تروریسیم دولتی اسراییل: دلیل اصلی ادامه بحران

بيش ازنيم قرن است كه مسئله فلسطين منطقه خاورميانه را به كانون بحران در منطقه ومعضلي پيچيده در جهان مبدل ساخته است . ميانجي گري ومذاكرات قبلي هم هيچ وقت منجر به صلح پايدار وبرقراري آرامش در منطقه نشده است . در علت يابي مسئله با يد گفت: تاسيس اسراييل در سرزمين هاي فلسطين ؛ هيچ گونه مبناي حقوقي ومشروعيت جمعيتي نداشته؛لذا سران ورهبران وحاميان آن ،از همان ابتدا ،موجوديت اين دولت را تهديد تلقي مي كردند .سران اين رژيم با اين ادعا كه از سوي كشورهاي اسلامي همجوار ،در معرض تهديد قراردارند، بقا وامنيت خودرا دستاويز مناسبي براي توجيه تجاوزگري ، سركوب وتهديد فلسطينيان وديگر كشورهاي مسلمان قراردادند .
در اين ارتباط با پشتيباني آمريكا وبرخي از كشورهاي اروپايي وخيانت برخي از كشورهاي عربي با تبليغات رسانه اي گسترده اذعان مي دارند بدليل ناهمگني جمعيتي وسعت كم در محاصره كشورهاي اسلامي قرارگرفتند وبه دليل خلا استراتژيك توان مقابله با جنگ هاي گسترده وفرسايش رانداشته وندارند ولذا با اين راهبرد با اتكا به قدرت بازدارندگي گسترده آغازگر تجاوزات به مناطق مختلف ارضي مردم فلسطين وديگر كشورهاي مسلمان بودند .
از نظر استراتژيست هاي اسرائيلي انزوا وعدم امنيت اهرم مطلوب در عرصه منطقه اي وجهاني محسوب مي گردد . در حاليكه در وراي اين ماجرا وتبليغات رسانه اي ، استراتژي گسترش مرزها ، توسعه طلبي واستقرار اسرائيل برزگ براساس تز از نيل تا فرات تعقيب ودنبال مي شود . اين استراتژي ازسوي بن گورين از بانيان واولين نخست وزير اسراييل ، مبني برايجاد كشور قوي وقدرتمند ارايه شد ودر واقع پوششي براي تعقيب همواره تجاوزگري وتوسعه طلبي گرديد .
از ديگر سو ، درگير شدن كشورهاي منطقه به ويژه اسلامي با يكديگر بخشي از سياست كلي اسراييل براي مشغول كردن دولت هاي منطقه وگسترش آشوب واغتشاشات سازمان يافته به شمار مي رود به بيان واضح تر هرچقدر كشورهاي اسلامي پيرامون اين رژيم در گير اختلافات داخلي گردند ونتواند موضع واحدي را درقبال تجاوزات اين رژيم به سرزمين مقدس فلسطين اتخاذ كنند اين امر مي تواند يك مزيت نظامي محسوب گردد . تحولات اخير منطقه از جمله بحران چندين ساله سوريه وحضور گسترده گروههاي سلفي وتكفيري وابسته به القاعده وتولد گروه تروريستي داعش كه با مديريت وحمايت دستگاههاي امنيتي واطلاعاتي غربي واسراييلي شكل گرفت كاملا بردامنه تنش بين كشورهاي اسلامي دامن زده وشرايط منطقه رابه نفع اين رژيم تغيير داده است . درادامه اين سياست تفرقه افكنانه با پيوند بعثي ها وگروه تروريستي داعش در عراق بحث تجزيه اين كشور وخشونت بي حدومرز عليه مردم بي دفاع پيگيري مي گردد .
در اين شرايط حساس تاريخي اسراييل بااذعان به عدم اراده مشترك جدي از سوي مسلمانان وناتواني مجامع جهاني براي بازداشتن از تجاوز بار ديگر با بهانه واهي به دليل كشته شدن سه نوجوان اسراييلي حمله گسترده اي را براي نابودي توان نظامي حماس وبرقراري امنيت به ظن خود شروع كرده است . اين عمليات بخشي از سناريو برزگتر سناريوي صهيونيستي براي ضربه زدن به محور مقاومت در منطقه است ،آنچه امروز بيسار مشكوك وسوال برانگيز است ، عدم واكنش جدي برخي از كشورهاي عربي وسكوت خفت بار آنها در قبال نسل كشي گسترده در غزه است .
تصاوير تكان دهنده زنان وكودكان فلسطيني در بمباران شجاعيه به حدي حزن انگيز بود افكار عمومي به ويژه در آمريكاي لاتين را به واكنش جدي واداشته وموج تنفر از اقدامات ضد انساني اين رژيم در حال گسترش است در چنين فضايي ورسوايي حاميان اين رژيم با رديگر برخي از رسانه هاي همسو تلاش كردند كه حماس را مقصرتداوم خشونت وخونريزي در غزه ومنطقه جلوه دهند وبا طرح مجدد آتش بس با نقش آفريني السيسي ريئس جمهور نظامي سرزمين فراعنه وحمايت آمريكا شرايط ومطالبات خويش را ديكته كنند .
در صورتيكه تاريخ نشان داده كه اسراييل هيچ وقت به عهدوپيمان خود وفادارنمانده اگر زماني هم تن به صلح وترك مخاصمه دا ده از روي اجبار وعدم توانمندي در پيگيري سياست هاي تجاوزكارانه بوده واست . در واقع خواست مقاومت مبني برترك مخاصمه وقبول آتش بس بدون تن دادن اسراييل به خواسته هاي منطقي وحقوقي مبني خروج از مناطق اشغالي وبازگشت به مرزهاي 1967و رفع حصر كامل غزه وگشوده شدن مرز رفع امكانپذير نيست ،قابل توجيه است .

زباني كه سران رژيم صهيونيستي آنرادرك مي كنند زبان زور وخشونت است چراكه نطفه اين رژيم در منطقه با جنگ وستيز بسته شده وموجوديت اين رژيم تهديد آشكار براي صلح وثبات منطقه در طول چندين دهه بوده واست از اين ديدگاه مذاكرات با ميانجي گري هركشوري هم باشد بي ارزش محسوب مي گردد . چراكه براي رسيدن به صلح ضمن ريشه يابي دلايل وضعيت موجود بيشتر ناشي از اشغالگري وتبعيض وتروريسيم دولتي اسراييل مي باشد . وجنايت جنگي در غزه از سوي نتانياهو وفرماندهان ارشد اين رژيم ساماندهي شده بايد درمراجع ذي صلاح ودادگاه صلاحه بايد پيگيري گردد . در اين وادي نقش سازمان كنفرانس اسلامي به رغم تشتت آرا ء ميان اعضاءدر كنار غير متعدهابسيار مهم است .
به نظرمي رسدكه اسراييل به رغم بكارگيري ماشين جنگي براي سركوب مقاومت درغزه به دليل بالارفتن تلفات نظامي خويش وحاكميت رعب وحشت در سرزمين هاي اشغالي به دنبال فرار ازمخمصه خود ساخته است ، بي شك در كنار اعتراضات جهاني گسترده افكارعمومي به جنايت ها درغزه ؛نزديكي روزقدس وخروش مجدد مردم آزاده مسلمان دراقصي نقاط دنيا در دفاع از آرمان فلسطين مي تواند مولفه اي اثرگذاري در آزادي سرزمين فلسطين وعقب نشيني اسراييل قلمدادگردد.