چرخه خشونت در مدرسه دو سر دارد : معلم و دانش آموز . حجم خشونت معلمان علیه دانش آموزان بسیار بیشتر از خشونت دانش آموزان علیه معلمان است.

معلمان به خاطر جایگاه و نقش تربیتی و سازنده ای که دارند باید خشونت در مدرسه را به طور مطلق و بدون قید و شرط محکوم کنند و به این محکومیت در عمل پای بند باشند. محکوم کردن مشروط خشونت، و بیان هرگونه اما و اگر و شرط، باعث تداوم آن می شود. به قول شاعر: "کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم" .در شغل معلمی چیزی بدتر از خشونت وجود ندارد. کمبود امکانات و حقوق بهانه است. می توان آموزگار یک مدرسه کپری بود اما به روی دانش آموزان لبخند زد. می توان با حقوق کم مهربان بود. اگر مشکلی داریم دانش آموزان مظلوم در ایجاد آن نقشی ندارند. کتک زدن دانش آموز ضعیف کُشی است و از نظر اخلاقی مردود است. معلمان باید به عنوان تربیت کننده، در حذف خشونت در مدرسه پیشقدم شوند. ترویج تفکر مقابله با دانش آموز خطرناک است.
قتل یک معلم در کلاس درس آنهم به دست یک دانش آموز 15 ساله غم انگیز و هشدار دهنده است. چنین حادثه ای در طول تاریخ یکصد ساله آموزش و پرورش مدرن ایران ثبت نشده است. این حادثه باعث تاثر و اندوه فراوان اهالی بروجرد و به خصوص فرهنگیان این شهر شد. قاتل متواری است و قطعا دستگیر و محاکمه و مجازات خواهد شد.اما مهم تر از مجازات این دانش آموز ، درک انگیزه ، شرایط و زمینه ای است که از یک دانش آموز 15 ساله قاتلی سنگدل می سازد. تاکنون اطلاعات اندکی در مورد سوابق ، شرایط خانوادگی ، وضعیت روحی و روانی دانش آموز منتشر شده است. نکته جالب این است که در هیچ یک از اطلاعیه های رسمی آموزش و پرورش و نیروی انتظامی و گزارش های مطبوعاتی به نام دانش آموز اشاره نشده است. خانواده دانش آموز ادعا کرده اند که او دارای "مشکلات روحی و روانی" بوده است. اگر اثبات شود که دانش آموز دچار مشکلات روانی حاد بوده، قتل محسن خشخاشی دبیر فیزیک مدرسه حافظی را باید تنها یک حادثه تاسف بار دانست .
اگر فرضیه بیماری روانی را بپذیریم ، پرسش مهم این است که چرا مدیر ، مشاور ، معاونان و معلمان مدرسه، متوجه بیماری این دانش آموز نشده و دست به اقدامات پیشگیرانه نزده اند؟ سیاست آموزش و پرورش برای شناسایی دانش آموزانی که بیماری روانی دارند چیست و بعد از شناسایی با آنها چه برخوردی می کند؟ اما اگر فرض کنیم که دانش آموز از سلامت روانی برخوردار بوده است، برای تحلیل ماجرا به مستندسازی اتفاقات آن روز و نیز دسترسی به رزومه درسی و انضباطی دانش آموز ، رابطه دانش آموز با معلمان و اولیای مدرسه، وضعیت خانوادگی ، دوستان نزدیک ، موارد احتمالی که این دانش آموز درگذشته مورد خشونت و تحقیر قرار گرفته و یا دست به خشونت زده، نیاز داریم .
این جنایت از زوایای مختلف قابل بررسی است ، تمرکز این یادداشت بر بُعد آموزشی و تربیتی موضوع در چهارچوب سازمانی تخصصی به نام مدرسه است. جنبه های اجتماعی ، اقتصادی و خانوادگیقضیه بسیار پراهمیت است. اما بررسی عوامل خارج از مدرسه که درشکل گیری این حادثه اسف بار دخالت داشته اند، خارج از حوزه تخصصی نویسنده است و از این گذشته طرح همه مسال در حوصله یم یادداشت نیست. با تاسف و اندوه فراوان و ضمن همدردی با خانواده و بستگان آن مرحوم سعی می کنم، موضوع را از زاویه غیر احساسی و با این هدف بررسی می شود که چه کنیم که چنین اتفاقی بعد از این در مدارس تکرار نشود.
جزییاتی که در مورد آخرین ساعت قبل از ارتکاب قتل تا لحظه وقوع قتل ، منتشر شده ضد و نقیض است. در روزهای اول گزارش شده بود که دانش آموز قاتل برای موجه کردن غیبت ، همراه با پدرش به مدرسه آمده بود و پس از خروج این دو نفر از اتاق مشاوره، پدر از مدرسه خارج می شود و دانش آموز به کلاس می رود. در برخی گزارشها هم آمده بود که پدر، دانش آموز را جلو چشم اولیای مدرسه به خاطر ضعف در درس فیزیک کتک زده . در این شرایط بحرانی دانش آموز روانه کلاس مرحوم خشخاشی می شود. معلم فیزیک برای راه دادن دانش آموز به کلاس ، از او برگه ( مجوز تاخیر )می خواهد و دانش آموز ناگهان با چاقو به معلم حمله می کند ...
اما فرمانده نیروی انتظامی لرستان اخیرا روایت متفاوتی از حادثه را بیان کرد. سردار قنبری حضور پدر دانش آموز در مدرسه را تکذیب کرد و گفت : "ظاهرا این دانش آموز در درس فیزیک ضعیف بوده و معلم پیش‌تر به والدین این دانش آموز در خصوص ضعف تحصیلی این دانش آموز تذکر وی افزود : "اولیای این دانش آموز در روز حادثه در آنجا حضور نداشته‌اند." این فرمانده انتظامی در ادامه گفت :" زمانی که معلم در رابطه با درس نخواندن این دانش آموز به وی تذکر می‌دهد و او را به دفتر مدرسه هدایت می‌کند، دانش آموز از تذکر معلم عصبانی می‌شود و با چاقو به معلم خود حمله می‌کند." اگر این روایت را بپذیریم، باید فرضیه قتل بدون تصمیم قبلی را هم به سناریوهای احتمالی اضافه کنیم. طبق این اطلاعات تصمیم به قتل به صورت آنی گرفته شده و شاید اگر تذکر معلم و تلاش او برای هدایت دانش آموز به دفتر ، اتفاق نمی افتاد قتلی هم رخ نمی داد.
از طرف دیگر همراه داشتن آلت قتاله ، فرضیه قتل با تصمیم قبلی را تقویت می کند. با این حال برخی از معلمان در روایت های خود، به این نکته اشاره کرده اند که در این محله حاشیه ای، اغلب دانش آموزان همراه خود چاقو حمل می کنند. همه این فرضیه ها و احتمالات نیازمند بررسی است. نکته کلیدی آن است که آیا قتل با تصمیم قبلی اتفاق افتاده است ؟ موضوع اخراج دانش آموزان از کلاس به خاطر ضعف درسی یا بی انضباطی یک اتفاق رایج است ، اما شیوه "هدایت دانش آموز" به خارج از کلاس متفاوت است. در اطلاعات منتشر شده به این موضوع اشاره نشده که معلم چگونه به دانش آموز تذکر داده و چرا دانش آموز از تذکر او عصبانی شده است؟ اگر فرضیه بیماری روانی صحت نداشته باشد این سوال مطرح است که چرا واکنش دانش آموز به تذکر معلم تا این حد خشن و غیر متعارف بوده است؟
در صورت دستگیری دانش آموز باید تیم های روانشناسی و تربیتی ساعتها در شرایط امن با اومصاحبه کنند و محققان امکان بازدید از صحنه جنایت و گفت و گوبا شاهدان را بیابند. شنیده شده که برخی از مسئولان آموزش و پرورش معلمان و دانش آموزان دبیرستان حافظی را از گفت و کو با خبرنگاران منع کرده اند. شیوه کتمان و ظاهرسازی در آموزش و پرورش فقط به تداوم مشکلات کمک می کند. برخی با مقاصد سیاسی و محلی و... سعی کردند بر موج حادثه سوار شوند . وزیر آموزش و پرورش هم با وعده حمایت قضایی از خانواده مقتول کوشید از این اتفاق، بهره خود را ببرد. این اتفاق از نظر حقوقی فاقد پیچیدگی و ابهام است. نماینده آقای فانی در ملاقات با خانواده خشخاشی، تاکید بر مجازات عامل این حادثه دلخراش در کوتاه‎ترین زمان ممکن بود! قاتل بدون شک محاکمه و مجازات خواهد شد. اما مجازات و حتی اعدام متهم از دیدگاه تربیتی بخش کم اهمیت تر این فاجعه است.
در میان تحلیل هایی که این روزها از سوی برخی فرهنگیان ارائه شده ، عنصر احساسات و عواطف بسیار قوی است و کمتر به نقش معلمان در پرورش کودکان بزهکار توجه شده است. تاکید بر محاکمه و مجازات قاتل که یک دانش آموز 15 ساله و خودش قربانی است ، پاک کردن صورت مساله است. پیام تربیتی خون این معلم گرانقدر و مظلوم، حذف خشونت از فضای مدارس است. 1- خشونت علیه دانش آموزان 2 - خشونت علیه معلمان، 3- خشونت در متن برنامه های درسی، اجزاء سه گانه خشونت در مدرسه است. نقش عمده در پاکسازی مدرسه از خشونت به عهده معلمان است. آغاز کننده چرخه خشونت در مدرسه معلمان ، مدیران ، معاونان و مربیان هستند، از نظر آماری خشونت علیه دانش آموزان در مدرسه قابل مقایسه با خشونت شاگردان علیه معلمان نیست.
ما حق نداریم از خود سلب مسئولیت کنیم و تقصیر را به گردن وزیر و سیستم و خانواده و جامعه بیندازیم. همه اینها در بروز این فاجعه دخیلند، شاید هم تقصیر آنها بیشتر از ماباشد. اما آنکه به گونه دانش آموز سیلی می زند ، آنکه سر دانش آموز فریاد می زند. آنکه با کتاب بر سر دانش آموز می کوبد ، آنکه با خط کش چشم دختر دانش آموز کلاس اول دبستان را کور می کند ، آنکه با ضربه کابل عصب دست دانش آموز را قطع می کندو.... ماییم. گذشته از این سازمان مدرسه را نمی شود با خانه و معلم را نمی توان با پدری کم سواد و دچار فقر فرهنگی و مادی مقایسه کرد. فرض بر این است که آموزش و پرورش یک سازمان حرفه ای و تخصصی تعلیم و تربیت است و معلم برای تربیت دانش آموز متخلف آموزش دیده است.
انداختن تقصیر گردن سیستم هم نوعی فرافکنی است. ما معلمان انسانهای مختار و دارای شعور هستیم و نه مهره بی اراده سیستم. ما برای تربیت دانش آموزان استخدام شده ایم و از بودجه عمومی کشور برای اینکار حقوق می گیریم. ما حق نداریم بچه های مردم را بزنیم. در همین سیستم فراوانند معلمان شریفی که دست روی دانش آموز بلند نمی کنند. به جای خشونت در مدرسه مهربانی را ترویج می کنند و تلافی ناکامی ها و مشکلات خود را بر سر دانش آموز در نمی آورند.
مشهور ترین استدلال این است که شما از معلمی گرفتار در چنبره مشکلات معیشتی و با حقوق زیر خط فقر در مدارسی گرفتار کمبودو معلمی که همه توی سرش می زنند چه توقعی داری ؟ معلمی با این کیفیت اعصاب برانگیخته ای دارد و با مشاهده کمترین بی انضباطی دانش آموز کنترل خودش را از دست می دهد و دست به تنبیه بچه ها می زند. این استدلال توهین به شان انسانی معلمان است. ترجمه دقیق این سخنان این است که بالا دستی ها به معلم ظلم می کنند و معلم چون زورش به آنها نمی رسد تقاصش را سر بچه های مردم در می آورد.
کسانی که این حرفها را می زنند آبرو و اعتبار معلم را برباد می دهند و البته اکثریت معلمان هرگز تلافی ناکامی های خود را سر دانش آموز در نمی آورند. می توان از طرفداران این توجیهات پرسید که چرا به جای سیلی زدن به بچه های مردم ، نمی روید توی گوش مدیرکل سیلی بزنید؟ چرا به جای فریاد بر سر دانش آموز برسر بالادستی ها فریاد نمی زنید؟ دانش آموز مظلوم در ایجاد مشکلات شما چه نقشی داشته است؟
معلمان به خاطر جایگاه و نقش تربیتی و سازنده ای که دارند باید خشونت در مدرسه را به طور مطلق و بدون قید و شرط محکوم کنند و به این محکومیت پای بند باشند. محکوم کردن مشروط خشونت، و بیان هرگونه اما و اگر و شرط، باعث تداوم آن می شود. به قول شاعر: "کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم" و در شغل معلمی چیزی بدتر از خشونت وجود ندارد. می توان آموزگار یک مدرسه کپری بود اما به روی دانش آموزان لبخند زد. می توان با حقوق کم مهربان بود. می توان در یک سیستم نا مناسب درست کارکرد و سیستم را اصلاح کرد. همواره به یاد داشته باشیم که دانش آموزان در ایجاد این شرایط هیچ نقشی نداشته اند.
عده ای هم این روزها فریاد بر آورده اند که وزارت آموزش و پرورش امنیت مارا تضمین کند . اما نمی گویند چگونه ؟ آیا باید معلمان را به شوکر و اسپری مجهز کرد؟ آیا باید به معلمان سلاح گرم بدهند؟ آیا باید برای معلمان بادی گارد بگذارند؟ بعضی هم مقررات انضباطی را نارسا می دانند و معتقدند دانش آموزان بی انضباط باید اخراج شوند و معلم بتواند دانش آموز بی انضباط را با کسر نمره درسی تجدید و مردود کند. آنها فراموش کرده اند که اصولا فرض براین است که رفتار دانش آموز به عنوان متربی ، پر از نقص و ایراد باشد و دستگاه آموزش و پرورش برای تربیت کودکان و رفع نواقص رفتاری آنها تاسیس شده است. محور و اساس وزارت آموزش و پرورش و مدرسه دانش آموز است و وزیر و مدیرکل و معلم و مربی شغل خود را مدیون وجود دانش آموز هستند.
هیچ راهی جز مجهز شدن به دانش روانشناسی و دانش تعلیم و تربیت وجود ندارد. برخلاف تصور برخی دوستان در کشورهای توسعه یافته معلم ها آسیب پذیرترند. آنها به جای مقابله با دانش آموز روش برخورد با ناهنجاری ها و پرخاشگری ها را یاد می گیرندکار معلمی هم نیاز به سواد دازد و هم نیاز به فن معلمی ، فن معلمی را باید آموخت. این بخش مغفول آموزش و پرورش است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 387869

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 42
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۶:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    23 2
    بچه های مردم را تو خیابان سوار وانت می کنند می زنند حالا دزد وبی شرف هم باشند باید در جامعه این جور بر خورد کرد .قبح همه چیز ریخته ؟نقاب می زنند مردم بترسند .
  • بی نام A1 ۰۶:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    18 16
    مسولیت تربیت و تعلیم دانش آموز فقط بر عهده معلم است.... و دیگر خانواده و جامعه هیچ نقشی ندارند .
  • مژگان IR ۰۷:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    16 14
    از خبر آنلاین بخاطر انتشار این مطلب بسیار سازنده تشکر می کنم. نویسنده این مطلب واکاوی و چرایی این اتفاق را به بهترین وجهی انجام داده...
    • بی نام IR ۱۶:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
      8 7
      جناب عبدالهي،سپاس فراوان از مطلب زيبا و تأثيرگذارتان.لطفا اصلا به كامنتهاي منفي توجه نكنيد،چون اينطور مقالات دست أويزي شده براي معلم نماها و نظرات منفي را اكثرا اين قشر ميدن.اگر به نحوه نگرش انها توجه كنيد متوجه لحن تحقيراميزي كه در مورد دانش اموزان بكاربردند مي شويد انگار نه انگار كه بچه هاي مردم امانت دست أولياي مدرسه هستنداز دانش اموران طوري ياد مي شود كه گويي حيوانات وحشي و افسارگسيخته اي بيش نيستند.همين نحوه قضاوت ،خبر از روح روان پريش و ستيزه جوي اينگونه معلمين است.تاكيدمي كنم كه معلمين شريف و با وجداني وجود دارندكه عاري از هرگونه بي اخلاقي هستندولي متاسفانه تعدادي هم داراي عقده هاي فروخفته اي هستند كه سربچه هاي مردم خالي مي كنند.خواهشا با افشاگري اقدام اينان،بچه هاي ما رو نجات بديد
  • بی نام A1 ۰۷:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    15 16
    آفرین ،هزاران آفرین . قربون قلمت .حرف دل خیلی از مردم را زدی
    • بی نام IR ۱۶:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
      10 10
      اتفاقا پر از ایراد است همه چیز را بر گردن معلم انداخته
    • بی نام RO ۱۷:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
      14 0
      البته حرف دل آدمهای سطحی نگر که بچه هاشون روزی صدبار به اونها بدوبیراه میگن واونها فقط مجبورن سکوت کنند .تربیت کردن اقا مهمه ،بچه باید ازیکی حساب ببره .من دوفرزنددارم تاحالا هیچ کدام را نزدم اما درست تربیت کردم طوری که با یک نگاه من حساب میبرن اگر بچه زیادی آزادباشه به خودش ودیگران صدمه میزنه .این وظیفه پدرها ومادرها ومعلمین است که بچه رو تربیت کنن بدون نیازبه کتک زدن چون تنبیه بدنی برای کسانی است که ازابتدادرست تربیت نشده باشن امااگربچه درست تربیت شد دیگه نیازی نیست اون روکتک زد.امااینکه بچه هرکاری دلش می خواهدانجام دهد وبزرگترها بله قربان گوباشند اشتباه محض است .کشتی بی کشتیبان سرانجام غرق خواهدشد اقا
  • ما دهه 60 حرمت نگه می داشتییم IR ۰۷:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    22 6
    فقط مواظب باشید روشن فکر بازی در نیاورید، تو قضیه ی اسید پاشی به آمنه هم اگه شما روشنفکرا میذاشتید الان آمار جرم اسید پاشی کمتر بودش. فقط بلدیم چند خط بنویسیم همه چی رو لوس کنیم همین طوری هم دیگه این دانش آموزای امروزی لوس باراومدند من نه معلمم نه دانش آموز اما از حرفهایی که می شنوم اوضاع این بچه های آخر دهه 70 فاجعه بار به نظر می رسد. درسته که تنبیه بدنی کاملا ضد انسانی هستش و نباید انجام بشه اما شما خودتان را جای یه معلم بگذارید، سلاح نمره را هم که از او گرفته ایم و توصفیش کرده ایمدر مقاطع بالا هم که هیچ کی درس نمی خونه چون به راحتی و فرت فرت دانشگاه برمیداره اما بهتره پیشنهاد این طوری باشه که ما شیوه ی تحصیل به زمان قدیم برگردونیم امتحانات نهایی درست و حسابی برگذار کنیم.
  • بی نام A1 ۰۷:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    18 9
    معلم ها واقعا دیگه در بین دانش آموزان، جامعه و خانواده ها ارج و قرب ندارند
    • بی نام A1 ۱۳:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
      32 0
      البته برای این وضعیت معلم مقصر نیست حکومت است که ارج و قرب معلم را پایین آورده است.
  • بی نام A1 ۰۷:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    11 19
    چقدر از خواندن اين تحليل عاري از تعصب لذت بردم.ممنون، ممنون از اينكه بالاخره يك نفر اين حرف را زد كه خشونت معلم عليه دانش آموز از نظر آماري قابل مقايسه با جريان عكسش نيست.ممنون از اينكه گوشزد كرديد كه بچه ها سر كلاس درس "آزار" مي بينند.من از معلمي كه باعث تنفر من از جنس زن شد نمي گذرم. ما مردمي جوگير و كم سواد " در ابعاد فرهنگي" هستيم. وقتي صحبت از اين قتل شد همه هاي و هوي كردند كه نسل اين بچه ها ور بيافتد كه اينقدر بد و وحشي هستند.حالا اگر ماجرا برعكس بود هم همين را نسبت به جامعه فرهنگي مي زديم. مثل همه اتفاقات ديگر كه از جوزدگي ما مردم نشأت مي گيرد. خداوند اين معلم را بيامرزد و دانش آموز مورد بحث را هم از شر خشم و نفرتي كه او را فرا گرفته برهاند.
  • بی نام IR ۰۷:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    14 16
    روز اول سال اول دبستان من از معلم کلاس بخاطر اینکه قبل از آمدنش چند تا میز جلوتر با یک دانش اموز صحبت میکردم سیلی خوردم.بدون هیچ پرسش و تذکری.این حرکتش رو هیچوقت یادم نمیره.خدا ازش نگذره که همین کارش شخصیت من رو ضعیف کرد.
    • بی نام A1 ۱۴:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
      11 10
      شما از اول شخصیتت توی جاهای دیگه ضعیف شده بوده. وگرنه ما هم سیلی خوردیم.
  • بی نام IR ۰۷:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    23 7
    دو ساعت حرف زدی پدر جان، بالاخره هم نگفتی مشکل اصلی کجاست، چون نمی دونی حرافی، کاری از پیش نمی بره و انداختنبار مسئولیت به دوش معلم تا نحوه«هدایت دانش آموز به بیرون کلاس» رو بدونه سی ساله داریم نسلی رو پرورش میدیم که پدر و مادر، بچه رو با به به و چه چه بار آوردن و بچه ای که متوجه بشه که نه سیستم آموزشی میتونه بخاطر اشتباهاتش تنبیه اش کنه و نه پدر و مادر دلش میاد و نه توانش رو داره اینکارو بکنه، هر کاری دلش بخواد میکنه تو هم واسه شون دل بسوزون...اون زمانی که ترکه آلبالو رو خیس میکردن واسه تنبیه دانش آموزان، خروجی مکتب خونه ها، آدمهای اسطوره ای این سرزمین میشدن، الان از بیست تا دانش آموز کلاس، ده تاشون معتادن نوش جون خانواده هاشون و شما و جامعه و نظام آموزش و پرورش
  • کیومرث غلامی US ۰۸:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    27 7
    شماهم بیکارید این تزها را مدهید خشونتی در کار نبوده به دانش آموز گفته برو دفتر نامه بیار با چاقو کشتدش شما به این میگید خشونت اصلاً بچه ها وقاحت و پرخاشگری را از حد گذراندند احترام معلم از بین رفته و مقصر سیستم غلط آموزشیه
  • بی نام IR ۰۸:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    27 7
    ببخشید، این معلم اصلا با بچه ها با خشونت رفتار نمی کرد، چرا معلم بیچاره را تخریب نکنید
  • یک فرهنگی A1 ۱۰:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    28 7
    برای نویسنده متأسفم که بدون علم سخن گفته. نخست اینکه علی الظاهر ایشان دقیقه ای در مدرسه تشریف نداشته اند. دوم اینکه گویی در جریان فضای اخلاقی و معرفتی و رفتاری قاطبه ی دانش آموزان امروزی نیستند. سوم اینکه فرهیختگانی که با نهایت بی ادعایی و مظلومیت روزانه کیلومترها میپیمایند و روستاها را یکی پس از دیگری طی مسیر میکنند را عاملان گماشته ای فرض نموده که چون خودشان دقیقه ای را صرف رسیدن به محل کاری گرم و راحت و بدون تنش میکنند و پایان ماه شادان و خرسند حساب حقوقشان را مینگرند. بله شرایط ما طوری است که حتی یا فریادرس در دولت و بدنه ی اجرایی کشور هم نداریم چه رسد به امثال شما به ظاهر روشنفکران اجتماعی. ........... .
    • بی نام A1 ۱۷:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
      4 9
      أحسنت
  • محصل A1 ۱۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    25 6
    شما بیخودی نظر ندید پدر من معلم بروجرد است چه طور میگید معلم مقصر شما دبیرتون که یکی از بهترینای فیزک بروجرد از دست ندادین وقتی صد بار از محصل امتحان میگیرن تا قبول بشه دیگه چه اموزش وپرورشی زمان والدین ما این جوری بود به خاطر اسون گیری بچه ها بی ادب وتنبلند .من دانشجوی فوق لیسانسروانشناسی هستم پس از روشهای تربیتی سر درمیارم و مشاوره مدرسه می باشم.
  • بی نام A1 ۱۳:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    8 5
    جناب آقاي عبدالهي چه عجب بعداز قريب به يك سال يه يادداشتي از شما ديديم شما خودتان را دچار خودسانسوري كرديد؟1 يا رسانه هاي مدعي آزادي1 كه برخي انتقادهاي شما را برنمي تابند شما را از گردونه حذف كردند؟1
  • رضا A1 ۱۴:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    28 4
    سلام نویسنده محترم ضمن توجه لازم به ابعاد قضیه که جای تشکر از باریک بینی شان هست به نکته اصلی که قتل معلم است بی اعتنا بوده اند.زیرا این حادثه مولود فرزند و یا دانش آموز سالاری ست که امروزه رایج شده. خوب است از این منظر هم نگاهی به ماجرا بشود که واقعا با اینهمه مشکلات و نبود کمترین ابزار تربیتی و تنبیهی دانش آموز به حال خود رها شده و همه از معلم انتظار دارند خود دار و مهربان و با سعه صدر باشد و فقط تحمل مرارت بکند.آخر دوصمن استخوان باید که صد من بار بردارد..آیا معلم امروز این استخوان رادارد؟ آیا نظام آموزشی که از پرداخت حقوق حقه معلم خودداری می ورزد و رتبه بندی را که کمترین حق ایشان است اجرا نمی کند می تواند انتظارات گزافه از این قشر داشته باشد؟ امیدوارم قدری دقیق تر و بی غرض تر بنگریم.
  • یک معلم IR ۱۴:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    22 2
    از نظر امثال شما دانش آموزان می تونند به معلم و مدیر بدون هیچ دلیلی فحش ناموس بدن و به ریش معلم و مدیر و ... بخندند دقیقا این صحنه تو کلاس من رو به مدیر ما پیش اومدة، قسم می خورم بدون هیچ دلیلی چه از سوی من و چه از سوی مدیر، دانش آموز یه دفعه انگار برق بهش وصل شده باشه به شیوه ی ورزشگاه ها شروع کرد به توپ تانک فشفشه و ...، فقط به این دلیل که مسئولین مدرسه با رفتارهاش کنار می اومدن ، معلم تو این قوانین یه برده ی تو سری خوره.
  • یک معلم IR ۱۵:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    16 1
    ایشون می فرمایند: "اگر فرضیه بیماری روانی را بپذیریم ، پرسش مهم این است که چرا مدیر ، مشاور ، معاونان و معلمان مدرسه، متوجه بیماری این دانش آموز نشده و دست به اقدامات پیشگیرانه نزده اند؟" این آقا فکر می کنه ایران سوئده، فکر می کنی معلما این چیزا رو انتقال نمیدن؟ نهایتش چی میشه؟ یا با شماتت والدین مواجه میشن که یعنی بچه ی ما روانیه؟ حرف دهنت رو بفهم یا به دلیل فقر فرهنگی و مالی پیگیری نمی کنن، سیستم حمایتی ما هم طوری نیست که کسی دنبالش رو بگیره، فکر می کنی ما این کارا رو نکردیم؟
  • بی نام IR ۱۵:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    19 5
    برای نویسنده متاسفم که معلما رو یه مشت روانی جلوه داده که بدون دلیل بچه ها رو تنبیه می کنن. آقای محترم اگرم کسی این کارو بکنه این یه رفتار واکنشی بوده، یعنی اشتباه از دانش آموز شروع میشه و معمولا با تذکر و نصیحت و مهربانی به راه راست هدایت نمیشه. واقعا این مقاله سراسر توهین به معلما بود. هرکی باین بخونه خیال می کنه معلما یه مشت روانین.
  • محمد A1 ۲۰:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۰
    10 2
    آقای عبداللهی اگر این معلم پدر شما بود این داستانهارا تعریف می کردی.اگر راست می گویی خودت چند روزی را با روش خودت برو سر کلاس ببین چه خبر . پدر ومادر ها با این تربیت خودشان نمی توانند بچه هایشان را کنترل بکنند آن وقت انتظار تربیت آنان فقط چند ساعت در روز را دارید .الحق که معلومه خیلی از آموزش می فهمی
  • پنگوئن US ۰۳:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
    10 0
    سالهاست که جمله مرگ بر این و مرگ بر آن، اعدام در ملاء عام، و.... در جامعه ما یک فرهنگ پذیرفته شده است. از پیش دبستانی به بچه ها یاد میدهیم طلب مرگ برای ملتی، سازمانی و یا افرادی بکنند که نه میشناسنشان و نه میدانند تقصیرشان چیست. بچه هایمان را میبریم تماشای اعدام. خشونت را خودمان به بچه ها یاد داده ایم و حالا به دنبال پاک کردن صورت مسئله هستیم. دانش آموزی که آن معلم نگون بخت را به قتل رسانید به دلیل آموره های خشونت باری است به او از بچه گی تزریق شده نه مشکل روحی روانی دارد و نه .... هنوز دیر نشده. بیاییم به بچه هایمان انساندوستی، شادی، عشق به محیط زیست، احترام به حقوق دیگران و ... یاد بدهیم و واژه مرگ را از ادبیات روزانه مان حذف کنیم.
    • آزاده IR ۱۸:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۶
      0 0
      آفرین عااااالیه بود
  • پاسخ به شیرزاد IR ۰۵:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
    7 1
    آقای عبدالهی این تحلیل شما ابتروعقیم است.درست مثل کالبدشکافی سوانح هوایی درایران که همیشه خلبان مقصره. من نمی دانم که شماتعریف جامعه پذیری رابلدیدیانه؟یقینا مورداولی درست نیست.چون اگرچنین می بوددرتحلیل خودتان به عوامل موثربرجامعه پذیری اشاره می کردید؟ آقای روشنفکرمعلم قربانی شده.وقربانب یک وضعیتی که شما توان درک آنراندارید.چون اگرمی داشتیداینجوری حرف نمی زدید.معلم رامقصر حادثه جاوه نده.
  • بی نام IR ۰۶:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
    6 0
    جامعه خشني داريم . در بانك در اداره هاي دولتي هر جا كه سر و كارت بيفتد با شما به زبان نخوت و تكبر حرف مي زنند . لطفا و متشكرم كمترين كلماتي است كه شنيده مي شود . تلويزيون نشان مي دهد كه عده اي نقابدار عده ديگري را بالاتنه برهنه دارند به شدت كتك مي زنند .و افتابه گردنشان مي اندازند . خشونت اينجور به بچه ها سرايت مي كند اين بچه ها معلم آينده هستند . پزشك آينده هستند مبارك است تازگيها اسيد پاشش را هم داريم . رفع خشونت را از بالا شروع كنيد . فرياد كشيدن را از تلويزيون قطع كنيد . الگو هاي مصنوعي را با الگوهاي واقعي جايگزين كنيد . انشاءالله 40 سال ديگر جامعه كم خشونت داشته باشيم .
  • بی نام A1 ۰۷:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
    5 1
    همین حرفها رو زدین که دانش آموزا روز به روز بی ادب تر و پرخاشگرتر شدن
  • معلم A1 ۰۸:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
    5 1
    ضمن تشکر از اظهار نظر شما.چرا هیچ گاه ازخودمان نپرسیدیم که قدیم تومکتب خانه دانش آموز جلوی چشم همه فلک میشد و... هیچ بی حرمتی به معلم نمی شد.چون معلم ازمنزلت وپرستیژ بالایی برخوردار بود اماحالاکارما فرهنگیان به جایی رسیده که هرکسی درهر پست ومقامی درباره فرهنگیان اظهار نظر میکنه بدون اینکه به ریشه یابی علت ها بپردازد.به قول قدیمی ها احترام امامزاده رامتولیش نگه می داره اماآموزش وپرورش چی.......
  • رضا معلم IR ۱۳:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
    7 0
    نسبت معلم به دانش آموزان هیچ تناسبی ندارد. در دنیا وکشور های پیشرفته به تعداد 14 ادنش آموز یک معلم وجود دارد در حالی که در ایران به تعداد 27 دانش آموز یک معلم در چنین مدارسی کار معلم مبصری است نه تدریس .
  • بی نام A1 ۱۳:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
    7 0
    به قول یک نظریه پردازی که اسمش یادم نیست می گه :« تازمانی که بچه نداشتم پنج نظریه تربیتی ارائه کردم حالا که یک بچه دارم هیچ نظری ندارم» به قول حضرت علی علیه السلام : مردم بیشتر از اینکه از پدر و مادر ارث ببرند از رفتار حاکمان خود ارث می برند...
  • معلمی دردمند RO ۱۷:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
    15 2
    باسلام خدمت همه دوستان عزیز،معلم دلسوزدانش اموزان است وانهارا فرزندان خودمیداند اما نظام غلط پرورشی والبته مجبوربودن مادرنمره دادن ومدارا با رفتارهای غلط ودوراز ادب بعضی ازدانش اموزان باعث گستاخترشدن آنهاشده.یک زمانی خانواده اگرازپس تربیت فرزندش برنمی آمدازمدیرومعلم مدرسه خواهش می کرد که این کاررابکند اما حالا چی؟خانواده هایی که به اخلاق ورفتارفرزندشان اهمیت میدن معمولا مشکل ساز نیستند چون درصورت بروزمشکل طی تماس با خانواده ومشاوره بهترین راهکارها داده میشه ،امامشکل اغلب مدارس ما بچه هایی هستندکه درخانواده های از هم گسیخته ازلحاظ اخلاقی وفرهنگی است .چنین خانواده هایی نه تنهابا مدرسه همکاری نمیکنند بلکه باگفتن اینکه معلم حق اظهارنظر نداردفرزندشان رانسبت به اولیای مدرسه جریترمی کنند.
  • سهراب A1 ۰۹:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۲
    9 0
    آقای عبداللهی شما معلم نیستید و نمی دانید که چه خبر است؟ آیا شما تا کنون مقاله ای در مورد بی سوادی دانش آموزان نوشته اید؟که چگونه وزارت خراب شده به معلم ها فشار می آورد تا نمره بدهند. نمره ی این وبلاگ شما ۴ از ۲۰ بیشتر نخواهد بود چون ندانسته،نشناخته،نا آگاهانه و یکطرفه به قاضی رفته اید.
  • فريد IR ۱۰:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۳
    8 0
    جامعه اي كه به معلم ارزش نگذارد بيشتر از اينها خواهيم شنيد براي ورود به مقاطع بالا تر بايد ملاكي باشد نا دانش آموزان ضعيف ورواني نتونند بالا بيان نتيجه بالا امدن كمترين عواقبش كشتن معلمان است فردا به راحتي وارد دانشگاه ميشن استاد وهمكلاسي مي كشن ودر نهايت با مدرك دانشگاهي به اساني به دست آمده يكي از پست هاي مهم مملكت ميشن وكل مردم رو زير چاقو ميگيرن منتظر اخبار بعدي خشونت هستيم تاوان همه اشتباهات اون مسولان را معلمان سر كلاس مي دهند كسي خبر ندارد حرمت درس خواندن راازبين ميبرند پس معلم اين وسط به چه دردي مي خورد
  • ناشناس A1 ۱۶:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۳
    9 2
    یک معلم کشته شده اونوقت شما از دانش آموز قاتل دفاع می کنی؟ اگه این اتفاق برای یکی از فامیلات اتفاق می افتاد وجدانا این چیزا رو می نوشتی متاسفم برای شما متاسفم متاسفم متاسفم ...
  • بی نام A1 ۱۸:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۳
    10 2
    آقای عبدالهی شما یکبار به مدرسه برید، قول میدم نیم ساعت توی کلاس دوام نمیارید.
  • مسعود A1 ۱۷:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۶
    2 0
    ما ایرانی ها یک طرز تفکر مشترک داریم واون اینکه تا چیزی کاملا خراب نشه فکر میکنیم همچنان سالمه و کار میکنه ای کاش قبل از اینکه اتفاق می افتاد فکری میکردیم . وای وای وای
  • سید اکبر رضوی IR ۰۷:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۸
    1 1
    بنظرم فرم رسمی چاپ کنند و به معلم بدهند اگر دانش آموز مشکل دارد معلم پر کند و به رییس مدرسه دهند تا پیگیری کنند و کمک کنند. تازه هدف آموزش یادگیری است اگر نمره کم داشته یک بار دیگر امتحان می گرفت. شاید معلم بیانش نارسا بوده و ... ما در جریان امر نبودیم . باید تحقیق شود. بنظرم معلمان عزیز هم قدری هوای همدیگر را داشته باشند. مثلا" دانش آموزی رشته ریاضی است باید این درس را زیاد بخواند یک دفعه فارسی زیا د می خواند منظورم این معلم سخت می گیرد. باید این بگوید درس مرا زیاد نخوانید. مسایل دیگر هم هست اما جا نیست اینجا
  • بيژن A1 ۱۶:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۱
    0 1
    جناب عبدالهي مطالبي در زمينه مناسبات معلم /دانش اموز هست كه انتظار ميرود از طرف كارشناسان صاحب نظر نظير جنابعالي پردازش شده و جهت انعكاس به مسؤلين و يا افكار عمومي منتشر گردد لطفا درصورت فراغت با e.mail اينجانب تماسي داشته باشيد. با احترام
  • علی A1 ۰۴:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۰
    0 0
    من فقط اظهارات قاتل را پس از دستگیری بیان میکنم تا متوجه شوید در این جامعه انسانهای خوب فدای انسان های بد می شوند چه در بین دانش آموزان چه در بین معلمان: قاتل «محسن خشخاشی»، معلم بروجردی پس از شناسایی و دستگیری گفت: آقای خشخاشی معلم خوبی بود و من فکر نمی‌کردم با حمله چاقوی من بمیرد.