با تاج و تخت شاه مازندران چه خواهید کرد؟

با خاستگاه‌های اجتماعی و فرهنگی شرارت چه باید کرد؟

سال‌ها پیش، شبی از شب‌ها، یک نفر که تنها فضایی که برای نوشتن داشت یک وبلاگ شخصی بود، نشسته بود و تلویزیون تماشا می‌کرد. دو مقام عالی‌رتبه‌ی انتظامی و قضایی آن روز مهمان برنامه‌ای تلویزیونی بودند و می‌گفتند اراذل و اوباش را گرفته‌اند و دمار از روزگارشان درآورده‌اند و آفتابه به گردنشان انداخته‌اند و شمشیر پلاستیکی دستشان داده‌اند و در خیابان‌ها دور گردانده‌اند.

مقام انتظامی خوددارتر و قانونمندتر صحبت می‌کرد، اما مقام قضایی آن روز که اکنون - و از عجایب گردش روزگار - خود پرونده‌ای بزرگ و مفتوح دارد سخت خشن و مطمئن نشسته بود و حرف می‌زد. او می‌گفت اگر کسی بخواهد با حرکات ژورنالیستی درباره‌ی این عملیات شبهه ایجاد کند سر و کارش با دستگاه قضا خواهد بود. راستش این اولین بار بود که وبلاگ‌نویس آن سال‌ها می‌دید کسی از موضع قانون طوری حرف می‌زند که انگار روزنامه‌نگارانه رفتار کردن جرم است و مستوجب عقوبت.

وبلاگ‌نویس آن سال‌ها همان شب در وبلاگش مطلبی نوشت و به این روند انتقاد کرد. او می‌گفت وقتی نظام اجتماعی‌ای در گوشه‌ای از جامعه پا گرفته است که درش تجارت مواد مخدر و اقلام غیر قانونی دیگر با قدرت‌نمایی لات‌ها پیوند خورده و هر دو یکدیگر را تقویت می‌کنند، و وقتی زمینه‌های اجتماعی و بازار آن تجارت‌های پلید غیرقانونی موجود است، دستگیر کردن لات‌ها بدون این که جرم روشنی داشته باشند گرهی باز نخواهد کرد. آن‌ها را دیر یا زود آزاد خواهند کرد و در مدت غیبت و در حبس بودن آنان تجارت‌های غیر قانونی پدرخوانده‌های جدید خود را خواهد یافت و تنها چیزی که به چرخه‌ی این تجارت و خشونت اضافه خواهد شد جنگ های خونین پدرخوانده‌های قدیمی و جدید است.

البته که خوشبختانه مقام قضایی سابق، وبلاگ‌نویس آن روز را نه می‌شناخت و نه از مطلبش خبر داشت که بخواهد با این حرکات ژورنالیستیش مقابله کند.

و آن وبلاگ‌نویس امروز نشسته و دارد فکر می‌کند که حالا بعد از این غوغای عجیب و تشتت در اذهان عمومی و دستگیر کردن محمود طالبی - جوانی که خودش را شاه مازندران نامیده بود و آرامش مردم را سلب کرده بود - چه اتفاقی خواهد افتاد؟

بله. قطعاً مقابله با او لازم بود. قطعاً انتشار ویدیوهای تهدیدآمیز جرم و باعث سلب آسایش عمومی هستند و قطعاً نیروی انتظامی و قوه‌ی قضائیه به وظیفه‌ی خود عمل کرده‌اند. اما انگار این میان حلقه‌ی مفقوده‌ای هم هست. این جرم‌ها تنها خاستگاه فیزیکی ندارند، آن قدرت‌نمایی و آن - احتمالاً - تجارت‌های غیر قانونی تنها یک سمت این جرم‌ها هستند، سمت دیگر این جرم‌ها جامعه و فرهنگی است که این جرم‌ها درش پدید می‌آید. با آن جامعه و فرهنگ چه باید کرد؟ و اصلاً چه کسی مسئول آن جامعه و آن فرهنگ است؟ شاه مازندران را گرفتند؟ احسنت. با بساطش چه خواهند کرد؟ چه خواهند کرد که فردا شاه بعدی مازندران و شاه گیلان و کردستان و سمنان و اصفهان و فارس و خوزستان و کهگیلویه سربرنیاورند؟ بازدارندگی البته لازم است؛ اما کافی نیز هست؟

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 507020

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • شمس تبریزی A1 ۱۳:۲۰ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۷
    8 6
    فرهنگ بماند. برخورد شل قوه قضاییه هم کم در رشد بزهکاری تاثیر نداشته. یکی از اینها در کلیپهای منتشر شده می گفت 44 بار زندان بوده. قانون هم ایراد داره. هزینه زندان هم که از جیب خودشون نمیدن. ازجیب مردم می پردازن. اگه از جیب خودشون می پرداختن، قانون قوی تر میذاشتن و اینقدر در برخورد با این افراد مسامحه نمیکردن. فرهنگ یک طرف اما برخورد خشن و به دور از اغماض قوه قضاییه و پلیس هم در کاهش بزه نقش داره. بد نیست پلیس ایران یه مقدار خشونت را از پلیس آمریکا یاد بگیره
  • بی نام IR ۱۲:۵۳ - ۱۳۹۴/۱۱/۱۹
    3 0
    دستگیر کردنهای فله ای امکان تبلیغاتی شدن زیادی دارد حتی اگر اغلب آن افراد محکوم نشوند ولی دستگیر کردن طبق شواهد و مدارک قانونی هم مشکل است و هم استفاده تبلیغاتی از اون سخته