وجود این سطل های زباله می تواند موجب شود لااقل بعضی ها دست و پایشان را جمع کنند.....

جای شگفتی است که دلواپسان جعلی، مسایل سینما را به تغییر یک نام تقلیل داده اند و گروهی از سر ناآگاهی در این زمین باتلاقی بازی می کنند. عجیب است که کسانی که بابت خرابکاری ها و فجایعی که در سینما به بار آوردند باید محاکمه شوند، سردمدار دفاع از ارزش ها در سینما شده اند و خیلی ها یادشان رفته چه افتضاحات ابلهانه ای در دولت قبل در حوزه سینما به بار آمده بود. شگفت آور است که دلواپسان روی فراموشکاری و ضعف حافظه تاریخی سینمادوستان و مردم ایران زیاده از حد حساب کرده اند. جواد شمقدری خود را جای افکار عمومی گداشته و بیانیه می دهد و یادش رفته که همراهان سینماگرش در دوره مدیریتش کمتر از انگشتان یک دست بودند و با رفتنش موجی از شعف و شادمانی سینما را فرا گرفت.

حالا سردمدار دلواپسان جعلی سینما که روزگاری در زمان مناظره ها پای رییس جمهور وقت را می بوسید و در سفرهای اخیر رییس جمهور پیشین نقش فیلمبردار را بازی می کرد، سودای بازگشت در سر می پروراند. او که وردست صاحب نظریه مکتب ایرانی بود و در کنارش با افتخار عکس یادگاری می گرفت، حالا با نام ایران علم مخالفت افراشته است و داد "وافجرا" سر داده است. واعجبا!

یا رییس اسبق یکی از صنوف سینمایی که با خیانت های آشکارش، از عوامل اصلی تعطیلی خانه سینما بود، پس از مدت ها سر از لاک بیرون آورده و پشت سر هم درباره صنف و جشنواره ایران و مسایل سینما به سود دلواپسان صحبت می کند و همچنان به بازی دوطرفه ادامه می دهد، بی آنکه حتی بخشی از تاوان سنگین خیانت را لمس کرده باشد.

و مقصر اصلی وضعیت فعلی، بی شک و مستقیما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت سینمایی هستند. حالا که در حوزه سیاست و اقتصاد، کار رسیدگی به تخلفات متهمان به فساد و اجرای حکم آنان -در هر پست و جایگاهی- به روالی پذیرفتنی، تبدیل شده است، چرا در حوزه سینما نباید این اتفاق بیفتد؟ چرا سازمان سینمایی با اغماض و چشم پوشی با متخلفان گذشته برخورد می کند؟ چرا شفاف سازی را در دستور کار قرار نمی دهد؟ چرا با مسکوت گذاشتن تخلفات عجیب و غریب گذشته، موجبات جری شدن و سوء استفاده کسانی را فراهم آورده که به جای شرمندگی و بی آبرویی حالا باید با فرار به جلو برای همگان تعیین تکلیف کنند؟ این تبصره که قرار نیست در دولت فعلی مثل قبلی ها بگم بگم راه بیندازیم، تا جایی کاربرد دارد که باعث سوء استفاده متخلفان و آسودگی خاطر آنان نشود. پس متخلف، کی و طی چه پروسه ای باید تاوان عملکردش را پس بدهد؟ اگر اینطور باشد که هیچ خطاکاری خود را در معرض خطر رسوایی نمی بیند و تازه با وقاحت، در وسط میدان، رجز می خواند و بانگ هل من مبارز سر می دهد.

عکس های مشهوری از سیاستمداران و مدیران متخلف و مختلس اوکراین در فضای مجازی دست به دست می شود که مردم آنها را در سطل زباله انداخته اند و آنها را به نهایت شرمندگی و بی آبرویی مجبور کرده اند. اگر قرار است شفافیت در دستور کار قرار بگیرد و هرکس تاوان کارش را پس بدهد، وجود این سطل های زباله می تواند موجب شود لااقل بعضی ها دست و پایشان را جمع کنند و دستکم از افشای خرابکاری هایشان شرمنده باشند.

این یادداشت در روزنامه شرق 8 شهریور 94 به چاپ رسیده است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 452072

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام RO ۱۱:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
    5 1
    عالی بود
  • بی نام IR ۱۳:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۸
    2 0
    j یا رییس اسبق یکی از صنوف سینمایی که با خیانت های آشکارش، از عوامل اصلی تعطیلی خانه سینما بود، پس از مدت ها سر از لاک بیرون آورده و پشت سر هم درباره صنف و جشنواره ایران و مسایل سینما به سود دلواپسان صحبت می کند و همچنان به بازی دوطرفه ادامه می دهد، بی آنکه حتی بخشی از تاوان سنگین خیانت را لمس کرده باشد