قبلا نيز نوشتهام دولتهاي كنوني ايران و امريكا اگر چه خود را به طور جداگانه از جهت داخلي و خارجي در مواضع متضادي قرار دادهاند ولي با اين وصف به اين نتيجه رسيدهاند كه ادامه تنش بين روابط دو كشور غيرضروري است و بايد تنشهاي بين دو كشور و مخصوصا تنش هستهيي را بين دو طرف كنترل و منجمد كنند. قدم اول رسيدن به چنين راهبردي براي حل يكي از مهمترين مشكلات منطقه و جهان تعديل مواضع هر طرف نسبت به طرف ديگر و نزديك كردن ديدگاهها به يكديگر بود كه در طول اين مذاكرات تاكنون تا حدي متحقق شده است. در اين صورت ميتوان اميدوار بود راهكاري براي پايان دادن به اختلاف ديد دو طرف نسبت به توانمنديها و تحركات هستهيي ايران و همچنين نحوه تعديل و لغو تحريمهاي بينالمللي و دوجانبه غرب عليه ايران پيدا شود. روند اخبار مخابره شده نشان ميدهد كه طرف ايراني آمادگي و اراده محكمتري براي نيل به اين راهبرد نسبت به طرف غربي خود داشت. البته طرف غربي استدلال ميكند اين آمادگي طرف ايراني به دليل فشار تحريمها بر مردم ايران است و متقابلا طرف ايراني نيز نبايد غفلت كند كه اين استدلال طرف غربي بيانگر پاسخگو بودن دولت ايران در قبال مردمش است كه براي بر طرف كردن سايه و فشار تحريمهاي ظالمانه از زندگي مردم ايران هم حاضر است سياستهاي خود را تغيير دهد و هم منافع مردم را حتي بر مواضعش ترجيح دهد. و اما عدم آمادگي طرف غربي نيز حديث مفصلي است:
١- عدهيي معتقدند طرف غربي با طرح موضوعات جديدي در عمان نشان داد كه آمادگي پايان دادن به فشارهاي تحريمي عليه مردم ايران را ندارد و متاسفانه دستاندركاران سياست خارجي اين پيام را خوب درك نكرده و اميدوارانه قدم به وين ٨ گذاشتند.
٢- دسته ديگر تحليلگران ميگويند امريكا در آخرين لحظات وين ٨ بنابه دلايلي كه خود اين دلايل طيفي از تحليلها را همچون موارد زير به دنبال دارد تغيير عقيده داده و روند مذاكرات را به سمت و سويي هدايت كرده است كه مدت زمان وصول به تفاهم جامع تمديد شود. الف) اين تغيير عقيده دقايق آخر ناشي از فشار كنگره و لابي صهيونيستي و عربي بوده است. ب) دولت اوباما درصدد نيل به نتيجهيي در كنگره فعلي كه دو ماه ديگر به عمرش باقي نمانده است نبوده و درصدد حل اين مساله با كنگره بعدي است ،كه حتي نسبت به ايران تندروتر است، كه تضمين بيشتري براي محكم كردن اين تفاهمنامه جامع باشد. ج) دولت امريكا به اين نتيجه رسيده است كه چنانچه در زمينه پرونده هستهيي با ايران به تفاهم برسد ديگر اهرمي براي فشار به ايران در زمينه ساير مسائل همچون مساله خاورميانه نداشته و لذا درصدد تاخير در روند تفاهمنامه جامع هستهيي است تا ساير مسائل نيز به حل نزديك شوند.
با بررسي اين سناريوهاي تركيبي، اولا من به تحليل ٢-ج بيشتر اعتقاد دارم و معتقدم امريكا به دنبال تغيير رفتار ايران از طريق مذاكرات است و حاضر نيست يك پرونده حل شده و در مقابل تعدادي پرونده حل نشده بدون اهرم داشته باشد كه آنگاه ناچار باشد به دنبال ايران بدود. البته همچنين معتقدم كه اگر ايران از نقاط قوت سياست خارجياش براي تعامل با غرب استفاده كند، نتايج بهتر و امتيازات بيشتري اخذ ميكند. ثانيا ميتوان به اين جمعبندي رسيد كه غرب در سياستهايش نسبت به ايران شفاف نيست. اين ادعا در اسناد ويكيليكس نيز مورد تاييد قرار ميگيرد كه سياست خارجي امريكا نسبت به ايران و منطقه حالتي توطئهگونه، مبهم و غيرمنطقي عمل ميكند كه بايد مد نظر تيم مذاكرهكننده قرار گيرد .
منبع: روزنامه اعتماد 19/9/1393
نظر شما