۰ نفر
۲۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۳
این مزرعه آلوده کفتار و کلاغ است!

انتشارات نیستان دو مجموعه شعر از عبدالجبار کاکایی با عنوان «تاوان کلمات» و سید محمد تولیت با عنوان «چشم لرزه‌ها» را روانه بازار نشر کرد.

به گزارش خبرآنلاین، «تاوان کلمات» گزیده ­ای است از تمام دوران زندگی کاکایی؛ گزیده ­ای از تمامی اشعاری که وی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا چند سال اخیر آن را سروده است که در موخره و در بخشی تازه با مجموعه ­ای از تازه سروده های او نیز همراه شده است.

شعر کاکایی به اذعان او در این گزیده، شعری است اجتماعی که این موضوع به ویژه در غزلیات او بیشتر از سایر قالب­ ها نمود دارد. شعری است که تنها خودش را وامدار و آرزومند برای مردم سرزمینش می­ بیند؛ نه وامدار جریان و جناح و خوش­آمد سیاسی عده ­ای است و نه به دنبال سانتی­مانتالیسم بیانی و جستجو کردن در بازی­ های فرمی و روایی.

کاکایی در این اشعار به روشنی نشان داده که سعی دارد در شاعرانگی­ های خودش به سنت­ های کلاسیک غزل مدرن ایران که در سال های ابتدایی انقلاب توسط سید حسن حسینی و قیصر امین پور تجربه شده است وفادار باشد و آنها را برای مخاطبش زمزمه کند.

کاکایی در شعر خود از تجربه­ هایی سخن به میان می ­آورد که آرمان و آرزوی مردم خود به شمار می ­روند، از کلماتی که مردمش همواره به ساده ­ترین شکل ممکن در ناخودآگاه روزمره خود مرورشان می ­کنند و گاهی نیز یادآور حسرت­های همیشگی آنهایند.

به اعتقاد ناشر، تاوان کلمات مجموعه شعری است که ذائقه­ های متفاوت و متعددی را سیراب می­ کند. مجموعه شعری که هم دینی است و هم اجتماعی و در عین حال به لطیف­ترین شکل ممکن شعری است مردمی.

در یکی از غزل­ های این مجموعه می­ خوانیم:

حاجت به اشارات و زبان نیست، مترسک

پیداست که در جسم تو جان نیست، مترسک

با باد به رقص آمده پیراهنت، اما

در عمق وجودت هیجان نیست، مترسک

شب پای زمینی و زمین سفره خالی­ست

این بی‌هنری، نام و نشان نیست، مترسک

تا صبح در این مزرعه تاراج ملخ بود

چشمان تو حتی نگران نیست، مترسک

پیش از تو و بعد از تو زمان سطر بلندی­ست

پایان تو پایان جهان نیست، مترسک

این مزرعه آلوده کفتار وکلاغ است

بیدارشو از خواب! زمان نیست، مترسک

ای مجموعه شعر در 256 صفحه و با قیمت 16 هزار تومان منتشر شده است. 

براساس این گزارش، این ناشر همچنی مجموعه شعری از سید محمد تولیت با عنوان «چشم لرزه‌ها» را روانه بازار نشر کرده است؛ «چشم لرزه‌ها» با مخمسی خطاب به نام نامی سید الشهدا (ع) آغاز می ­شود و در آن تولیت بنا بر آنچه در مقدمه گفته است با صمیمانه­ ترین و ساده ­ترین شکل ممکن در روایت، ارادتش را به محضر امام خود تقدیم کرده است.

تولیت در شعر خود و با وجود دلبسته بودن به غزل، هیچ گاه خود را مقهور و شیفته بازی­های زبانی تغزلی برای بیان عاشقانه در غزل نشان نداده است. او در غزل به دنبال عریان­گویی است و ابایی ندارد از اینکه به عنوان مثال در پیشگاه مخاطبش عنوان کند که در دلش هیجان عاشقی به شکلی ساده همواره جاری و ساری است و یا اینکه در لفاف غزل بگوید که از روبرو شدن با چشمان معشوقش بوده که به وادی شاعرانگی و غزل وارد شده است، که البته در این توصیف بی پرده استعاره­ای بسیار شیرین قرار گرفته است برای اهل دل.

یکی دیگر از وجوه قابل اعتنای شعر سید محمد تولیت در این دفتر، روح معنوی حاکم بر کلمات موجود در آن است که به نرمی و ملایمت ویژه­ای در میان کلمات و عبارات آن جاری است. از این منظر تجربه معنوی تولیت در اشعارش را می­ توان نوعی تجربه معنوی عاشقانه و شخصی شناسایی و رمزگشایی کرد که شاعر دوست دارد آن را پس از تجربه شدن با مخاطبان بیشتری به اشتراک بگذارد.

تجربه معنوی تولیت در این اشعار همچنین تجربه‌ای تمناگونه است. شاعر در این شیوه بیانی نیات روحانی خود را در لابه لای کلمات و بیت­ هایش از معشوق تمنا می­ کند. به عبارت ساده­تر شاعر به جای ناله و فغان و حرمان از نداشته­ هایش، خواسته­ ها و نیاتش را تمنا می­کند.

در یکی از غزل­ های این مجموعه می­ خوانیم:

پلکی بزن که راز مرا برملا کنی

با یک اشاره شرح دو صد ماجرا کنی

پلکی بزن... ترنّم چشمت شنیدنی­ ست

زخمه بزن به هر مژه تا خون به پا کنی

پیوسته زل مزن که من از دست می­ روم

باید به یک نگاه فقط اکتفا کنی

من عاشق توام! چه بگویم؟ خودت بگو

باید تو با من این همه چون و چرا کنی؟

دستم به دامنت به دلم پشت پا مزن

بگذر از این که غائله­ ای دست و پا کنی

این مجموعه شعر نیز در 160 صفحه و با قیمت 6هزار تومان روانه بازار نشر شده است.

6460

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 446859

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 14 =