بحرین دیگر کشور عربی عدالتخواه خاورمیانه است. از معدود کشورهای دنیا که اقلیت با قلع و قمع و به زور بر اکثریت حکومت میکند و حقوق اولیه آنها را نیز به رسمیت نمیشناسد. این همه استثنائات بحرین نیست. هنگامی که نسیم دموکراسیخواهی و عدالتطلبی به این کشور رسید، حاکمان مستبد آن از کشورهای عربی همسایه برای هر چه بیشتر سرکوب کردن شیعیان بحرین کمک خواستند تا انقلاب این کشور متمایز با دیگر انقلابهای عربی باشد. در سایه تحولات لیبی بیمهری گستردهای چه در بعد سیاسی و چه در بعد رسانهای در حق مردم انقلابی بحرین شد. علاوه بر آن جامعه جهانی نیز کمتر به آن اهمیت داد و در سایه همین بیتوجهی هیئت حاکمه فرصت را غنیمت شمرده و با خیالی آسوده حمام خون به راه انداخته است. خبر در این زمینه گفتگویی با شیخ غازی حنینه یکی از رهبران جبهه عمل اسلامی و امام مسجد حمزه در شهر صیدا انجام داده که در زیر میخوانید:
کشتار و جنایتی که دولتمردان بحرینی علیه ملت خود اعمال میکنند و ورود بیسابقه ارتش عربستان و امارات به خاک بحرین برای مشارکت در قلع و قمع بحرینیها را چگونه ارزیابی میکنید؟
آزادی بیان و مطالبه حقوق سیاسی و اجتماعی و مدنی برای شهروندان در هر جایی از جامعه عربی و اسلامی حقی شرعی و اسلامی است و مورد تایید تمامی قوانین بینالمللی و حقوق بشری نیز قرار دارد. از این رو تحرکات سیاسی که در تونس و پس از آن در مصر و امروز در یمن و عمان و لیبی و بحرین شاهدیم، حقی طبیعی محسوب میشود. تحرکاتی که نزدیک به دو هفته است در بحرین شاهدیم که به یک تحول جدید منجر شده و متاسفانه ورود صدها سرباز عرب از عربستان و امارات به خاک بحرین را در بر داشته دخالت در امور داخلی این کشور محسوب میشود. واقعیت این است که بحرین در یک بحران سخت به سر میبرد که مرحله به مرحله در حال تغییر است. دخالتی که ارتش عربستان و امارات در امور داخلی بحرین انجام دادند دیگر موضوع بحرین را از بعد یک مسئله داخلی فراتر برده و اکنون میتوانیم بگوییم که یک مسئله منطقهای است، مسئلهای که به کشته و زخمی شدن دهها نفر از جوانان بحرینی منجر شده است. حقیقت این است که وقتی موضوعی از بعد محلی به بعد منطقهای ارتقا مییابد بر آن طرفهای مختلف اثر خواهند گذاشت این واقعیتی است که بر جامعه عربی سایه انداخته است. از این جا است که باید بگوییم دخالت عربستانی - اماراتی در این کشور که با سرپوش امریکایی همراه شده باعث میشود تا عرصه سیاسی بحرین بیش از پیش بحرانی شود و همزمان خفقان در داخل این کشور نیز افزایش یابد. باید بگوییم که بحرین به عرصه اصطکاکهای منطقهای تبدیل شده که واقعیت عربی و اسلامی را بیشتر پوشش میدهد. از این جاست که باید متوجه رهبران سیاسی بحرین شویم، آنها باید مسئولیت کارهایی که انجام میدهند را به گردن بگیرند و مسئولیت تحولات تاریخی کشورشان را بپذیرند چرا که در این مقطع تاریخی این آنها هستند که مسئول حفظ امنیت و ثبات کشورشان هستند و باید به دنبال درمانی برای حل مشکلات مملکت باشند. بحرین باید بسیار مراقب باشد که به جایی برای مداخلههای خارجی و بینالمللی تبدیل نشود. از این رو است که میگوییم پوشش امریکایی باعث میشود تا عرصه سیاسی منطقه خلیج فارس بیش از پیش گره بخورد و شاهد بحرانهای بیشتری باشد. مسئولان بحرینی و در راس آنها پادشاه وظیفه دارند که خود را از شراکت با امریکا که میخواهد این کشور را با شعلهور ساختن فتنه مذهبی سنی و شیعه به چالشی سخت بکشاند، کنار بکشند. امریکاییها میخواهند آن قدر خون ریخته شود تا وضعیت بحرین نیز مثل لیبی و یمن شود، کشورهایی که از توطئههای امریکا رنج میبرند. اما آنها نیز به سرنوشت زین العابدین بن علی، رئیس جمهوری تونس و رئیس جمهوری مصر گرفتار خواهند شد چرا که دیگر مورد استفاده کاخ سفید نیستند، آنها به رغم این که تلاش میکنند کشور را به حالت عادی باز گردانند. اما تلاش برای آرام کردن همه چیز با استفاده از زور نمیتواند به دستاوردی جز خشم ملت و انقلابهایشان دست یابند.
شما صحبت از توطئهای امریکا زیر سایه دخالتهای عربستان و امارات زدید، به خصوص این که به تازگی رابرت گیتس از بحرین بازگشته و در توجیه ورود نیروهای عربستانی به بحرین گفته است که ورود آنها نه مداخله و نه جنگ است، نظر شما در این زمینه چیست؟
این مهم نیست که امریکا دخالت عربستان و امارات را جنگ یا دخالت در امور داخلی بحرین نمیداند، مهم این است که شهروندان بحرینی از این دخالت عربستان و امارات چه برداشتی میکنند و نیروهای سیاسی با مسئولان سیاسی چگونه برخورد میکنند تا بحران جاری حل و فصل شود تا آنچه از حقوق حقشان و مطالباتی که دارند بر آورده شود. این که تلاش میشود تا حقوق برداران بحرینی محدود به خواستههای مذهبی شود و بگویند این خواستهها طایفهای است چیزی جز تلاش برای بیاعتنایی به این خواستهها نیست و از این رو میگویم کاخ سفید پس از آن که تغییرهای متعددی را در کشورهای عربی از جمله تونس و مصر سپس یمن و لیبی دید، تلاش میکند که نگاههای جامعه عربی و اسلامی را از جریان تغییر در منطقه عربی دور کند و منافع عمومی را از امت عربی به فرد عربی تنزل دهد از این رو تلاش میکند که درگیری مذهبی سنی - شیعی راه بیندازد تا از طریق آن صرف نظر از نگاه امت عربی، جوامع، نخبگان عربی و فرهنگیان عرب گفتگوها و بحثها را از محوریت قومی عربی ملی به گفتگوی مذهبی تغییر دهد و برای این کار نیز به تحریک مناطقی که مذاهب متعدد دارند میپردازد تا بحران بیش از پیش افزایش یابد. در نتیجه منطقه از عملیات اطمینانسازی مسالمتآمیز و شجاعانه به یک عملیات مضطربی که درگیریهای مذهبی و خفقان در آن جریان دارد و از اختلافهای سنی و شیعه سرچشمه میگیرد تغییر مییابد. در این جا است که به شهروندان عرب فارغ از سنی یا شیعی یا مسیحی یا هر کدام از مذاهب دیگر میگوییم که حق شماست که به حقوقتان برسید و حقوق برادران عرب در هر نقطهای از جهان با هر گرایشی با یکدیگر برابر است.
به اعتقاد بسیاری تلاش عربستان برای دخالت در بحرین تلاشی برای جلوگیری از گسترش جنبشها و انقلابها به خاک عربستان است. آنها میخواهند سدی در بحرین ایجاد کنند که با عربستان تماس نداشته باشد. آیا شما با این حرف موافقید؟
هیچ شکی نیست که نگرش فرهنگیان عربستان که شمار آنها بیش از 200 تن است فراتر از فتواهای برخی از علمای عربستان است. کسانی که هنوز در فضای قرنهای گذشته زندگی میکنند آنها فقط میخواهند در برابر حاکمان عربستان سر خم کنند و برای آن که آنها در راس قدرت باقی بمانند فتواهای غیر شرعی و مغایر با احساسات عمومی صادر میکنند. فتواهایی که هیچ اعتنایی به حقوق مردم ندارد و فقط مطابق میل مسئولان عربستان صادر میشود. آنها به گونهای رفتار میکنند گویی که شهروندان فقط لقمه شبشان را مطالبه میکنند و اگر این نان شب برایشان مهیا شود همه چیز تمام است. از این رو همان طور که گفته میشود مسئله فقط نان شب نیست بلکه حیات انسان است به خصوص در این فضای باز جهانی که شبکههای ارتباط جمعی وجود دارد و ماهوارهها و اینترنت فعال هستند. با این توصیفات انسان دیگر نمیتواند فقط دنبال لقمه نانی باشد بلکه اکنون به دنبال کرامت و حقوقش به عنوان انسان و شهروندی که بر روی زمین زندگی میکند، است. شهروندی که حق آزادی بیان دارد، حق دارد که حاکمان را بازخواست کرده و آنها را مورد محاسبه قرار دهد و حق دارد به حاکمش بگوید که تو این جا خطا کردی و در آن جا آن خطا را مرتکب شدی و اگر هم دید که حاکمش درست عمل کرده به او احسنت بگوید. واقعیت این است که جامعه عربی در معرض تغییر است و واقعا میخواهد که تغییر واقعی کند میخواهد متغیرها به گونهای باشد که منطبق با وضعیت فعلی باشد و بر اساس آن بتواند به حیات خود ادامه دهد./16246
نظر شما