احمد طالبی‌نژاد

درحالی‌که تقریبا در تمامی سالن‌های تئاتر تهران، نمایش‌هایی در حال اجراست و این هنر دوران باشکوهی را سپری می‌کند، در خانه نمایش، واقع در حوالی میدان فردوسی، نمایش‌نامه‌ای به نام «پیوند خونی»، اثر اثول فوگارد، نویسنده و شاعری که از پدری انگلیسی و مادری آفریقایی در آفریقای‌جنوبی متولد شده و برخی بر این باورند که او جزء پنج درام‌نویس زنده امروز جهان به‌شمار می‌آید، به‌کارگردانی هوشمند هنرکار روی صحنه رفته و دور از غوغا و رونقی که بر فضای تئاتر ما حاکم شده، با معدود تماشاگرانش، هرشب از ساعت هفت، به‌مدت ٨٥دقیقه تماشاگرانش را در معرض تجربه‌ای تازه در زمینه تئاتر سیاسی قرار می‌دهد. از این جهت گفتم سیاسی که متن درباره مسئله اعراب و اسرائیل است که با همه بحران‌های تازه‌ای که در گوشه‌وکنار جهان سر برآورده، مسئله فلسطین و اسرائیل، هنوز هم جدی‌ترین موضوع سیاسی دنیای ما به حساب می‌آید. اما رویکرد کارگردان در این نمایش به‌هیچ‌وجه سیاسی نیست بلکه او از منظری اخلاقی و اجتماعی به این نزاع دیرپا نگاه کرده است. هوشمند هنرکار، همکار سابقا روزنامه‌نگارمان، متن این نمایش را که توسط یدالله آقاعباسی به فارسی ترجمه شده، بازنویسی و آداپته کرده است. متن اصلی همچون دیگر آثار فوگارد ازجمله نمایش‌نامه «سلام، خداحافظ» که در گذشته چندین‌بار توسط کارگردانان نامدار بر صحنه رفته، درباره آپارتاید است اما، هنرکار، بی‌آنکه در موضوع و مضمون کار دست ببرد، آن را به عرصه خاورمیانه کشانده و به موضوع تعارض اعراب و اسرائیل تبدیل کرده است. پیوند خونی، درباره دو برادر ناتنی است که از مادر یکی هستند و در حاشیه شهر اورشلیم، زندگی فقیرانه‌ای را سپری می‌کنند. یکی از برادر‌ها به نام زکریا، کار‌گری می‌کند و آن دیگری بی‌کار است. پدر زکریا مسلمان بوده و پدر آن دیگری - دنی- یهودی. روزی بر اثر تنهایی، تصمیم می‌گیرند در زندگی یکنواخت خود، تحولی ایجاد ‌کنند. در یک روزنامه، یک آگهی می‌یابند که عده‌ای دختر و زن جوان، به‌دنبال یافتن دوست مکاتبه‌ای هستند. به تشویق دنی، زکریا برای دختری جوان به اسم یاسمین، نامه می‌فرستد و پاسخ دلگرم‌کننده‌ای دریافت می‌کند. این ارتباط تا آنجا ادامه پیدا می‌کند که یاسمین تصمیم می‌گیرد به دیدن زکریا بیاید اما، نکته در این است که دنی پی می‌برد یاسمین یهودی و زکریا هم به‌شدت ضدیهود است. این رابطه که باعث ایجاد انگیزه دو برادر برای ایجاد تغییر در زندگی است، به مرحله‌ای تراژیک می‌رسد. متن نمایش که جزء آثار تک‌اتاقه فوگارد است و چنان که از این عنوان برمی‌آید همه ماجرا‌هایش در یک اتاق اتفاق می‌افتد، حسابی بازنویسی شده، بسیار ساده، روان و جذاب از کار درآمده و از نمونه‌های خوب دراماتورژی در سال‌های اخیر است. دو بازیگر نمایش، جمشید صفری و مسعود مهرابی (با مسعود مهرابی مدیرمسئول ماهنامه فیلم اشتباه نشود)، از پس نقش‌های دشواری که برعهده داشته‌اند، برآمده‌اند. نمایش دیالوگ‌های پینگ‌پنگی فراوانی دارد که فقط از طریق ممارست و تمرکز می‌توانند بی‌غلط و بی‌تپق ادا شوند. هرچند جمشید صفری که نقش زکریا را بازی می‌کند، تسلط بیشتری بر کلام و حرکات خود دارد و می‌کوشد به‌دور از اغراق، شیوه بازیگری متد اکتینگ را به‌کار بندد و به‌همین‌دلیل بازی ظریف و قابل‌قبول‌تری دارد.

او که متأسفانه چیزی از پیشینه‌اش نمی‌دانم، می‌تواند یکی از امید‌های بازیگری در تئاتر ما باشد؛ مشروط به اینکه برای رسیدن به شهرت، به این زودی‌ها، فریب تلویزیون یا سینما را نخورد. هنرکار که گویا پیش از این هم یک‌بار نمایش‌نامه «سلام خداحافظ» را روی صحنه برده، درک خوبی از میزانسن دارد و در هدایت بازیگرانش هم مسلط عمل کرده. اما سالن کوچک و غیراستاندارد خانه نمایش که درواقع دو اتاق تودرتو در طبقه دوم ساختمان است، امکان مانور‌های بیشتر و احتمالا اجرائی قوی‌تر را از او و بازیگرانش دریغ کرده است.
پیوند خونی به‌راحتی می‌توانست در یکی از سالن‌های حرفه‌ای تئاتر روی صحنه برود تا بازتاب بیشتری در این هیاهوی تئاتری داشته باشد. وقتی برخی برای اجرای آتراکسیون‌هایشان، سالن مجلل تالار وحدت را در اختیار می‌گیرند، انصاف نیست که جوانان بی‌ادعا، اما باسواد تئاتر، به دخمه‌ها پناه ببرند.

این یادداشت در روزنامه شرق یکشنبه یازدهم مرداد ماه منتشر شده است.

5858

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 442451

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 13 =