کیهان برزگر در گفتوگو با خبرآنلاین با بیان این مطلب اظهار داشت: به نظر من تعامل رقابتی در روابط ایران و آمریکا در سال آینده افزایش خواهد یافت. یکی از بزرگترین چالشهای برنامه هستهای ایران این است که امریکا برنامه هستهای را با تم "تسلیحاتی" و "بازدارندگی" میبیند. این درست در مقابل رویکرد ایران با تم انرژی "صلح آمیز" هستهای است. امریکاییها همین اشتباه را در مورد افغانستان هم انجام دادند به این معنا که موضوع را به صورت سیاه و سفید دیدند. جنگ با طالبان را تبدیل به جنگ مقدس مبارزه با تروریسم جهانی کردند در حالیکه از پس آن بر نمیآیند.
وی افزود: اوباما درگیر این بازی ایدئولوژیک است که نئومحافظه کاران ایجاد کردند و همه چیز را سیاه و سفید میبینند. به همین دلیل است که امریکاییها این برنامه را در یک بازی برد- باخت تعریف کردهاند و اکنون نمیتوانند از آن خارج شوند. طبیعی است که اگر قرار باشد برنامه هستهای ایران به جایی برسد، امریکاییها اول باید برداشت خود را تغییر دهند و به این نتیجه برسند که برنامه هستهای ایران باید در چارچوب بازی برد- برد دنبال شود و به خواستههای مشروع ایران توجه شود.
برزگر گفت: تا زمانی که امریکا در موقعیت تهدید نظامی نباشد هیچ کشوری در منطقه از حرف آنها پیروی نخواهد کرد. چراکه اکنون امریکا نه قدرت نرم دارند و نه قدرت سخت چون هر دو را با شکست در بحرانهای منطقه تا حدود زیادی از دست دادهاند.
معاون بین الملل مرکز مطالعات خاورمیانه گفت: به اعتقاد من در موضوع برنامه هستهای از سال آینده ما شاهد یک نقطه عطف خواهیم بود. همانطور که چالش دو طرف پیش میرود و دو کشور واقعیتهای گفتوگو با یکدیگر را میپذیرند، مساله تحریم ها علیه ایران هم میتواند زمینههای ورود به گفتوگوهای مستقیم را فراهم کنند. یعنی اگر دامنه تحریمها گستردهتر شوند میتوانند به لحاظ اقتصادی تاثیراتی به جا گذارند. اما نتیجه به هرحال بستگی به تقویت انسجام ملی داردو اینکه چقدر در ایران گروههای سیاسی برنامه هستهای را به عنوان یک موضوع استراتژیک و ملی در نظر گرفته و سعی کنند هزینهها و فایدههای را مد نظر قرار دهند.
برزگر افزود: امریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که باید به گونهای واقعیت غنی سازی در ایران را بپذیرد. به نظر میرسد که این مساله در داخل امریکا رفته رفته پذیرفته می شود. اما آنها میخواهند به گونهای نظر افکار عمومی و گروههای قدرت در امریکا را با این واقعیت سازگار کنند. از این مهمتر چگونگی مدیریت شکل جدیدی از پروتکل الحاقی است. پروتکل الحاقی فعلی از نظر امریکا مربوط به دهه 1990 و دورانی است که چندان اشنایی با نحوه بکارگیری آن نبود. یعنی کارشناسان متخصص وجود نداشت و اینکه بسیار کلی است که می توان از آن تفسیرهای متفاوت داشت. لذا آنها تاکید دارند که باید پروتکل الحاقی تعدیل شده تنظیم شود.
/111114
نظر شما