روزنامه ایران در بخشی از گزارش خود در باره کودکان خیابانی آورده است:

مریم 7ساله جزو کودکان خیابانی است. او را مدتی است سرچهارراه مطهری- سهروردی می‌بینم. گل می‌فروشد. صبح ساعت 8 می‌‌آید و شب‌ ساعت10می‌رود. البته تنها نیست؛ مرد سن و سال‌داری با سبیل‌های پت و پهن، پیراهن سفید آستین بلند و یقه باز و شلوار قهوه‌ای و کفش‌های پاشنه خوابانده او را می‌رساند و شب‌ها هم دنبالش می‌آید و اول از همه پول‌ها را می‌گیرد.
چند روزی صبح‌ها کمین می‌کنم تا ببینم ماجرا از چه قرار است. ساعت نزدیک 8صبح است که سر و کله آقای سبیل کلفت پیدایش می‌شود. سرکی می‌کشد و می‌رود سراغ ماشین‌اش که 50-40 متری پایین‌تر پارک کرده‌. دست مریم کوچولو را می‌گیرد و سرچهارراه می‌آورد تا آدامس بفروشد. امروز دخترک جای گل باید آدامس بفروشد.
می‌روم دوری می‌زنم و برمی‌گردم سرچهارراه. از دخترک چند آدامس می‌خرم تا با این خرید اعتمادش را جلب کرده باشم.شروع می‌کنم به سؤال پرسیدن که آیا درس می‌خواند. مریم که انگار چیزی نخورده و توانی ندارد با صورت کبودش که معلوم است آفتاب آن را سوزانده روسری گل‌گلی‌اش را جلو می‌کشد و می‌گوید نه.
- چرا؟
- آقا منوچهر نمی‌گذارد.
- همونی که تو رو صبح‌ها می‌رسونه؟
- بله
- مگه پدرو مادر نداری؟
- چرا دارم ولی من پیش
آقا منوچهر می‌مانم.
- برای چی؟
- خانواده‌ام وضعشان خوب نیست، پول ندارن، من کارمی‌کنم و آقا منوچهر آخر هفته 150هزار تومان به پدرم پول میده.
- به خودت هم پول می‌ده؟
- نه، فقط ناهار و شام.
- چند وقته پیشش کار می‌کنی؟
- یک سال، برادر بزرگترم هم با اون کار می‌کنه، پاتوقش میدان توحیده، داداشم عروسک می‌فروشه.
- خونه تون کجاست؟
-خونه بابام پاکدشته ولی من و داداشم هرندی هستیم توی یک خونه که چند تا دختر و پسر دیگه با ما زندگی می‌کنن.
-پدرو مادرت رو چند وقت به چند وقت می‌بینی؟
- ماهی یکبار
- غذا چی می‌خورید؟
-‌ماکارونی، استامبولی، عدسی، لوبیا از اینجور چیزا
- لباس چی؟
- آقا منوچهر لباس دسته دوم می‌خره
گرم صحبت با دخترک هستم که کسی از پشت یقه‌ام را می‌گیرد، وقتی برمی گردم می‌بینم منوچهراست که زل زده به چشمانم و انگار که دزد گرفته باشد داد می‌زند که با دخترش چه کار دارم، با هزار بدبختی خودم را از او جدا می‌کنم و البته می‌گویم که خبرنگارم و حالا من دستش را می‌گیرم و با دست دیگرم شماره پلیس را می‌گیرم ولی نمی‌دانم که چطور می‌شود با داد و فریادها و شلوغ کاری منوچهر، دورمان پر از آدم می‌شود و او با مریم غیبش می‌زند. حالا چند روزی است که دخترک را آنجا نمی‌بینم، شاید منوچهر به من ناسزا می‌گوید که بازارمطهری – سهروردی را برایش تعطیل کرده ام.

 

17302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 439651

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 10
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • عاشق امام خامنه ای IR ۰۴:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
    0 0
    جالب بود باید یه فکر اساسی کرد از این مریم های 7 ساله زیادن
  • بی نام IR ۰۴:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
    0 0
    من به همراه چند نفر دیگه مسولیت بزرگ کردن یه بچه که پدرشو از دست داده و مادرش برای بزرگ کردن فرزندش نیاز به کمک داره تا 18 سالگی و در صورت قبولی تو دانشگاه تا اتمام تحصیل رو به عهده گرفتیم ترجیح دادیم جا اینکه بیاد سر چهار راه وکمک بگیره واسه خانواده و باعث شه زندگیش نابود شه به بچگیش برسه به تحصیلش برسه ،سالم بزرگ شه کاش اینقدر سنگ دل نبودیم که به بچه سر چهار راه ها کمک کنیم و زندگیشو نابود کنیم
  • علیرضا A1 ۰۴:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
    0 0
    خیلی دردناکه. بخاطر 150 هزار تومن زندگی بچه بر باد میره
  • بی نام A1 ۰۴:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
    0 0
    از همه مهم تر چرا هیچکس کاری براشون نمی کنه؟
    • صادق A1 ۰۳:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۱
      0 0
      از همه مهمتره اینه که ملت از اسن دست فروش ها چیزی نخرن و کمک نکنن بعد 99 درصد از این دست مشکلات حله
  • بی نام IR ۰۶:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
    0 0
    چند تا مريم تو اين شهر نفس زندگي ميكنن ...؟
  • سعید IR ۰۶:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
    1 0
    باانتشار این گزارش جان آن بچه را نیز به خطر انداخته اید. ای کاش فقط به گزارش تهیه کردن توجه نشود وبه عواقبی که برای اشخاصی که درگزارش به آنها اشاره میشود نیز توجه نمود.
  • بی نام IR ۰۹:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
    0 0
    والا به خدا کار سختی نیست. کارآگاهان پلیس میتوانند همین نقش را بازی کنند و منوچهر و امثال منوچهر را دستگیر کنند و یک بار برای همیشه به این برده داری خاتمه دهند. شغل آقا منوچهر ها باید نا امن شود.
  • بی نام A1 ۱۹:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۴
    0 0
    وای چرا آخرش اکشن شد؟؟؟بازم خدارو شکر به خیر گذشت
  • بی نام IR ۰۹:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۳
    1 0
    اونایی که میلیاردی اختلاس می کنید و اونایی که اختلاس ها رو می بینید و سکوت می کنید...این فجایع را با کدام معیار انسانیت توجیه می کنید؟؟؟؟ قلبم درد می گیره از خوندن این مطالب و هزار افسوس که وجدان مرده است