سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا معتقد است عده‌ای در جریان اصولگرا با تمسک به ارزش‌های اخلاقی جامعه عوامفریبی می‌کنند تا موقعیت خودشان را تثبیت کنند.

فاطمه استیری: عباس سلیمی نمین همانقدر که منتقد آیت الله هاشمی است و او را سیاستمداری عوامفریب چون احمدی‌نژاد می‌داند، منتقد اصولگرایانی هم هست که به عقیده او کج اندیش و افراطی هستند.

با وی در دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران به گفتگو نشستیم تا به واکاوی شعارهای پوپولیستی سیاسیون در ایام انتخابات بپردازیم، شعارهایی که زمزمه های آن در یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر بالا گرفته است.

وی که سابقه روزنامه نگاری را در کارنامه خود به ثبت رسانده است معتقد است عدم آگاهی دادن به مردم که بخشی از آن عمدا از سوی سیاسیون صورت میگرد سبب می شود که مثلا مردم تهران در انتخابات مجلس به سمت لیستی رای دادن بروند. امری که به عقیده وی نتیجه عوامفریبی اصلاح طلبان و در راس آن آیت الله هاشمی بود. هرچند معتقد است برخی از هم طیفان سیاسی اش هم دست به عوامفریبی با بهره گیری از ارزش های مردم می زنند اصولگرایانی که به عقیده وی کج اندیش هستند و افراطی.

او مصداق این نوع از عوامفریبی را در رفتارهای احمدی نژاد هم سراغ می گیرد و معتقد است فردی که در فیلم تبلیغاتی اش علفهای هرز باغچه را از ریشه می کند هم در حال فریب مردم بود.
از مجلس دهم که می پرسیم سلیمی نمین صراحتا می گوید احتمال انحراف و بروز تخلف در این مجلس زیاد است چون وزنه های سنگین مجلس کنار زده شده اند.

این چهره سیاسی اصولگرا معتقد است که رای مردم تهران به اصلاح طلبان نتیجه اتفاقاتی است که در سال 88 افتاد «اتفاقات سال 88 همچنان یک استخوان لای زخم است، ما متاسفانه نتوانستیم یا برخی نخواستند که این مساله روشن شود و به نتیجه برسد. همچنان عده ای تصور می کنند که نظام در این انتخابات رای آنها را صیانت نکرده و می خواهند که این ناراحتی را در جایی بروز دهند، می خواهند بگویند ما هستیم و ناراحت هم هستیم.»

سلیمی نمین منتقد حصر است و معتقد است اگر کم کاری نمی شد ماجرا به حصر ختم نمی شد.

مشروح گفتگوی تفصیلی خبرآنلاین با عباس سلیمی نمین را در ادامه مطالعه فرمایید؛



***
انتخابات چند دوره اخیر و نتایجی که حاصل شد نشان می‌دهد مردم چندان تكليفشان با جريان‌هاي سياسي مشخص نيست، اگريك دلیل را بتوان این دانست که تحزب چندان در کشور ما ریشه‌دار نیست، شايد بتوان گفت كه يك بخشي هم به اين ربط دارد كه جريان هاي سياسي خيلي در زمين يكديگر بازي مي‌كنند. يارگيري سياسي در ميان جريان‌هاي زياد مي‌شود. این باعث شده كساني كه شعارهاي هيجاني‌تر و عوام گرانه‌تر مي‌دهند، تقريبا برد هم با آنها باشد و مردم بيشتر به سمت آنها جذب مي‌شوند. به نظر شما ريشه ورود اين شعارهاي پوپوليستي در جريان‌هاي سياسي كشور از چه دوره‌اي بوده و چقدر مي‌تواند برای فضای سیاسی کشور آسيب‌زا باشد؟
فکر می‌کنم اگر بعد از انتخابات هفتم اسفند 94، به اين نوع از مسائل بپردازيم هرگز به معناي توهين به آراي جامعه نخواهد بود. برخي تحليل و تبيين نوع توزيع آراء را تلقي به توهين مي‌كنند، من چنين تصوري ندارم، ‌احترام گذاشتن به رأي مردم يك بحث است،‌ تحليل كردن چرايي توزيع آراء بحث ديگري است. بايد تحليل كنيم تا مشخص شود کنشگران در بعد دادن اطلاعات به جامعه و ایجاد رشد فکری چه کردند و چه نتیجه‌ای را عائد خود ساختند.

گمان مي‌كنم ما در دادن اطلاعات به جامعه دچار مشكل جدي هستم، يعني روند اطلاع رساني به جامعه مشكل شده است. مردم ما مردمی دلسوز و فهيم هستند اما اگر به همين مردم فهيم اطلاعات داده نشود، هرچند با دلسوزي در انتخابات شرکت می‌کنند اما مشارکت آنها داراي عمق بالايي نخواهد. البته مقصر مردم نيستند، آنها درگیر مسائل معيشتي خود هستند، زندگي خودشان را اداره مي‌كنند، با سختي چندجا كار مي‌كنند، کارشان هم کار مطالعاتی نیست، مثلا درگیر کارهای خدماتی و فنی هستند و... در واقع تمام تدبير خود را متمركز كرده‌اند تا زندگي‌شان را مديريت كند، قطعا اين مراكز و نهادها هستند که وظيفه اطلاع‌رساني و رشد جامعه را دارند.

علي رغم تمام ادعاهايي كه در زمينه پايبندي به آراء جامعه وجود دارد، در رساندن اطلاعات به مردم دچار مشكل هستيم. در آستانه انتخابات مردم شناختي از جريانات، گروه‌ها و چهره‌هاي سياسي ندارند ، همين امر موجب بروز مسائل جدي مي‌شود.

ما در اين انتخابات باید به رشدی مي‌‎رسيديم كه براساس آن انتخاب تحليلي مي‌داشتيم، يعني نيروهاي فهيم جامعه، مردم را دعوت مي‌كردند به اينكه از میان ليست‌ها به صورت تركيبي گزينش ‌كنند نه اينكه به ليست انتخاباتی تحقیقی واحد بدون هیچگونه شناختی رأي دهند. چرا ما عناصر دلسوز را در جريان رخداد‌هاي مختلف نشناختيم و به جامعه معرفي نكرديم كه مردم در ليست‌ها بگردند و انتخاب کنند؟ مثلا به اين نتيجه برسند كه آقاي توكلي كه چهره دلسوز و باسوادي است و تعلق خود را به منافع ملی در عرصه‌هاي مختلف به اثبات رسانده است، گرچه در ليست ديگري است اما باید به او رأي بدهیم.

ولی دیدیم که در اين انتخابات با شعارهاي مردم فريبانه عمل شد و نتيجه هم داد. در انتخابات اخير دست كم در تهران برخي افراد كارهايي كردند كه توانستند نتيجه‌ هم بگيرند، مثلا می‌گفتند اگر به آن ليستي كه ما تعيين مي‌كنيم رأي بدهيد، همه آنچه در ذهن داريد، محقق مي‌شود.

*براساس این گفته شما یعنی اصلاح طلبان در اين دوره در تهران به سمت شعارهاي مردم فريبانه رفتند؟

در تهران دستكم اين مطلب صادق بود. در حالي كه افرادی مثل بنده، مردم را دعوت مي‌كرديم كه با شناخت رأي بدهند، به افرادي كه صالح تشخيص مي‌دهند، راي بدهند. اما برخی افراد عکس این عمل می کردند. مناظره‌اي با آقای دکتر انصاری اصلاح طلب در دانشگاه علوم پزشكي بابل داشتيم، او در این مناظره گفت«من خيلي متأسفم كه جامعه از شخصيتي مثل آقاي توكلي محروم شد» خب اين نكات را بايد قبل انتخابات بيان مي‌كردند، مي گفتند كه مردم به ليست واحد راي ندهيد، بگرديد و تلاش كنيد با شناخت رأي بدهيد. نه تنها اين كار انجام نشد بلكه كارهايي كردند و حرف هایی زدند که مردم فریبی بود. مثلا می گفتند كه اگر فلان ليست كامل رأي بياورد، اين تمام اميد ما را به آينده روشن خواهد كرد و اگر به ليست مقابل رأي بدهيد تهديد جدي براي آينده كشور است.

ما آدم‌هاي توانمندي داريم براي عوام فريبي، مثل آقاي احمدي نژاد كه در اين عرصه واقعا توانمند هستند، آقاي هاشمي هم همينطور است. اگر بنا بر فریب دادن باشد احمدی نژاد هم دوباره می تواند جامعه را فریب دهد.

من گمان مي‌كنم اين شرايط بايد مورد تجزيه و تحليل قرار بگيرد كه چرا نخبه ما در هر جبهه‌اي در مقطع انتخابات تأكيد كند كه مردم، بدون شناخت به يك ليست رأي بدهيد. اين چه شايستگي به جامعه مي‌دهد؟ در حال حاضر از بسیاری افرادی که رأي داده‌اند وقتي مي‌پرسيم به چه كسي رأي داده‌ايد، نمي‌دانند. طبيعتا در این حالت نميتوانند عملکرد افرادی که به مجلس گسیل داشته اند ارزيابي كنند. وقتي شما به كسي رأي مي‌دهيد فرض كنيد شناخت 5 درصدي داريد، اگر با همان شناخت 5 درصدی رای بدهید حی اگر شناخت شما ناقص هم باشد، ولی بعد با رصد کردن عملکردها اين شناخت مي‌تواند رشد كند یعنی پایه اولیه ای هست که بعدها عملکردها و موضع گیری های آن منتخب شناخت شما را کامل می کند.

آنچه كه اتفاق افتاده براي منافع ملي زیان بار است. هرچند كه تعداد نمايندگان در مجلس 290 نفر است اما هميشه اين وزنه‌ها هستند كه مي‌توانند جلوي انحرافات در مجلس را بگيرند. در همه ادوار اين وزنه ها اندک اند و اينگونه نيست كه تعدادشان فراوان باشد و بگوييم حالا كه عده‌اي نیستند مشكلي رخ نمي‌دهد. تضعيف يك ركن اساسي در جامعه‌مان كه بر قوه مجريه و ‌قضائيه نظارت دارد و بالاترين نهاد نظارتي در كشور است، مشكلات بسياري را ايجاد ميكند و اولين ضربه اش را به خود دولت ميزند.

دولتي كه تصور مي‌كند اگر مجلس همچون مومي در اختيار باشد، شرایط ایده آل است، او در واقع نگاه نازلي به مسائل قدرت و مصالح ملی در كشور دارد، دولت تصور ميكند هر چه مجلس با او همراه تر باشد، شرايط بهتري دارد. اما آيا يك فرد فهيم و آشنا به مسائل سياسي ، همين نگاه را دارد؟ خير. امكان دارد كه دولت در زمينه اي دچار لغزش و خطا شده باشد، مجلس قدرتمند حتي به نفع دولت است زیرا می تواند جلوي لغزش‌ها و خطاها را در ابتداي امر بگيرد.

با دعوت به ليستي رأي دادن و بعد هم يك سري كارهاي هنرمندانه انجام دادن و به اين جمع بندي رساندن رای دهندگان تهرانی كه اگر به اين ليست رأي بدهيد، چنين و چنان خواهد شد، به نظرم اين كار عوام فريبانه است و البته اين كار عوام فريبانه سابقه هم دارد.

آقاي احمدي‌نژاد هم در سال 84 كار عوام فريبانه انجام داد. يعني به قشر محروم با شعارهاي زيبا اين مطلب را منتقل کرد كه اگر من بيايم همه عناصر فاسد را معرفي مي‌كنم، همه عناصر ناسالم را از مناصب قدرت دور می کنم. مثل آن فيلم تبليغاتي كه احمدي‌نژاد درست كرده بود، علف‌هاي هرز را راحت از خاك باغچه حیاطش بيرون مي‌كشيد و مي‌گفت كه به همين راحتي مي‌توان علف‌هاي هرز را از جامعه دور كرد.

قطعا چهر‌هاي سياسي با سابقه مي دانند كه مبارزه با فساد امر بسيار بسیار دشواري‌است و به راحتي نميتوان كساني كه زياده خواه اند و در کانون هاي مختلف ريشه و شبكه دارند و همدیگر را درمی‌یابند از بين برد. نمی‌شود این ریشه‌ها در لایه‌های پنهان به هم گره نخورده باشند و همدیگر را تقویت نکنند. همه اين را مي‌دانند.

سياستمداري كه مي‌گويد، اگر به من رأي بدهيد همه اين علف‌هاي هرز را از ریشه كنده و بيرون مي‌اندازم، اين سياستمدار در حال عوام فريبي است. در حالي كه بايد به مردم بگويد كه «مردم بيايید، نظارت كنید زیرا. كار مبارزه با فساد بسيار سخت است و بدون مشاركت مردم، بدون آگاهي مردم در صحنه ممكن نيست، لذا من سعي ميكنم در هر مرحله‌اي به مردم اطلاعات بدهم و از مردم كمك بخواهم، به عبارتي مردم را در صحنه نگه دارم.»

متأسفانه اين مراحل در زمان آقاي احمدي‌نژاد صورت نمي‌گرفت، چون نگاه بسيار سطحي داشت و در این قضیه عوام فريبي ‌مي‌كرد.

مردم به او رأي مي‌دهند چون يك اميد كاذبي در مردم ايجاد كرده است كه او را تبديل به يك قهرمان كرده است كه اگر بيايد، آرزوي مردم براي ايجاد سلامت در نظام اداري كشور محقق می ‌شود، در حالي كه چنين امري به اين صورت ممكن نيست و هم آدم‌هاي اهل سياست مي‌دانند كه چه دشواري‌هايي براي مبارزه با فساد وجود دارد.

همانطور كه عناصر و كانون‌هاي فساد برنامه‌ريزي چند سال مي‌كنند، براي اينكه بتوانیم اين شبكه‌ها را از بين ببریم و از هم بپاشانیم باید يك برنامه دراز مدت در نظر گرفت و هرگز تشبيه کردن این امر با کندن چند علف هرز يك امر دقيق و درست نيست.

لذا در اين دوره هم برخي آمدند و كارهايي در آستانه انتخابات انجام دادند كه يك اميدواري را براي تغيير و تحقق خواسته‌هاي مدني جامعه ايجاد كردند كه كاملا عوام فريبانه ای بود. به عنوان مثال آقاي هاشمي يك موضع‌گيري‌هايي كردند كه گويا من مي‌توانم اين خواسته‌هاي شما را محقق كنم در حالي كه همه صاحبنظران مي‌دانستند كه اين فقط يك شعار عوام فريبانه است، ايجاد انتظارهاي كاذب و دعوت به ليستي رأي دادن بدون هيچ تأمل و تعمقي یک حرکت در جهت فریب مردم بود.

وقتي فردي را انتخاب مي‌كنيم اگر شناختي نیست به اين فرد نداشته باشيم، دور از ذهن نيست كه او خودش فاسدتر از ديگران نشود. ضمن اينكه بايد نسبت به فرد انتخاب شده شناخت داشته باشيم،‌ بايد او را رصد كنيم، بايد بدانيم كه به چه كسي رأي داده ايم،‌مثل مهره‌هاي شطرنجي كه بايد آن را دنبال كنيم. به نظرم اين هم يكي از عوام فريبي‌هايي بود كه يكسري انتظاراتي در ميان تهراني‌هاي ايجاد كرد و اين قطعا سرخوردگي ايجاد مي كند. چون انتظار ايجاد كردند كه با رای به ليست تهران تحول ايجاد می شود ولي خواهيم ديد كه در مجلس دهم، تخلفات به مراتب بيشتر خواهد شد.

شما پیش بینی احتمال انحراف و بروز تخلف در مجلس دهم را می کنید؟

قطعا؛ اين موضوع نیاز به حدس و گمان ندارد، وقتي شما وزنه هاي مجلس كه آدم‌هاي سالم و با سابقه‌اي بودند را ندارید،
آدمي مثل آقاي مصباحي مقدم، براي اهل نظر تجربه شده است، او سال ها در يك جايگاه بسیار وسوسه کننده بوده ولی كمترين سوء استفاده ای نكرده است، او در حوزه كارشناسي بسيار توانمند است. ايشان در اين مجلس رای نمی آورد و می افتد در مقابل آدمهايي مي آيند كه شما اصلا در هيچ صحنه اي تجربه شان نكرديد. اقاي مصباحي مقدم از قضاء جز افرادي است كه اصلا جناحي نيست. من برايشان احترام ویژه ای قائلم، چون در جايگاهي بوده است كه مي توانسته سوء استفاده كلان كند اما نكرده است.

اتفاقات سال 88 همچنان یک استخوان لای زخم است، ما متاسفانه نتوانستیم یا برخی نخواستند که این مساله روشن شود و به نتیجه برسد. همچنان عده ای تصور می کنند که نظام در این انتخابات رای آنها را صیانت نکرده و می خواهند که این ناراحتی را در جایی بروز دهند، می خواهند بگویند ما هستیم و ناراحت هم هستیم.

ما به مردم وعده بدهيم كه مي خواهيم انتظارات به حق شما را تحقق بخشیم، بعد افرادي كه تجربه شده و سالم بودند را به گونه اي از صحنه حذف کنیم، آیا این روش چیزی جز عوام فریبی نیست؟. مجلس امروز براي ما به طور جدي نگران كننده است. چون اگر مجلس میخواست منحرف شود وجود افردي مثل آقای مصباحي مقدم جلوي آن را مي‌گرفت. زیرا اينها مثل ستون در مجلس بودند، اگرمجلس ميخواست منحرف شود، شخصيتي مثل توكلي جلويش را مي گرفت. اينها افرادي هستند كه هم به نظر كارشناسي و همبه لحاظ شخصيتي‌، آدمهاي وارسته‌اي هستند. اينها وزنه هاي مجلس هستند كه اگر اينها را برداريم، مجلس بي وزن مي‌شود.

مجلس بی وزن به هر سويي كه منافع شخصي، حزبي، گروهي بخواهد كشيده مي‌شود. در اين صورت آيا وعده‌هايي كه آقايان دادند محقق مي‌شود. اگر واقعا ميخواستند منافع عمومي تأمين بشود، بايد به گونه ديگري مي‌گفتند. مهم نبود برايشان كه مثلا 5 نفر از ليست ديگر رأي بياورند.

اينجا مسئله غلبه منيت و جزميت حزبي و گروهي است و برای تحقق این خواسته بايد عوام فريبي کنند. كارهايي در تهران كردند كه حساسيت همه را برانگيختند و با اين حساسيت‌ها جامعه را به سمتی سوق دادند که مردم اینگونه رای بدهند. در نتیجه این رفتار خودشان پيروز انتخابات شدند اما ملت بدون شك پيروز انتخابات نخواهند بود. زماني ملت پيروز انتخابات تلقي مي‌شود كه مجلس بتواند با قدرت از منافع مردم حمايت و پشتیبانی كند.

*آقای سلیمی نمین! این دعوت به ليستي رأي دادن در جريان اصولگرا هم مسبوق به سابقه است و تنها روش مورد استفاده در جریان اصلاح طلبان نبوده، شما اساس ليستي رأي دادن را مصداق عوام فريبي مي‌دانيد يا اينكه افرادي در نتيجه اين روش وارد مجلس شوند كه وزنه مجلس را كم كنند؟
نه خيلي از اصولگراها ليستي رأي ندادند.

*در انتخابات قبل و همین دوره اصولگرایان دعوت به ليستي رأي دادن می کردند.
نه. در اصولگرايان خيلي‌ها از جمله خود بنده قبل از انتخابات مصاحبه داشتم كه گفتم برخي از افرادی را كه در ليست اصولگرايان گذاشته شده‌اند، قبول ندارم.

خيلي از نيروهاي اصولگراها به بنده مراجعه كردند كه مثلا ما چگونه تركيبي رأي بدهيم. من خودم يك ليست تركيبي درست كردم كه هر كسي به من مراجعه مي‌كرد، من دعوت ميكردم كه به ترکیب رأي بدهند. چون واقعا بعضي آدمها كه در ليست اصولگرايان قرار گرفته بودند را شايسته نمي دانستم و قائل نبودم كه بايد ليستي رأي داد. به افراد هم توضيح مي دادم كه هر كدام از كانديداها به چه دلیل خوب هستند یا شایسته نیستند.

من ميخواهم بگويم كه عده ای ادعاي اصلاح طلبي دارند اما جامعه را به سمت تاريكي سوق می‌دهند، به مردم بگویند ليست بگذاريد جلويتان و رأي بدهيد. این کجایش اصلاح طلبی است؟

من متعجب شدم، هميشه در انتخابات تهران طبقه مرفه، مي‌آمدند و به آن كسي كه ميشناختند، رأي مي‌دادند اما اين بار به گونه‌اي تبلیغ كردند كه به آنها القا شده بود همه به يك ليست رأي بدهند، هرکسی را می دیدی با لیست آمده بود و جلویش گذاشته بود و می نوشت. آيا اين انتخاب از پشتوانه شناخت برخوردار بود؟ يك درصد هم شناخت در آن نبود. اي كاش مي‌آمدند و مي گفتند كه به اين دليل به اين فرد رأي بدهيد، چون این سابقه را دارد، اینکه به جامعه اطلاعات بدهی خودش اهمیت دارد. وقتی پایه ای از اطلاعات و اگاهی وجود داشته باشد مهم است، برويد از خيلي كساني كه در تهران و در بالاي شهر رای دادند بپرسيد كه به چه كساني رأي دادند؟

مثل يك كلاس اولي كه باید از روي سرمشقي نوشت رای دادند. اينكه ما جامعه را به كلاس اول سياسي برگردانيم، شايسته جامعه است؟ البته دلايلي مي‌آورند كه ما عناصر شناخته شدمان از فيلتر شوراي نگهبان نتوانستند عبور كنند، كه من اين توجیه را دقيق نمي‌دانم. خيلي از جامعه همان افرادي كه شما گمان مي‌كنيد شناخته شده‌اند، جامعه نمي‌شناسد، اين افراد مثلا 10 سال پيش افراد فعالي در حوزه‌ سیاسی بودند اما الان جامعه آنها را نميشناسد. مثلا ما فكر مي‌كنيم آقاي حجاريان را كسي امروز مي‍شناسد، الان فقط قشر خاصي ايشان را در ذهنش به ياد مي‌‍‌آورد. حتي اگر مي خواهيم او را هم معرفي كنيم بايد براساس يك شناخت به جامعه عرضه كنيم.

در اين موضوع نه تنها شناختي وجود نداشت،‌ بلكه فريب هم بود. به عنوان مثال گفته می شد اين افراد خاص رفتند و سفارت عربستان را اشغال كرده‌اند،‌اينها خواهان جنگ هستند و به جنگ طلب‌ها رأي ندهيد. واقعا چقدر صداقت در اين سخنان است؟ آيا واقعا جريان اصولگرا طرفدار حمله به سفارت بود؟

خواهيم ديد كه در مجلس دهم، تخلفات به مراتب بيشتر خواهد شد. اين موضوع نیاز به حدس و گمان ندارد، وقتي شما وزنه هاي مجلس كه آدم‌هاي سالم و با سابقه‌اي بودند را ندارید، این اتفاق رخ می‌دهد. مجلس امروز براي ما به طور جدي نگران كننده است.

به نظرم بحث خوبي است كه تمام رفتارهای اين بازيگرهاي سياسي را مرور كنيم. بازي‌هايي كه با شخصيت‌ها كردند تا حساسيت در جامعه به وجود بياورند. با خيلي از ارزشها و سرمايه‌ها بازي كردند، برخی سرمایه‌ها را سوزاندند. به آن 13 میلیونی که به آقای موسوی رای دادند گفتند که ما فقط برای شما کار کردیم و می کنیم، ایا واقعا مسئله مهدي هاشمي همراهي با اين 13 ميليون رأي بود و براي دفاع از رأي اين 13 ميليون راهي زندان شد؟ که بگوییم اینها مظلوم هستند، اين ها عوام فريبي نيست؟. واقعا به خاطر مردم رفتند؟ آقاي توكلي اسناد رد وبدل رشوه را ارائه داد كه تمام طرف‌هاي رشوه دهنده به مهدي هاشمي در اروپا و آمريكا محكوم شدند. چرا بايد در آستانه انتخابات به مردم گفته شود که مردم بیاید رای بدهید چون ما به خاطر شما هزينه داديم. اين را شما عوام فريبي نمي‌دانيد؟ آقايان اين كار را كردند. به جاي اينكه صادقانه بيايند و بگويند كه فرزند من رشوه گرفته و حقش است كه زندان برود جعل واقعیت می شود.اگر ما امروز مهدي هاشمي را قهرمان كرديم، آيا فساد كاهش مي‌یابد يا افزايش پيدا مي‌كند؟ يعني اگر كسي فسادي داشت و ضمن اينكه به كانون قدرت متصل بود و مطمئن بود كه حتي اگر متهم شود، به يك قهرمان تبديل مي‌شود، اين فساد گسترش پيدا مي‌كند يا كاهش؟

در اين صورت هزينه فساد بالا نخواهد رفت. ما بايد هزينه فساد را بالا ببريم. اين شيوه‌ها ديگران را به فساد ترغيب مي‌كند.

*البته برخی رفتارهای افراطی هم طیفان شما هم در این موضوع بی تاثیر نبود.
بله متأسفانه برخي از عناصر کوته اندیش اصولگرا هم به اين مسائل دامن زدند. مثلا گفتند كه آقاي مهدي هاشمي در تظاهرات جريان سبز نقش اساسي داشته است. خب داشته باشد! ايشان كه پرونده‌شان مربوط به قبل از اين اتفاقات است. اينها كمك كردند براي جاي انداختن آنچه خواسته آقاي هاشمي بود. خانواده هاشمی ميخواست كه خودش را در ميان مردم، مظلوم و هزینه دهنده برای آنها جلوه دهد. به نظر من برخي از دوستان اصولگرا نيز براي جاي افتادن اين معنا كمك كردند و به نوعي آنرا تثبيت كردند.

بنابراين فكر ميكنم كه همچنان تا زماني كه ما به عهد و پيمان خودمان براي دادن اطلاعات به جامعه پايبند نباشيم و رسانه ها در اين مسير گام برندارند، زمينه اقدامات عوام فريبانه را خودمان مهيا مي‌كنيم.

* شايد يك عمدي هم در میان باشد، اینکه خود سياستمداران بخواهند تا جامعه ناآگاه و غافل باقي بماند. 
همینطور است، به نظرتان چرا سياستمداران در هر دوره‌اي كه عوض مي‌شوند، عليه دولت قبلي شعار مي‌دهند اما مكانيزم‌هاي فساد دولت قبلي را شفاف نمي‌كنند؟

در حال حاضر آقاي روحاني چقدر عليه دولت قبل صحبت ميكند اما نمي‌آيد يك مكانيزم را باز كند. الان دولتمردان و كساني كه فاسد هستند با روش‌هاي بسيار ظریفی كار فساد را دنبال مي كنند خیلی بی گدار به آب نمی زنند و با ظرافت پیش می روند،

آقاي احمدي نژاد مي آيد و كلي در مورد دولت قبل صحبت ميك ند اما آیا در اين وادي حركت ميك ند كه مكانيزم فساد را روشن كند؟ آيا تلاش كرد كه به مردم اطلاعات بدهد كه مردم اين راهكارهاي فساد است و اين آدمها با اين راهكارها توانسته‌اند به جامعه لطمه بزنند؟ احمدي نژاد اين كار را انجام نداد اما مرتب قبل و بعد انتخابات تأكيد كرد كه اگر من بيايم همه عوامل فساد را معرفي مي كنم. در مورد فرزند ناطق نوري پرونده‌هايي به مردم نشان داد و گفت همه چیز را رو می کنم اما آیا چیزی درباره فرزند اقای ناطق ارائه داد؟ آیا اطلاعاتی درمورد فرزندان اقای هاشمی به مردم داد؟ نه. اين آقاي توكلي بود كه اين قضيه را پيگيري كرد نه آقاي احمدي نژاد. امثال توكلي بودند كه مدام هزینه دادند و دشمني‌ها را به جان خريدند. چرا آقاي احمدي نژاد اين كار را نكرد؟ چون ميخواست مديريت را براي خودش سهل كند نه دشوار. برخي از امكاناتي كه دولت ها براي خودشان به وجود مي‌آورند که بيشتر خلاف قانون است، ميتواند زمينه تخلف را در درون خود سبب شود ولی دولت جلو آن را نمی بندد اگر اینکار را بکند در واقع مديريت را براي خودش سخت كرده است.

امروز آقاي روحاني مدام در مورد فساد و تخلفات دولت قبل حرف مي‌زنند اما پرونده‌اي در اختيار جامعه قرار نمي‌دهند. مثلا در شستا كلي پرونده وجود دارد، هيچ كدام نمي‌آيند كه روشن كنند دقيقا چه بوده است تا مكانيزمش روشن شود.

در خودروسازي هم همینطور است، يكي از صندوق‌هاي برداشت‌ پول اين دو شركت خودروسازي است. هيچكدام نمي‌آيند روشن كنند كه در دولت قبلي، چگونه از اين صندوق‌ها براي انتخابات و.. پول برداشت شده است، چون مي‌خواهد خودش هم از اين روش استفاده كند.

اما آیا ما از دیگرانی كه وظيفه‌شان است و سوگند ياد كرده‌اند انتظار نداريم كه اين كار را انجام بدهند؟ ما از دولت خيلي در اين مسئله انتظار نداريم، دولت ها عمدتاً عوام فريبي کنند كه دولت قبل بد بود و من خوبم تا اينكه دوره شان تمام شود. يعني براي پنهان كردن و توجه جامعه را به نقطه ديگري معطوف كردن از اين شيوه استفاده ميكند، طبيعي هم است. اما اين وظیفه رسانه ها، نويسندگان و اهل نظر است كه بگويند در كجا فساد است. بگويند فسادي كه در دوره قبل بود حتي بدترش در حال رخ دادن است.

خانواده هاشمی ميخواست كه خودش را در ميان مردم، مظلوم و هزینه دهنده برای آنها جلوه دهد، متأسفانه برخي از عناصر کوته اندیش اصولگرا كمك كردند براي جاي انداختن آنچه خواسته آقاي هاشمي بود.

مدير مالي يكي از شركت‌هاي دولتي به من مي‌گفت كه رئيس ما 600 ميليون پاداش سالانه براي خودش نوشته است و براي من اين رقم 60 ميليون است. ما مي‌گوييم كه اين سند را بياور و در اختيار ما بگذار اما به دليلی هراسی که دارد قبول نمي‌كند.

چرا يك وزيري بايد رئيس هيئت مديره 18 شركت باشد، پاداش آخر سال اين فرد مي‌دانيد چقدر مي‌شود؟ به اين دلايل است كه اين مكانيزم ها را از بين نمي‌برند، چون قدرت مديريتي برايشان ايجاد مي‌كند. اما آيا رسانه هاي وظيفه ندارند كه در اين وادي قدم بردارند؟ رسانه ها و مجلس خيلي خوب مي‌توانند جلوي اين فسادها را بگيرند. چرا دولتها تلاش مي كنند كه مجلس را جیره خوار خود كنند. از دولت آقاي احمدي‌نژاد گرفته كه پول توزيع مي كند تا دولت كنوني كه تلاش مي كند تا نمايندگان كاملا همراهشان باشند. چرا مهم ترين نهاد نظارتي را تضعيف مي كنند؟

فکر می کنید اين مداركي كه الان آقاي توكلي ارائه مي‌كند، نمايندگان آتي اينگونه اقدام مي‌كنند و درگير خواهند شد؟ نه نمی شوند، اين نمايندگان مي‌دانند كه حياتشان در دست دولت است، به خصوص نمايندگان شهرستان‌ها، این نمایندگان می دانند که اگر دولت به آن پشت كند و دادن امکانات به آنها را قفل کند این نماينده زمين گير مي‌شود.

این بيشتر نمايندگان تهران بودند كه دولت خيلي در پایگاه رایشان تأثيري نداشت، آمدند نمايندگان تهران را كامل زدند يعني به گونه‌اي عمل كردند كه نمايندگان تهراني كه جرأت دارند و برايشان مهم نيست كه دولت امكاناتي بدهد يا نه، کنار زده شوند.

اين مسئله مشكل جدي براي مجلس به عنوان نهاد نظارتي ايجاد كرد. حال اين مسئله ايجاد شده است، وظيفه رسانه ها است كه اين را شفاف كنند اما متأسفانه فساد در رسانه ها هم خيلي زياد شده است، الان خيلي از رسانه‌ها به روابط عمومي قراردادهايي كه در پشت صحنه منعقد شده است، تبديل به روابط عمومی شده‌اند.

در این شرایط طبيعي است كه رسانه نمي‌تواند وارد ميدان مقابله با فساد شود. چه انتظاري داريم؟ مردم اگر اطلاعات داشته باشند به کجا باید تحويل دهند؟ مردم فقط مي‍‌توانند به رسانه اعتماد كنند و با ارائه اسنادي از فساد سازماني، از خبرنگار بخواهند كه آن را رسانه‌اي كند، بدون آنكه مشخص شود چه كسي اطلاعات را در اختيار رسانه قرار داده است. متأسفانه الان اين حلقه كاركردي ندارد، آيا مردم مي‌توانند به رسانه‌ها اعتماد كنند؟ يا اينكه رسانه حاضر است خود را با وزير و رئيس جمهوري و معاونانش درگير كند؟ به اين دليل است كه مي‌گويم بحث اطلاعات دادن به جامعه بسيار اهميت دارد.

اگر ما به وظيفه خود عمل كنيم، جامعه سطحي نمي‌شود،‌ امروز متأسفانه جامعه را ما به سمت سطحي شدن پیش می بریم. در اين زمينه مقصر جامعه نيست مردم مي‌خواهند به وظيفه خودشان عمل كنند. اين خیلی مهم است که فردی 8 ساعت در صف منتظر مي‌ماند كه رأي بدهد، يعني مي‌خواهند وظيفه خود را به انجام برسانند. ‌يعني مردم حاضرند 8 ساعت زمان بگذارند تا رأي بدهند اما ما اصلا از اين قضيه شرمنده نيستيم كه اين مردم حاضرند اين قدر زمان بگذارند اما ما براي تأثيرگذاري بر آگاهی آنها هيچ اقدامي نمي‌كنيم.

ما اگر ارزشي براي نوع مشاركت او قائل باشيم، يك گام در جهت بهبود و تعميق مشاركت مردم برميداريم. بعضي افراد مثل آقاي توكلي در اين مسير قدم برداشتند، ايشان با وجود بيماري پاركينسون كه دكتر ايشان را از ورود به اين مسائل منع كرده است، اما ايشان اين موضوعات را صدقانه برای رشد آگاهی مردم و سلامت جامعه پيگيري ميكنند.

خاطرم هست در دوران آقاي احمدي نژاد، آقاي رحيمي تلاش كرد كه بگويد مثلا مدرك توكلي جعلي است، اعتبارنامه ايشان را در مجلس زير سئوال بردند و كلي عليه آقاي توكلي پاپوش درست كردند، چرا؟ چون به تخلفات آقاي رحيمي پرداخته بود. اما همان زمان خيلي از اصلاح طلبها كمترين حرفي از تخلفات رحيمي نزدند، چون مي دانستند اين اقدامشان هزينه فراواني دارد، هزينه اين نيست كه به نماينده كمك مالي نكنند بلكه مي‌توانند با جو سازي با تكيه به ابزارهاي رسانه‌اي كه دارند، دست به جو سازي بزنند.

بنابراين ما از يك طرف آدم‌هاي توانمندي داريم براي عوام فريبي، مثل آقاي احمدي نژاد كه در اين عرصه واقعا توانمند هستند، آقاي هاشمي هم همينطور است. از یک سو روز به روز اين افراد با تمسك به شيوه‌هاي مختلف توانمند ميشوند و از سوی دیگر به دليل اطلاعات ندادن به جامعه، سطح آگاهي مردم کاهش می یابد.

*پس در همين سطح اگاهي تنزل يافته، باز هم اين هراس و نگرانی به حق است که فردي مثل احمدي نژاد با شعار 250 هزارتوماني يارانه، دوباره بتواند رئيس جمهور شود.
بله، قطعا. يعني شما زماني مي‌توانيد جلوي اين بحث را بگيريد كه موجب رشد آگاهي جامعه شويد، الان اين دولت هم حتي پول يارانه ایرانی های خارج كشور را قطع نمي كند،‌ آيا از نظر شما اين عوام فريبي نيست؟ اصل را بر كميت گرايي گذاشته اند نه كيفيت گرايي. كيفيت گرايي اين است كه حتما بايد يارانه را بيشتر به افرادي كه مستحق هستند، بدهند نه آنكه رفته خارج از كشور زندگي خود را دارد شما ديگر تعهدي به آن فرد نداريد كه بخواهيد يارانه اش را هم واريز كنيد. يارانه براي كساني است كه در اين كشور زندگي مي كنند و مشكلاتشان را بايد دولت بنابر تعهدي كه دارد حل كند. اما دولت حتي حاضر نيست با وجود فشار مجلس براي هدفمندي يارانه‌ها، اقدامي بكند. پرداخت يارانه غيرهدفمند جز عوام فريبي، هدف ديگري ندارد و هيچ تأثيري هم نميگذارد. يعني توزيع ثروت به اين نحو، نه ميتواند مشكل آن مستضعف را حل كند نه فايده اي براي آن فرد پولدار دارد.

عوام فريبي در اين مسائل چون وجود دارد و دولت هم اين مسير را قطع نكرده است، زمينه اي را فراهم ميكند كه آقاي احمدي‌نژاد بتواند چنين حرفي را دوباره تکرار کند، ‌اگر اين مسير تغيير پيدا كند طبيعتا اين آگاهي ايجاد مي شود كه اين كارها نه تنها براي حل مشكل جامعه نیست بلكه براي جذب آراء مردم از طريق فريب است. این نشان می دهد که زمینه و بستر همچنان دست نخورده باقی مانده است، یک کسی می تواند بیاید بگوید حتی من بیشتر از این یارانه را هم می توانم بدهم.

*از سال 84 که آقای کروبی بحث دادن 50 هزار تومان به هر خانواده را مطرح کرد، به نوعی در دوره های بعد کاندیداها روی این موج سوار شدند و هرکسی تلاش داشت برای رای آوردن به این شعارهای پوپولیستی و پولی متوسل شود، شاید در انتخابات 92 این شعارها رنگ و بوی کمتری داشتند ولی حال و هوای این روزهای کشور نشان میدهد شعارهای پوپولیستی در سال 96 دوباره پررنگ خواهند شد.

در سال 92 هم یکسری بحث‌های عوام‌فریبانه مطرح شد. بعضی ها الان دارند از مباحثی که آن زمان مثلا از سوی آقای روحانی مطرح شد ابراز تاسف می کنند، اخیرا مطلبی را از زبان یکی از اصلاح طلبان می خواندم که نوشته بود چرا آقای روحانی برخی حرف هایی را زد که افکارعمومی را جذب کند ولی بعد به آنها عمل نکرد.

بعضي آدمها كه در ليست اصولگرايان قرار گرفته بودند را شايسته نميدانستم و قائل نبودم كه بايد ليستي رأي داد.قطعا عده ای در جریان اصولگرا از برخی ارزش های جامعه بهره می گیرند تا خودشان و موقعیت شان را تثبیت کنند، این نیست که عوامفریبی فقط با اقتصاد باشد گاهی از اخلاق بهره‌برداری سوء می‌شود.

فکر می کنم که در انتخابات سال 96 هم با همین مسائل مواجه باشیم. حتی همین الان که برخی از کارها صورت نمی‌گیرد بخاطر انتخابات است. الان دولت به 300 طرح سالی یک میلیارد تومان اختصاص داده است این کار عوامفریبی است. اینکار را کرده است که کارگاهای این 300 طرح روپا باشد و تعطیل نشود، مهم نیست میزان بازدهی چقدر باشد، آیا این عوامفریبی نیست، در حالیکه اگر این 300 میلیارد را به یک پروژه اختصاص دهند این پروژه یک سال دیگر دویست و سیصد کارگر را مشغول به کار میکند و یک گام به جلو است و سال بعدش یکی دیگر از پروژه‌ها با بازدهی همین پروژه راه می افتد.

الان دولت روی عوامفریبی اینکارها را می کند تا شاید با توجه به مذاکرات خارجی گشایشی در کشور حاصل شود، فرض کنید که اصلا آمریکایی ها به عهدشان پایبند نباشند، آیا این فرصت سوزی نیست؟ خیلی از کارهای دولت عوامفریبی است، درست است که آقای احمدی نژاد را نقد می کنند اما عینا کارهای او دارد دوباره تکرار می‌شود.

زمانیکه اقای زنگنه به مجلس معرفی شد اقای توکلی نطقی کرد و گفت این انتخاب بسیار برای ما هزینه خواهد داشت، همینطور هم شد و در ماجرای کرسنت ایران ضرر کرد بعد هم آقای زنگنه اعلام کرد حکمی که درباره کرسنت صادر شده محرمانه است. چرا باید محرمانه باشد؟ این یک قرارداد نیست یک حکم دادگاه است. ولی جلو انتشار اطلاعات را می گیرند تا جامعه متوجه نشود. این خودش عوامفریبی است که اطلاعات را از جامعه بگیریم و خود را قهرمان نشان دهیم.

نه اینکه من مخالف دولت باشم و اینها را بگویم، در مورد همه دولتها این اعتقاد را دارم. ما باید جامعه را بر مسئولین مشرف کنیم تا مسئولان جرات نکنند جلو اطلاعات دادن را بگیرند، چرا به جامعه دروغ گفته می شود؟ اگر بنا بر فریب دادن باشد احمدی نژاد هم دوباره می تواند جامعه را فریب دهد، یک نفر دیگر با رقم بالاتری می‌تواند مردم را فریب دهد. یک هنرمندتر هم پیدا می شود که با حرفهای زیباتری خود را قهرمان جلوه دهد، فرقی ندارد اقای هاشمی به جامعه دروغ بگوید چه احمدی نژاد باید جلو این دروغ ها ایستاد، باید به شخصیت گفت چرا به طبقه مرفه تهران خلاف می گویی که فرزندت به خاطر آنها هزینه پرداخت کرده، به آقای احمدی نژاد بگوییم شعار 250 هزارتومانی فریبکاری است. نباید بخاطر منافع کوتاه مدت خودمان سطح درک و آگاهی جامعه را پایین نگه داریم. ما اگر از فرصت دوران خودمان برای رشد جامعه بهره گرفتیم وقتی نفر بعدی بیاید قطعا نمی توان فریبکاری را دنبال کند. والا اگر به روند فریبکاری کمک کردیم نباید داد و بیداد کنیم که احمدی نژاد با شعار عوامفریبانه دارد می آید و احساس خطر کنیم.

*گاهی هم عوامفریبی با شعارها و ارزش های دینی است، شاید بتوان گفت یک هزینه ای که اصولگرا ها در این انتخابات دادند این بود که افرادی را در لیست قرار دادن که با شعارهای انقلابی و دینی عوامفریبی می کردند


این را هم قبول دارم.تمسک نمایشی به هر چیزی که برای جامعه ارزش است سواستفاده تلقی می شود. قطعا عده ای در جریان اصولگرا اینکار را می کنند و از برخی ارزش های جامعه بهره می گیرند تا خودشان و موقعیت شان را تثبیت کنند، این نیست که عوامفریبی فقط با اقتصاد باشد گاهی از اخلاق بهره برداری سوء می شود. باید از هر نوع حرف غیرواقعی پرهیز شود، باید مسائل جامعه را شفاف به مردم گفت، تاکید کرد که من می توانم این میزان تغییر ایجاد کنم، این فرق دارد با اینکه گفته شود من 100 روزه مسائل را حل می‌کنم. آیا این شعارها جامعه را سطحی می کند یا نه؟ این جامعه آیا پیچیدگی های جامعه جهانی را درک خواهد کرد؟  

آقای دکتر! چقدر رای نیاوردن لیست اصولگرایان در تهران نتیجه این بود که اصولگرایان فضای فکری مردم تهران را نشناختند یا افرادی را در لیست قرار دادند که رای آور نبودند؟
عوامل مختلفی تاثیر داشت،اکثریت تهران در قضیه انتخابات سال 88 یک گرایشی به مهندس میرحسین موسوی پیدا کرد، درست یا غلط این گرایش پیدا شد و رای آقای موسوی در این شهر از آقای احمدی نژاد بود در حالیکه در برخی جاها رای آقای احمدی نژاد 98 درصدی بود. متاسفانه اتفاقات سال 88 همچنان یک استخوان لای زخم است، ما متاسفانه نتوانستیم یا برخی نخواستند که این مساله روشن شود و به نتیجه برسد به یک جمع بندی برسد. همچنان عده ای تصور می کنند که نظام در این انتخابات رای آنها را صیانت نکرده، همچنان این ناراحتی را دارند و می خواهند که این ناراحتی را در جایی بروز دهند، می خواهند بگویند ما هستیم و ناراحت هم هستیم. درحالیکه معتقدم روشن کردن ابعاد این قضیه خیلی دشوار نبود. اگر 20 تا مناظره قوی می گذاشتیم و آقایان کروبی و موسوی را وادار می کردیم که در این مناظره ها شرکت کنند، مشکل حل می شد.نه اینکه به زور آنها را به تلویزیون ببریم بلکه در تنگنای افکارعمومی قرار می دادیم که حرف داری بیا در مناظره اثبات کن.. 

این پیشنهادتان به جای حصر است؟
بله قطعا این روش خیلی بهتر از حصر جواب می داد، خیلی بهتر. ولی کم کاری کردیم تا این حصر رخ داد. از فاصله پایان انتخابات تا شروع حصر یک فاصله زمانی بود که می شد قضیه را حل کرد، اما کم کاری شد و برای مردم روشن نشد که این حرف آقای کروبی درباره انتخابات برای دومین بار است که مطرح می شود  و خودخواهی ایشان فقط این نیست که بگوید در این دوره انتخابات تقلب شده است، سال 84 هم همین را گفت ولی آیا مستنداتی به مردم ارائه داد؟ نه.

آنهم وقتی که اقای خاتمی انتخابات را برگزار کرده بود، آقای خاتمی نگفت فلان جا انتخابات ایراد دارد گفت بهترین و سالمترین انتخابات برگزار شده است. این مساله اگر برای جوانان روشن می شد آیا مردم تهران در سال 94 از روی غضب رای میدادند؟ اینجا موتور محرکه آگاهی نیست یک نوع انباشت عصبانیت و ناراحتی است. اصولگرایان باید به این توجه می کردند که در تهران با اکثریتی روبرو هستند که هنوز مسایل سال 88 برایشان حل نشده است.

برخی اصولگرایان می گویند نه حل شده است، هرچه می گوییم اقا ما در دانشگاه هستیم می بیینم که هنوز این موضوع برای برخی دانشجویان حل نشده ولی قبول نمی کنند. باید بپذیریم که کم کاری کردیم. اگر فهم درستی داشته باشیم متوجه می شویم که در تهران هنوز عده ای هستند که براساس احساس عمل می کنند، کسی بخواهد یک ذره به احساس شان نیشتر بزند به صحنه می ایند و احساسی احساسی عمل می کنند. متاسفانه خیلی از آقایان اصولگرا به این موضوع توجه نداشتند. طبیعی است با توجه به این پیش زمینه و آن بازی های عوامفریبانه ای که از سوی آقای هاشمی صورت گرفت اصولگرایان رای نیاوردند.

اصولگرایان را در آستانه انتخابات متهم به جنگ طلب بودن و ...می کنند تا رای نیاورند. از این طرف هم برخی اصولگرایان بحث لیست انگلیسی را مطرح کردند. این هم کار غلطی بود و بیشتر احساسات را جریحه دار کرد. 

درست است که باید جامعه را دعوت می کردیم که در روند تاثیرگذار انتخابات نگذارند بیگانگان ورود کنند ولی این فرق دارد تا بحث لیست انگلیسی مطرح شود. لیست انگلیسی یعنی لیست آنجا تهیه شده است. نه اینگونه نبود، لیست ها در داخل تهیه شد ولی ممکن است آنها به دنبال تبلیغ آن بوده باشند این هم از کارهایی بود که احساسات را تحریک کرد. اینجا بحث وابستگی نبود بلکه اخلالی بود که بیگانه داشت در رقابت های داخلی ایجاد می کرد. برخی به جای اینکه فکر و تعقل را پرورش دهند تا مثلا ابهامات سال 88 برطرف شود بیشتر آن احساسات را تحریک کردند.

29216

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 541291

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 14
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۳:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
    6 0
    آقاي سليمي چه وقت از سياست خارج مي شوي تا ما هم از دست اين تحليلهاي آبكي شما خلاص شويم؟
  • بی نام A1 ۰۳:۴۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
    7 0
    تحلیل ایشان درست نیست. جناح تان در تهران رای نیاورد و به عملکرد خود انها برمیگردد و تندروی های وحشتناک انها نه عوام فریبی جناح مقابل.
  • علی IR ۰۴:۱۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
    4 0
    توکلی؟ اشتباهات ایشان پدر اقتصاد را در آورده . مگه طرح تثبیت قیمت ها و یا طرح بهره مالکانه و طرح خوراک پتروشیمی ها طرح اسفناکی نبودند؟
  • بی نام A1 ۰۴:۵۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
    1 1
    خواهيم ديد كه در مجلس دهم، تخلفات به مراتب بيشتر خواهد شد. اين موضوع نیاز به حدس و گمان ندارد، وقتي شما وزنه هاي مجلس كه آدم‌هاي سالم و با سابقه‌اي بودند را ندارید، این اتفاق رخ می‌دهد. مجلس امروز براي ما به طور جدي نگران كننده است بله خب براي شما نگران كننده است توكلي و رسايي و امثالهم نباشند نگران كننده است سالم و با سابقه؟جاي تاسفه كه من شما رو اصولگراي منصفي ميدونستم ولي حالا مطمئن شدم كه شما هم نگران از دست رفتن وزنه هاي خودتون هستيد نه دغدغه مردم داريد نه مملكت
  • بی نام A1 ۰۵:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
    7 0
    نتیجه انتخابات نتیجه اقدامات خود اصولگرایان بود و تقصیر هیچکس دیگرنیست. اقدامات پایداری ها را زود فراموش می کنید منتهی مردم تا ابد در ذهنشان کارهای انها و کارشکنی هایشان علیه دولت و منافع خود را از یاد نخواهند برد. منصف باشید. آقای هاشمی چه نیازی به عوامفریبی دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
  • علي A1 ۰۸:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
    19 4
    آقاي هاشمي عوامفريب هستن؟ چرا ايشان ٣٠ سال امام جمعه بوده شما و همفكران شما صف اول نماز جمعه با امامت ايشان شركت ميكرديد مگه ميشه يكدفعه شخص دوم مملكت كه امام اينهمه از ايشان تعريف ميكند و اعتماد كامل دارد و همينطور رهبري اعلام ميكنند هرچي راجع به آقاي هاشمي ميگن دروغ هستش شماله خودتان اجازه مي دهيد به ايشان تهمت بزنيد يعني به نظر شما مردم اصلاً قوه تشخيص ندارن و براحتي فريب ميخورن و بهمين دليل آقاي حجه الاسلام هاشمي رفسنجاني نفر اول تهران براي خبرگان ميشن ؟شما چكاره مردم تهران هستين چه حقي داريد مردم تهران رو احساساتي معرفي كنيد فكر نميكنيد مردم بخاطر دزدي مسئولان ، قبضه كردن چندين شغل و منسب همزمان ،اختلاصهاي معاونين رئيس جمهور ، تامين اجتماعي زنجاني ها خودسري ها
  • بی نام A1 ۰۸:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
    23 4
    مردم خصوصا مردم تهران عوام نیستندوخیلی هم درک بالایی دارند فقط بنظرخودشان بهتررا انتخاب کردند نه کسانی راکه دائم برطبل جنگ با امریکاودیگرکشورهامی کوبیدند
  • بی نام A1 ۰۸:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
    18 3
    بسیار سطحی به قضیه نگاه کردن. همه کسانی که در تهران رای نیاووردن در سالهای نمایندگی از حقوق مردم دفاع نکردن. اگر همه صاحب نظران منتقد رو رد صلاحیت نمی کردید قطعا چهر ه های خوشنام و شناخته شده اکنون در مجلس فراوان بودند.
  • بی نام IR ۱۱:۱۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
    2 0
    این آقا فکر میکنه مسیح مقدسه مردم هم مردم 3هزار سال پیش ای مردم تهران ای مردم بیسواد ای مردم ..رفسنجانی فرستاده خدا نیست من فرستاده و پیام آورد خداوند یکتا هستم پس به من بپیوندید تا انتخاب شود
  • محمدرضا FI ۱۱:۲۴ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
    4 0
    در انتخاب نشدن آقای توکلی خسران هست ولی خسران کبیر انتخاب همپالگی های ایشان است نظیر صاحب امتیاز ان روزنامه افراطی۰ دموکراتیک ترین کشورها لیستی رای می دهند بزرگوار
  • اسدالله اکبری US ۱۱:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
    5 0
    lآقای سلیمی نمین چه کسی استخوان لای زخم گذاشته ؟ آقای سلیمی چطور لیست واحد برای اصولگرایان باشد ولی برای اصلاح طلبان ایراد دارد تازه صد رحمت به لیست اصلاح طلبان که چند نفر اصولگرا را در لیست خود جا داد مثل مطهری جلالی ولی اصولگرا ها حتی سابقه ندارد یک نفر اصلاح طلب را در لیست خود جا داده باشند و ..................
  • بی نام A1 ۱۲:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
    6 0
    مردم تهران احساسی عمل نکردند . در شهرستانها هم اگه اصول گراها رای اوردند بر اساس روشهای عوام فریبانه و استفاده از تریبونها بوده حداقل در اکثر شهرستانهای خراسان جنوبی می توان این موضوع را به عینه دید.
  • محبی RU ۱۳:۳۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۱
    7 0
    نظر من کاملا مخالف است
  • معلم A1 ۱۳:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۴/۰۴
    0 0
    متاسفانه ایشان بسیار خود رامغز متفکر میداند وای به حال دانش اموختگانی که از ایشان کسب دانش کنند. .........