استیضاح رضا فرجیدانا، یکی از مهمترین چالش های دولت حسن روحانی و مجلس نهم بود. بلاتکلیف ماندن سه ماهه وزارت علوم و آموزش عالی، پیش چشم ترین ضربه این استیضاح بود. اما چرا این اتفاق افتاد؟
محمدحسین نجاتی: وزارت علوم در سال ۱۳۹۳، سرنوشت دراماتیکی داشت؛ یکی از مهم ترین طبقه های حامی حسن روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۲، یعنی دانشگاهیان روزهای پرفراز و نشیبی را به چشم دیدند. در سال ۱۳۹۳، بورسیه های غیر قانونی در هشت سال فعالیت دولت های نهم و دهم افشا شد. فشارها بر رضا فرجیدانا برای امتناع از تغییر روسای دانشگاه ها قوت گرفت. مجلس با محوریت اقلیت پرهیاهو، استیضاح را به تاوانی برای افشای بورسیه های غیرقانونی تبدیل کرد.
«پایداری» ها در مجلس صحنه گردانی کردند و هزینه های استیضاح فرجیدانا را بیش از پیش افزایش دادند. مجلس کاری کرد که دولت روحانی نیز در تعدد معرفی گزینه های پیشنهادی برای تصدی پست وزارت، به رکورد احمدی نژاد برسد و درآخر هم به حضور محمد فرهادی راضی شدند و پای برخی تندروهای جناح اکثریت مجلس چه در جلسات تودیع و معارفه و چه در جلساتی تحت عنوان شورای تحول و بازنگری در علوم انسانی به وزارت علوم باز شد و پروژه بی ثباتی در وزارت علوم دولت روحانی تام و تمام اجرایی شد. اما شاید این سوال در ذهن دانشگاهیان باقی مانده باشد که تبعات استیضاح فرجی دانا برای دولت و مجلس چه بود؟
وقتی برخی نمایندگان وصله های ناجور زدند
همزمان با بحث ها برای استیضاح رضا فرجیدانا ناظران سياسي در ایران آنطور تحلیل کردند که عدم اقبال عمومي به انتقادهاي اقتصادي و ديپلماسي منتقدان دولت، آنان را به سمت چالش فراگير با وزارت علوم و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي سوق داد. همچنين حساسيت ذاتي دانشگاه در ميان سياستمداران ايراني و تفاوت ديدگاه و نگاه محافظه کاران در مقابل اصلاح طلبان و بالعکس نسبت به دانشگاه همواره وزارت علوم را به وزارتخانه اي چالش برانگيز تبديل کرد.
منتقدان دولت تدبير و اميد هم با طرح استيضاح رضا فرجي دانا جدي ترين گام خود را در اين رابطه برداشتند. طيفي از نمايندگانی که در جلسه استیضاح میزبان رضا فرجيدانا بودند؛ نه اعضاي کميسيون مرتبط با وزارت علوم مجلس (يعني کميسيون آموزش) بودند و نه نمايندگاني که سابقه علمي شان بر سابقه سياسي شان غلبه کند.
همين دو مساله به همراه دلايل متعدد ديگر، باعث شد طرح استيضاح فرجي دانا به شمشيري دو لبه براي طراحان و مخاطبان آن تبديل شود و آنان دلایلی را برای استیضاح مطرح کردند که نقیض آن به وضوح مشخص بود.
در جدول زیر، ایرادات برخی نمایندگان به فرجی دانا و دلایل آنان برای استیضاح او را بخوانید؛
ردیف |
ایرادات مخالفان به فرجیدانا |
جزییات ناکامی مخالفان |
1 |
تعداد بالای انتصابات فرجیدانا |
اولین ایرادات به رضا فرجیدانا در نخستین روزهای کاری او در وزارت علوم از سوی مخالفان و منتقدان دولت، انتقاد نسبت به حجم بالای انتصابات وی در وزارت علوم بود. منتقدان در آن مقطع عنوان میکردند تعداد بالای تغییرات در دانشگاهها، حرکت علمی در کشور را متوقف میکند و روسایی برکنار میشوند که رفتن آنها باعث کدورت خاطر دانشگاهیان میشود. اما رسانه های در آن مقطع گزارش دادند در زمان وزارت محمدمهدی زاهدی، وزیر علوم در دولت نهم، ٦٤ دانشگاه تحت مدیریت وزارت علوم بود. با این حال محمدمهدی زاهدی بیش از ٦٠ رییس دانشگاه را تغییر داد. به عبارت دیگر او در وزارت علوم دولت نهم ٩٤ درصد روسای دانشگاهها را تغییر داد. اما رضا فرجیدانا که در زمان وزارت اش ۱۰۶ دانشگاه وجود داشت تنها ٦٥ رییس دانشگاه و به عبارت دیگر فقط ٦٢ درصد روسای دانشگاهها را تغییر داد. مسالهای که نشان میدهد باوجود انتقاداتی که در مجلس نسبت به فرجیدانا وجود داشت، اما او عملکرد منطقیتری نسبت به زاهدی داشته بود. |
2 |
انتصاب سیاسیها در سمتهای آموزشی
|
بخش دیگری از ناکامی مخالفان و منتقدان دولت، ادعای انتصاب برخی سیاسیون در وزارت علوم بود که بهنظر مخالفان، آنها در مساله سال۸۸ نقشآفرینی کردهاند. به طوریکه کارت زرد دریافتی فرجیدانا از سوی مجلس، ناظر به این موضوع بود. طراحان استیضاح همچنین در بند سوم طرح استیضاح خود آوردهاند: «منصوبنمودن افراد دارای سوابق مشخص در فتنه در مسوولیتهای مهم ستادی وزارتخانه و عزل اشخاص عالم، متعهد و مدیر از برخی دانشگاهها و نصب افراد دارای سوابق تند افراطی بهویژه در مدیریتهای میانی دانشگاهها.» این ادعا در شرایطی بود که هیچ گزارش رسمی، غیررسمی، از سوی وزارت اطلاعات در این رابطه اعلام نشد. |
3 |
درجه علمی روسای منصوبشده
|
«حذف نیروهای دلسوز و متعهد، عدمتوجه به صلاحیتها و توانمندیهای علمی افراد در انتصابشان، از جمله ایراداتی است که ما به وزیر علوم داریم» این بخشی از صحبتهای مسعود میرکاظمی، وزیر سابق بازرگانی و نفت در دولت احمدینژاد و از اعضای کنونی جبهه پایداری در مجلس بود. او به همراه دیگر همتایان خود در جبهه پایداری بخشی از انتقادات خود نسبت به عملکرد فرجیدانا را متوجه درجه علمی پایین روسای منصوبشده از سوی وزیر علوم می دانستند. انتقادی که نتایج بررسیهای رسمی نهتنها آن را از اساس غلط معرفی میکند، بلکه نشان می داد فرجیدانا در مقایسه با اولین وزیر علوم در دولت احمدینژاد یعنی محمدمهدی زاهدی عملکرد بسیار بهتری داشته است. براساس بررسی صورت گرفته، از مجموع ٦٠ رییس دانشگاه منصوب شده در دوره زاهدی تنها ۱۳.۳ درصد از کل آنان دارای مرتبه علمی «استاد تمام» بودند. این درحالی است که ۳۶.۶ درصد از روسای دانشگاههای منصوبشده از سوی فرجیدانا، دارای مرتبه علمی استادتمامی بودند. نکته حایز اهمیت دیگر این بود که در میان روسای منصوبشده در دوره زاهدی یکنفر نیز دارای مرتبه علمی «مربی» بوده که پایینترین مرتبه علمی در دانشگاههای ایران بود. |
4 |
نگرانی از توقف روند رشد علمی |
«یکی از علل کاهش سرعت رشد علمی کشور کنارزدن افراد صاحبدانش، ارزشی و اصولگراست که موجب میشود تاثیری جدی در رشد دانش کشور داشته باشد و تاکنون نیز اثر خودش را گذاشته است.»، «رشد علمی کشور بهدلیل سیاسیکاریها متوقف شده است» این دو اظهارنظر، به ترتیب بخشهایی از اظهارات مسعود میرکاظمی و علیرضا سلیمی، عضو کمیسیون آموزش مجلس بود. مخالفان و منتقدان دولت در آن مقطع بر ادعایی پافشاری می کردند که پایگاه علمی «آیاسآی»، پایگاه علمی «اسکوپوس» و پایگاه استنادی علوم جهان اسلام آن ادعاها را رد می کرد که آن توقف رشد علمی در کشور بود. براساس آمارهای رسمی، میزان تولید علم کشور بر اساس تعداد مقالات پایگاه «آیاساس»، «اسکوپوس» و «آیاسسی» که هرسه این پایگاهها مورد تایید مراکز علمی کشور هستند نشان از تسریع روند تولید علم کشور در دولت یازدهم داشت. بهطوریکه ایران در آخرینماه از سال ٢٠١٢ همزمان با آخرین روزهای فعالیت دولت دهم بیش از ٢٤هزار مقاله علمی در پایگاههای علمی را نمایه کرده که این رقم در ششماه نخست فعالیت دولت یازدهم مصادف با آخرین ماه سال ٢٠١٣ به ٢٥هزارو ٩٦ مقاله علمی رسیده بود و این نشان از رشد قابلتوجهی در تعداد مقالات علمی داشت. |
5 |
بازگشت دانشجویان ستارهدار |
١٦ تیر سال ١٣٩٣ روزنامه کیهان اقدام به انتشار گزارشی کرد که سعی داشت از یکی دیگر از ایرادات آموزشی کارنامه فرجیدانا رونمایی کند. کیهان گزارش داد: «مباحثی همچون بازگشت دانشجویان ستارهدار به تحصیل از حاشیههایی است که در عمر یکساله وزارت علوم دولت یازدهم شاهد آن هستیم. جای بسی تاسف است که فرجیدانا در این خصوص در گفتوگویی اعلام کرد که این دانشجویان میتوانند ادامه تحصیل دهند و بنده تا پایان از این تصمیم وزارت علوم دفاع میکنم.» اما نکته حایز اهمیت این بود که منتقدان بازگشت دانشجویان ستارهدار، تکذیبکنندگان دیروز این مساله بودند. چراکه پیش از این مدیرکل سابق حقوقی سازمان امور دانشجویان وزارت علوم دولت احمدی نژاد، در ١٨آذر سال ١٣٩١ با تکذیب ستارهدارشدن دانشجویان منتقد، اعلام کرد در حال حاضر حتی یک دانشجوی ستارهدار نداریم. کامران دانشجو وزیر پیشین علوم هم ٢٥ آبان ١٣٩٢ اعلام کرد: «ما هیچوقت دانشجو اخراج نکردیم، اصلا وزارت علوم نمیتواند دانشجو اخراج کند. اگر کسی بهعنوان مساله سیاسی از دانشگاه اخراج شده است، باید مصداقی بیان کند والا این میشود شعار». |
تبعات استیضاح فرجی دانا برای مخالفان
رضافرجی دانا در روزی که نمایندگان جبهه پایداری در مجلس خود را به آغوش می کشیدند، استیضاح شد. اما این استیضاح برندگان و بازندگانی داشت. در سال ۱۳۹۳ به لطف رسانههای همسو با نمایندگان استیضاحکننده و رسانههای مخالف با رفتن فرجیدانا از وزارت علوم، افکار عمومی تا حد زیادی با چرایی استیضاح، تبعات و رگههای سیاسی آن آشنا شدند.
اقلیت پرسروصدای مجلس که صحنهگردان اصلی استیضاح بود، در اکثریت رسانههایی که در هشت سال دولت احمدینژاد رشد کردند، استدلالهای خود را برای طرح این استیضاح مطرح کردند و ناخواسته، خود را در معرض افکار عمومی قرار دادند. در طرف دیگر، یعنی مخالفان استیضاح، چهرههای سرشناس دانشگاهی همچون رضا داوریاردکانی (چهره ماندگار دانشگاهی)، پروفسور ثبوتی (موسس دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان)، سعید سهرابپور (چهره ماندگار، عضو فرهنگستان علوم و رییس ١٣ساله دانشگاه شریف)، غلامرضا اعوانی (فیلسوف ایرانی و چهره ماندگار سال٨٢)، نصرالله پورجوادی (چهره ماندگار و عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی)، صادق آیینهوند (چهره ماندگار کشور و رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، کریم مجتهدی (استاد فلسفه دانشگاه تهران و چهره ماندگار در حوزه فلسفه) و... که جمع سوابق علمیشان چندینبرابر از رقم سه هزار و٧٠٠ بورسیه غیرقانونی فراتر میرود، به صحنه آمده و هشدارهایی نسبت به استیضاح فرجیدانا داده بودند و اقلیت پرسروصدای مجلس در مقابل اکثریت جامعه دانشگاهی قرار گرفتند.
به همین دلیل میتوان این ادعا را مطرح کرد که استیضاحکنندگان فرجیدانا خواسته یا ناخواسته وارد عرصهای شدند که دستشان از سوی ریشسفیدان دانشگاهی، خوانده و باعث شد، سرنوشت استیضاح برای آنها محکوم به شکست شود. گواه این ادعا بخشهایی از صبحتهای رضا داوریاردکانی، فیلسوف ایرانی و رییس فرهنگستان علوم ایران است.
این نظریهپرداز فرهنگی و اندیشه فلسفی، در بخشی از مصاحبه خود با رسانه ها، نمایندگان را مخاطب سخن خود قرار داد و با هشدار گفت: «استیضاح وزیر علوم چه رای بیاورد و چه نیاورد، نه برای استیضاحکنندگان سودی دارد و نه بر قدر و اعتبار مجلس میافزاید و شاید اثر منفی هم داشته باشد. زیرا استیضاح باید مستند به اصول و قوانین باشد، نه به سلیقههای جناحی و گروهی.» او در بسط نظر خود میگوید: «به فرض اینکه آقای فرجیدانا از وزارت علوم برود، قرار نیست که ریاستجمهوری شخصی را که استیضاحکنندگان پیشنهاد میکنند، در راس وزارت علوم، بگمارد. سیاست های وزارت علوم در غیاب آقای فرجیدانا هم ادامه خواهد داشت».
یا در جایی دیگر پروفسور ثبوتی، فیزیکدان سرشناس ایرانی و موسس مرکز تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان در پاسخ به این سوال که «چه پیشنهادی برای نمایندگان استیضاحکننده فرجیدانا دارید؟» میگوید: «خدا انصافشان بدهد. امیدوارم مصالح کشور را بهخاطر سودهای ناچیزی که دارند به باد ندهند.»
همه این موارد نشان میدهد به چهار دلیل زیر هزینههای استیضاح فرجیدانا برای بهارستانیها به قدری بالا رفت که آنها را به طیف از پیش بازنده و دولت را بهعنوان طیف از پیش برنده تبدیل کرد:
١- حمایت قاطبه جامعه دانشگاهی بهخصوص ریشسفیدان آموزشعالی از فرجیدانا
٢- تاثیرات مخرب استیضاح با توجه به مخالفت دانشگاهیان و کموزنبودن دلایل استیضاح
٣- اصرار دولت بر معرفی وزیری همسو با فرجیدانا
٤- تاثیر نارضایتی دانشگاهیان از استیضاح فرجیدانا بر بدنه جامعه و افکار عمومی
تبعات استیضاح فرجی دانا برای دولت روحانی
پس از استیضاح فرجی دانا، گزینه هایی همچون محمود نیلی احمدآبادی و فخرالدین احمدی دانشآشتیانی نیز از مجلس رای اعتماد نگرفتند و بهارستانی ها به حضور محمد فرهادی در وزارت علوم راضی شدند. در این مسیر اما از نقش غلامعلی حداد عادل نمی توان چشم پوشی کرد. غلامعلی حدادعادل را میتوان یکی از مهمترین منتقدان دولت یازدهم در حوزه وزارت علوم دانست.
بسیاری از ناظران سیاسی در ایران حدادعادل را مرد در سایه آموزش (چه عمومی و چه آموزشعالی) در ایران میخوانند و حالا او علاوه بر نفوذ بالا در کمیسیون آموزش مجلس، مرد اول تحول در علوم انسانی نیز به شمار میآید.
او در خردادماه سال۹۳ پس از پایان کار فرهاد رهبر در دانشگاه تهران و انتصاب سرپرست مجدد در دانشگاه تهران، موضع تندی در قبال وزارت علوم گرفت و گفت: «با این اقدام وزارت علوم، روابط مجلس با این وزارتخانه روزبهروز تیرهتر میشود.»
پس از آن، قطعیت این موضعگیری حدادعادل بیشازپیش در روابط دولت و مجلس در حوزه وزارت علوم نمایان شد و به معنای کامل و به گفته حدادعادل «رابطه تیرهتر» شد.
او حتی در جریان معرفی دانشآشتیانی و نیلیاحمدآبادی، چندروز پیش از جلسه رایاعتماد، فضای مجلس نسبت به این گزینهها را منفی اعلام کرد، اما پس از معرفی محمد فرهادی اوضاع متفاوت شد. در آن مقطع از راهروهای مجلس اخباری به گوش میرسید که غلامعلی حدادعادل با پیشنهاد خود مبنی بر تشکیل جلسه مشترک دو فراکسیون اصولگرایان و رهروان (دو فراکسیون اکثریت مجلس) با فرهادی سعی در حمایت از او دارد و حتی در اکثر جلسات مجلس این غلامعلی حدادعادل بود که فرهادی را همراهی میکرد، تا در بهمن ماه سال 1393 که برای دومینبار پا به وزارت علوم گذاشت و به نظر میرسد روابطی که حداد در اوایل سالجاری احتمال میداد روزبهروز تیرهتر میشود، حالا در شرف تغییر است.
نزدیکی منتقدان دولت به وزارت علوم را برهمین اساس می توان یکی از مهم ترین تبعات استیضاح فرجی دانا برای دولت روحانی دانست. شاید آنان در سال ۱۳۹۴ نیز از وزارت علوم دست بردار نباشند و پیگیری دریافت امتیازهایی از وزارت علوم باشند.
۴۷۴۷
نظر شما