اعدام راه حل فرار از مشکلات/به بهانه ی خودکشی فرزندی بعد از کشتن پدر و مادرش

در جوامعی که مشکلات و معضلات چنان طومار زندگی را در هم می پیچد که عنان از کف افراد جامعه خارج شده و عقل کمتر توان هدایت زندگی بشری را خواهد داشت ، بی شک برای خلاصی از هزار توی مشکلات پناه بردن به "اعدام" یکی از راه های میانبری است که به ذهن می رسید .

آنچه در امر مجازات بیش از هر عامل  دیگری مورد توجه حقوق دانان و قانونگذاران بوده ، بحث عبرت آموزی مجازات برای کاهش ارتکاب جرایم مشابه و رعب آوری آن برای جلوگیری از تکرار جرم می باشد . مجازاتها در طول تاریخ بشریت دچار دگردیسی های فراوانی شده و بشر نیز با توجه به جمیع ملاحظات و توسعه یافتگی در ابعاد گوناگون زندگی خود با این دگرگونی ها برای تاثیر پذیری مجازات جهت کاهش ارتکاب جرم خود را مطابقت داده و جامعه شناسان و جرم شناسان نیز در این مسیر دشوار ، مجاهدت ها و جانفشانی هایی کرده اند تا جوامع مختلف بشری هر چه بیشتر از انحطاط و تباهی فاصله بگیرند .

بی شک هر چه میزان رشد جرایم و قانون گریزی در جامعه ای بیشتر شود ، انحطاط همه جانبه ای جامعه را فراگرفته و در اندک زمانی خورشید آن رو به خاموشی می گذارد . از همین منظر نخبگان یک جامعه برای جلوگیری از فروپاشی جامعه خود اقدام به وضع قوانینی می کنند که مجازات ها در آن هرچه بیشتر عبرت آموز بوده تا بتواند فاصله بین انسان و جرم را افزایش دهد .

مجازات اعدام از این رو سختگیرانه ترین راه و عبرت آموز ترین نمونه مجازاتهاست . چراکه فیض حیات را ساقط نموده و هیچ بازگشتی را متصور نیست و جالب اینجاست که هر انسانی فارغ از اینکه به مبداء و معادی معتقد باشد یا نه ، اعدام را وحشتناکترین نوع مجازات می داند . از اینرو اغلب جامعه شناسان بر این باورند که "امنیت" ( حفظ جان ) از مهمترین منزلت های اجتماعی است که تمام مکاتب الهی و انسانی دستورالعمل های خاصی را برای نیل به آن اندیشیده اند .و جالب تر  اینجاست که برای انتخاب  مکاتب مختلف یکی از بهترین راه ها سنجش و مقایسه راه کارهای مکاتب مختلف در حوزه امنیت است .

حال در جوامعی که بیکاری از "مشکل" به جامه "معضل" ملبس شده و نداشتن مسکن مناسب و درآمد کافی قوزی بر قوزی دیگر افزوده است و زندگی در جامعه ای با قاعده هرم سنی بسیار وسیع ( بخوانیم جوامع جوان ) ، و کاهش شدید نرح ازدواج جوانان به دلایل مختلف ، جوان امروزی را چنان در گوشه رینگ زندگی اسیر ضربات خود نموده است ، - که غیر از اندک مردمی که نانی به کف دارند و خرده تقوایی توشه شان است ، الباقی دیگر هوشیاری در سر ندارند - " اعدام " ، نه تنها رعب آور نیست ، که می تواند فرشته نجاتی برای رهایی جوان از زندگی با چنین مشکلاتی باشد .یادمان باشد که دیو مواد مخدر سنتی و شیمیایی را نیز باید به آنچه پیشتر گفتیم بیافزاییم !!!

وقتی جامعه  پاسخ مناسب و در خوری به نیازهای آدمی نمی دهد ، و وقتی یک شیطان به راحتی ریسمان بیشمار پیامبر را یک تنه پنبه می کند ، آیا ارتکاب جرم آن هم از نوعی که مجازاتش سالب حیات مرتکب است ، را می توان فقط عملی خلاف موازین جامعه دانست ، یا باید با نگاهی دقیق تر ، به این مهم اندیشید که ، چنین رفتاری برای فرار از چنین زندگی مشقت باریست ؟ آیا اعدام در چنین شرایطی همان مزیت های در خود نهفته گذشته را دارد ؟

فردی که با نداری پدر ساخته - بعضا اعتیادش را تاب آورده - غیرتش را بخاطر اجبار کار خارج از خانه مادر در خود خاموش نموده - تحصیلات متوسطه را با همتی ستودنی تمام ، اما پشت سد تحصیلات عالیه رسوب کرده - خانه بدوشی را بارها تجربه نموده - بدون بهره مندی از حداقل های مزیتهای شغلی ، سالها بدنبال آن گشته و نیافته - نا رفیقان بد را آزموده و از دامشان خود را رهانیده - هرگز به ازدواج و تشکیل خانواده بخاطر فرار از خاطرات دوران کودکی نیاندیشده و .... ارتکاب جرمی با مجازات اعدام را مفری برای خلاصی از این همه مصیبت بر نمی گزیند ؟!

آری جدای از بحث های تخصصی و حقوقی ، جا دارد تا با ذره بینی دقیق قبل از تصویب هر قانونی ، اول علل ارتکاب به جرم را شناسایی ، واکاوی و تجزیه و تحلیل نمود و سپس برای آن مجازاتی در خور برگزید . نویسنده بر این باور است که ، مجازات "حبس ابد" با تمام هزینه هایی که از سوی گناهکار به جامعه تحمیل می کند ، می تواند همچنان بازدارنده ترین نوع مجازات برای بسیاری از جرایم باشد . چراکه رهایی از آن با طول عمرهای معمول امروزی لا اقل 50 - 60 سال زمان لازم دارد و رنجهایی که مرتکب در زندان متحمل می شود ، می تواند تصمیمش را برای انجام عمل ضد قانون متزلزل نماید .

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 372777

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۵:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۸
    3 0
    باید توجه داشته باشید یکی از وظایف دولت در مقابل جامعه حفظ امنیت روحی جامعه هست متاسفانه ما در مدارس روانشناس نداریم هر نوجوانی باید از سنین پایین در سال حداقل یک بار به روانشناس مراجعه کنه چون جامعه مالیات به دولت پرداخت می کنه دولت باید لوازم لازم برای امنیت روحی جامعه در نظر بگیره خوب هست دولتها عواملی مثل بیکاری تورم و مشکلات روحی مردم رو ببینند و دست مردم رو برای فعالیتهای اقتصادی باز بزارند که تا حد امکان جرم از بین بره
  • مینا A1 ۱۵:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۸
    5 0
    بسیار عالی و ارزشمند بود
  • بی نام A1 ۲۲:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۸
    7 0
    تو یه مستند آلمانی دیدم پلیس مرد میانسالی را دستگیر کرد که از طریق فضای مجازی سعی در اغفال دختران 17 18 ساله بود. اولین کاری که کردن نشوندنش جلو یه روانشناس خبره.