۰ نفر
۴ آبان ۱۳۹۳ - ۰۸:۴۰
طبیب روحانی

من هر ده سال یک بار علامه حسن زاده آملی را ملاقات کردم.



 نخستین مرتبه در سال 1372 توفیق درک محضر ایشان را یافتم: جهانی بنشسته در گوشه ای. بار دیگر در سال 1383 که با مشکلات او را پیدا کردم. و بالاخره در سال 1392 که تنها در همایش تجلیل از مقام علمیش تنها از دور سیمای پر نورش را دیدم. علامه حسن زاده از تصویر و تبلیغ گریزان است. با این وصف اطلاع رسانی آثار و احوالش ضروری است چندی قبل که با اصرار خواستم بخشی از آثارش را معرفی کنم تلفنی صحبت کردم و وقت گرفتم.
علی رغم هماهنگی قبلی از تهران راه افتادیم و به قم آمدیم اما هنگامی که به منزل ایشان رسیدیم ایشان را نزار و نحیف یافتیم که از ما می خواست جلسه را به بعد موکول کنیم. آقازاده ایشان نیز به اصرار از ما درخواست کرد برگردیم و ما لختی درنگ کردیم. وقتی از لای در چوبی منزل، "محاسن" ایشان را دیدم به اشاره گفتم حال که از راه دوری آمدیم حداقل اجازه بدهید سلامی بگویم و برگردم. در باز شد و من خود را در بیرونی منزل استاد یافتم و به همراهان گفتم منتظر بمانند تا شاید حال استاد مساعد شود. در گفتگوی سرپایی کلماتی چند ردوبدل شد ناگاه لبخندی بر لبانش شگفت و برق خشنودی بر چشمانش نشست. آقازاده که بیرون رفت با اجازه استاد، دوستان تصویر بردار را هم صدا زدم. کم کم به اندرونی رفتیم و کتابخانه علامه و صحبت های خودمانی. تا نزدیک غروب کنارش بودیم. چهره صمیمی، ساده، زلال و نورانی علامه حسن زاده بی آنکه بداند در قاب تصویر نشست. وقتی حق التحریر کتابش را که ناشری داده بود تقدیم کردم دو برابر آنرا به ما برگرداند، در حالی که مزاح و شوخی سراسر کلامش را پوشانده بود. در سال 1393 علی رغم پیگیری های مدام دیگر نتوانستم مجالی چنین خودمانی بیابم. ناچار به همان تصاویر 1383 و ده سال قبل در سال 1372 بسنده کردم... ساده و بی ریا. و این مستند تلویزیونی آماده شد انشالله که در پناه خداوند سال ها زنده و شاداب و همچنان به نشر معارف اسلامی همت کند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 382340

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =