۰ نفر
۲۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۲۰:۰۱
صحنه دیدار یک فرنگی با شاه طهماسب صفوی

سفرنامه میکائیل ممبره در سال 1539 / 945 ق در مرند و زمانی که شاه طهماسب در اردوی شاهی بوده با او دیدار کرده است. در اینجا چند نکته از مشاهدات وی و آنچه در این دیدار گذشته را به خاطر اهمیت آن تقدیم می کنیم.

میکائیل ممبره (یا همان مایکل ممبره) در 1539 میلادی (945 هجری) نامه ای را از ونیز برای شاه طهماسب می آورد تا با شاه صفوی در باره مبارزه با دولت عثمانی هماهنگی کند. رساندن این نامه به دست شاه صفوی که لازمه آن عبور از سرزمین عثمانی بوده، بسیار دشوار بوده است، مسیری که همه چیز تحت کنترل بوده است. او پس از بازگشت از این ماموریت در سال 1542 / 948 شرحی مفصل نوشته و ضمن آن و تمامی شگردها و دشواری هایی را که برای طی کردن این راه پشت سر گذاشته و نیز گزارشی خواندنی ایران صفوی بدست داده است.
رسول جعفریان

در اینجا تنها صفحات نخستین این سفرنامه را که حاوی اخباری در باره نخستین دیدار او از اردوی شاه طهماسب و مشاهدات اوست، به صورت گزیده، مرور خواهیم کرد.

... و اما نامه به صورت بسیار زیرکانه ای در پشت جلد یک جلد انجیل جاسازی شده و زیر لایه چرمی جلد انجیل با صحافی بسیار دقیقه محل آن تعبیه شده است.

مایکل، راهی طولانی را طی کرده و با خرید و فروش دایمی اجناس مختلف در شهرهای مختلف، خود را به صورت یک تاجر معرفی کرده و در نهایت وارد آذربایجان شده و برای دیدار با شاه به مرند آمده، جایی که شاه طهماسب اردو زده است.

در این مرحله، وصف دقیق وی از اردوی شاهی و نیروهای نظامی آن، شمار سربازان و قاطرها و اسب ها و دیگر تجهیزات خواندنی است، چیزی که در کمتر مأخذ فارسی به آنها اشاره شده است.

این مطالب که شامل توصیفات دقیق اوست، نشانگر تمرکز یک فرنگی روی مسائل نظامی و اقتصادی و بالاتر از آن ثبت آنها برای امرای ولایت خویش است تا در جریان کامل این امور قرار گیرند.

زمانی که مایکل خود را به اردو می رساند و خبر به شاه طهماسب ـ که وی مانند نامی که آن روزگار برای شاه اسماعیل هم شهرت داشت از وی با عنوان «صوفی» یاد می کند ـ رسید، شاه خوشحال شده و سه روز بعد را موعد دیدار با وی را گذاشته است.

در لابلای مطالبی که وی در وصف اوضاع و احوال می گوید، نکات جالبی برای شناخت مسائل این دوره وجود دارد که برخی از آنها در مآخذ ایرانی هست و اینها مکمل آنهاست و برخی هم نیست و به عنوان تنها اطلاع ما از این مسائل می باشد.

وی در باره پیوستن مریدان این خاندان که ساکن آناتولی بوده و طی این دهه ها به سپاه صفوی پیوسته اند می نویسد: «روز بعد از آناطولی یعنی از ایالت ارزنجان ترکمانان علی [؟] که با عیال و احشام خود، کلا هشتصد خانوار بودند و برای دیدن شاه آمده بودند رسیدند. ششصد سوار این ترکمانان با اسحله و نیزه در فاصله ای از بارگاه شاه سوار بر اسب دور می گشتند و فریاد می زدند «الله الله» تا این که شاه از بارگاه خود بیرون آمد. سپس صوفی دستور داد که بزرگان آنها به حضور او بیایند و آنان یک به یک پای شاه را بوسیدند. ... شاه آنها را به قسمتی از قلمروی خود فرستاد. یعنی گروهی به ایالت خراسان، دیگری به ایالت شیروان، و سومی به ایالت عراق»‌ (ص 205).

نکته دیگر در باره یساولانی است که مراقب شاه هستند، و از خیمه دیوانخانه حراست می کنند، هر کدام یک چماق در دست داشتند. مایکل می نویسد: «هر یک چماقی به طول دو ذراع یا بیشتر و به ضخامت یک انگشت در دست دارند که یک سر آن نقره با تکمه ای کوچک مذهّب با رنگ آمیزی شده است»‌ (ص 207) [من با خواندن این بخش به یاد چوب هایی افتادم که سابقا برخی از خدام حرم در مشهد و قم کنار درب ورودی در دست داشتند].

اما در باره تبرائیان هم نکاتی دارد و می نویسد: « در دربار هنگامی که شاه می نشیند همه می نشینند و هنگامی که بر می خیزد همه بر می خیزند. صبح وقتی که از اندرون در می آید تا به دیوانخانه برود، دو مرد که هر یک طبلی فولادی در دست دارند، پیش او راه می روند و فریاد الله اکبر می زنند و می گویند صد هزار لعنت بر ..... و به این کار ادامه می دهند تا وقتی شاه می نشیند و آنگاه ساکت می شوند. هنگامی که می خواهد به اندرون بر گردد همین کار را از سر می گیرند. برادر او نیز هنگامی که به قصر می رود یکی از این افراد را که تبرائی خوانده می شود همراه دارد و او تا زمانی که می نشیند به همین صورت فریاد می زند. همین روش را نیز سید اسکویی، قاضی جهان، وزیر اعظم و خلیفه و شاهقلی خلیفه مهردار کسی که تمام اسناد شاه را مهر می کند دارند.... قورچی باشی مردی است با ریش سفید، او نیز یک تبرائی دارد که فریاد زنان پیش او راه می رود... تمام امرای بزرگ هر یک، یک یا دو تبرائی دارند که لعنت بر عثمانیان می کنند»‌ (ص 209).

مایکل یا همان میکائیل بعد از آن هم می نویسد: «هنگامی که [شاه] بیرون می آید [تا سوار اسب شود] شیپورها را بسان روز جنگ به صدا در می آورند و تبرائیان که لعن عثمانیان می کنند فریادکشان پیش پای او پیاده راه می روند و تا وقتی که او به خیمه هایی که در اردوگاه جدید زده شده اند می رسد، آنها به نوبه فریاد می زنند» (ص 214).

اما لحظه موعود برای دیدار فرا می رسد و وی باید در این دیدار نامه را به شاه بدهد. همان طور که گفته شد نامه به شکل زیرکانه ای زیر جلد چرمی یک انجیل چنان جاسازی شده که از ظاهر آن به هیچ صورت معلوم نیست. «قره خلیفه کاردی کوچک درآورده، چرم بیرونی جلد را برید. چون دیدند که نامه به سریشم خوب چسبیده شده بود، همه خیلی خوشحال شدند و نامه را از کتاب بیرون کشیدند. او قسمتی از جلد دیگر را نیز باز کرد، چون فکر می کرد نامه دیگری در آن بود. و البته جز چوب چیزی نیافت. او کتاب را به من داد و نامه پیش او ماند. در این وقت قورچی باشی گفت: «راست است که می گویند که تمام ملل یک چشم دارند و فرنگیان دو». (ص 211). سپس شاه از او می خواهد که چگونگی سفرش را برای او شرح دهد، چرا که راه دشواری بوده و ترکان در مرز بسیار سختگیری می کرده اند و او نیز شرح می دهد.

اما وصف مایکل از علَم هایی که در این اردوگاه است، و به تعداد قلمروهاست، می نویسد: «در پیش آنها پرچم هایی است که علم نامیده می شوند، و اینها نیزه هایی هستند که بر سرشان ماهوت سرخ دو شاخه زده اند، و در سر نیزه حلقه ای است که میان آن با حروفی مسی بریده و مذهّب شده این کلمات منقوش است: «علی ولی الله، لا اله الا الله، علی ولی الله، الله اکبر». این علم ها را سواران در دست دارند و تمام مردم دنبال آنها می روند. به تعداد قلمرو ها علم ها هستند. (ص 215).

و اما حکایت خواهر شاه طهماسب که گفته اند او را شوهر نداده و برای حضرت مهدی (ع) نگه داشته بود، در این سفرنامه آمده و گویا در منابع ایرانی چنین مطلبی نیامده است. مایکل می نویسد: «شاه خواهری دارد که در اندرون نگه می دارد، زیرا که نمی خواهد او را به زنی به کسی بدهد، زیرا که می گوید می خواهد او را به زنی به مهدی [ع] بدهد. این مهدی از احفاد علی [ع] و محمد [ص] است و شاه می گوید خواهرش را به مهدی [ع] می دهد چون او به جای دربار و جانشین واقعی حضرت محمد است و اسب سفیدی هم دارد که همیشه برای مهدی [ع] آماده است و پوششی از مخمل ارغوانی و نعل سیمین و حتی بعضا از طلای خالص دارد. هیچ کس سوار بر این اسب نمی شود و میشه پیش اسبان دیگر او حرکت می کند»‌(ص 217).

طبیعی است که برخی از این اظهارات لازم است تا با منابع دیگر سنجیده شده و صحت و سقم آنها مورد تامل و بررسی قرار گیرد.

 

 

 

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 409548

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 14 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • متحیر US ۲۱:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۷
    18 12
    بنازم به اعتقادت،هر لحظه در انتظار حضرت مهدی عج بوده شاه طهماسب،اسب زین کرده...
  • ايرج IR ۰۶:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۸
    10 0
    پس رئیس سابق از شاه طهماسب صفوي تبعيت والكو برداري كرده ......