۰ نفر
۱۱ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۲

در قسمت اول مقاله (مذاکره در وقت اضافی، روزنامه شرق 27/11/1393) با ارائه سه تحلیل و یا سناریوی مطرح در زمینه دلایل و زمینه های عدم تفاهم ایران و آمریکا نه در مورد مسائل هسته ائی بلکه چگونگی و جایگاه منطقه ائی ایران متذکر شدم هیچ تحلیلگری تا اطلاعات دقیقی از روند مذاکرات نداشته باشد نمی تواند به میزان صحت و سقم هر یک از این سه سناریو پی ببرد زیرا هر یک از آنها و یا ترکیبی از آنها میتواند هم درست باشند و هم غلط و یا هر کدام وزن خاص خودشان را داشته باشند. در آنجا تاکید کردم بدلیل عدم شفافیت سیاستها، در شرایط کنونی جهانی و اوضاع داخلی و شرایط دور از هم دو کشور زمینه برای تفاهم دراز مدت و پایدار ایران و آمریکا را آماده نمیبینم. زیرا صحنه داخلی آمریکا به ضرر حزب دموکرات رقم خورده و آمریکا چند مدتی است بدون هدف و البته بدون امیدواری به دستاوردی، در وقت اضافی مذاکره کرده است.

تفاهم در سیاست خارجی بین دوکشور با وجود دیوار بلند، عریض و طولانی بی اعتمادی، همواره در دراز مدت قابل تحقق است و اگر ایران و آمریکا نتوانستند در این مدت در مذاکرات خود به توافقی نهائی برسند بهتر است راهبرد حفظ همین میزان از اعتماد سازی را دنبال کنند و اجازه ندهند دستاوردهای مذاکرات در این مدت از بین برود. ایران و آمریکا شاید در روابط دو جانبه خیلی به یکدیگر نیاز نداشته باشند و در شرایط فعلی هم نتوانند خیلی به تفاهم نزدیک شوند ولی برای موفقیت سیاستهای منطقه ائی و بین المللی خود شدیدا" محتاج یکدیگر هستند و ممکن است این دریچه ائی برای شروع و تداوم فرایند اعتماد سازی بین دو کشور باشد.
منطقه ملتهب و هر آن آبستن حوادث است و آمریکا نمیتواند نقش مثبت و سازنده ایران در این تحولات را نادیده انگارد. به حق و یا ناحق سیاست خارجی مزیت نسبی ایران شده است و باید بتواند از سرمایه گذاریش در تحولات آتی و بهره برداری از آن استفاده کند. به نظر من ایران هم تمایل و هم اراده کافی برای کاهش تنش با غرب و مشخصا" با آمریکا و سر و سامان دادن به مسائل داخلی را دارد و لذا قدمهای زیادی برای نشان دادن این اراده برداشته است. اما در مقابل غرب و آمریکا اهداف دیگری در ورای مذاکرات هسته ائی دنبال میکنند. نگاهی به پنج بند زیر بیاندازید شاید با من همراه و موافق شوید:
1- بعضی از شواهد و قرائن نشان از آن دارند که دولت آینده آمریکا از سوی حزب محافظه کار تشکیل خواهد شد و لذا هر تفاهمی با دولت دموکرات کنونی هیچ تضمینی برای تداوم تفاهم بین ایران و آمریکا نیست. دو مرحله ائی شدن مذاکرات یعنی تقسیم تعهدات دو طرف که یقینا" طرف ایرانی باید تعهدات اولیه را بپذیرد در حالیکه طرف آمریکائی هیچ تضمینی برای تعهدات و مسئولیتهایش در مرحله دوم که برای ایران حیاتی است نمیدهد.
2- دولت آمریکا در مذاکرات هسته ائی اگر در صدد تغییر ماهیت فعالیتهای هسته ائی ایران نباشد حداقل در کوتاه مدت بدنبال تغییر جهت و روند تلاشهای هسته ائی ایران است و در دراز مدت برای تغییر رفتار دولت ایران از این طریق نیز تلاش می کند. این یکی از راهبردهای اصلی و محوری آمریکا است و قابل شک و تردید نیست و مسئولین کشور باید در هدایت سیاست خارجی در این زمینه متوجه این راهبرد باشند.
3- آمریکا تلاش دارد با تداوم تحریمها، بنیه اقتصادی کشور را به منظور بالا بردن ضریب ضربه پذیری ایران ضعیف نگه دارد و از رشد و توسعه درون زا، موزون و پایدار ایران جلوگیری کند. این امر باعث خواهد شد مدل ناموفقی از حکومت و سیاست ایران در نزد مردم مسلمان ارائه گردد و قابلیت الگو برداری از آن نیز به صفر برسد.
4- وضعیت کنونی که با وضع تحریمهای چند جانبه و کاهش درآمد نفتی ایران هم فشار اقتصادی بر مردم وارد میشود و هم جلوی تحرکات خارجی ایران گرفته میشود بهترین حالت برای امریکاست ودلیلی وجود ندارد آمریکا چنین موقعیت طلائی را فقط برای تفاهم موهوم هسته ائی که هیچ دستاوردی برای آمریکا ندارد از دست بدهد.
5- همانگونه که قبلا" نوشته ام (روزنامه آرمان شنبه 3 اسفند 1392) آمریکا بدنبال سیاست یا همه یا هیچی به این مفهوم است که صفر تا صد راهبردهای بالا را متحقق کند. به همین منظور هم در صدد طولانی و چند مرحله ائی کردن مذاکرات است تا امتیاز بیشتری از ایران بگیرد و هم بیشتر دولت ایران را تحت فشار بگذارد.
بهر صورت و بهر دلیلی به نظر میرسد اگر چه طرف ایرانی با حسن نیت وارد مذاکرات شده اما راهبرد درستی بر اساس برآورد صحیح صحنه و اهداف و نیات طرف مقابل برای این مذاکرات طراحی نشده است و احتمالا" بدلیل گرفتاریها و مشکلات آمریکا فرصت تفاهم از دست رفته و ایران هم نباید اصراری بر توافقی داشته باشد که امیدی به آینده و پایداری آن نیست. حتی اگر تفاهم نیز میشد و یا بشود بازهم حل مشکلات بین دو کشور و مخصوصا" مشکلات ناشی از تحریم که زندگی را بر مردم سخت کرده است سالها طول میکشید تا برطرف شود و لذا هم باید به جایگزینها فکر کرد و هم راه حلهای برون رفت از مشکلاتی که در کشور با آن روبرو هستیم را پیدا کنیم و اینقدر برای مذاکرات هسته ائی اهمیت قائل نشویم. مذاکرات و تفاهم لازم هستند اما کافی نبوده و به آن درجه از اهمیت نمی رسند که حلال تمام مشکلات باشد.
هسته ایزه کردن جو جامع و سرازیر کردن حجم وسیعی از اخبار و تحولات مذاکرات که خانم اشتون در ایران شناخته تر از محل تولدش در انگلیس باشد راهبرد درستی نبود. هم بی دلیل ایجاد اشتها و انتظار در جو و فضای کشور و افکار عمومی نمود و هم علامت غلط به طرف مذاکره کننده خارجی داد تا احتمالا" به اشتباه محاسبه بیفتد. اگر دولتهای قبل و کنونی این سیاست را پیش گرفته اند اشتباه کرده و اگر به دولتها تحمیل شده باید از ابتدا دست اندرکاران سیاست خارجی متوجه اثرات گذاشتن تمامی تخم مرغهای سیاست خارجی و داخلی! در سبد مذاکرات هسته ائی میبودند. مشکلات موجود در جامعه بیش از آنکه ناشی از تحریم باشد مدیریتی است و باید با این دید و با استفاده از توانمندیهای داخلی به حل مشکلات کشور همت گماشت. انشاالله.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 402672

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =