افشاگری ادامه دارد: از سرقت ادبی داوود میرباقری تا پورسانت خواستن فریدون جیرانی

«احمد طالبی نژاد» منتقد و روزنامه نگار پیشکسوت سینمای ایران در جدیدترین کتاب خود با نام «از شما چه پنهان» که به تازگی به بازار نشر عرضه شده، نکات عجیب و قابل تاملی را مطرح کرده است.

به گزارش خبرآنلاین، کتاب جنجالی «از شما چه پنهان» را نشر چشمه منتشر کرده و تا کنون بازتاب ها و واکنش های فراوانی را در پی داشته است. در این کتاب که حاوی خاطرات این روزنامه نگار از بیش از چهار دهه فعالیت در عرصه هنر است، نکات مبهم فراوانی درباره هنرمندان می خوانیم که در ادامه دو خاطره از این کتاب را به نقل از دو هفته نامه «خانه آرمانی» می خوانیم:

میرباقری و لغو کپی رایت
«هیئتی از طرف گروه فیلم و سریال شبکه اول، که ریاستش را بهروز افخمی برعهده داشت، نمایش‌های روی صحنه را می‌دیدند و اگر می‌پسندیدند نسبت به ضبط تلویزیونی‌اش اقدام می‌کردند. روزی خبر دادند که سه نفر از تلویزیون برای دیدن نمایش آمده‌اند. خود افخمی، داوود میرباقری و یکی دیگر. نمایش را دیدند و پسندیدند و آمدند پشت صحنه و کلی تشویقمان کردند و گفتند به زودی با شما قرارداد می‌بندیم. یک دو ماه گذشت و خبری نشد، تا این که روزی مأموریت یافتم بروم تلویزیون و تکلیف را روشن کنم. پس از چند ساعت معطلی پشت در اتاق ریاست محترم گروه فیلم و سریال، بالاخره به حضور پذیرفته شدم. افخمی و میرباقری بودند و پس از تعریف و تمجید از متن به اطلاع رساندند که متاسفانه به دلیل چند دیالوگ غیراخلاقی، این نمایش امکان پخش از تلویزیون ندارد و والسلام. ناامید از تلویزیون بیرون آمدم و خبر را به کارگردان دادم و رفتم پی کارم. یک سال بعد سریالی از تلویزیون پخش شد به نام «حکایت مسافر گمنام» به نویسندگی و کارگردانی داوود میرباقری که شباهت فراوانی با نمایشنامه قصه‌شب داشت. حوادث و شخصیت‌ها، حتا نام‌ها همان بود. گذشت و گذشت تا این که در جایی میرباقری را دیدم و گله کردم. دستپاچه شد و گفت می‌خواسته از من اجازه بگیرد ولی پیدایم نکرده در حالی که من در آن زمان پای ثابت مجله فیلم بودم و پیدا کردنم بسیار آسان بود. چند سال بعد روزی جوانی شهرستانی به دفتر مجله آمد و گفت که باید به دادم برسید. تلویزیون حق من را خورده است،. بعد متن مفصل تایپ شده‌ای گذاشت پیش رویم و گفت این فیلم‌نامه‌ای است که من چند سال پیش به آن‌ها داده‌ام و رد کرده‌اند ولی حالا دارد به اسم سریال گرگ‌ها پخش می‌شود. گفتم لابد مسئله توارد و این حرفهاست. گفت شما بخوانید؛ اگر نود درصد همان نبود، من کنار می‌کشم. به هر حال متن را گرفتم و خواندم و دیدم بیش از نود درصد همان است. به رسول نجفیان که آن روزها در مجله طنز می‌نوشت و با میرباقری در آن سریال همکاری کرده بود زنگ زدم و ماجرا را گفتم. قرار شد بررسی کند. چند ساعت بعد خود میرباقری زنگ زد و با لحنی ترسیده گفت که ممکن است شباهت‌هایی داشته باشد ولی... گفتم ولی ندارد، من متن را خوانده‌ام، خود جنس است. پرسید حالا چه کار کنم که کار به شکایت و این حرف‌ها نکشد؟ تلفن جوان شهرستانی را دادم و گفتم هر طور صلاح می‌دانی راضی‌اش کن که آبروریزی نشود.».

جیرانی پورسانت می‌خواست
«روزی در کافه نادری قرار گذاشتیم که پیش‌نویس قرارداد را بیاورد و من امضا کنم. طبق این پیش‌نویس من بابت کارگردانی و فیلم‌نامه دو میلیون تومان دریافت می‌کردم که رقم کمی بود. وقتی ظاهراً به کار اول بیش از این هم نمی‌دادند. پیش‌نویس را امضا کردم. اما جیرانی یک شرط هم گذاشت که در قرارداد نمی‌آمد اما به لحاظ اخلاقی من باید انجامش می‌دادم. شرط این بود که نصف این مبلغ را به او بدهم. ابتدا خیال کردم شوخی می‌کند. ولی دیدم، خیر، قضیه جدی است. و بعد {گفت} تو می‌دانی اوضاع مالی من اصلاً خوب نیست و فشار اقتصادی دارم تا حدی که تصمیم گرفته‌ام زن و بچه‌ام را بفرستم زادگاهم و ... آن‌قدر نک و ناله کرد که گفتم باشد. قسم و آیه داد که کسی نفهمد که گفتم باشد».

 

6060

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 390561

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بهداد A1 ۰۶:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۶
    17 2
    عجب مملکت توپی داریم ما.البته اون زمان بچه ها به نون پنیر راضی بودن و مثل الان نبود که چند هزار میلیارد کارکنن و اب از اب تکون نخوره.
  • بی نام A1 ۰۶:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۶
    28 1
    جالبه . مثل سریال تلویزیونی پژمان شده که پشت پرده فوتبالی ها رو رو کرد.
  • پیمان A1 ۰۶:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۶
    27 1
    مشخص شد چرا وضعیت فعلی فرهنگ در جامعه به این شکل است. ممنون از همه بزرگان و هنرمندان و مسئولان این مملکت که واقعا الگوهای خوبی برای نسل جوان این مملکت بودند.
  • بادصبا IR ۰۷:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۶
    24 14
    شماهم عجب آدم راز نگه داری بودی که راز جیرانیو نگه داشتی . کلا آدمای پرده در قابل اعتماد نیستند وصداقتشون زیر سواله نمونه بارزشم رئیس دولت قبلمون بود
  • بی نام IR ۰۷:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۶
    12 22
    میرباقری که شهرتش به این دو اثر نیست، اما اسم شما را من اولین باره می شنوم
  • امیر از یزد A1 ۰۷:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۶
    12 6
    دزدی میکنن بعدشم پشت تلفن با رشوه حلش میکنن
  • حسین A1 ۰۷:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۹/۲۶
    39 7
    این قسمتش جالبه{ آن‌قدر نک و ناله کرد که گفتم باشد. قسم و آیه داد که کسی نفهمد که گفتم باشد}.حالا کار اقای جیرانی قطعا اشتباه بوده اما مگه ازشما قول نگرفته که به کسی نگید؟مگه قسمتون نداده؟