادپور مایلند افراد کارآزموده وارد میدان شوند.

و نظر شما خانم طائرپور؟
طائرپور: در سال 1389 اتفاقات اشتباهی از طرف مدیریت آقایان در سینمای ایران افتاد که تاثیرات آن تا سال‌ها باقی خواهد بود. در کنارش هم اقداماتی کردند... به هرحال هر مدیریتی مجموعه‌ای از کارهای خوب و بد دارد، اما در زمینه کارهای زیربنایی که باید برای تعالی سینمای ایران انجام می‌دادند و همچنین در ورود به اختلافات صنفی چه در حوزه خانه سینما و چه حوزه تهیه‌کنندگی، کارنامه بسیار منفی از خود برجای گذاشته‌اند که کاملاً می‌توان خطاهای صورت گرفته را اثبات کرد. این روند نه تنها منشا تبعات مثبتی نشده بلکه برخلاف ادعای وحدتی که مطرح کرده‌اند، تصمیماتشان بیشتر موجب تفرقه واختلاف و دلسردی شده است. امیدوارم سال 90 از چند سال گذشته بهتر باشد.

هاشمی: من در مورد سال 89 صحبت کردم، اما از شروع سال 90 راضی هستم. معتقدم اگر همین روند را در مورد تولید و اکران  با این اختیارات ادامه دهیم عالی خواهد بود.

 52143

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 145733

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام DE ۱۰:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۲/۰۳
    0 0
    آقاي هاشمي كه واقعا گل كاشته راستي راستي روش مي شه يك بار ديگه پاشو خانه سينما بزاره