به گزارش خبرآنلاين، «به بلندای آن ردا» اثر سید علی شجاعی در قالب یک اثر مکتوب داستانی که به تازگی منتشر و شب گذشته همزمان با شب ميلاد حضرت امام رضا(ع) رونمايي شد. این کتاب برای نخستین بار از زاویه شقیترین مرد زیسته در دوران زندگی امام رضا (ع) به شرح زندگی و کرامات وی میپردازد و همین مسئله روایت داستانی این کتاب را بسیار خواندنیتر از آثار مشابهی کرده است که در صدد شرح زندگی امام رضا (ع) برآمدهاند.
در متن يادداشت سيد مهدي شجاعي براي اين كتاب و سيدعلي شجاعي ميخوانيم:
برآستان جانان، گر سر توان نهادن
گلبانگ سربلندی برآسمان توان زد
نمیدانم چگونه این نعمت عظیم و لطف بیکران حضرت کریم را شکر بگزارم که قلم ارجمند فرزندم سیدعلی شجاعی، سر بر آستان ولی نعمتمان، حضرت ثامنالحجج، امام رأفت، علیبن موسیالرضا (علیه آلاف التحیه و الثناء) نهاده و در این آستان ملکپاسبان به بلوغ و اثربخشی و ماندگاری رسیده.
این هر سه خصیصه، یعنی بلوغ و اثربخشی و ماندگاری، زمانی نصیب یک قلم میشوند که از زمین کنده شده باشد و با آسمان پیمان و پیوندی برقرار کرده باشد.
قصد ندارم که تلاش و مجاهدتهای سیدعلی را برای رسیدن به این قله، انکار کنم یا ندیده بگیرم؛
نماز در خم آن ابروان محرابی
کسی کند که به خون جگر طهارت کرد
اما همت بلند، عزم راسخ، ولع خواندن، عطش فهمیدن و تلاش خستگیناپذیر برای رسیدن، اگر دست به دست هم بدهند، تازه به تعریفی از کوشش عاشقانه میرسند و انسان را به بلندای این حقیقت میرسانند که:
تا که از جانب معشوق نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
هرکه در این آستان، عرض سلام و ادب و ارادتی دارد، به یقین در مییابد که سلامش نه سلامی ابتدا به ساکن، که پاسخ سلام حضرت مولا بوده است. که خود فرمودهاند:
سلام منا دائما علیکم.
و هرکه در این آستان، قصد خدمتی دارد، با دل و جان به این باور میرسد که هیچ چیز ندارد که آن آستان را بشاید مگر که چیزی از خودشان بستاند و با زیوری از جنس ذوق و ادب و خیال بیاراید و تقدیم حضور خودشان کند. و البته آن کریمان، از سر سجیت ذاتی، همین هدیهمان را هم قدر میدانند و ارج مینهند و باران الطافشان را بر سر و رویمان میبارند.
«فصل شیدایی لیلاها» را که از دست کرامتشان میگیری و به پای ارادتشان میریزی، رهتوشهای از جنس «حاء. سین. نون» به دامانت میریزند و «حا. سین. نون» که تزئین و تقدیم میکنی، قبایی به بلندای آن ردا برایت میدوزند و...
خوشا به سعادت آن کس که همه عمر، سر از این آستان برندارد و این خاندان کرام در تعامل جاودان بماند.
شاید این گفتار، بر اهل ادب این روزگار گران بیاید؛ اما اعتراف میکنم با افتخار که این قلم اگر بر بام بلندترین جوایز ادبی جهان مینشست، به این اندازه شادمان نمیشدم که به توفیق خلق این اثر- به بلندای آن ردا- نائل آمده است. چرا که ارزش آن اعتباری است و ارزش این ذاتی.
مقام اصلی ما گوشه خرابات است
خداش خیر دهاد هرکه این عمارت کرد
چرا که از آن، هیچکار برنمیآید و از این، همه کار بر میآید.
مگر به روی دلارای یار ما ورنی
به هیچ وجه دگر، کار بر نمیآید.
چراکه خوشحالی و افتخار آن، محدود و منحصر است به ایام این جهان فانی و این متعلق به جهان جاودانی.
ما عندکم ینفد و ما عندالله باق.
چرا که آن هیچ کمالی بر کمالات انسان نمیافزاید اما این، از آغاز نیت و بدو حرکت، رشد و کمال و تعالی را با خود میآورد.
چرا که به جای آن، حتی مغازههای این جهان چیزی نمیدهند ولی به بهای این، ملائک هفت آسمان، پر و بال میافشانند و سر و جان میدهند.
چرا که قدر آن به گذشت زمان، کاسته میشود و قدر این، لحظه به لحظه و آن به آن، افزون؛
اصلها ثابت و فرعها فیالسماء تؤتی اکلها کل حین باذن ربها.
الهی که این قلم در هر دو جهان بپاید و خداوند منان، پیوسته بر توفیقاتش بیفزاید و تشکر و قدردانی از این نعمتش را نصیبمان فرماید.
94.6.3
سیدمهدی شجاعی
5760
نظر شما