دکتر علی مهر علیزاده نوشت:
اگر این تعریف از خودکشی را بپذیریم که خودکشی رفتاری آگاهانه به قصد از بین بردن خود است باید بگوییم که درصد بالایی از اقدام کنندگان به خودکشی و عمدتا جوانان هدفشان نه خودکشی که ژست خودکشی ست که از قضا ممکن است برخلاف میل فرد خودکش به مرگ فرد هم بیانجامد .
در علم روانشناسی یک طرح واره ای مطرح است تحت عنوان طرحواره "" رنج کشیدن، فضیلت است""!
در بسیاری از موارد افرادی را شاهدیم که پیدرپی رنج میکشند و در نهایت نیز در اوج ناکامی، قربانی روزگار جفاکار میشود!
معمولا افراد این طرحواره را پذیرفتهاند که دچار تنهایی و ناکامی باشند. چنین افرادی، رنج بردن را یک فضیلت برای خود تلقی می کنند ! گاهی افرادی را شاهدیم که اگر خوب دقت کنیم سالهاست در حال بازی کردنِ «نقش افسرده» هستند!
جوانی را به خاطر بیاورید که لباسِ سرتاپا سیاه میپوشد یا موها و ریش خود را به طرز عجیبی آرایش میکند یا
جملاتی «شبه فلسفی» و «شبهِ روشنفکرانه» راجع به «پوچی زندگی» حفظ کرده بود و با این ادعا که افسرده است و از زندگی سیر شده از افراد مختلفی حتی روانپزشکان و روانشناسانِ نیز کمک خواسته است. در علم روانشناسی برای این افراد که دچارِ «پرستیژِ افسردگی» هستنداصطلاح « اریستوکراسیِ رنج» را به کار می برند «اریستوکراسی» به معنای «اشرافیّت» است. به اعتقاد روانشناسان هم بازی این گروهِ «شبهِ افسرده» کسانی هستند که فریبِ نقش آنها را میخورند و سخت تلاش میکنند که « نجات دهنده» آنها باشند غافل از اینکه هرچه بیشتر برای نجاتِ آنها تلاش کنند آنها بیشتر نقش خود را باور میکنند! توصیه روانشناسان برای درمان و راه حل مواجهه با اینگونه افراد دارای"" ژست خودکشی "" بی اعتنایی به آنهاست . و به تعبیری بیان می کنند از کنار این « اشراف» باید با پوزخندی عبور کرد!
تا چنین طرحوارههایی بر ذهن اینگونه افراد حاکم باشند از زندگی لذّت نخواهند برد . جلوی صفحه تلویزیون زندگی نشسته اند . میتواننند برنامههای سرشار از زیبایی را برگزینند و یا میتوانند برنامههایی آکنده از رنج را تماشا کنند کنترل تلویزیون در دستِ آنهاست.هیچکس کانال را عوض نخواهد کرد، هرگز!
گفتهاند:
«انتخاب،حقِ ماست»
اما باید گفت :
« انتخاب، وظیفه ماست!»
نظر شما