طنز/ احمدی نژاد چطور می‌خواست البرادعی و آژانس اتمی را بخرد؟

حسن روحانی در کتاب خاطرات خود از یک دیدار منحصر بفرد با رییس جمهور سابق و خادم فعلی ملت خبر داده که در آن مشخص شده آقای احمدی نژاد می خواسته آژانس بین المللی انرژی اتمی و البرادعی را بخرد: «احمدی نژاد گفت: همین حالا به البرادعی زنگ بزنید و بگویید ما کل مخارج آژانس را پرداخت می‌کنیم. گفتم اولاً آژانس نمی‌تواند بپذیرد، چون برای مخارج آژانس و بودجه آن، مقرراتی وجود دارد و ثانیاً ما همچنین اختیاری نداریم، چون اگر به‌جایی بخواهیم کمک بلاعوض کنیم، مجلس باید تصویب کند. گفتند: من به شما می‌گویم، شما چه‌کار دارید!»

***

نمای اول
ببین بابک جان آقای رییس جمهور آژانس رو می خواد؛ کار خودته! می ری آژانس، اونجا ببین چند تا راننده دارن، چند تا ماشین، چقدر زنگ خور و چند تا مشترک. هر چی داشتن ضرب در سه کن بهشون پیشنهاد بده! بگو حقوق مکفی می دیم، هرچی هم درآوردن واسه خودشون. کارت سوخت و سمند دو گانه سوز هم اشانتیون ما. نخواستن هرماشینی دوست داشتن وارد کنن. برو ببینم چه می کنی. فقط با نفت خودت جمع و جورش کن. دست پر بر گردی ها!

نمای دوم
بعله! عرض کردم که ممد جون! شما بیا ایران، یه آژانس درست درمون برات می زنیم. چیه اونجا نشستی تو گرما و شلوغی وین. بهترین نقطه ایران رو بهت می دیم برو حال کن. یه حکم مشاوره هم برات می زنم؛ حله؟

نمای سوم
(صدای ازدحام جمعیت به گوش می رسد) دیروووووووووووز به یه بنده خدایی پیغام دادم (جیغ و کف جمعیت)، نه اونی که شما فکر می کنین نبود (صدای جیغ و کف جمعیت) ولی از همون دارودسته بووووووووود (صدای جیغ و کف جمعیت) بهش گفتتتتتتتتتتتم آژانس چرا با ما اینطور می کنه، گففففففففت چون پولشو آمریکا می ده، بهش گفتم خب بهشون بگو ما پولشو می دیم، گفت نمی شه! بهش گفتم احمدی نژااااااااااااااااااااااد نشد ندااااااااااااااااااره (صدای جیغ و کف جمعیت) اسم این آقا توی جیب منه (صدای جیغ و کف بلندتر می شود) آره (صدای جیغ و کف جمعیت) آن آقا و آژانس بداند که ما صدتا آژانس می خریم و می فروشیم امااااااااااااااااااا به شما پوووووووووووووووول نمی دهیم (صدای جیغ و کف جمعیت) آنقدر علیه ما گزارش بدهید که گزارش دانتان پاره شود (صدای جیغ و کف جمعیت) (صدای جیغ و کف جمعیت)(صدای جیغ و کف جمعیت)

نمای چهارم:
- بپرس کلش چند؟ کمپلت؟
مترجم: می گه یعنی چی این چه حرفیه؟
- بگو هم دلار هست، هم نفت. هرکدوم رو میخوان بگن. چرا می خنده؟
مترجم: تعجب کرده فکر می کنه دارین مسخره می کنین.
- مسخره کدومه؟ بگو سند شیش دنگ برج میلاد، قله دماوند و دریای خزر رو هم می دیم. حله؟ چی میگن؟
مترجم: چیزی نمی گن انگار هنگ کردن.
- ای بابا! بگو کله رئیستون رو هم مجانی با بهترین کیفیت می دیم کاشت موی لیزری، بگو دیگه نه نیارن که کفری می شم.

نمای پنجم
- الو منوچهر کجایی؟ سنگال؟ مگه نگفتم اول تکلیف آژانس رو روشن کن بعد برو سفر؟ نمی خواد توضیح بدی، تو دیگه وزیر من نیستی!

**
خبر فوری: دفتر رییس جمهور سابق در واکنش به این طنز و اون خبر بیانیه ای صادر کرد که بدین شرح است:

از خادم ملت به خود ملت
سلام
ملت قهرمان ایران، باخت به روسیه رو دیدین؟ کی زمان خادم شما، به روسیه می باختیم؟ مردم عزیز کشور، خادم واقعی ملت ضمن توصیه همگان به راستی و صداقت و پرهیز از دروغگویی و جعل، توضیح داد که خبر خرید آژانس و استخدام البرادعی در نهاد ریاست جمهوری کذب است و ملت بهتر می داند که ما در آن هشت سال چه کردیم؛ ما یک ریال به دشمن پول ندادیم و کلی هم ازشان پول گرفتیم؛ این دروغ سازی‌ها راه به جایی نخواهد برد و بهار همچنان نزدیک است و ما هم بیداریم.

محسن حدادی
6060