امام حسین(ع) درباره درد بشر امروز چه می‌فرمود؟ / آیا مشکل انسان معاصر دعوای بین شیعه و سنی است؟

رییس مرکز اسلامی انگلیس می گوید: «آیا مشکل انسان معاصر دعوای بین شیعه و سنی است؟ این‌که 1400 سال گذشته بین اصحاب پیامبر چه رابطه‌ای بوده و چه حوادثی رخ داده است، این‌ها مشکل آن‌ها نیست و این نمی تواند پیام ما برای انسان معاصر باشد.»

به گزارش خبرآنلاین، حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد علی شمالی رییس مرکز اسلامی انگليس در گفت و گو با خبرگزاری بین المللی شیعه (شفقنا) درباره فرهنگ عاشورا و پیام هایش و نقش شیعه امروز برای انتقال آن اظهار نظر کرده است. خلاصه اظهارات وی را در ادامه می خوانید.

* این‌که می‌گوییم کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا آیا فقط یک امر مبالغه آمیز و شعاری و یا یک حقیقت است؟! اگر کل یوم عاشورا یک حقیقت است ، لازمة اين است که برنامه های ما در هر محرم، علاوه بر اصول ثابتی که دارد باید ارتباطی با شرایط آن زمان هم داشته باشد و لبیکی که به امام حسین (ع) می گوییم باید در هر روز و روزگاری خصوصیت ویژه ای داشته باشد. یعنی در هر زمانی باید یک جور لبیک گفت. به عنوان مثال اگر در جایی سیل آمد و عده ای از مظلومین و محرومین و به ویژه از محبان اهل بیت (ع) از این بلای طبیعی رنج می برند لبیک ما به امام حسین ع این است که به داد این سیل زده ها برسیم و فقط این نیست که بنشینیم و عزاداری کنیم. اگر عده ای از بی سوادی و جهل رنج می‌برند، لبیک ما به امام حسین(ع) این است که در راه تعلیم آن‌ها فعالیت کنیم.

* در اين زمان باید تأمل کنیم و ببینیم چه وظایفی نسبت به غدیر و محرم داریم، اولا شرایط کنونی شیعه بسیار حساس است. از طرفی فرصت های خوبی فراهم شده است چرا که روزی شیعیان را تنها در خاورمیانه و شبه قاره داشتیم. 50 سال قبل جمعیت شیعیان تقريباً تنها در محدوده لبنان تا هندوستان و از آذربایجان تا بحرین و شمال عربستان پراکنده بودند و تنها چهار زبان عربی، فارسی، ترکی و اردو در جامعه شیعی دیده می‌شد. اما امروزه و در حال حاضر تشیع در همه عالم منتشر شده و این همان چیزی است که امام صادق (ع) در دعای عهد تعلیم کردند و فرمودند: «عن جمیع المؤمنین و المؤمنات فی مشارق الارض و مغاربها سهلها و جبلها و برها و بحرها» وقتی می خواهید صلوات بفرستید قبل از این‌که از طرف خود بفرستید از طرف همه‌ی مؤمنین و مؤمنات در همه شرق و غرب و شمال و جنوب بفرستید. یعنی امام صادق (ع) امروز را می دیدند چرا که در آن زمان در غرب و شرق عالم هستی شیعه ای وجود نداشت اما در حال حاضر کم و بیش در همه نقاط جهان شیعیان، مراکز آن‌ها و کم و بیش علما حضور دارند.

* انتشار پیروان اهل بیت(ع) و امکانات نسبی که دارند یک فرصت بسیار مهم تاریخی را فراهم کرده است، به موازات این وسعت وانتشار جمعیتی وسائل ارتباط جمعی هم روز به روز گسترده تر شده که این هم خود کمک فراوانی برای شیعه می تواند محسوب شود. یعنی سهولت استفاده از اینترنت و کانال‌های ماهواره‌ای و انتشار کتب و مجلات و پست کردن و رفت و آمدها و سفرها زمینه‌ای را برای انتشار ایده و فکر مطرح کرده است.

* به دلیل انقلاب اسلامی، مقاومت اسلامی در لبنان و مسائلی که در عراق پیش آمده و سقوط صدام، در کشورهای مختلف تاثیرگذاری شیعیان بیشتر شده و توجه افکار عمومی و رسانه‌ها و اهل سیاست و دانشگاهیان هم به تشیع بیشتر شده است. اگر ما به 50 سال قبل برویم حجم کتاب‌هایی که راجع به شیعه نوشته شده است بسیار کم است. شیعه به عنوان یک جریان کوچک در درون اسلام بوده است که به جز بعضی از شرق‌شناسان که در موضوعات کوچک و بزرگ کار می‌کردند، کسان دیگری چندان توجه جدی نسبت به آن نداشتند اما الان توجه بسیار است.

* پیام اهل بیت (ع) همان پیام اسلام صحیح و پیام انبیا است و همان چیزی است که بشر با وجدان و فطرت خود درک می‌کند. زیرا به گفته امیرالمومنین(ع) انبیاء آمده‌اند تا انسان‌ها را به میثاق فطرت خود بازگردانند و دفائن و گنجینه‌هایی که مدفون شده است را بیرون بیاورند، پیام زیبای اهل بیت همان پیام اسلام و انبیا و فطرت است. ما امروز در مقابل این پیام مسئولیت سنگینی داریم. زیرا فرصت‌های زیادی پیدا شده و ما مسئولیت سنگینی داریم تا این پیام را به نحو صحیح و مؤثر ابلاغ کنیم. البته وظیفه‌ای هم جز ابلاغ نداریم. زیرا خداوند به پیامبر فرموده است که بر تو فقط این است که بلاغ مبین داشته باشی. بنابراین وظیفه ما این است که پیام را درست برسانیم.

* متأسفانه ما مشکلی داریم و آن این است که نمی‌دانیم چه چیزی را باید انتخاب و بیان کنیم. آنچه مقتضای حال است و آنچه مخاطب ما انتظار و نیاز و شیفتگی دارد را رها می‌کنیم و می‌رویم به مسأله‌ای که خودمان علاقه داریم می‌پردازیم. اين مانند اين است که کسی را دعوت کرده‌اند تا درس شیمی بدهد اما به خاطر علاقه شخصی درس تاریخ می دهد. و یا شخصی مشکلات اخلاقی دارد اما ما مباحث فقهی را بیان می‌کنیم. بنابراین ما باید ببینیم که مشکل انسان معاصر چیست. آیا مشکل انسان معاصر دعوای بین شیعه و سنی است؟ یعنی اگر بخواهیم پیام اهل بیت را بگوییم باید به مشکل شیعه و سنی بپردازیم. و یا این‌که 1400 سال گذشته بین اصحاب پیامبر چه رابطه‌ای بوده و چه حوادثی رخ داده است. این‌ها مشکل آن‌ها نیست. این مسائل در محافل ویژه خود توسط کسی که دغدغه موضوع را دارد باید بحث شود. امّا اين نمی تواند پيام ما برای انسان معاصر باشد.

* مشکل انسان معاصر مشکل بی‌عدالتی و تبعیض و فقر و فروپاشی خانواده‌ها و سرد شدن روابط و از دست دادن امید به یک زندگی معنوی و متعالی و دارای حداقل رفاهیات برای قشر عظیمی از مردم دنیاست، بسیاری از مردم دنیا امیدی به بهبود وضع زندگی خود ندارند و بسیاری از کشورها به سرخوردگی رسیده‌اند. حتی رهبران آن‌ها هم سعی نمی‌کنند وضع را بهتر کنند و تنها وقتی به قدرت می‌رسیدند با سازوکارهای ویژه سعی می‌کنند تاوضع خود را بهبود ببخشند. لذا این ناامیدی و ضعف توان روحی و معنوی انسان را کاهش داده است. چون وقتی انسان دچار نوميدی شود، از درون شکسته می شود، این مسأله می‌طلبد که پیام و راه حل مناسبی را که اسلام صحیح و اهل بیت می‌گویند، به بشريت معرفی کنیم.

* اگر امام حسین(ع) امروز بودند و درد بشر امروز را نگاه می‌کردند چه می‌فرمودند؟ آیا امام حسین(ع) می‌آمدند و از این مسائل غفلت می‌کردند و فقط یک حادثه تاریخی را مطرح می‌کردند و یا فقط به مسائلی که بین گروهی از مسلمانان مربوط می‌شوند، می‌پرداختند. آنهم به نحوی که حتی در درون امت اسلامی هم مشکل را حل نمی‌کند و مشکل را تشدید می‌کند.

* برخی از مسائلی که می‌بینیم توسط برخی شیعیان و برخی سنی‌ها مطرح ‌می‌شود، نه تنها به درد غیر مسلمانان نمی خورد حتی در درون امت اسلامی هم ما را به اصلاح نزدیک نخواهد کرد و فقط از قبیل ریختن نفت بر آتش است. ما باید از این فرصت تاریخی استفاده کنیم و ببینیم برای بشر امروز مسائل اساسی چیست و با شناخت عمیقی که باید از اهل بیت(ع) داشته باشیم آن را نشر و گسترش دهیم. البته ما در این مسأله هم مشکل داریم. گاهی بنده چنين تعبیر می‌کنم که اهل بیت(ع) مانند یک مجموعه کتاب چهارده جلدی هستند که اگر شما سیزده جلد اول را به خوبی بدانید، جلد چهاردهم را حدس خواهید زد. زیرا جلد چهاردهم عصاره و حاصل آن سیزده جلد است. جلد چهاردهم هنوز به ما عرضه نشده است، اما اگر سیزده‌ جلد را بدانیم می‌توانیم بفهمیم که جلد چهاردهم چیست. حالا از این سیزده جلد، چند جلد آن را می‌دانیم. ما درخصوص امام هادی و امام عسگری چقدر می‌دانیم. حتی درخصوص امام حسین که بسیار کار کرده‌ایم باز هم فقط درخصوص چند صفحه آخر عمر ایشان می‌دانیم. این ضعف است. لذا اولا باید اهل بیت را خوب بشناسیم و دوم این‌که باید بفهمیم که اهل بیت برای بشر امروز چه پیامی دارند.

* امام رضا (ع) می‌‌فرمایند؛ رَحِمَ اللَّهُ امْرءاً أَحْيَا أَمَرَنَا خداوند رحمت کند کسی را که امر ما را احیا کند. البته این کلمه " امر" یک بحث مهمی در روایات اهل بیت است که اشاره به بحث ولایت و امور مربوط به حقوق اهل بیت دارد. بعد سوال می شود: امر شما چگونه احیا می شود؟ آیا امر شما با حمله به مخالفین احیا می‌شود و یا با شتم و لحن احیا می‌شود؟ با چه چیز احیا می‌شود؟ حضرت در جواب می‌فرمایند که؛ یتعلم علومنا و یعلّمها الناس علوم ما را یاد بگیرند و آن را به مردم یاد دهند و بعد می فرمایند فان الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا اگر مردم زیبایی های کلام ما را بدانند از ما تبعیت می کنند. بنابراین الان که مردم تبعیت نمی کنند معلوم می شود که مشکل اینجاست که هنوز زیبایی های کلام اهل بیت (ع) را نمی دانند، چون ما تا کنون یا درست یاد نگرفتیم و یا درست آن‌ها را معرفی نکردیم.

* اگر بتوان در بیان کلمات اهل بیت (ع) در مسائل مختلف اجتماعی، خانوادگی، فردی، دنیوی، اخروی و ... دقت و پردازش نمود؛ آن وقت آن‌ها می‌گویند که اولا این کلام با فطرت جور در می‌آید، با عقل انسان جور در می‌آید و این کلام بر دل و جان انسان می‌نشیند و بعد هم می‌گویند که ما تا به حال چیزی به این خوبی نشنیده‌ بودیم. 

* محرم زمانی است که باید تجدید نیرو کنیم،‌ باید با توسل با گریه و عزاداری قلب خودمان را شستشو بدهیم. اگر گناهانی کردیم از توبه و استغفار استفاده کنیم و یک نیروی معنوی و خلوص بگیریم و زنگار را از وجودمان بزداییم و دوم از حضور مردم استفاده کنیم و پیام صحیح را منتقل کنیم و معرفت آن‌ها را نبست به اهل بیت (ع) و دین افزایش دهیم و سوم این‌که در این محرم که همه شیعیان حضور دارند برای چگونگی معرفی پیام اهل بیت (ع) به دیگر ادیان و دیگر جوامع استفاده کنیم. چگونه با مسیحیان و یهودیان و حتی با آن‌ها که دینی ندارند اما به تعبیر امام حسین (ع) احرار هستند، صحبت کنیم. امام حسین وقتی دیدند که به خیام حمله می‌کنند فرمودند که اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید. بنده تصّور می کنم حر یعنی کسی که بر اساس وجدان رفتار می‌کند. در آن روایت هم داریم که می‌گوید بعضی خدا را برای ثواب بهشت و برخی از ترس جنهم خدا را عبادت می‌کنند و بعضی هم خدا را اهل عبادت می‌یابند که این عبادت احرار است. به عقیده بنده حر کسی است که طبق وجدان خود عمل می‌کند و نه از روی طمع و یا خوف. لذا ما باید از فرصت محرم استفاده کنیم در جهت افزایش معرفت خود و توان معنوی و روحی گرفتن و قلبمان را صاف کنیم و برنامه‌ریزی کنیم تا کلام اهل بیت و بخصوص امام حسین را به احرار دنيا معرفی کنیم.

* اگر در ایام محرم به جای افزایش معرفت کارهای احساسی کنیم و کارهای احساسی هم به جای این‌که گریه و توسل و خضوع درونی باشد، فقط بیاییم کارهای ظاهری مانند قمه زنی یا پاره کردن لباس کنیم، معلوم نیست که خضوع و خشوع و طهارت روحی در افراد ایجاد شود. گاهی افراد حتی یک قطره اشک هم نمی‌ریزند اما سر و صدا زیاد می‌شود. ما نمی‌خواهیم بهره ما از محرم فقط انجام برخی مراسم باشد. بلکه می‌خواهیم افزایش معرفت و معنویت و نورانیت باشد که در زیارت عاشورا تعبیر زیبایی دارد که از خدا می‌خواهیم: و ان یجعلنی فی مقامی هذا ممن تناله منک صلوات و رحمه و مغفره. دریافت صلوات الهی از خود قرآن استفاده می شود که به معنی نورانیت است. چرا که خداوند در سوره احزاب می‌فرماید می فرماید : هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور یعنی کسی که صلوات دریافت کند از ظلمات و تاریکی ها به سوی نور می رود. یعنی شما در عزاداری باید نورانی شوید. وقتی نورانی شدید، یعنی این‌که باید اخلاق شما بهتر باشد. شک و تردید کم شود. رفتار با همسایه و همسر و خانواده بهتر باشد. همه بدی ها در فضای تاریک صورت می‌گیرد. اما وقتی قلب نورانی می‌شود انسان متحول می‌شود. لذا ما باید این استفاده را کنیم و پیام امام حسین را به دنیا و احرار دنیا برسانیم.

* زمانی بنده فکر می‌کردم که چه جنبه‌هایی از حیات و قیام امام حسین را می‌توانیم مطرح کنیم که با انسان و فارغ از گرایشات دینی ارتباط برقرار کند. برای بنده جالب بود که زیارت اربعین بسیاری از این مفاهیم را در خود جای داده است. در این زیارت آمده است "شما خون خود را دادی تا بندگان خدا را از حیرت و جهالت و ضلالت دور کنی". مبارزه با جهل شعار بسیار مهمی است. از مبارزه با بی سوادی گرفته تا چیزهای دیگر مانند جهل سیاسی، اجتماعی و... یا این‌که اشاره شده است که مظلوم شهید. به عقیده بنده معنای مظلوم شهید این است که شما تا حدی که جانتان را دادی باز هم حاضر نشدی با ظالمین همکاری کنی. اگر فقط مظلوم بود معلوم نبود که تا کجا ادامه دارد، اگر فقط شهید هم بود باز هم معلوم نبود که با ظالمین می‌جنگد. اما مظلوم شهید یعنی کسی که تا سرحد جان دادن با ظالم همکاری نکرده است. نه تسلیم ظالم شده است و نه هم‌کاری کرده است.

* این مسأله بسیار مهم است که ما امام حسین را به نحوی معرفی کنیم که یک غیر شیعه و حتی غیرمسلمان با امام ارتباط برقرار کند و امام حسین را هم الگو بداند. 

* ممکن است یک سوال پیش بیاید که تفاوت امام حسین (ع) با رهبران غربی مانند گاندی که در راه مبارزه دست به هر تلاشی زدند، چیست و کجاست؟ دو رویکرد وجود دارد. این دو با هم معارض نیستند اما در یک سطح هم نیستند. یکی این‌که امام را به گونه ای معرفی کنیم که تفوق شخصیت حضرت و منش و رفتار ایشان بر سایر مبارزان و رهبران عالم مشخص شود. این مسأله را می‌توان بررسی کرد. مثلا همین که امام حسین (ع) در سخت ترین شرایط ارزش‌ها را رعایت کردند و به یک حیوان هم ظلم نکردند، جای بررسی دارد و بسیار هم مهم است که ایشان چه ارزش‌هایی داشتند و پای این ارزش‌ها با حفظ اخلاق چگونه ایستادند. راه اول يعنی بيان امتیازات سخنان و شخصيت و منش امام حسين(ع) نسبت به ديگران ساده است و درک آن راحت است. اما راه دیگری هم وجود دارد که پیچیده و سخت است اما اثر آن بیشتر است. و آن این‌که امروز ما شیعیان امام حسین بیایم برای آن ارزش‌هایی که امام حسین (ع) برای آن اقدام کرده و انسان‌های مصلح دنیا برای آن کار می‌کنند، فعالیتی بکنیم که همتا نداشته باشد. اگر بتوانیم کاری بکنیم که همتا نداشته باشد، بعد آن‌ها خواهند گفت که این قوت و موفقیت از کجا آمده است؟ در این زمان است که می‌گوییم ما امام حسین (ع) را داریم.

* امروز هر شیعه باید تلاش کند تا امام حسین ع در مغز و قلب و اعضا و جوارحش ظهور کند. با این شرایط اخلاقمان، خانواده مان، رابطه با همسر، پدر، فرزند، معلم و... حسينی خواهد شد. دراین زمان، جذبه ایجاد خواهیم کرد. زیرا حرف تا حد محدودی جذبه ایجاد خواهد کرد. به فرض محال اگر کسی بیاید و صد در صد تعالیم امام حسین را بگوید، برد این مسأله بسیار کمتر از کسی است که بیست درصد از تعالیم امام را در زندگی خود پیاده کند. لذا ما باید یک تحول اخلاقی و فکری پیدا کنیم و نباید فکر کنیم که با جمع شدن و گریه کردن و اطعام مشکلات حل خواه شد. البته اینها هم بسیار عالی هستند اما اینها برای این است که وارد عرصه شویم تا کار جدی کنیم. لذا نباید به مقدمات اکتفا کنیم.

* ما دو جنبه در عزاداری داریم که یکی ماهیت و محتوای عزاداری است و دیگری فرم و شکل و قالب است. به اعتقاد بنده، عزاداری یعنی ابراز عمومی و علنی حزن برای از دست دادن یک شخصیت عزیز. چون اگر در دل باشد این عزاداری نیست، باید حزن در از دست دادن یک شخصیت محبوب باشد. یعنی در واقع ریشه اصلی حزن است که حزن جوهره است. حزن هم با معرفت حاصل می شود. وقتی شما بشناسید که چه کسی را و به چه علتی از دست دادید، حزن ایجاد می شود. لذا معرفت کلیدی است که ما را به حزن می‌رساند. بعد هم شباهتی ایجاد می‌شود. یعنی وقتی انسان یک فرد خوبی را می‌شناسد خواه نخواه می‌خواهد شبیه او باشد و هماهنگی ایجاد شود که همان بحث اطاعت است. بعد هم که می‌خواهید حزن را ابراز کنید می‌شود، غالب. مردم ممکن است به گونه‌های مختلف این حزن را اظهار کنند که یک اظهار طبیعی و طبیعت بشر است و یک اظهار هم فرهنگی است. اظهار طبیعی گریه است. بشر وقتی محزون می‌شود گریه می‌کند. اما وقتی سیاه بپوشیم و یا سفید بپوشیم این فرهنگی است. یا این‌که وقتی عزادار می‌شویم در یک مجلسی جمع می‌شویم و از خوبی‌های شخص صحبت می‌کنیم.

* اشکال و قالب‌ها و فرم‌ها نباید با ارزش‌های ما در تعارض باشد. مثلا ما نباید برای یک کار فرهنگی اسراف و ریخت و پاش کنیم. یا برای عزاداری آن قدر سر و صدا کنیم که همسایه‌های غیر مسلمان اذیت شوند. یا نصف شب به خیابان بیاییم و یا ترافیک را مختل نماییم. بنابراین یک مسأله این است که با ارزش‌ها منافات نداشته باشد و دوم این‌که باید بهترین قالب‌ها را که قابل ترویج و قابل فهم برای عموم باشند پیدا کنیم. مثلاً زمانی هست که شما می‌خواهید حزن خود را ابراز کنید، اما زمانی هم هست که با حزن خود می‌خواهید پیام منتقل کنید و انسان های با وجدان دنيا را جذب نمایید. به عنوان مثال شما که از شبه قاره یا خاورميانه به اینجا آمده‌اید، می‌خواهید شیوه محلی خود را نشان دهید و یا این‌که می خواهيد مردم اینجا با شیوه حزن شما تعامل برقرار کنند؟

*بنده دو نگرانی در این خصوص دارم. یک مسأله این‌که گاهی برخی کارهایی صورت می‌گیرد که موجب وهن شیعه می شود؛ مانند قمه زدن و توهین کردن. دوم این‌که ما در حال از دست دادن فرصت‌ها هستیم. و این مسأله بسیار مهم است. برنامه های ما باید مورد مطالعه قرار گیرد تا بدانیم که می‌توانند پیام خود را منتقل کنند یا خیر. فرصت ها از دست می رود و لذا باید همه دقت‌ کنند تا مؤثرترين شيوه ها را برگزینند.

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 381995

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۰:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۳
    15 4
    آیا مشکل انسان معاصر دعوای بین شیعه و سنی است؟ یعنی ازنظرشما 7 میلیارد نفر که انسانهای معاصر هستند تنها به دو گروه شیعه و سنی تقسیم بندی میشن؟
  • بی نام IR ۱۰:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۸/۰۳
    4 2
    مشكل برقراري صلح ودوستي بين اقوام وملت هاست كه با منافع سرمايه داران در تضاد است.