یک کارشناس مسائل خاورمیانه می گوید: کنار رفتن بندر بن سلطان فدم دیگر در مسیر خروج عربستان از رادیکالیسم است. روندی که به نظر می رسد همچنان ادامه خواهد داشت.

سعید جعفری پویا: بندر بن سلطان که چند ماهی است به عربستان بازنگشته است، بالاخره برکنار شد. رئیس دستگاه اطلاعات و امنیت عربستان که به شدت فردی رادیکال و تندرو است، پس از شکست سیاست های منطقه ای عربستان در خاورمیانه کنار گذاشته شد تا شاید عربستان هم در مسیر اعتدال قرار گیرد. با دکتر جعفر حق پناه استاد دانشگاه و کارشناس مسائل خاورمیانه گفتگویی پیرامون تحولات ساختار سیاسی عربستان انجام دادیم که در ادامه می خوانید:

برکناری بندر بن سلطان پس از چندین ماه حضور نیافتن در عربستان بالاخره محقق شد. شما این کنار رفتن را چگونه تفسیر می کنید؟

در خصوص تحولات سیاسی در عربستان می توان چندین سطح را مورد مطالعه قرار داد. در درجه نخست ساختار سیاسی عربستان و رقابت جناح های سیاسی در این نظام سنتگرا است. این ساختار بر روابط ویژه ای مبتنی است که بر اعتماد و روابط سرسپردگی به اصالت ها و ویژگی های نظام قبیله ای در این کشور ابتنا دارد. همین اتفاق را باید در کنار رویدادهای دیگری مانند انتخاب ولیعهد دوم برای پادشاه سعودی که برای نخستین بار رخ داده و همچنین تحولات سیاسی که با توجه به کهولت سن اغلب رهبران این کشور در حال وقوع است، مورد بررسی قرار داد. از این زاویه باید گفت امیر عبدالله تلاش دارد نظام سیاسی را از درون به ثبات و آرامش برساند و از شکل گیری تنش هایی که احتمالا می تواند در این شرایط متشنج در این کشور پیش آید جلوگیری نماید. اما سطح دوم را باید به تحلیل عملکرد دستگاه اطلاعاتی حکومت عربستان سعودی مرتبط دانست و مشخصا آنچه که ناشی از عملکرد و ویژگی های فردی بندر بن سلطان می شود. ضمن اینکه باید به میزان کارآمدی دستگاه اطلاعاتی سعودی در خصوص بحران های منطقه ای توجه داشته باشیم که مشخصا به مسائل عراق، سوریه و مصر باز می گردد که جزو اولویت های امنیتی عربستان است. مناقشاتی که در مصر روی داد به شدت مورد توجه عربستان است رقابت هایی که این دو کشور با یکدیگر دارند، باعث شده که عربستان تلاش کند بر معادلات قدرت در مصر تاثیرگذار باشد. اما هنوز عربستان با وجود هزینه فراوانی که در مصر انجام داده، نتوانسته به موفقیت آشکاری دست یابد. در عراق هم این مسئله دیده می شود و اوج این مسئله را البته در بحران سوریه می توان مشاهده کرد که اساسا با تصدی گری بندر بن سلطان در مقام رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان بود که بحران سوریه وارد فاز چنگ داخلی شد. یعنی بحران سوریه یک سال از آغاز آن می گذشت و خیلی جنبه نظامی و جنگ داخلی به خود نگرفته بود، با ورود بندر بن سلطان به این جایگاه از حدود دو سال پیش، جنگ داخلی در سراسر سوریه شروع شد و نیروهای سلفی و جهادی از سراسر جهان با پشتیبانی بندر بن سلطان وارد سوریه شدند و دقیقا ناکارآمدی ایشان در این حوزه می تواند ناشی از این باشد که کشور عربستان به این نتیجه رسیده که باید در رویکردهای خود در این حوزه تجدیدنظر صورت دهد.

آقای الادریسی که به جای بندر منتصب شده، از نزدیکان بندر بن سلطان است و گفته می شود یکی از افراد معتمد او است. بر این اساس آیا اصولا می توان انتظار داشت که تغییری در سیاست های خارجی و امنیتی عربستان ایجاد شود؟

علی القاعده هر کسی که در این جایگاه قرار گیرد، باید از محفل اصلی قدرت باشد و کاملا مورد اعتماد سران و رهبران سیستم باشد و بیش از اینکه به بندر بن سلطان نزدیک باشد، باید مقبول دستگاه پادشاهی قرار گیرد. طبیعتا از این جهت بیش از اینکه مناسبات فردی افراد اهمیت داشته باشد، نظر دستگاه حاکم و اطمینان به او حائز توجه است و در واقع کارکردی که آن فرد از خود بروز می دهد مهم تر است. از سوی دیگر باید اعتراف کرد که در مورد ادریسی اطلاعات چندانی در دست نیست و نمی دانیم ایشان چه سوابقی دارد و می خواهد چه رویکردی را اتخاذ نماید، ولی به هر حال سایه این ناکارآمدی بر عملکرد این سازمان سایه افکنده و ایشان لاجرم باید تغییرات جدی در سیاستی که تا کنون به عنوان رویه عربستان ترویج یافته انجام دهد. من فکر می کنم باید منتظر ایجاد تغییرات تدریجی و بعضا متناقض در سیاست خارجی عربستان باشیم. به عبارت دیگر در برخی از حوزه ها شاید شاهد استمرار و در بعضی دیگر از موارد شاهد تغییر سیاست های عربستان باشیم.

گفته می شود با انتخاب مقرن به عنوان جانشین، گمانه های تغییر در سیاست رادیکالی عربستان کلید خورد و حال کنار رفتن بندر را هم می توان سکانس بعدی این سیاست تلقی کرد؟ آیا عربستان شاهد روی کار آمدن حاکمانی معتدل در ریاض خواهد بود؟

موضوع این است که سیاست خارجی عربستان در بسیاری از حوزه های دیگر هم شاهد تنش و چالش است. از جمله در روابط ویژه ای که این کشور با اعضای شورای همکاری خلیج فارس داشته است و کشورهایی که به عنوان دوستان و منتقدان خود با کشورهای غربی به ویژه با آمریکا داشته است. در نتیجه این امر را باید ناشی از یک الزام در بازنگری در سیاست خارجی این کشور دانست و من فکر می کنم این تغییر فقط حوزه های اطلاعاتی را در بر نمی گیرد و بخش های سیاست خارجی، دیپلماسی عمومی و داخلی را هم به تدریج در بر گیرد.

چقدر نقش آمریکا را در این تغییر سیاست موثر می دانید؟ گفته می شود هم کری و هم اوباما در دیدارهای خود در عربستان بر نقش مخرب بندر تاکید کرده بودند. آیا در این برکناری اثری از واشینگتن هم مشاهده می شود؟

عربستان یک مخالفت حداکثری اعلامی و اعلانی با سیاست خاورمیانه ای آمریکا در پیش گرفته شد و طی دو سال اخیر این مسئله به اوج رسید. در واقع نتایج آن هم در این مدت آشکار شد و ورود بندر بن سلطان پیامد بارز این رویه است. هم جمهوری خواهان و هم دموکرات ها از عملکرد دستگاه پادشاهی عربستان از رخدادهای پس از 11 سپتامبر ناخرسند بوده اند و هیچگاه دوستی دهه های سابق بر روابط این دو حاکم نشده. این نکته حائز اهمیت است که در یک آزمون صحیح و خطا، رژیم آل سعود به این نتیجه رسید که دولت آمریکا، اعم از جمهوری خواهان و دموکرات ها سیاست یکپارچه ای را در پیش گرفتند که خیلی فضای مانوری را ایجاد نمی کند. در واقع حداکثر ارفاقی که دولت آمریکا به آل سعود کرد این بود که نقش اتباع این کشور در شکل دهی به رخداد 11 سپتامبر را نادیده گرفت و گرنه می توانست به واکنش های بسیار فراگیرتری هم بینجامد. بنابراین در ازای آنچه که آمریکایی ها در پیش گرفتند و خواهان حفظ این مناسبات هستند انجام تغییراتی هم از جانب حکومت عربستان الزامی و گریزناپذیر است و به نظر من این نقطه شروع است و عربستان ناگزیر است راه اعتدال را در پیش گیرد. ضمن اینکه احتمالا با توجه به کهولت سن رهبران و تغییرات اجتناب ناپذیر بعدی انجام این روندها می تواند شکل طبیعی تری داشته باشد.

30849

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 350224

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 7 =