آنچه "سلیمانی"ها در آئینه ی تاریخ تابانده اند

جناب آمریکا کلا قصد این را ندارد که از تاریخ کمک بگیرد ، و البته قوانین بین الملل هم به قدر کافی منفذ و مفر برای دور خوردن و نادیده گرفته شدن دارند که اگر این جناب هوس آتش افروزی کند ، نیازی به اجماع در شورای امنیت سازمان ملل برای دریافت مجوز جهت انجام عملیات های نظامی در سایر نقاط جهان را نخواهد داشت .
هرچند در حملات نظامی آمریکا و تصرف و اشغال ، به بهانه های واهی در کشور های افغانستان و عراق عملا خون میلیونها نفر آن هم مسلمان ریخته شد ، و بعد از امتناع ایشان از مداخله ی نظامی در سوریه و تحمل قهر دوقلوهای ترکیه و عربستان و نوچه های منطقه ای ایشان ، برای ساقط کردن نظام قانونی بشار اسد و بعد مشاهده ی رویدادهای بیشرمانه ترین فجایع انسانی در این کشور و عراق به دست مولود نامبارک "داعش" - که قبلا نیز اشاره داشته ایم به پدر آمریکایی و مادر اسرائیلی اینان - حال که کار به انتها رسیده و تومار این متحجرین انسان نما توسط سردارانی چون "حاج قاسم سلیمانی" ها پیچیده شده ، باز هم این جناب به فکر مداخله ی نظامی افتاده و قصد دارد تا در آشوب بازار منطقه برای خود سهمی نیز در این مورد مجزا نماید تا همچون گذشته خود را ناجی ملت ها نامیده و تاریخ را به نام خود مصادره نماید .
این جناب که قدرت چانه زنی خود را در مقابل تنها ترین عضو آسیایی ناتو برای متقاعد کردن نبرد با داعش را نیز از دست داده ، بفکر افتاده تا آبروی رفته را برای خود احیا نماید ، غافل از اینکه سنت های الهی هرگز چنین اجازه ای را نه به ایشان که به هیچ مکاری نمی دهد .نمایندگان ایشان در سازمان ملل و شورای امنیت بجای معرفی خود به عنوان فرشته ی نجات ملت های مورد تجاوز قرار گرفته ، بهتر است دست از لجاجت و خونریزی و شیطنت بردارند تا شاید با این کار مفتخوران دلار های نفتی وهابیت نیز حقیقت را دریافته و بجای دستاویز قراردادن "منافقین" معلوم الحال برای پیاده سازی سایر مقاصد شوم خود در سوریه و عراق ، به حق حیات انسانهای آزاده و مردم منطقه لااقل از منظر "حقوق بشری" نیم نگاهی داشته باشند.