مجیدی می گوید برای بازی در تیم ملی به کسی متوسل نشده است.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛فرهاد مجیدی ستاره محبوب آبی ها امشب مهمان برنامه نود بود.در این برنامه عادل سوال هایش از مجیدی را با این سوال آغاز کرد.دوران بعد از فوتبال چطور است که او گفت:«من از 14 سالگی تا 37 سالگی فوتبال بازی کرده ام و دلم قطعا تنگ می شود.اما نیاز به استراحت هم داشتم.»

عادل سپس درباره حضور مجیدی در کلاس های مربیگری سوال کرد که او گفت:«یکی از دلایلی که باعث خیلی زود خداحافظی کنم شرکت کردن در کلاس های مربیگری بود.من در انگلیس فقط کلاس های  B را گذراندم.در آنجا برای کلاس های A گزینش دارند.می خواهم این مرحله را در اسپانیا یا پرتغال بگذرانم.آنجا برای کلاس های A  گزینش می کنند و کمی سخت است.آنها یک سری فاکتورهایی دارند که هر کسی را قبول نمی کنند.»

حضور در باشگاه اسپانیول.سوالی که مجیدی درباره اش گفت:«توسط یکی از دوستانم که با مدیر باشگاه دوست بود قرارداد همکاری امضا کردیم.آنها برای نونهالان و نوجوانان آکادمی فوتبال دارند.قرار شد ما بازیکنانی از خاور میانه را به آنجا بفرستیم تا در آنجا آموزش ببینند.»

فردوسی پور سپس از او درباره گل هایی که زده بود سوال کرد و گفت که آیا گل به یاد ماندنی دیگری هم زده است که مجیدی گفت:«همین گزینه 3  شما(گل به پرسپولیس در دربی شصت و نهم)کافی بود.خیلی آن گل را دوست دارم.این بازی هم برای طرفداران ما مهم است و هم برای طرفداران پرسپولیس.»

تو گفته بودی که پدرت پرسپولیسی بوده درست است؟مجیدی درباره این سوال گفت:«نه،ما کلا خانواده مان استقلالی هستند.به خاطر دایی هایم استقلالی شدم.»در این لحظه فردوسی پور گفت اما یک بار گفته بودی که استقلالی ها رخصت من به پرسپولیس می روم که مجیدی این واکنش را نشان داد:«من هیچ وقت این حرف را نزدم و نگفتم به پرسپولیس می روم.من یادم است آقای عابدینی با من حرف زد ولی اصلا فکرش را هم نمی کردم.»

مجیدی در بخش دیگری از حرف هایش از زمانی حرف زد که فوتبال را آغاز کرده بود:«پدر من نظامی بود.از نوجوانان صنایع پارچین شروع کردم و بعد رفتم کشاورز.یک روز آقای پرویز ابوطالب اتفاقی از مرغوبکار رد می شد که آمد بازی ما را دید.او ما را دعوت کرد تیم ملی نوجوانان.خانواده من اصلا راضی نبودند که من فوتبال بازی کنم.یواشکی تمرین می رفتم.آن موقع باشگاه کشاورز در میدان فاطمی بود.ما را با اتوبوس می بردند محل تمرین و بر می گرداندند.آن زمان بعضی از بچه ها موتور براوو داشتند.ما می گفتیم خب ما را هم ببرید که می گفتند نه.به موتور ما فشار می آید.من و فرشاد ماجدی با اتوبوس می رفتیم و می آمدیم.خوب یادم هست که بلیت های اتوبوس یک تومانی بود.من بلیت را سفت در دستانم می گرفتم تا گم نشود.»

خوشحالی های منحصر به فرد فرهاد پس از باز کردن دروازه حریفان.او درباره این خوشحالی ها می گوید:«من دستانم رو می بوسیدم.یکی از دستان من پسرم امیر بردیا بود دیگری تیام دخترم.»عادل درباره یکی دیگر از شادی گل های مجیدی سوال کرد که او گفت:«این را نمی توانم بگویم.»

مجیدی هر چقدر که در تیم های باشگاهی عملکرد فوق العاده ای داشت در تیم ملی چندن پر فروغ نبود.او در این مورد هم حرف زد و گفت:«برای اینکه در تیم ملی بازی کنم متوسل به کسی نشدم.البته خیلی ها هم بودند که لیاقت داشتند.در کل به من در سطح ملی زیاد میدان داده نشد ومن هم اعتراضی نکردم.»

اگر به جای امارات در همان راپیدووین اتریش بازی می کردی شاید قضیه فرق می کرد.مجیدی در این مورد هم گفت:«به هر حال آن زمان تجربه الان را نداشتم.»در همین لحظه فردوسی پور گفت مثلا علیرضا جهانبخش از پول گذشت و به لیگ هلند رفت که مجیدی گفت:«ایشان را نمی شناسم!»این در حالی بود که فردوسی پور گفت مگر بازیهای تیم ملی را دنبال نمی کنی؟او بازی های خوبی انجام داد که مجیدی گفت:«من دیدم بازی های تیم ملی را اما آقای جهانبخش را ندیده ام.به هر حال از ایشان عذر خواهی می کنم.»

مجیدی در ادامه حرف هایش دوباره درباره جهانبخش حرف زد و گفت:«من حضور ذهن نداشتم و از او عذر خواهی می کنم.»عادل از مجیدی یک سوال دیگر کرد.سوالی که شاید دغدغه فکری خیلی ها بوده باشد.زمانی که او در امارات بازی می کرد و پس از گل زدن زیر پیراهنش عکس یکی از شیخ اماراتی را نشان داد.مجیدی در این مورد هم گفت:«در آن بازی نمی دانم چندمین سال تاسیس باشگاه بود.این پیراهن را به همه بازیکنان داده بودند و گفته بودند هر کسی گل زد باید این عکس را نشان بدهد.»در همین لحظه فردوسی پور گفت که اگر این کار را نمی کردی چه اتفاقی می افتاد که مجیدی گفت:«هیچ چیز.اما من بازیکن باشگاه بودم.باید بگویم که آن بنده خدا هیج ربطی به اشخاص دولتی امارات هم نداشت و فقط موسس باشگاه بود.»

بازگشت دوباره به استقلال.مجیدی در این مورد هم توضیح داد:«یک روز ناصرخان به من زنگ زد و گفت بیا و به استقلال کمک کن.برگشتم.بعد از ناصر خان آقای قلعه نویی آمدند.آن سال،سال خوبی برای من نبود.پس از آن مرفاوی و مظلومی آمدند که بهترین دوران حضور من در استقلال بود.»

مجیدی سپس ادامه داد:« من عاشق مجید نامجو بودم و فرزاد عاشق بیانی.در خانه فوتبال بازی می کردیم و من برای خودم گزارش می کردم.گل زدن برای استقلال به خصوص در این سال های اخیر لذت دیگری داشت.»

او در بخش دیگری از حرف هایش هم گفت:«یک روز واعظ من را خواست و گفت شما بازیکن مازاد هستید و گفت می خواهیم شما را معاوضه کنیم.زمان آقای قلعه نویی بود.بعد فکر می کنم مدیریت باشگاه به این نتیجه رسید که من از استقلال نروم.من گفته بودم که به غیر از استقلال برای هیچ تیم دیگری بازی نمی کنم.»

مجیدی درباره همکاری اش با پرویز مظلومی و 4 بار شکست دادن پی در پی پرسپولیس هم حرف زد و گفت:«بهترین دوران بود.می دانید رجز خوانی بین ما و باشگاه پرسپولس از قدیم بوده است.سال 52 پرسپولیس موفق می شود 6 گل به استقلال بزند.در مقابل شش آنها ما هم 4 را رو کردیم.این رجز خوانی اگر به توهین نکشد خوب است.در کل فوتبال ما مرده است و اگر این رجز خوانی ها نباشد که دیگر هیچ.»

او درباره دربی معروف شصت و نهم هم گفت:«من خوشحالم که در آن تیم استقلال بازی کردم.تیمی که هافبک هایش مجتبی جباری و خسرو حیدری بودند.آنها طوری پاس می دهند که آدم رویش نمی شود توپ را گل نکند.»

ترک کردن استقلال و سوالی که ذهن هواداران استقلال را مشغول کرده است:«همیشه هواداران استقلال این  سوال را از من پرسیدده اند.من اعتقاد دارم که مسئولیت ما فقط ورزش کردن نیست.من باید بتوانم خودم را مدیریت کنم.من اصول حرفه ای گری را انتخاب کردم و در فضایی که نتوانستم کار کنم راهی را انتخاب کردم که سوهان روح بقیه نشوم.من یک موقعی با آمدنم به استقلال کمک کردم و یک زمان هم با رفتنم.فکر می کنم تنها راه حل من بود.»

زمان پرویز مظلومی چطور؟که مجیدی گفت:«بیننده های ما باهوش هستند.آنها همه چیز را خوب می فهمند.وقتی نتوانی تمرین کنی کیفیت تو پایین می آید.دوست نداشتم برای استقلال حاشیه درست کنم.»

شما در شرایطی رفتید که استقلال با 6 امتیاز در صدر جدول بود:«شما وارد حاشیه ها نشوید.بیننده ها خودشان می دانند.من دوست ندارم به گذشته برگردم.یک سری از مسائل مربوط به درون خانواده است.من با همه رابطه ای صمیمانه داشتم.من اگر می توانستم بازی آخر مقابل مس کرمان هم بازی نمی کردم و از طریق رسانه ها خداحافظی می کردم.»

جدایی شما به خاطر دخترتان نبود که مجیدی گفت:«متاسفم که بعضی از آقایان اشتباهات خودشان را به کسان دیگر ربط می دهند.من هرگز نگفتم به خاطر دخترم می روم.این حرف ها را من نزدم.شما این را از آقای فتح الله زاده بپرسید.»

در ادامه فردوسی پور آیتمی را نشان داد که در آن هواداران استقلال درباره مکتب حجازی و بازگشت دوباره مجیدی به استقلال اظهار نظر می کردند.در همین لحظه مجیدی گفت:«اینها که 4 نفر بودند،اگر 40 هزار نفر هم بودند من به استقلال بر می گشتم.مطمئن هستم که هواداران از بازگشت من خوشحال شدند.من زمانی استقلال را ترک کردم درست،اما از استقلال رفتم که این تیم ضربه نخورد.هواداران من را دوست داشتند و من ریسک کردم و برگشتم.»

عادل درباره مکتب حجازی از او سوال کرد که او گفت:«من مکتب حجازی را مطرح کردم و دوستان گفتند مکتب فقط استقلال است.مکتب استقلال چه چیزی است؟مکتب حجازی شجاعت،عملکرد و رفتارش بود.به همین دلیل بود که حجازی محبوب می شود.خیلی ها برای اینکه محبوب شوند هزینه می کنند اما مثل ناصر خان محبوب نمی شوند.مثل ناصر خان دیگر نمی آید.آدم هایی که سعی می کنند با عوامل،خریدها و ...معروف شوند چند صباحی بیشتر در فوتبال نمی مانند.»

فرهاد در ادامه آنجا که عادل داشت گل های مجیدی را نشان می داد گفت:«آقای مزدک میرزایی برای من شانس داشت هر بازی ای را که او گزارش می کرد من گل می زدم.»

خداحافظی غریبانه من همیشه دوست داشتم یک مدل دیگری خداحافظی کنم.واقعا خسته شده بودم.من تشکر می کنم از بچه ها،آنها هم به من لطف داشتند و هم به من کمک می کردند.من از آنها هم عذر خواهی کردم که نیم فصل تیم را ترک کردم.»

فردوسی پور آیتمی را هم از اعتراض هواداران استقلال نسبت به جدایی مجیدی پخش کرد که مجیدی این واکنش را نشان داد:«دست تک تک آنها را می بوسم،مخصوصا آنهایی که اعتراض می کردند.اما نمی شد دیگر بمانم.اگر شرایط فراهم بود حتما می ماندم.»

فرهاد در بخش دیگری از حرف هایش درباره بازگشت دوباره اش به تیم ملی گفت:«واقعا حیف بود که با مربی ای مثل کروش کار نکرد.»در همین لحظه فردوسی پور سوال دیگرش را هم پرسید و گفت،راستی کروش از تو دعوت نکرده بود که به تیم ملی بروی؟ که او گفت:«نه،هیچ صحبتی با من نکردند.»

اما آخرین اظهار نظر فرهاد مجیدی در برنامه نود.آنجا که فردوسی پور از او درباره دوپینگ و شایعه دوپینگی بودنش سوال کرد که فرهاد گفت:«من تنها بازی کنی هستم که در دو سال 5 بار تست دوپینگ دادم.البته فقط یک بار ناراحت شدم که آن هم قانون را نمی دانستم.وقتی آقای دکتر هاشمیان با بنده حرف زدند من خجالت کشیدم.ایشان گفتند از بازیکنانی که خوب هستند تست دوپینگ می گیرند.وقتی خوب هستی همه پشت سرت حرف می زنند.من پس از آن هر وقت برای تست دوپینگ دعوتم می کردند خوشحال می شدم.»

 

 

 

251 41

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 381454

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 1 =