محبت پدر و مادر در دوران جنینی چه تاثیری بر سرنوشت یک کودک در بزرگسالی دارد؟

سمینار «تاثیر تجارب دوران کودکی و روابط دوران بزرگسالی» از سلسه کارگاه‌های شروع خوب برگزار شد.

به گزارش خبرآنلاین؛ کانون فارغ‌‌التحصیلان دانشگاه آزاد اسلامی با همکاری فرهنگسرای آفتاب، پنجشنبه20 آذر ماه سمینار
 «تاثیر تجارب دوران کودکی و روابط دوران بزرگسالی» را با هدف زندگی بهتر دانش‌‌آموختگان این دانشگاه و با حضور دکتر سعیده هادی، دکترای روانشناسی ازدانشگاه علامه طباطبایی ودانشگاه شریف برگزار کرد.

هادی گفت: انسان نیاز دارد که توسط دیگران دوست داشته شود و به جز نیازهای فیزیولوژیکی اولی، نیازهای دیگری نیز دارد؛ عشق، تعلق خاطر (دلبستگی) که در روانشناسی دراین زمینه زیاد صحبت می شود. فقدان این نیاز زندگی را برای فرد بسیار دشوار می کند. یک زوج وقتی ازدواج میکنند و صاحب فرزند می‌شوند، رفتار آنها با هم و با فرزند، پایه و اساس دلبستگی را ایجاد می کند.

وی سپس گفت: کودک از بدو تولد تا 6 ماهگی در دوره وابستگی به سر می برد. و از ماه ششم به بعد دلبستگی شکل می گیرد. کودکان از بدو تولد همه چیز را می فهمند. تمام رفتارهای مادر در حین شیر دادن را متوجه می شوند. و اینها تماما اثبات شده است. البته نه تنها مادر بلکه پدر هم اهمیت دارد.  اما اگر بیشتر اسم مادر را می آوریم به خاطر این است که عمیق ترین پیوند فیزیولوژیکی بین مادر و فرزند هست و فرزند با ضربان قلب مادر آرام می گیرد؛ ضربان قلب مادر برایش آشنا هست ولی ضربان قلب پدر براش غریبه است و جالب این است که تا فرزند گریه می کند و نیاز به آرامش دارد و شنیدن صدای ضربان قلب مادر او را آرامش می دهد.

این روانشناس در ادامه گفت: چند شکل دلبستگی وجود دارد؛ دلبستگی ایمن و دلبستگی ناایمن که این خود به دوقسمت تقسیم می شود اجتنابی و دوسوگر. زمانی که فردی از ابتدایی که درشکم مادر هست، مورد محبت و توجه پدر و مادر قرار می گیرد و رشد می کند، این کودک یک دلبستگی ایمن پیدا می کند یعنی اینکه می بیند دنیایی که در آن پا به حیات گذاشته، ایمن است. و این توجهات دوران کودکی در روابط بزرگسالی اش اثر گذار است این فرد هم خود خوب زندگی می کند و هم به دیگران فرصت زندگی خوب را می دهد. این افراد به راحتی ابراز محبت می کنند ، و در فعالیتها و کارهایشان هدفمند هستند، رفتار و برخوردی ثابتی دارند. درواقع افراد در سبک وابستگی ایمن خوب ارتباط برقرار می کنند، خوب به ارتباطشان ادامه می دهند و درست هم یک ارتباط را تمام میکنند.

او در ادامه گفت: دسته دوم (وابستگی ناایمن) زمانی که افراد در بدو تولد مورد توجه والدین نبوده باشند، به گریه ها و خنده ها وی به موقع پاسخ گفته نشده است. دراین افراد دلبستگی ناایمن اجتنابی شکل می گیرد. این افراد در ابراز و بروز محبت مشکل دارند و حتی اگر کسی به آنها محبت کند، خودشان را عقب می کشند و آن را امن نمی دانند و دوری می کنند و ترس از ترد شدن دارند. اگر وارد رابطه شوند، دچار کارآگاه بازی می شوند "اون کی بود؟ با کی حرف زدی؟ منو الان دوست داری؟و ..."

هادی گفت: توجه به کودک باید به جا و به موقع باشد. کودکی که محبت را اینچنینی ندیده است، درمورد یک مورد مشابه هم دعوا دیده و هم محبت، دچار دلبستگی ناایمن دوسوگرا می شود. مثلا در روابط بزرگسالی اول هفته خوب هستند آخر هفته حالشان بد می شود؛ اول هفته می خواهند با فرد مورد نظرشان ازدواج کنند، ولی چند روز بعد می گویند ما به درد هم نمی خوریم. تکلیفشان با خودشان معلوم نیست. به زبان عامیانه با دست پس میزنن وبا پا پیش میکشن. وغالبا این افراد که آشفته هستند دچار بیمارهای دیگری هم می شوند.

۴۷۴۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 390311

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 10 =