چه بسا استادان در سنین بالاتر، با تجربه و اندوخته علمی بیشتر می‌تواند خدمات علمی موثر و مفیدتری به جامعه ارائه دهد.

محمود حاج‌زمان: مساله بازنشستگی از کار، به طور کلی امری قانونی است که در همه جای دنیا هم مرسوم است. معمولا وقتی کارمندی به سن مشخص یا سابقه کاری معینی می‌رسد، می‌تواند بازنشسته شود و از این فرصت استفاده کند. اما در مورد اعضای هیئت علمی دانشگاه، مساله مقداری متفاوت است. کار آنها فکری است و با فردی که در مزرعه یا کارخانه کار یدی انجام می دهد متفاوت است. چه بسا اساتید در سنین بالاتر، با تجربه و اندوخته علمی بیشتر می‌تواند خدمات علمی موثر و مفیدتری به جامعه ارائه دهد.

اگر یک استاد دانشگاه در طول خدمت 30 ساله خود نتواند نوآوری داشته باشد و خدمات آموزشی او موثر نباشد، یا به اصطلاح دچار رکود علمی شده باشد، باید بازنشسته شود و جای خود را به اساتید با انگیزه و جوان بدهد.

بر اساس قانون فعلی وزارت علوم، دانشگاه مکلف است هر یک از اعضای رسمی هیات علمی با 30 سال خدمت را که به سن 65 سال تمام رسیده باشند، بازنشسته کند. البته این سن برای اعضای هیئت علمی با درجه استاد تمام 70 سال است. طبق قانون رییس دانشگاه نیز می‌تواند در مواردی که استفاده از خدمات علمی هر یک از اعضای هیات علمی ضروری باشد، استثنائا تا 70 سالگی از خدمات آنان استفاده نماید.

اما آیا در سایر نقاط دنیا نیز وضع به همین منوال است؟ برای بررسی این موضوع به طور مختصر سیستم بازنشستگی در دانشگاه‌های ایالات متحده را (به عنوان برترین کشور تولیدکننده علم حال‌حاضر طبق آمار ) مورد بررسی قرار دادیم، البته در بسیاری از کشورهای اروپایی نیز سیاست بازنشستگی اساتید دانشگاه مشابه آمریکا است.

نگرانی از بازنشستگی
بازنشستگی اعضای دائمی هیئت علمی دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی از ژانویه 1994 / بهمن 1372 در آمریکا لغو شد. برخی از افراد در جامعه دانشگاهی نگران بودند که بازنشستگی داوطلبانه کاهش یابد، فرصت استخدام افراد جدید از بین برود و دستمزدها افزایش یابد. مطالعات نشان می‌داد که برخی از اعضای هیئت علمی که طبق قانون قبلی مجبور بودند در سن 70 سالگی بازنشسته بشوند، زمان بازنشستگی خود را به تعویق انداخته‌اند. علاوه بر این، به تعویق انداختن بازنشستگی امری شایع بود و تنها محدود به دانشگاه‌های مهم و معتبر نمی‌شد.

در اواخر دهه 1990 میلادی مشاهده شد که موسسات آموزش عالی آمریکا با اصلاح سیاست‌های خود، تلاش می‌کنند تا بر تصمیم کاملا اختیاری اعظای هیئت علمی خود در خصوص زمان بازنشستگی، کنترل بیشتری داشته باشند. البته این تلاش‌ها در جهت اجبار آنها به بازنشستگی نبود،

اگرچه برخی از موسسات آموزشی بر روش‌هایی تمرکز کرده‌اند که با تغییر سیاست‌های خود، بازنشستگی را تشویق کنند؛ بسیاری دیگر از دانشگاه‌ها نگران بخش اعظمی از اعضای هیئت علمی خود هستند که نزدیک سن بازنشستگی قرار دارند. برای مثال در سال 1999 / 1378، بیش از 45 درصد اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های آمریکا بالای 55 سال سن داشته‌اند. قوانین آمریکا انعطاف‌پذیری زیادی به دانشگاه‌ها برای ادامه همکاری با اساتید خود می‌دهد. با این وجود، بسیاری از دانشگاه‌هایی که با جایگزینی تعداد زیادی از اعضای هیئت علمی خود در یک دوره زمانی کوتاه مواجه هستند، نگران این هستند که از دست دادن چنین حجم عظیمی از سرمایه‌های انسانی چه تاثیری می‌تواند بر برنامه‌های آموزشی و تحقیقاتی آنها داشته باشد. در این دانشگاه‌ها علاوه بر طرح‌های متداول برای بازنشستگی، سیاست‌های تشویقی و طرح‌های بازنشستگی مرحله‌ای وجود دارد.

طرح‌های بازنشستگی متداول
بازنشستگی اساتید هم منافع و هم هزینه‌هایی برای جوامع دانشگاهی به دنبال دارد و دانشگاه‌ها باید تصمیم بگیرند که چگونه باید بین آنها تعادل برقرار کنند. طرح‌های بازنشستگی در بین دانشگاه‌های آمریکا به طور قابل ملاحظه‌ای متنوع است. البته این طرح‌ها به جای اینکه بیشتر بر مسائلی مثل سن تاکید کنند، بیشتر جنبه مالی یا حمایتی دارند و ناظر بر مسائلی همچون سیاست‌های تشویقی، مزایای مالی و خدمات پزشکی برای بازنشستگان و افراد خانواده‌شان است.

به طور کلی دو نوع نظام بازنشستگی برای اعضای هیئت علمی در دانشگاه‌های امریکا وجود دارد. بسیاری از دانشگاه‌های خصوصی از طرح‌های مشارکت معین (Defined-Contribution) استفاده می‌کنند. در این طرح‌ها اساتید با بخشی از حقوق سالیانه خود در یک صندوق سرمایه‌گذاری مشارکت می‌کنند و این صندوق با سرمایه‌گذاری این دارایی‌ها، مزایای دوره بازنشستگی را تامین می‌کند. تا زمانی‌که بازگشت این سرمایه مثبت باشد، یا به عبارتی سرمایه‌گذاری عضو سود‌آور باشد، اجباری برای بازنشستگی وجود ندارد. دقت کنید که اجباری وجود ندارد! درصدی از حقوق که فرد باید به این صندوق بپردازد به عواملی متعددی همچون تعداد سال‌های خدمت، درآمد سالیانه و سن عضو هیئت علمی بستگی دارد. البته چنین طرح‌هایی بیشتر مختص دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی خصوصی است.

طرح‌های دانشگاه‌ها و موسسات دولتی متنوع‌تر است. برخی از آنها از طرح‌های مشارکت معین استفاده می‌کنند، در حالی‌که دیگر دانشگاه‌ها از طرح‌های مزایای معین (Defined-Benefit) که از سوی دولت‌های ایالتی تامین مالی می‌شود، استفاده می‌کنند. برخی از دانشگاه‌ها امکان انتخاب یکی از این دو گزینه را فراهم می‌کنند و برخی دیگر از ترکیبی از آنها استفاده می‌کنند. در طرح‌های مزایای معین، حقوق پرداختی دوران بازنشستگی به عواملی مانند حقوق سالیانه، تعداد سال‌های خدمت و در برخی موارد سنی که فرد بازنشسته می‌شود بستگی دارد. چنین طرح‌هایی اغلب افراد را به بازنشستگی ترغیب می‌کنند، زیرا هرچه فرد دیرتر بازنشسته شود، تعداد سال‌هایی که این مزایا باید پرداخت شود کمتر است.

بسته‌های تشویقی و بازنشستگی مرحله‌ای
د
ر حدود نیمی از دانشگاه‌های آمریکا با ارائه طرح‌های مالی تشویقی، اعضای هیئت علمی خود را به بازنشستگی پیش از 70 سالگی ترغیب می‌کنند. این مشوق‌ها اغلب شامل حقوق بازنشستگی بالاتر یا مبلغی به عنوان پاداش پایان خدمت است. مزایای این کار برای دانشگاه‌ها این است که اگر آنها اعضای هیئت علمی خود را ترغیب کنند که پیش از زمانی که خودشان می‌خواهند بازنشسته شوند، می‌توانند جای خالی ایجاد شده را با استخدام هیئت علمی با حقوق پایین‌تر پر کنند. سرمایه‌ای که از استخدام اعضای هیئت علمی جوان‌تر جمع‌آوری می‌شود، می‌تواند صرف افزایش حقوق سایر اعضای هیئت علمی شود.

برخی از اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی به دلیل اینکه دورنمای خاتمه ناگهانی دوره شغلی خود را ناخوشایند می‌بینند، ترجیح می‌دهند بازنشستگی خود را به تعویق بیاندازند. یک راه برای آسان کردن بازنشستگی برای این دسته از افراد این است که به آنها اجازه می‌دهند قبل از ترک کامل دانشگاه، با کار نیمه وقت برای تعداد سال مشخصی، بازنشستگی را مرحله به مرحله تجربه کنند.

مزایای طرح بازنشستگی مرحله‌ای برای اعضای هیئت علمی کاملا مشهود است. مزایای این کار برای دانشگاه نیز صرفه‌جویی در حقوق پرداختی در طی دوره زمان‌بندی شده بازنشستگی است که به آنها اجازه می‌دهد اعضای هیئت علمی جدید را، پیش از زمانی که انتظار داشته‌اند استخدام کنند. علاوه بر این دانشگاه زمان کافی برای تدارک و برنامه‌ریزی پس از بازنشستگی کامل اعضای هیئت علمی خود در اختیار خواهد داشت. بنابراین طرح‌های بازنشستگی مرحله‌ای، یک وضعیت برد-برد برای هر دو طرف ماجرا است.

با این وجود تنها 27 درصد دانشگاه‌های آمریکا طرح‌های بازنشستگی مرحله‌ای را برای اعضای هیئت علمی خود فراهم می‌کنند. همچنین دانشگاه‌های با سیستم بازنشستگی مشارکت معین، دو برابر دانشگاه‌های با طرح مزایای معین از این طرح‌ها استفاده می‌کنند. البته دانشگاه‌هایی که از این سیستم استفاده می‌کنند، یک کف سنی برای متقاضیان قرار می‌دهند که معمولا حداقل 55 سال است. سه چهارم این موسسات نیز شرط تعداد سال کاری برای دانشگاه را به عنوان پیش نیاز این طرح قرار می‌دهند که حداقل آن 10 سال است.

پایان دوره بازنشستگی
قانون بازنشستگی اجباری اعضای هیئت علمی در سال 1987 / 1366در آمریکا منقضی شده بود، اما تا سال 1994 / 1372 به طور کامل اجرا نشد. با این وجود، 26 درصد دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی بازنشستگی اجباری را در طی این سال‌ها متوقف کرده بودند. 24 درصد موسسات نیز اجرای این قانون را تا زمان اجرای اجباری آن در سال 1994 / 1372 به تعویق انداختند. اما 40 درصد این دانشگاه‌ها اجرای آن را حتی قبل از سال 1987 / 1366 متوقف کرده بودند.

به عقیده بسیاری از دانشگاه‌ها، لغو بازنشستگی اجباری تاثیری در روند ادامه کار اعضای هیئت علمی آنها پس از سن 69 سالگی نداشته است. با این وجود نگرانی آنها در سال‌های اخیر تشویق اعضای هیئت علمی به بازنشستگی نبوده است. بلکه آنها بیشتر نگران این بودند که چطور می‌توانند با بهره‌گیری از توانایی‌های هیئت علمی نزدیک به بازنشستگی، ثبات موسسه خود را در یک دوره تغییرات سریع حفظ کنند. با توجه به رشد دانشگاه‌ها در سراسر جهان، همگی عقیده داشتند که به جای نگرانی در خصوص بازنشسته کردن اساتید، باید نگران تامین و استخدام تعداد زیادی اعضای هیئت علمی جدید بود.

با توجه به مطالبی که بیان شد و با در نظر گرفتن گسترش دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی در ایران طی سالیان اخیر، بهتر است مسولان ما به جای استخدام اعضای هیئت علمی جدید و استفاده از تجربیات اساتید باسابقه در کنار آنها، فقط به دنبال بازنشستگی آنها هستند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 103446

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 3 =