۰ نفر
۷ تیر ۱۳۹۵ - ۰۶:۲۳

با شهید شدن سه محیط‌بان در دو روز زنگ خطر بحران در مناطق تحت حفاظت سازمان حفاظت محیط زیست به صدا در آمده است. راستی چرا دستگاههای عریض و طویل امنیتی و قضایی نمی‌توانند جلوی اشرار شکارچی را بگیرند که در این ماه مبارک دست به چنین جنایت هایی می‌زنند؟ آیا وقت آن فرا نرسیده این بحران را جدی گرفت تا بیش از این دلاوران مظلومی که سال‌هاست با کمترین امکانات و حقوق از ته مانده طبیعت ایران حفاظت می‌کنند قربانی نشوند؟

شهید شدن 3 محیط بان در دو روز نشان از جنگی نابرابر در مقابل مظلوم‌ترین پاسداران محیط زیست ایران دارد. محیط بانانی که در دفاع از خود جرات استفاده از اسلحه را ندارند، چون از احکام سنگینی می‌ترسند که ممکن است برای آنها حکم قصاص صادر شود. نمونه آن دو محیط‌بانی بود که سالها در انتظار اعدام بودند و با تلاش و پرداخت هزینه سنگینی توسط خیرین و دوست داران محیط زیست در روزهای آخر سال گذشته جانشان نجات پیدا کرد. محیط‌بانانی که با کمترین حقوق و امکانات در سخت‌ترین شرایط از ته مانده طبیعت ایران دفاع می‌کنند. این کشتار بی رحمانه نیاز به بررسی دقیق و دور از احساس دارد. نیاز به همفکری همه دوستداران و متخصصان محیط زیست و حقوقدانان دارد که بلاخره تا کی باید در این مصاف نابرابر خون این عزیزان به این راحتی بریزد.

آیا نباید در شیوه حفاظت تغییرات اساسی داد؟ آیا دادن منطقه‌ای بزرگ به دست چند محیط‌بان که اسلحه آنها حتی به اندازه چوب دستی هم کارایی ندارد، کار درستی است؟

به یاد می‌آورم زمانی که بحران آتش سوزی پارک ملی گلستان بود و "اولین" و "تنها" جلسه کارگروه نجات در سازمان حفاظت محیط زیست تشکیل شد، پیشنهاد دادم که بهتر است مدیریت پارک ملی گلستان و به عنوان پایلوت و یک منطقه در هر استان را به صورت هیئت امنایی اداره کرد. منظورم تشکیل هیئت امنایی از همه دستگاه‌های مسئول، سازمان‌های مردم نهاد، متخصصان ملی و محلی و نمایندگانی از مردم محلی، دامداران و شکارچیان بود تا کم‌کم حس تعلق آن منطقه به مردم منتقل شود و تابوی دولتی بودن بشکند. متاسفانه بعد از ترک جلسه معاون خانم ابتکار گفت که رئیس سازمان با این پیشنهاد موافق نیستند.

آقای مهندس درویش در اواخر 1393 هم اتاق فکری درست کرد که متخصصان برجسته محیط زیست موضوعات مهم را بررسی و راهکارهای لازم را به رئیس سازمان ارائه دهند. در چند جلسه‌ای که تشکیل شد 9 موضوع مهم مورد توافق اعضا قرار گرفت که اتفاقا یکی از آنها بررسی راهکارهای جدید حفاظت مناطق بود. درست تابستان گذشته که من به خارج رفته بودم، این کارگروه به دلیل اختلافات درونی مدیران در سازمان حفاظت محیط زیست متلاشی شد.

مظلومیت محیط زیست ایران به این دلیل است که بیش از سه دهه مسئولین رده‌های بالای محیط زیست از جنس محیط زیست نیستند، دستگاه‌های ویرانگر محیط زیست در دولت دست بالا را دارند و هر بلایی را به راحتی به سر محیط زیست می‌آورند. سازمان هم با این مدیران کم آشنا به کار خود و با بودجه کمی که در اختیارش است توان نوسازی و اصلاح خود را ندارد، این هم نتیجه اش است. برای ما می‌ماند فقط مرثیه سرایی و تسلیت.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 550507

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =