تحلیل عوامل بروز ریاکاری دینی از زبان یک متفکر اسلامی

جاحظ یک متکلم و یک متفکر اجتماعی در دنیای اسلام و از قرن سوم هجری است که سبک ویژه خود را در تحلیل مسائل فکری با روش های مختلف علمی، فلسفی، تاریخی و اجتماعی دارد.

 عَمرو بن بحر جاحظ (م 255) یکی از معدود متفکران بزرگ دنیای اسلام است که در مباحث دین شناسانه خود تلاش می کند ضمن توجه به پدیده های اجتماعی، به ارتباط دینداری و اجتماعیات پرداخته و نشان دهد که آنچه توسط آدمی در رفتارهای دینی و اخلاقی مردم دیده می شود، تنها ریشه در تصمیمات فردی و باورهای عقائدی یا شخصی آنان ندارد، بلکه در پروسه ای مرکب از کنکاشها و تصمیمات عقلی و فکری، تأثیر پذیری از باورهای عامیانه، ساختار طبیعی بدن، و مسائل روانی و درونی آدمی شکل می گیرد و ظاهر می شود.

در این باره نمونه های فراوانی در کتاب «الحیوان» او که نوعی دایرة المعارف محسوب می شود، وجود دارد که یک نمونه آن بحث مفصل وی در باره تأثیر اخته کردن غلامان بر روحیات اجتماعی و رفتارهای آنان با یاد از نمونه های فراوان و کنکاشهای موشکافانه گسترده است. ما بنا نداریم به آن مسأله بپردازیم اما یک نکته دیگرِ مورد توجه او را که در دو نقطه از مجلد اول کتاب «الحیوان» مطرح کرده و ضمن آن تحلیلی از بروز روحیات افراط گرایی دینی و علل آن در میان مذاهب و ادیان مختلف نشان می دهد، محل بحث فعلی ماست. نکات طرح شده توسط او کوتاه اما دقیق ـ نه لزوما درست ـ است.

وی تحت عنوان «نُسُک مردمان» بروز «روحیات و رفتارهای خاص دین گرایانه افراطی» افرادی از مذاهب مختلف را تحلیل اجتماعی و روانی می کند.

جاحظ خود یک متکلم دینی و وفادار به دینداری است، اماآنچه در اینجا به آن توجه کرده، بروز برخی از رفتارهای دیندارانه افراطی است که به نظر وی ریشه در نوعی کمبود درونی اشخاص خاص داشته و سبب می شود تا آنان برای جبران آن کمبودها خود را دیندارتر از بقیه نشان دهند و چنان وانمود کنند که در حالی که خود بسیار متدین هستند، دیگران بی بهره از دیانت اند.

به عبارت دیگر، سطح معیار برای وی در دینداری «اعتدال»‌ است که نشانه نوعی روش میانه در امر دینداری بدون متهم کردن این و آنان و تعصبات تندوروانه برای بروز رفتارهای دینی خاص است که می توان با تعبیر «آرایه های دینی افراطی» از آنها یاد کرد. او از تعابیری چون حِلیه و زینت و زیّ و مانند اینها از این رفتارها یاد می کند. جالب است که وقتی در باره خوارج صحبت می کند، یا حتی از متکلمان که هم شغل های خود او هستند، دقیقا به بحث تکفیر دیگران برای اثبات ایمان خود می پردازد و این که چطور این جماعت، برای نشان دادن حلیه دینداری افراطی خود، دیگران را متهم به بی دینی می کنند.

طبیعی است که تحلیل این سه صفحه از متن الحیوان، به معنای موافقت با دیدگاه های او در تحلیل این مسائل نیست، بلکه نشان دادن این نکته است که در میان متفکران قدیم اسلامی، هستند کسانی که به صورت تجربی و علمی به تحلیل مسائل می پردازند، و چنین نیست که این روشها ویژه دنیای امروز باشد. این مطلب اخیر را برای بزرگ نمایی فکری در تمدن اسلامی عرض نمی کنم، خیر، چون می دانم این روشها چندان نیرومند نبوده است، بلکه برای نشان دادن این نکته است که برخی اصولا این گونه روشها را جزئی از نظام فکری و علمی غرب امروز می دانند و بر آنند که در روش های فکری در تمدن اسلامی، چنین رویه هایی در تحلیل وجود نداشته است.

 

جاحظ در آغاز می گوید: افرادی که دارای نقص هستند، یعنی نوعی «نداشت»، تلاش می کنند تا با بروز نوعی عبادت خاص یا همان نسک به شکل افراطی، خود را در جامعه ظاهر سازند. آنان این رفتار را به عنوان طاعت الهی و وسیله کسب ثواب هم به حساب می آورند. این در حالی است که گرفتار «ضعف الاصل»‌ و «اضطراب الفرع» هستند، یعنی اصل و فرعشان خراب است. باطنشان فاسد و گرفتار بی ثباتی بوده، و رفتارهای رنگ و وارنگ یا به تعبیر او «کثرة التقلب»‌ دارند. توان گفت که می خواهد بگوید این افراد به دلیل «نداشت های خود»‌ «کمبودها» چنان ظاهری به خود می گیرند، و آرایشی دیندارانه از خود نشان می دهند که بر اساس آن بتوانند جبران آن کمبودها و ناداشته ها را بکنند. در اینجا از همه گروه های مذهبی، یک نمونه مثال می زند.

یک متکلم شکاک، تلاش می کند با ایجاد ریبه و شبهه نسبت به دیگران، خود را بیاراید، و آنچه را که خود دارد یعنی شکاکیت، به دشمنش نسبت دهد، مبادا دیگران متوجه باطن شکاک او شوند. در واقع او، این بیماری خود را که همان شک و تردید در مبانی دین است، با متهم کردن دیگران پنهان می کند: «فهو یستر ذلک الداء برمی الناس به».

یک خارجی «خوارج» چه طور این حالت نُسُک گونه یا ظاهر ریاکارانه را از خود بروز می دهد؟‌ جاحظ می گوید:‌ یک خارجی، چیزی که با آن خود را می آراید، این است که مرتکب گناهان را بزرگ بشمارد «اظهار استعظام المعاصی»، در حالی که توجه ندارد خود از حد تجاوز کرده و به بندگان خداوند ستم می کند. او توجه ندارد که ظلم، حتی به بدترین ظالمان هم درست نیست، و نمی داند که در حق، فضایی برای همگان وجود دارد و حق وسعت دارد: «ان الله لا یحب أن یظلم أظلم الظالمین، و ان فی الحق ما وسع الجمیع».

این حالت افراط گرایی مذهبی برای یک «خراسانی»‌ حج رفتن زیاد است. [می دانیم که در قرون نخست اسلامی، حج برای خراسانی ها چه اندازه مهم بود، حاجی شدن]. آنها دوست دارند که ریاستی [در جنگ]‌ به راه انداخته، خود را آماده شهادت نشان دهند و زبانشان را در امر حسبه [امر و نهی عمومی] دراز کنند. [آگاهیم  که امر جهاد در خراسان چه اندازه خواهان داشت به طوری که بعدها سلطان محمود غزنوی و دیگران به بهانه نابود کردن کفار خودی برای خلیفه بغداد نشان می دادند و البته این روایت مربوط به زمان بعد از جاحظ است، اما خراسانیان این چنین لباس دینداری خود را زینت می دهند].

و اما «خَصی ها»‌ غلامان اخته شده، همه در مرزها در جنگ با رومیان حاضر می شوند، به دلیل آن که به دست آنان اخته شده و قصد دارند این چنین خود را تشفی دهند و خاطر خویش را آرام کنند (فأخرج لهم حبّ التشفّي شدّة الاعتزام على قتلهم)  [جاحظ در اینجا به درستی یا نادرستی، می کوشد تا یک تحلیل روانی از حضور غلامان اخته شده در جنگ با رومیان نشان دهد و دقیقا روی تعبیر تشفی خاطر تأکید می کند].

رافضیان با نخوردن «نبیذ»‌ نسک یا دینداری خود را نشان می دهند. [می دانیم که خوردن نبیذ در میان مردم عراق در قرون اولیه رایج بود، و تنها شیعیان بودند که مقاومت می کردند و به دستور امامان خود نمی خوردند و آن را حرام می شمردند. جاحظ در اینجا، این تأکید شیعیان را که به آن شناخته می شدند، ابزاری برای زینت دینداری آنان می داند و زمینه برای بروز رفتارهای متعصبانه دینداری در میان شیعیان نشان می دهد].

اما باغداران «بستانی ها»‌ ، با سرقت نکردن میوه ها و ثمره باغات، تدین خود را بروز می دهند.

آوازه خوانان، با حضور در نماز جماعت و تسبیح فراوان و صلوات بر رسول (ص) نسک و تمایل مذهب دارانه خود را نشان می دهند [این باره اشاره به این مغنیان آن روزگار باشد که همزمان هم آوازه خوان بودند و هم سعی می کردند با اظهار این مراسم، تدین خود را به رخ دیگران بکشند].

یهودیان با نشان دادن تعصب و تشدد خود نسبت به شنبه و مراسم آن خود را متدین نشان داده و تعصب دینی را بروز می دهند.

صوفیان که گویی مظهر نُسُک گرایی در میان مسلمانان هستند، وقتی سست شده و بیکاره می شوند، تعصب ورزیده و کسب و کار را حرام می دانند، به گدایی می نشینند و آن را وسیله ای برای جلب احترام مردم قرار می دهند.

نصرانی ها هم که از کار کردن بدشان می آید و به رهبانیت می گروند، و لباس پشمینه بر تن می کنند، مطمئن هستند که تا وقتی این لباس را می پوشند (لباس صوفیانه و راهبانه) و این زینت و حلیه را دارند و این قیافه را از خود ظاهر می کنند، ثروتمندان را تشویق می کنند و بر آن می دارند تا هزینه زندگی آنان را بپردازند. [در واقع متعصبان نصرانی هم همان کاری را می کنند که صوفیان مسلمانان).

جاحظ در اینجا باز به «متکلمان»‌ بر می گردد. متکلمان شکاکلی که افراد پاک را متهم می کنند، و با این کار تصورشان این است که گویی شک و تردید را به دشمن خود نسبت می دهند و پاکی و برائت او را برای خود بر می دارند.

آنگاه جاحظ نصحیت می کند که وقتی هر یکی از این افراد به نقطه اوج در این امور رسیدند، مراقب باشید تا مثل آنها نشوید، و در این رویه، مشابه آنان نگردید. (الحیوان، ج 1 ص 144).

جاحظ یک بار دیگر روی رفتار نُسُک گرایانه متکلمان تأکید می کند، آنها که در کافر دانستن افراد گنهکار، سرعت بخرج می دهند (التسرّع إلى إكفار أهل المعاصي) و مردمان را به جبر و تعطیل و زندقه متهم می سازند (و أن يرمى الناس بالجبر، أو بالتعطيل، أو بالزندقة). اینها دنبال اثبات چه چیزی هستند؟ به نظر جاحظ، اینان چند چیز را می خواهند نشان دهند: یکی این که ما خیلی دین را برزگ می شماریم و در این امر اغراق داریم. (أنّ ذلك ليس إلّا من تعظيمه للدّين، و الإغراق فيه) و لابد شمایان آن را کوچک می شمارید و بی دین تشریف دارید. دیگر این که نشان دهند که اگر ما شکاک بودیم، دیگران را متهم به این امر نمی کردیم و آنان را از نظر فکر سالم می دانستیم. این اتهام زنی نیست مگر برای اثبات این که عزت در قلب ماست و اگر ما ذره ای تردید داشتیم، متعرض دیگران نمی شدیم. (ما كان ليرميهم إلّا للعزّ الذي في قلبه، و لو كان هناك من ذلّ الرّيبة شي‏ء لقطعه ذلك عن التعرّض لهم).

آخرین سخن جاحظ این است که معیوب ترین متکلمان، کسانی از آنان هستند که مخالفان خود را به کفر متهم می کنند. «و لم نجد في المتكلّمين أنطف و لا أكثر عيوبا، ممّن يرمي خصومه بالكفر»  (الحیوان: 1 / 114).

 

 


برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 407302

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 15
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام RO ۱۸:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
    9 6
    نبیذ چیه؟
    • بی نام A1 ۲۱:۳۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
      14 5
      سرچ کن متوجه میشی
    • بی نام A1 ۲۱:۳۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
      10 0
      نبیذ یعنی : شراب، شراب خرما یا کشمش. جمع: انبذه
    • آرمین IR ۲۱:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
      2 3
      آب جو
  • بی نام A1 ۱۹:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
    10 0
    لایک دارید با ابن متن
  • یوسف IR ۲۰:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۵
    3 1
    استاد لذت بردم. متشکرم
  • سعید خان IR ۰۳:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
    3 2
    جناب آقای جعفریان از مقالات روشنگرانه تان بی نهایت سپاسگذارم .
  • هموطن IR ۰۴:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
    1 2
    ممنون استاد از نوشته های شما همیشه استفاده می کنم و چیزهای تازه یاد میگیرم. ای کاش دوست من بودید تا با شما راجب مسائل دیگری هم صحبت می کردم.
  • عـبـــد عـا صـی IR ۰۵:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
    3 0
    سلام علیکم. جناب استاد جعفریان ، لطفا به زبان مردم بنویسید تا افراد بیشتری از اطلاعرسانی شما استفاده کنند. مؤید وُ منصور باشید ، عـبـــد عـا صـی.
  • بی نام IR ۰۷:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
    0 2
    جالب بود. بنظر می رسد که اصولا افراط گرایان دچار نوعی واپس زدگی چه از نوع خانگی و چه از نوع اجتماعی هستند. لذابرای اثبات خویش از راه میان بر انکار دیگران استفاده می کنند و شاید این نشات گرفته از اولین نیاز انسان یعنی نیاز برای بقا باشد. گرچه راه را اشتباه می روند اما روانشناسی اشان جالب است.
  • بی نام RO ۱۸:۰۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
    0 1
    مطلب فوق العاده ای بود
  • بی نام IR ۲۰:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
    2 6
    این جاحظ ماحظ ول کنید. آثار راسل را بخوانید و لذت ببرید. اینها چیه آخه نوشتی؟ نسل جدید مطالب جدید میخواد نه آثار عهد عتیق که از زیر خاک درش اوردن. کار جعفریان شده انتشار آثار زیرخاکی. اینها اگه ارزش داشت مسلمونها الان اینقدر عقب مونده نبودن.
    • رضا IR ۲۰:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
      4 1
      خبر نداری داداش راسل هم خیلی وقته زیر خاکی شده
    • بی نام DE ۲۲:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۱۷
      2 1
      اگر قرار بر نخواندن آثار کلاسیک قدیم باشد، راسل را هم نباید. معروف است که چارلز داروین الحیوان را به عربی خوانده است و از آن سود جسته است.
  • بی نام IR ۰۹:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۳۱
    0 0
    ما فرهنگ غنی دینی داریم راسل به چه درد می خوره