موسوی تبریزی:روحانی هرگز راست سنتی نبود/اصلاح طلبان گاهی تندروی کردند/برخی حوادث88قابل پیشگیری بود

آیت الله سیدحسین موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب در اوایل دهه60 و عضو مجمع مدرسین ومحققین حوزه علمیه قم در مصاحبه ای ، دیدگاههای خود را در باره اصلاح طلبان و اصولگرایان مطرح کرد.

برخی از اظهارات وی را می خوانید:

*هر اقدامی که اوایل انقلاب انجام می شد عده ایی مخالف بودند، دلیل می خواستند و سوال می پرسیدند ولیکن هیچ فردی بدون محاکمه اعدام نشد؛ من بدون بررسی و صحبت با متهم حکم اعدام صادر نمی کردم؛ به حرف دادستان یا بازپرس یا فرد دیگر اعتماد صد در صد نمی کردم و به واسطه سخن قاضی دیگر حکم صادر نمی کردم.

 *در انتخابات آقای بنی صدر، من نیز از جمله افرادی بودم که به وی رای دادم؛ من در آن زمان به این نتیجه رسیدم که آقای بنی صدر از آقای حبیبی بهتر است، دفتر امام (ره) و دفتر آیت الله منتظری نیز از آقای بنی صدر حمایت می کرد؛ جامعه روحانیت تهران نیز در اعلامیه ایی از آقای بنی صدر حمایت کردند، آیت الله شاه آبادی، محلاتی و... نیز از آقای بنی صدر حمایت کردند.

*من در جریان چپ به این عنوان که در جریان راست نبودم، محسوب می شدم نه اینکه تمام سخنان جریان چپ را قبول داشته باشم و تمام سخنان جریان راست یا سنتی را رد می کنم.

*من همواره به آیت الله خامنه ای احترام می گذاشتم و روابط دوستانه ما همیشه حفظ بود.آیت الله خامنه ای را روحانی سنتی نمی دانستم، ایشان روحانی عامل به احکام که روشنفکری نیز دارد، می دانستم. این مطلب را در سخنرانی خود بعد از فوت امام (ره) اذعان داشتم.

*با آقای عسگر اولادی، قدیریان، لاجوردی و... بسیار رفیق بودم و برخی را از دیگری بهتر می دانم؛ به طور مثال آقای لاجوردی را فرد پاک و متدین می دانم و در خصوص تندی ها به وی همواره تذکر می دادم.

*آخرین ملاقاتم با عسکر اولادی یک سال و نیم قبل از فوت وی بود؛ فرد منصفی بود؛ برخی افراد که نام نمی برم، قابل قبول نیستند؛ این افراد خود را خدا می دانند هر کسی که مخالف باشد را ضد خدا می دانند، این درد در بین اصلاح طلبان نیز گاهی وجود دارد؛ ما اصلاح طلب منصف نیز داریم.

 *در بین اصلاح طلبان آن زمان تندی های خاصی وجود داشت که در مجلس سوم نیز گرفتار آن بودیم به گونه‌ای که علیه آقای هاشمی نیز تندی می کردند؛ مجبور شدیم گروه خاصی را در مجلس انتخاب کنیم که همواره با آقای هاشمی جلساتی داشته باشند؛ جلساتی بین دولت و بعضی اصلاح طلبان مجلس برگزار می شد تا اختلافات موجود بر طرف شود.

* در دوره اول انتخابات ریاست جمهوری احمدی نژاد برخی از اصلاح طلبان به سمت آقای معین رفتند در حالیکه ما از آقای هاشمی حمایت کردیم.در دوره دوم آقای احمدی نژاد نیز این گونه بود؛ باید صلاح مملکت را دید، اصلاح طلبی غیر از تندروی و کند روی است و معنای تعادل است؛ اصلاح طلبی یعنی آن چه که صلاح جامعه اقتضا می کند انجام دهیم؛ مصلحت جامعه مقدم بر مصلحت فرد است، مصلحت جامعه مقدم بر احکام فردی اسلام است گاهی واجب گاهی حرام برای مصلحت جامعه ترک می شود چه رسد مصلحت گروه یا افراد سیاستمداری در میان باشد.

*درحوادث سال هشتاد و هشت می‌شد مشکلی پیش نیاید. هیچ یک از کاندیداها راضی به ایجاد مشکل برای نظام جمهوری اسلامی نبودند؛ هرچند من متذکر شدم که اجتماعات را نمی توان جمع وجور کرد، همواره گفتم شروع تجمعها می تواند با ما باشد ولی ختم آن با کسی دیگر است.

*در انتخابات 88مجمع روحانیون هیچ گاه  دعوتی برای راهپیمایی نکرد، از وزارت کشور اجازه خواست که وزارت کشور مجوز صادر نکرد. مجمع مدرسین  هم دعوت نکرده بود تا اعلام کند که نروند ولی مجمع روحانیون اعلام کردند که مجوز داده نشده و راهپیمایی منتفی است. آقای میرحسین موسوی نیز هرگز دعوتی نکرد، تنها آقای کروبی در یک مصاحبه ای گفته بود که اگر یک روز اجتماع مردم را به هم بزنند روزهای دیگر یا روز 22 بهمن و غیره است.

*آقای روحانی خود اعلام می‌کند اصلاح طلب به معنای منتسب به جریان سیاسی خاص نیستم؛ من با وی رفیق بودیم و این رفاقت از زمان تحصیل و انقلاب تاکنون است؛ می­توان گفت آقای روحانی هرگز در کنار راست سنتی نیز نبود و بیشتر در کنار آیت الله خامنه ای و هاشمی بود.

*روابط با آیت الله نوری همدانی(پدر همسر آقای موسوی تبریزی)خوب است، مسأله ها مطرح می شود و در خصوص آن ها بحث و گفتگو می شود؛ نظر و عقیده هر فردی متقاوت است، امکان دارد من نظر و عقیده برادر خود را نیز نپسندم؛ این گونه نیست که فردی را به طور صد در صد در مسائل فرهنگی و سیاسی و حتی فقهی قبول داشته باشیم. اکثر فقها و مجتهدین و محققین حوزه علمیه قم همین طور هستند.

 

 

 

17302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 411275

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 10 =