گفتگویی منتشرنشده با محمدعلی اینانلو، ۴۰روز پس از مرگش/ ابتکار،‌ شکار، آشپزی، گردشگری، محیط زیست و...

خبرگزاری تسنیم گفتگویی با محمدعلی اینانلو، پیشکسوت طبیعت گردی و محیط زیست ایران منتشر کرده است که می خوانید؛

رئیس سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در یکی از مصاحبه‌های خود عنوان کرده بودند که ایران با سونامی گردشگری مواجه خواهد شد، نظر شما در این باره چیست؟ زیرا شما معتقد هستید در حوزه گردشگری باید تبلیغات حرفه ای صورت پذیرد. نه اینکه هر که بیکار بود بیاید در این عرصه. پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟ که بتواند راهکارهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در این عرصه باشد و حال در این دولت که توجه ای هم به بحث گردشگری شده است در کمتر از دو سال عمر باقی مانده اش، چه کارهای را بهتر است انجام دهد؟

اینانلو: زمانی که آقای سلطانی‌فر (رئیس سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی) آمدند و معاونش آقای رحمانی موحد بود، یک دعوتی از ما کردند که حدود 40 نفر بودیم، کسانی که در زمینه گردشگری صاحب نظر بودند. اعم از استادان دانشگاه مانند آقای دکتر ضرغام یا دکتر رهنمایی که من خیلی برای نظراتشون احترام قائلم.

از بخش خصوصی هم یک عده دیگر را دعوت کردند مثل آقای کرمانی که عصاره این کار هستند. یک عده جوانها هم بودند و آدم‌های صاحب نظری هم دعوت کرده بودند در همان سالن گردشگری که این جلسه تشکیل شده بود به صرف صبحانه؛ یعنی ضمن خوردن نان و پنیر بسته بندی شده و گردوی چینی، ما هر کدام 2 و سه دقیقه ای هم صحبت می‌کردیم.

من دو سه جلسه ای که رفتم به آقای رحمانی موحد (معاون گردشگری) گفتم که من دیگر به این جلسه نخواهم آمد. گفت: من حق می‌دهم به تو ولی چرا؟ گفتم: برای اینکه از این جلسه‌ها چیزی در نمیاد. جلسه ای که نصف وقتش به صدای لیوان شیر و خرت خرت گردوهای چینی می‌گذره - «این چینی‌ها پدر سوخته‌ها گردوهایشان را هم خشک می‌کنند می‌فرستند که کسی نکارد» (خنده) ...

بنابراین هر صاحب نظری بخواهد دو - سه دقیقه صحبت کند چیزی در نمیاد حداکثر همین 2 جلسه نظرات را جمع کنید، که آقای رحمانی گفت: پس بعدش چه کار کنیم؟ گفتم: بعدش حرفه ای عمل کنید. گفت: یعنی چی؟ گفتم: از آدم‌هایی که می‌شناسید در یک زمینه صاحب نظرند و کننده کارند و سابقه‌شان هم این را به شما ثابت می‌کند که می‌توانند منشاء اثر باشند از آنها جداگانه دعوت کنید و به عنوان مشاوران خاص خودتان در رشته‌های مختلف از مشاوره اینها استفاده کنید، به شرطی که مشاورشان منشاء اثر باشد و ضمانت اجرا داشته باشد نه اینکه اینجا بیایند حرف‌هایشان را بزنند و شما هم یک سکه بدهید و بروند.

به عنوان مثال بنده محمدعلی اینانلو در دو زمینه می‌توانم به شما مشاوره بدهم و پای مشاوره ام بایستم و اجرا هم بکنم. من اصولاً آدم اجرایی‌ام. اهل جلسه نیستم. یک؛ در زمینه تبلیغات به معنای عام که اگر خواستید تبلیغاتش را توضیح می‌دهم. دو؛ در زمینه اکوتوریسم هم حاضرم به شما مشاوره بدهم. مشاوره به معنای رهنمود نه چیزی که شنیدید شنیدید - نشنیدید نشنیدید، همچنین در اجرایش خودم مسئولیت بپذیرم؛ نه مسئولیت به معنای اینکه حکمی به من بدهید که این آقا مشاور فلان است، من در هیچ دوره ای نه حکمی پذیرفتم و نه مشاور شدم، یکی دو دوره ای هم که حکم مشاور برای من زده بودند من قبول نکردم. برای اینکه من زیر بار هیچ حکمی نمی‌روم. من خودم برای خودم حکم صادر می‌کنم.

در زمینه اکوتوریسم کاملاً مشخص است. در زمینه تبلیغات می‌بایست خارج از سازمان نه اینکه چون پسرعمه‌ام بیکار هست بیاوریم و بذارم مسئول تبلیغات که این اتفاق بارها و بارها افتاده و من شاهدش بودم، بیاییم با یک شرکت حرفه ای تبلیغاتی که من یکبار این جلسه را تشکیل دادم قراردادی ببندیم؛ در این شرکت تبلیغاتی بنده خودم به عنوان ناظر کارها خواهم بود که یک موقعی یک کار غیرمسئولانه یا غیر حرفه ای انجام ندهند و این شرکت وظیفه اش این باشد که یک کمپین تبلیغاتی برای شما بنویسد.

حال کمپین تبلیغاتی شامل چه چیزهایی است؟ هر کمپینی می‌گوید که ما از نقطه A حرکت می‌کنیم می‌خواهیم به نقطه D برسیم. برای رسیدن از نقطه A به نقطه D کمپین باید بگوید که ما از چه مسیرهایی در چه زمانی با چه بودجه ای و با چه وسایل تبلیغاتی می‌توانیم از نقطه B , C عبور کنیم و به نقطه D برسیم.

کمپین؛ استراتژی تبلیغاتی سازمان را تعیین می‌کند و شما می‌بایست به آن استراتژی تبلیغاتی عمل کنی نه اینکه کمپین نوشته شود بعد وسط راه مثل آن بابایی که رفت برای خالکوبی گفتش که پهلوان هم بود گفت یک شیر خالکوبی کن تا سوزن را زد گفت این کجاشه؟ گفت دمشه. گفت ولش کن. گفت این کجاشه؟ گفت شکمشه گفت ولش کن. بنابراین کمپین وسط راه به خاطر نداشتن زمان، بودجه و به خاطر تغییر مدیریت‌های ناپایدار تبدیل به شیر بی یال و دم و اشکم نشود.

اگر مملکت می‌خواهد از نظر گردشگری - حالا ما می‌گوییم پساتحریم و دیگران می‌گویند سونامی دارد می‌آید - نباید آماده شویم؟ ما باید با اقدام همزمان برای زیرساخت‌ها و برای تبلیغات با گروه‌های حرفه ای مشاوره کنیم و نظرشان را به کار بریم. زیر ساخت‌ها هم همانطوریکه برای تبلیغات آدم‌های حرفه ای می‌آوریم برای زیرساخت‌ها هم آدم‌های حرفه ای باید باشد. نروند بودجه دولت را حرام کنند.

الان همین ساختمان‌هایی که به عنوان استراحتگاه‌های بین راهی ساختند، به خاطر جانمایی غلط تبدیل شده به محل معتادها و می‌روند آنجا کراک می‌زنند. بیایید 10 جا را به شما نشان دهم. در همین راه خراسان اگر بروید به 10 جا برخورد می‌کنید. همین آن طرف آهوان سمنان. (کاروانسرای سنگی آهوان در منطقهٔ سردسیر آهوان در 42 کیلومتری خاور شهر سمنان)

از نظر هتل و اقامتگاه نیز معتقدم بنده به عنوان کسی که غلط یا درست حداقل دیگران به عنوان کارشناس می‌پذیرند به ضرس قاطع عرض می‌کنم که نیازی به هتل‌های 4 ستاره 5 ستاره و 6 ستاره نداریم. ما نیاز به اقامتگاه‌های زودبازده و کم هزینه و سریع داریم. با هزینه کم با 400 یا 500 میلیون تومان هر کدام را بنده می‌توانم 10 مورد را با جانمایی درست بنا کنم. همان کاری که در آفریقا و آمریکا و هندوستان انجام شده است. اسم این‌ها Lodge است اگر اشتباه نکنم. یعنی شما در آفریقا می‌روی و در پارک ملی سرینگیتی در کنیا 20 تا Lodge ساختند، یعنی با سازه سبک و ارزان؛ منتها چند چیز مهم است. یک جانمایی درست. دو نظافت و آنتایم بودن، به اضافه تورلیدرهای درست و مدیران فنی درست و افراد تحصیلکرده برای این رشته.

در نتیجه اگر ما می‌خواهیم برای آن سونامی یا خیزابه خودمان در بحث گردشگری آماده کنیم باید کانالیزه اش کنیم که این گردشگر خارجی بیاید طرف ما و کانالیزه کردن، اول - تبلیغات حرفه ای می‌خواهد و دوم زیرساخت درست.

چند سئوال کوتاه هم از شما داشتیم اول اینکه سرنوشت فیلمتان چه شد؟

اینانلو: دارم دنبال اسپانسر می‌گردم.

قرار بود خودتان همه کارش را انجام دهید!

اینانلو: بله، همه کار را خودم انجام می‌دهم ولی پول ندارم.

چقدر پول نیاز دارد؟

اینانلو: حدود 1.5 تا 2 میلیارد.

محتوا؟

اینانلو: کویر لوت.

متفاوت با آن چیزی که ما در تلویزیون از شما در کویر لوت دیدیم؟

اینانلو: بله.

می‌دانیم چند سالتان هست ولی دوست داریم خودتان بگویید چند سالتان است؟

اینانلو: 68 سال

هنوز به آن آرزویی که می‌خواستید رسیدید یا خیر؟

اینانلو: نسبی است. نسبت به دیگران آره، ولی هنوز خیلی فکرها در ذهنم است. خیلی ایده‌ها دارم. تلویزیون آقای سرافراز باید از وجود آدمی مثل محمدعلی اینانلو استفاده کند. الان من پُرم از ایده‌های گوناگون به اضافه نیم قرن تجربه به اضافه اینکه هنوز بدنم سالم است و فکرم خوب کار می‌کند که بتوانم این‌ها را جامه عمل بپوشانم.

محکوم نشوید که بگویند که آقای اینانلو دارد یک فضای برای پول درآوردن خودش می‌سازد!

اینانلو: عیبی ندارد بگویند. من دارم برای خودم فضای پول و امکانات درست می‌کنم. ولی من پول و امکاناتم را نمی‌برم برج سازی کنم یا در کانادا خانه سنگی بخرم من برای این مملکت خرج می‌کنم. ثابت کردم.

غذای مورد علاقه تان؟

اینانلو:اولاً من خودم آشپز درجه یکی هستم، همین پریروز در مزرعه یک خورشت کرفس درست کردم. غذای مورد علاقه من قرمه سبزی است به اضافه خورشت بادمجان که خوب جا افتاده باشد و روغن نشسته باشد - نه آبکی به اضافه کباب بره. اگر کباب شکار باشد که بهتر.

فیلم بم به کجا رسید؟

اینانلو: من آنقدر کار دارم، بطوریکه آرشیوم غنی ترین آرشیو راجع به مردم و فرهنگ و طبیعت ایران است که در دنیا کسی به گرد پایش هم نمی‌رسد.

جایی هست که آقای اینانلو در ایران به آنجا سفر نکرده باشد؟

اینانلو: بله خورده جاهای هستند. ولی ارگ بم را که پرسیدی الان اگر یونسکو یا هر جای دیگری بخواهد ارگ بم را بازسازی کند پلان به پلان می‌تواند از روی فیلم‌های من بسازد.

در این 68 سال چند سال را سفر بودید؟

اینانلو: بگو چند سال را نبودی. (باخنده) نمی‌دانم خیلی کم نبودم. یک بار با بیژن بیرنگ رفته بودیم در استودیو برنامه داشتیم گفت: همیشه پوتین می‌پوشی؛ گفتم: برای اینکه همیشه باید بروم.

مزرعه معروفتان؟

اینانلو: من هم در شاهرود مزرعه دارم و هم در قزوین.

چند روز پیش که با شما تلفنی صحبت می‌کردم نیز در مزرعه بودید که گفتید دارد برف هم می‌آید، آن کدام مزرعه‌تان بود؟

اینانلو: دشت قزوین.

دعوتمان می‌کنید که بیاییم از شما در مزرعه تان یک مستندی از 24 ساعت زندگی‌تان بسازیم

اینانلو: بیایید منتها باید بعضی چیزها را سانسور کنید (باخنده)

به روال گفت‌وگوها در پایان کلماتی را عنوان می‌کنیم در کوتاهترین زمان کلمه‌ای که به ذهن‌تان می‌رسد بگویید.

--- شکار

اینانلو: درآمد

--- طبیعت

اینانلو: زیبا

--- تفنگ

اینانلو: یار

--- محیط زیست

اینانلو: فراموش شده

--- کویر

اینانلو: رازآلود

--- ایران

اینانلو: عشق

--- موسسه طبیعت

اینانلو: عشق

--- اینانلو

اینانلو: عشق است

---- خانم مه‌لقا ملاح «مادر محیط زیست ایران»

اینانلو: عشق

--- مرز

اینانلو: ایران جهانی در یک مرز

--- گردشگری

اینانلو: درآمد به همراه اشتغالزایی

--- ایرانگردی

اینانلو: لازمه

--- محیط بان

اینانلو: می‌تواند خوب باشد

--- شکارچی

اینانلو: می‌تواند خوب باشد

---- خانم ابتکار

اینانلو: می‌تواند خوب باشد

--- شهر مورد علاقه‌تان

اینانلو: شهر مورد علاقه من ... راستش را بگویم ... یک شهری است در جنوب هندوستان، جنوبی‌ترین نقطه آن که آن طرفش نگاه کنید سریلانکا معلوم است، شهری است به نام کوچین، آن شهر مورد علاقه من هست، چون هم شهر هست و هم نیست، ولی طبیعت بسیار زیبا و مردم عالی دارد، ساحل و هتل‌های بسیار خوبی هم دارد. هر سال یکی - دو بار آنجا می‌روم، خیلی آنجا را دوست دارم.

--- شهر مورد علاقه‌تان در ایران

اینانلو: قبلاً شاهرود بود

--- شهر مورد علاقه‌ کنونی‌تان در ایران

اینانلو با خنده‌ای این سئوال را دیگر جواب نداد و با تأکید مجدد که حتماً قید شود شاهرود در گذشته شهر مورد علاقه‌اش بود گفت‌وگو را به پایان می‌رساند.

۴۷۴۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 509192

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۴:۴۲ - ۱۳۹۴/۱۱/۲۵
    4 0
    خوشا قزوین و مردان بزرگش