۰ نفر
۲۹ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۹

برای ورود به بحث افراطی‌گری از دیدگاه جامعه‌شناختی و رفتارشناسی نخست باید این عبارت به صورت کامل تعریف شود. تعریفی که می‌توان از عبارت افراطی‌گری بیان کرد این است که افراطی‌گری، افراط و زیاده‌روی در رفتارهای به اصطلاح اصلاحی و هنجارگونه از سوی دستگاه حاکمه یا گروه‌های پر نفوذ در جامعه، برای تحمیل این رفتارها بر عموم مردم و توده مردمی است.

این رفتارها مورد پذیرش و اقبال اختیاری توده مردم نیست و مردم به جهت جبر و فشاری که از سوی این گروه‌ها بر آنها تحمیل می‌شود و به جهت شرایط درماندگی و اضطرار آن را می‌پذیرند. در جهان امروز که به جهت گسترش وسایل ارتباط‌جمعی و انسانی، دسترسی همه مردم صرف‌نظر از نژاد و قومیت و جغرافیای سیاسی به اطلاعات دیگران به وجود آمده و از بین رفتن محدودیت‌های مرزی و سرزمینی در ارتباطات بین ملت‌ها و کشورها جهان را به سمت یکی‌شدن و اشتراک رفتاری و منش اجتماعی پیش می‌برد، امروزه ما شاهد آن هستیم که همه کشورهای جهان حتی عقب‌افتاده‌ترین آنها در یک‌سری مقررات و نظامات اجتماعی با بقیه کشورها، یکسان و مشترک هستند. به‌عنوان نمونه، همه کشورهای جهان از یک مقررات راهنمایی و رانندگی واحد و یکتا بهره‌مند هستند، همچنین سیستم بانکداری و بازرگانی بین‌المللی و مبادلات ارزی در همه کشورها یکسان است. این رویه به مرور در سایر روابط اجتماعی و اخلاقی ملت‌ها درحال گسترش است و نمی‌توان با این موج یکنواختی رفتارهای اجتماعی مردم در کشورهای مختلف، مقابله کرد. گروه‌هایی که با نادیده گرفتن این رویه جهانی درصدد پیکار و مقابله با آن هستند جایگاهی در سطح بین‌المللی و حتی مردم خودشان نداشته و نخواهند داشت. امروزه رفتارهای نابهنجاری از قبیل گردن‌زدن افراد توسط گروه‌های افراطی یا سایر مجازات‌های دهشتناک که دیر زمانی در تمدن‌های کهن جزو مجازات‌های مرسوم بوده، جایگاهی ندارد. گروه‌های افراطی نمی‌توانند به بهانه این‌که این رفتارها در دوران‌های پیشین یک عمل بهنجار محسوب‌شده، انجام آن را در شرایط امروزی بر مردم تحمیل کنند. مسلما اینگونه اقدامات شاید در کوتاه‌مدت به دلیل شرایط درماندگی مردم جوابگو باشد اما در درازمدت موجب نابودی این تفکر و اندیشه در بستر جامعه خواهد شد. الگوی این موضوع رفتارهای افراطی حاکمان در قرون‌وسطی در اروپا بوده است که پادشاهان و سران حکومت‌های اروپایی با رفتارهای افراطی سعی در تثبیت حاکمیت خود داشتند. تاریخ اروپا از این دوران به وحشت یاد می‌کند. دورانی که مردم به‌خاطر رفتارهای افراطی حاکمان مورد شنیع‌ترین مجازات‌ها قرار می‌گرفتند. امروزه می‌بینیم که با روشنگری مردمی در اروپا نه‌تنها افراطی‌گری‌های سده‌های گذشته به فراموشی سپرده شده بلکه در بسیاری از این کشورها حتی مجازات اعدام برای مجرمان نیز ممنوع شده است. اگر به رفتار گروه‌های افراطی طی این سال‌ها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم تمام رفتارهایی که یا به سمت افراط یا تفریط پیش رفته است، باعث شده تا رفتارهای دروغین و ریاکارانه با این عمل گسترش پیدا کند. رفتارهای دوگانه‌ای که هرکدام می‌تواند آسیبی جداگانه به جامعه وارد کند. به‌نظر می‌رسد برای پیکار با پدیده افراطی‌گری به صورت برنامه‌ریزی شده در پرورش فرهنگ جامعه و اطلاع‌رسانی پیشرفت‌های فرهنگی توسط دستگاه‌های فرهنگی و آموزشی باید اقدامات مناسبی شود به‌گونه‌ای که افرادی که دچار تندروی‌های اخلاقی و رفتاری در تحمیل عادات و رسوم خود بر دیگران هستند با روشنگری همگانی و قرار گرفتن در موج روشنگری از اقدامات افراط‌گرایانه خود پرهیز کنند. در جامعه‌ای که همگان به حقوق و تکالیف خود آگاه باشند و یک دستگاه نظارتی عمومی بر رفتار شهروندان از طریق رسانه‌ها و مطبوعات آزاد و غیردولتی پدید بیاید، مسلما افراطی‌گری و تشکیل گروه‌های پرنفوذ افراطی در جامعه رشد نخواهد کرد. الگوی رفتاری چنین جامعه‌ای را می‌توان کشور ژاپن معرفی کرد که رسانه‌های گروهی و مطبوعات از بطن جامعه و مردم رشد کردند و آن نظام وحشی‌گری و قبیله‌ای سده‌های گذشته ژاپن از بین رفته و رسانه‌ها به‌عنوان بازوی نظارتی مردم مراقب جلوگیری از گونه افراطی‌گری هستند و کشور در یک سطح آرامش و رعایت قوانین و مقررات و نظم‌عمومی به‌سر می‌برد.

منبع: شهروند

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 371025

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 15 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۰:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
    7 45
    متن جالبی بود