انتخاب نوشت:

رئیس سابق ستاد ارتش عراق فاش کرده که صدام حسین بعد از فتح خرمشهر در جنگ با ایران، فرماندهان لشگر از جمله صلاح القاضی، فرمانده لشگر سوم را اعدام کرد. نزار الخزرجی در گفت‌وگو با غسان الشربل، روزنامه‌نگار مشهور لبنانی و سردبیر روزنامه الحیات، دلیل اعدام فرمانده لشگر سوم عراق را بحث و جدل او با صدام و فرماندهان به دلیل دخالت‌هایشان در کارش و چگونگی اداره سناریوی جنگ عنوان کرده و گفته است: «چنین بحث و جدل‌هایی نوعی عبور از حدود و خط قرمز‌ها محسوب می‌شد.»

 آنچه می‌خوانید بخشی از کتاب «عراق از جنگ تا جنگ/صدام از اینجا عبور کرد» است که گفت‌وگو با نزار الخزرجی و سه مقام سابق عالی‌رتبه عراق در آن آمده و «دیپلماسی ایرانی» بخشی از آن را منتشر می‌کند:

 
راه و روش صدام چه بود که آن را ظالمانه می‌دانستند؟
در طول جنگ قاطع بود و همه مطالبات ارتش عراق را تامین کرد و همه درآمدهای عراق را در اختیار ارتش قرار داد.

آیا آدم شجاعی بود؟
تصمیم‌های او نشانه‌ای از شجاعت و قساوت او بود.

آیا از جبهه دیدن می‌کرد؟

مقر‌ها را می‌دید و خواستار رفتن به خط مقدم می‌شد، فرماندهان اصرار داشتند که او به مناطق واقعا خطرناک نرود.

آیا با تو در جبهه دیدار کرد؟

بار‌ها پیش من آمد.

در کدام جبهه؟
در بخش شرقی، شرق خانقین دو بار پیش من آمد و از من خواست که به خط مقدم برود، که من او را به بخش‌های پشت جبهه رساندم و بعد به او گفتم که اینجا خط مقدم است، برای اینکه اگر او کشته می‌شد مسئولیت آن به گردن من می‌افتاد.

آیا عدنان خیرالله شجاع بود؟
بله شجاع و فهمیده بود، اما او تصمیم‌گیر اصلی نبود.

بارز‌ترین فرماندهان نظامی در خلال جنگ عراق و ایران چه کسانی بودند؟

افراد بارز بسیاری بودند که در درگیری‌ها موفق ظاهر شدند و شماری هم در مسئولیت‌هایشان شکست خوردند، اما ما در آخر کار توانستیم کار جنگ را تمام کنیم.

آیا صدام فرماندهان نظامی‌ را هم اعدام کرد؟

بله به دلیل اینکه می‌گفت نتوانسته‌اند به مسئولیت خود به شکل مطلوب عمل کنند، نه به دلیل خیانت یا نامردی.

آیا اعدام‌ها تاثیری هم بر روحیه ارتش عراق می‌گذاشت؟
قطعا می‌گذاشت اما جنگ، جنگ است و مجالی برای سهل‌انگاری نیست.

چگونه یک فرمانده را می‌کشت، چه کسی دستور اعدام را صادر می‌کرد؟

این قضیه را ما نمی‌دانیم، مثلا بعد از سقوط محمره [خرمشهر] فرمانده سپاه و فرماندهان لشگر را اعدام کرد از جمله صلاح القاضی، فرمانده لشگر سوم. گفته می‌شود او با صدام و فرماندهان به دلیل دخالت‌هایشان در کارش و چگونگی اداره سناریوی درگیری‌ها بحث و جدل کرد که باعث تحمیل خسارت‌های سنگینی به لشگر شد، چنین بحث و جدل‌هایی نوعی عبور از حدود و خط قرمز‌ها محسوب می‌شد.

وقتی که فرماندهان نظامی برای حضور در جلسه‌ای نزد صدام می‌رفتند تفنگ‌هایشان را با خودشان نمی‌بردند؟
بله صحیح است.

اما صدام تفنگ خودش را می‌برد؟
بله. در هر حالتی فرماندهان نظامی معمول بود که تفنگ‌هایشان را با خود برندارند. من تا آخر تفنگی را با خود حمل نمی‌کردم و وظیفه فرمانده بود که محدود به حمل تفنگ نشود.

چگونه از آتش‌بس استقبال کردید؟
آن را جشن گرفتیم و بسیار شادمانی کردیم برای اینکه اراضی عراق به طور کامل آزاد شدند و ۳-۲ کیلومتر در مرزهای ایران نفوذ کردیم که دلیل آن فقدان نشانه‌های قدیمی مرز‌ها بود که برای اینکه اشتباه نشود کار گذاشته شده بودند، این مساله را به اطلاع فرماندهی [کل قوا] رساندم.

آیا از طریق تلفن به اطلاع او رساندید؟
نه، ما با هم بودیم، بعد از ترک مخاصمه بیانیه مشهور خود را صادر کرد [...]

آیا صدام از شکست دادن ایران خوشحال بود؟
قطعا، شخصیت صدام حسین بعد از این لحظه تغییر شگرفی کرد، خود را پیروز می‌دید و پز می‌داد و مغرور شده بود، تا اندازه‌ای که خودش را الهه می‌دید و شروع کرد خود را از دیگران دور کردن. کار‌هایش عجیب و غریب شده بود. وقتی که به تو نیاز پیدا می‌کرد تو را در آغوش می‌گرفت و وقتی که احتیاجش تمام می‌شد به رگبارت می‌بست، این دقیقا کاری بود که عملا با خود من کرد بعد از اینکه برایم اعتبار بزرگی در میان نیروهای مسلح به وجود آمد.

در درگیری‌های بسیاری حضور داشتی، آیا کسی هم کشته شد که او را بشناسی؟

بله، به ویژه در خط مقدم و در لحظه اداره درگیری‌ها.

احساست به عنوان یک فرمانده وقتی که یکی از افسر‌ها یا سربازانت کشته می‌شدند، چه بود؟

احساس سختی بود، در خلال جنگ روابط بسیار صمیمانه‌ای با مردم به وجود می‌آید. آنچه افسر‌ها و سرباز‌ها را گردهم می‌آورد سرنوشت یکسانی است که اساس آن پشتیبانی از یکدیگر است. کار ما متمرکز بر کم کردن خسارت‌ها بود و عملا هم خسارت‌های درگیری‌های ما که به واسطه آن عراق را آزاد کردیم، کم بودند. موفق شدیم به جنگ پایان دهیم و به این شکل توانستیم جان صد‌ها هزار نفر از عراقی‌ها و ایرانی‌ها را از کشتار نجات دهیم.

آیا ممکن بود جنگ چند سال دیگر هم ادامه پیدا می‌کرد؟

بله، اگر به‌‌ همان شیوه سابق می‌ماند ادامه پیدا می‌کرد و به اعتقاد من عراق دیگر نمی‌توانست به جنگ ادامه دهد، برای اینکه درآمد‌هایمان ته کشیده بودند و بدهی‌های سنگینی بر دوشمان افتاده بود، خسارت‌های انسانی‌مان نیز نسبت به جمعیت بسیار زیاد بود، علاوه بر آن خطوط نفت هم بسته شده بودند. در حالی که ایرانی‌ها از لحاظ تعداد از ما بیشتر هستند و راه‌های مواصلاتی آن‌ها و صادرات نفتشان باز بود، در آن موقع ایران با تعداد کمی از نیروهای سپاه پاسداران خود می‌جنگید.

قصه امواج انسانی چه بود؟
مبالغه‌های زیادی سر آن شده است. ایرانی‌ها بر بخش‌های سبک و انسانی برتری عددی داشتند و بر آن تکیه می‌کردند.

52261

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 419902

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 17
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • مهرزاد A1 ۰۷:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
    154 6
    این آقا چی می گه 2تا 3 کیلومتر اومدیم تو ایران مرز اونجا گذاشتیم. یکی پیدا میشه پی گیری کنه یا 2کیلومتر خیالی نیست.بمیرم اگه 1 وجب از خاک میهنم در اختیار بیگانه باشه
    • بی نام A1 ۰۹:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
      65 2
      درست میگه،عراقی ها یعد از پذیرش قطعنامه حمله وسیعی کردن و بعض جاها از جمله نفت شهر رو موقتا متصرف شدند که البته باز پس گرفته شد.
    • بی نام IR ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
      81 2
      از بعد انسانی که هر دو کشور شکست خوردند کلی کشته کلی خسارت مالی و تخریب زیرساختها. ولی از بعد استراتژیک و نظامی چون ایران با ائتلافی جهانی علیه خودش روبرو بود و حتی جنگ رو به داخل خاک کشور متجاوز برگردوند یک پیروزی بزرگ بحساب میاد. به هرحال چه ازنظر قوای نظامی و تجهیزات تاحد زیادی بروز بودیم و چه ازنظر تعداد نفرات برتری داشتیم.
  • محمد A1 ۰۷:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
    78 29
    اون صدام ملعونتون از اول هم دیوانه و مغرور بوده که فکر کرده تو جنگ پیروز شدهوالا همه میدونن که اواخر جنگ این ایران بود که به پیروزیهایی دست یافته بود وگرنه صدام دست به دامن کشورهای عربی از خودش کثیفتر نمیشد که کمکش کنن.
    • رهگذر IR ۰۹:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
      83 11
      به هیچ وجه اینطور نیست. اوج موفقیت ایران در دفاع مقدس مربوط به سال های 61 تا 64 است. تو سال 67 تقریباً تمام موفقیهای ایران در دوران سالهای 6461 مثل فاو و شلمچه از دست رفت. متأسفانه در اواخر جنگ ما دست پایین رو داشتیم.
    • بی نام A1 ۱۵:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
      5 1
      صدام که در آخرین نامه اش به هاشمی رفسنجانی گفته بود "شما به هر آنچه که می خواستید رسیدید و.."صدام ادعای پیروزی کرده و عجیب تر اینکه این فرمانده هم باورش شده . اتفاقا برخی فرمانده ها بر خلاف این آقا گفته اند که اواخر جنگ صدام افسرده بوده است و البته این هم به قسمتی از دیوانگی هایش ا عتراف کرده. درود بر شهدا و رزمندگان . درود بر هاشمی رفسنجانی
  • بی نام A1 ۰۷:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
    59 7
    اینکه می گه" برای اینکه اراضی عراق به طور کامل آزاد شدند و ۳۲ کیلومتر در مرزهای ایران نفوذ کردیم" واقعیت داره یعنی اینجا هم ازمان کندند.
    • بی نام A1 ۱۰:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
      7 0
      بعد از پایان جنگ مرز ها به حالت عادی برگشتن یه جاهایی ایران زیادی وارد خاک عراق بود و یه جایی هم عراق زیادی وارد بود . یادمه حدود 11 سال فکر کنم اگه اشتباه نکنم طول کشید تا دوباره مرز ها رو مثل قبل از جنگ مشخص کردند . وگرنه دو کشور هیچ خاکی رو از دست نداند . دایی بنده یکی از مهندسین بوده که در این امر مشارکت داشته
  • ایرانی A1 ۰۸:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
    77 5
    عراق دو سه کیلومتر در مرزهای ما نفوذ کرده؟ وای بر ما، زودتر پس بگیریم تا عراق خر تو خر شده
  • مسعود IR ۰۹:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
    3 0
    آیازندگی بشرمی ارزدبه اینکه اینهمه انسانها رافدای امیال قدرت پرستی کند حالا آنهایی که روزی برسریرقدرت بودند چهره درنقاب خاک کشیده اند وازوجودشان جزاسمی برجانیست دنیافانی است
  • محمد A1 ۱۰:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
    25 17
    آقا یا خانمی که به اسم " رهگذر " پیام گذاشتیعزیز من اواخر جنگ فقط سال 67 نیست.و من هم اصلن سال رو اعلام نکردم.بازم تاکید میکنم که ایران به خاطر پیروزی هایی که در اواخر جنگ به دست آورده بود صدام ملعون مجبور شد که در چند ماهه آخر جنگ حسابی دست به دامن کشورهای کثیف عرب منطقه بشه و با کمک اونها مناطقی که ایران در خاک عراق گرفته بود رو مثله فاو از ایران پس بگیره.والا خودش به تنهایی هیچ غلطی نمیتونست بکنه.
    • بی نام A1 ۱۰:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
      3 1
      آقاي محمد: اينجوري نيست و حق با رهگذر هست. صدام از اول جنگ از اعراب كمك ميگرفت و اين ربطي به اواخر جنگ نداره تقريبا تمامي دستاوردهاي ما به قبل از سال 64 مربوطه
  • رضا IR ۱۰:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
    4 0
    کشور دوست و برادر، عرااااااااقَُ ؛
  • رضا A1 ۱۰:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
    2 0
    کاری قشنگ با 20 سال تأخیر انعکاس روایت عراقی ها از جنگ توسط خبرنگاران ایرانی. مرسی
  • ایران IR ۱۰:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
    4 1
    متاسفانه ما قطعنامه را پذیرفتیم البته چاره دیگری هم نداشتیم و این بدان معنا است که عراقی ها دست پیش داشتند کما اینکه بعد از این همه سال اوج نزول عراق هنوز نتوانستیم غرامت بگیریم
  • مهرداد IR ۱۲:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
    3 0
    خیر انلاین لطفا پاسخ دهید قضیه این دو سه کیلومتر چیه؟؟
  • بی نام A1 ۱۳:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
    7 5
    شک نکنید اگر ما جنگ را ادامه میدادیم کسی جلودار صدام جنایتکار نبود و تا تهران با بم شیمیایی ما را قتل عام میکرد پس کسانی که از اسرار جنگ اطلاع ندارند زیادی هارتو پورت نکنند، همانگونه که ژاپن را دو بم اتم از پای در آورد کمر ما را نیز سلاح شیمیایی شکست، و عملا در تمامی سنگرها شکست خورده بودیم.