جلالالدین معیریان در گفتوگویی با خبرگزاری هنر روایت جالبی از ماجرای از ته تراشیدن موهای فریماه فرجامی در فیلم «سرب» کیمیایی را بازگو کرده است.
معیریان در این گفتوگو که با عنوان اولین برنده لوح زرین چهرهپردازی جشنواره فجر با او انجام شده، گفت: «من و آقای کیمیایی از ایام قدیم با یکدیگر دوست بودیم. در این نشستها و جلسات با یکدیگر بحث و گفتوگو میکردیم.»
او افزود: «یک بار آقای کیمیایی به من گفت قصد دارم موهای خانم فرجامی را در فیلم از ته بزنیم، برای اثرگذاری در فیلم، چرا که مردم معتقدند اینها تیفوس دارند و میخواهند به بهانه تیفوس آنها را از کشور بیرون کنند. من به آقای کیمیایی گفتم میتوانم برای خانم فرجامی پوستی بسازم که موی تراشیده شده احساس شود و نیازی به این کار نباشد، اما آقای کیمیایی مخالفت کردند و گفتند خانم فرجامی اجازه دادهاند موهایشان از ته تراشیده شود. شما تصور بفرمایید این مو باید با ماشینهای آرایشگری قدیمی که دستی کار میکردند زده میشد.»
معیریان ادامه داد: «بدین ترتیب قرار شد در فیلم، موهای خانم فرجامی از ته تراشیده شود. هنگامی که فیلمبرداری شروع شد، خانمهایی که به عنوان هنرور حضور داشتند و این کار را باید می کردند نتوانستند آن را انجام دهند. به طبع من می بایست قدمی برمیداشتم. بنابراین لباس خانم آرایشگر را پوشیدم تا قابل پخش باشد. کسی که در فیلم، موهای خانم فرجامی را از ته می تراشد خود من بودم. من به این دلیل پیشقدم شدم که آن خانم هنرور آشنایی با چنین موردی نداشت و ممکن بود به فریماه فرجامی آسیب برساند، اینجا وظیفه من حکم می کرد خدمتی کنم.»
او افزود: «همین که ماشین سر تراشی را گرفتم تا موهای خانم فرجامی را بزنم، آقای کیمیایی گفت موها را طوری بزن که از روی صورت او بریزد. من ابتدا تصوری از این موضوع نداشتم در حالی که دوربین کاملأ روبروی چهره خانم فرجامی قرار داشت. من بعد از این صحنه به آقای کیمیایی و هر کارگردانی که با آگاهی کار می کند ایمان پیدا کردم. به محض آنکه موها از روی صورت خانم فرجامی که اصلأ این موضوع برایش مهم نبود پایین ریخت، از شدت ناراحتی و حسی که بدست آورده بود، پوست صورتش شورع به لرزیدن کرد. من این لرزش را دیدم رنگ صورت خان فرجامی تغییر کرد و من تازه درآن لحظه بود که متوجه شدم هر حرکت و میزانسنی را که کارگردان می دهد دلیل و معنی دارد. این یکی از آن اتفاقات نادر در سینمای ایران بود که در آن مقطع افتاد.»
معیریان ادامه داد: «البته غیر از این آقای کیمیایی بارها با من درباره چهرهپردازی شخصیتها صحبت میکردند و خواسته و نظراتشان را به من منتقل میساختند. به یاد دارم او نشریاتی داشت که مربوط به دهه 1320 میشد. آقای کیمیایی این نشریات را به من نشان می دادند و از من میخواستند به عنوان مثال چهره یکی از کاراکترهایشان به آن تصویر نزدیک تر باشد. این است که آقای کیمیایی با توجه به تاریخی که میخواست در فیلم «سرب» نشان دهد و موضوع آزار و اذیت یهودیان و فرار آنها از کشور، این نشریات را در اختیار من می گذاشتند و من هم آن تصاویر را به ذهن می سپردم و برای خود تجزیه تحلیل می کردم تا به جزئیات مورد نظرم برسم.»
54
نظر شما