نایب رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر گفت: همه مناطق شهرداری فهمیده‌اند که دیگر به راحتی نمی‌شود توافق خاصی برای ساخت و ساز انجام شود. البته در در مواردی که مجوز دارند و پروانه اخذ کردند؛ کاری نمی‌شود کرد.

امید کریمی: ساخت و سازهای بی رویه در تهران، عامل همه معضلات این شهر است؛ ترافیک، آلودگی هوا، بی‌آبی، بیماری‌های عصبی، آلودگی صوتی، آسیب های اجتماعی و هر چهره تاریکی که سراغ دارید به خاطر همین است. ساخت و ساز موجب افزایش جمعیت و توسعه بازار تقاضا می شود، مهاجران بیشتری به پایتخت می‌آیند و جمعیت تهران ناگهان از ۵-۶ میلیون نفر به ۱۰-۱۱ میلیون نفر می رسد. اما شهرداری می گوید چاره‌ای برای تراکم فروشی ندارد چون بخش بزرگی از درآمد شهر از مجوزهای ساخت‌وساز کسب می‌شود. هرچند که گفته شده در بودجه سال آینده شهر تهران، وابستگی به تراکم فروشی به مقدار محسوسی کم شده، اما به هرحال هنوز هم تا ۳۰ درصد بودجه شهرداری را تراکم فروشی تامین می کند. نکته اینکه بسیاری از این ساخت و سازها با هیچ معیار محیط زیستی هم‌خوانی ندارد.محمدمهدی تندگویان، نایب رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای اسلامی شهر تهران به خبرآنلاین می‌گوید که جلوی تخلفات را گرفته اند. هرچند که برای مجوزهای قبلی نمی‌شود کاری کرد.

او که در کافه خبر دراین باره حرف می زد، گفت: «تخلفات برای این‌یکی دوساله نیست. مال این شورا نیست. دستگاه نظارتی در این شورا قوی شده است و همه مناطق هم فهمیده‌اند که دیگر به این راحتی نمی‌شود توافق خاصی در مناطق انجام شود.»

فرزند شهید محمدجواد تندگویان، وزیر نفت دولت شهید رجایی امسال مرز ۴۰ سالگی را رد کرده، فارغ التحصیل رشته مدیریت گرایش اطلاعات و ارتباطات و کارشناس حوزه بهبود زندگی شهری است.

تندگویان هم مانند بسیاری دیگر از کارشناسان شهری معتقد است برای کاهش جمعیت تهران و یا جلوگیری از افزایش جمعیت فعلی، باید هزینه‌های زندگی در پایتخت را افزایش داد: «آیا واقعا لزومی دارد که همه در تهران زندگی کنند؟ یعنی من باید این‌قدر دردسر زندگی در تهران و هزینه‌ها را بالا ببرم که یک عده‌ای واقعا از تهران بروند. چون اینجا که واقعا این‌قدر گنجایش ندارد بااین‌همه شهرک اقماری. همه دنیا برای کسی که خودرو دارد کلی قوانین داریم که اصلا منصرف می‌شود از استفاده کردن از خودرو. در پایتخت‌های اروپایی و پیشرفته که بروید اگر خودرو داشته باشید باید ماهیانه حق پارکینگتان را پرداخت کنید. هر جای شهر نمی‌توانید با خودرو بروید و باید پول‌های مازاد بدهید. اتوبان‌ها این‌قدر وسیع و گسترده نیست. ما اینجا گفتیم باید اتوبان باشد.»

مشروح گفتگوی خبرآنلاین با نایب رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران را در ادامه می خوانید؛

در یک سال و چندماه گذشته که شورای شهر چهارم شروع‌شده؛‌ نظارت‌های خیلی جدیدتری بر ساخت و سازها دیده می شود؛ یک سری تخلفاتی که شهرداری تهران درگذشته داشته و بعضا همچنان ادامه دارد رو می‌شود. ازجمله واگذاری زمین‌ها و مجوزها برای ساختمان‌ها. این رویه را قرار است ادامه دهید یا با ماجراهایی مثل علاءالدین که ظاهرا شهرداری با تخلفی برخورد کرده است، قرار است رضایت شورای شهر جلب شود؟ فکر می‌کنید تا آخر این دوره این نظارت سفت‌وسخت و چالش‌برانگیز ادامه داشته باشد یا این‌که کوتاه می‌آیید؟

موضوع نظارت که با چیزی قطع نمی‌شود و هیچ ربطی به این اتفاقات ندارد. ازنظر من اصلاً علاء الدین چندان موضوع خاصی هم نیست که این‌قدر رویش مانور می‌دهیم. در شهر تخلفات بیشتر خیلی داریم و موضوعات عام‌تر که بزرگ‌تر از این حرف‌هاست. علاءالدین موضوع یک شخص خاص و معلوم است و حالا مقداری برجسته شده است. الآن تخلفاتی که بعضی دارند، برای این شهر خطرناک‌تر از یک طبقه یک پاساژ است. در همه محله‌ها و همه مناطق یک‌جوری هرکسی دارد با روابط یا به هرطریقی هر کاری که دلش می‌خواهد می‌کند. این تخلفات خیلی خطرناک‌تر است. بحث ما به‌خصوص در کمیسیون شهرسازی بحث ساماندهی خود شهرداری است. این را هم شروع کرده‌ایم و در خود کمیسیون ما به‌صورت آنلاین و موازی با شهرداری هر پرونده‌ای را که احساس می‌شود که در آن دارد تخلفی صورت می‌گیرد؛ یک طبقه یا تغییر کاربری یا هر موضوعی که ممکن است مورد داشته باشد، سریع نامه می‌زنیم به شهرداری منطقه و اعلام می‌کنیم که جلوی این تخلف گرفته شود. این نامه ها در شورا و شهرداریمعروف شده است به نامه‌های سه امضای کمیسیون شهرسازی. در مدت یک سال گذشته در مناطق مختلف خیلی تبعات داشته است.

چقدر این نامه ها اجرایی شده است؟ سر ماجرای بوستان مادر کار کشید به شورای عالی شهرسازی و رای هم به توقف کار دادند. اما مالکان مشغول کارند؛ اسکلت‌ها ساخته‌شده و فعالیتشان را دارند انجام می‌دهند. هیچ‌کس کوتاه هم نمی‌آید و می‌گویند که ما مجوز داریم درصورتی‌که مجوزشان هم تا آنجایی که می‌دانم، یک برگ کاغذ است و هیچ‌چیز خاصی نیست.

بوستان مادر یک موضوع خاص است. البته در جلسه شورا هم بررسی شد، به جمع‌بندی هم نرسید. یعنی نه در شورا به این جمع‌بندی رسیدیم که آقای حقانی و کمیسیون تخصصی، ادعایی که دارند صد درصد درست و قابل دفاع است و نه به این نتیجه رسیدیم که شهرداری کاملاً دارد درست عمل می‌کند. آنجا یک تخلفی صورت گرفته است که مال قبل از دوره آقای قالیباف است. تخلف صورت گرفته، کار تمام‌شده است و بعد مجوزها را گرفته‌اند و برای تبدیلش را شروع کرده‌اند. ازاین‌جهت آقای قالیباف می‌گوید که این موضوع به من مربوط نمی‌شود. چون تخلفی هم در پهنه کاربری آن محدوده صورت گرفته است مال قبل از این است که ما بیاییم. البته شورا هم منظورش این است که مهم نیست تخلف در چه زمانی صورت گرفته باشد حرف ما این است که به‌هرحال تخلف صورت گرفته و باید برخورد شود.

پس چرا برخوردها جایی دیده نمی شود؟

به‌هرحال چه شورا و چه شهرداری نظری داشته باشند و اقدام به برخورد کنند، نهایتا‌ نهاد دیگری وجود دارد که فرادستی است و آن‌هم قوه قضائیه است؛ قوه قضائیه در رای ها معمولاً حقوق مالکانه آدم‌ها را در نظر می‌گیرد. یعنی نهایتا اگر ما وارد یک سری از پرونده‌ها بشویم و تخلفات شهرداری هم محرز باشد و یا تخلفاتی که در پهنه‌بندی صورت گرفته یا موارد دیگر، اگر برای آن شخص حقوق مالکانه ایجادشده باشد، یعنی پروانه گرفته باشد و مجوز گرفته باشد یا بخشی از ساخت‌وساز را حتی شروع کرده باشد، قوه قضائیه حقوق مالکانه آن فرد را در نظر می‌گیرد. خیلی رای ها را ما در کمیسیون ماده صد و یا شهرداری داریم که نهایتا می‌رود دیوان عدالت اداری و شکسته می شود، البته آن‌ها هم طبق فقه و شرع رای صادر می‌کنند. یک‌بخشی شاید ۳۰ تا ۴۰ درصد رای هایی که در کمیسیون ماده صد برای تخریب و یا جرائم ساختمانی صادر می‌کنیم، می‌رود در دیوان عدالت و شکسته می‌شود.

یعنی همیشه نمی‌توان گفت کمیسیون ماده صد تخلفات را گزارش می کند و اتفاق خوبی می‌افتد.

بستگی دارد؛ یک موقع هست که حق‌وحقوق ایجادشده است آن زمان دیگر کاری از دست ما برنمی‌آید. اما یک موقع هست که مالک بدون هیچ حق‌وحقوقی تخلف کرده است، پس هم باید تخریب صورت بگیرد و هم جریمه‌اش پرداخت شود. ولی خب در موارد شاهد هستیم که در دوره قبل شهرداری فلان منطقه،‌شهردار قبلی و یا دو شهردار قبلی پروانه‌ای یا مجوزی را به کسی داده‌اند که واقعاً غیرقانونی بوده است، ولی به‌هرحال پروانه دارد و مجوز دارد. حتی ممکن است ساختش را هم شروع کرده باشد و یا در مرحله پایان کار باشد. ازنظر ما الان آن کار تخلف است و به مالک هم اعلام می‌کنیم. اما می‌رود دیوان و بر اساس پروانه و مجوزی که از قبل داشته است، برایش حقوق ایجادشده است. حالا این حقوق که برایش ایجاد کرده بودند یک تخلف بوده است اما آن‌کسی که مالک شخصی است و ذی‌نفع است نباید پاسخگوی تخلفات یک ارگان باشد. یعنی این مدلی است که دیوان به آن مجوز استناد می‌کند و رای کمیسیون را باطل می‌کند. در بوستان مادر هم‌فکر می‌کنم که نهایتش این است؛ نهایتش هم اگر ما به موضوع تخریب و یا جلوگیری از ساخت‌وساز برسیم، به‌هرحال مالک دارد. مالک خصوصی دارد و مالک هم می‌گوید که من نمی‌دانستم. حالا یا می‌دانسته و یا نمی‌دانسته، ما نمی‌خواهیم روی آن بحث کنیم. می‌گوید نمی‌دانستم شهرداری دارد یک ملک مسئله‌دار را به من واگذار می‌کند. به من پروانه و مجوزها را هم داده است. پس اگر فردا با این مالک وارد دادگاه شویم، حقوق آن مالک خصوصی باید لحاظ شود.

خب ماجرای بوستان مادر برای قبل از دوران آقای قالیباف است؛ اما همین حالا اتفاقات زیادی دارد می‌افتد؛ ماجرای ساخت و ساز در شهرک شهید دقایقی یا انواع و اقسام برج‌هایی که در باغ‌های شمال تهران در حال ساخت است. این نشان می‌دهد که نمی‌گویم فساد، اما یک تخلف نهادینه‌شده در شهرداری تهران وجود دارد که همه‌چیز را واگذار می‌کند.

این تخلفات برای این‌یکی دوساله نیست. مال این شورا نیست. دستگاه نظارتی در این شورا قوی شده است و همه مناطق هم فهمیده‌اند که دیگر به این راحتی نمی‌شود توافق خاصی در مناطق انجام شود. موضوع شهرک دقایقی هم ربطی به این شورا و موضوعات شورا ندارد. ارتش مجوزهایش را گرفته است و تا آنجایی که من می‌دانم یکجایی رادارند می‌سازند بابت نیروی دریایی و استقرار یک جایگاه درمانی و سکونت. مجوزهایش را هم گرفته‌اند برای الان هم نیست. از قبل گرفته‌اند. یک بحث هم این است که درخت‌ها را برداشته‌اند. یک سری موضوعات یک مقداری در اخبار بزرگنمایی هم می‌شود. اگر واقعی نشان داده شود می‌توانیم برخوردهای خوبی بکنیم.

مثلا چه برخوردهایی می‌شود؟

خب یک موقع خبرگزاری‌ها و خبرنگارها می‌آیند پای یک کاری و آن موضوع را آن‌قدر بزرگ می‌کنند که دیگر نمی‌شود حتی واقعی هم وارد آن موضوع شد. یک مقداری اگر جنجال و دروغ‌پردازی شود، بعد که ما مواجه می‌شویم با مالک و پرونده را تشکیل می‌دهیم، می‌بینیم که چون برخی از مسائل واقع نبوده است، مالک در دعوا پیروز است تا ما. اگر از اول واقعی موضوع را ببینیم و مثلا اگر پنج‌تا درخت قطع‌شده است بگوییم پنج درخت نه این‌که یک‌دفعه بگوییم ۱۲۰ درخت بریده‌شده است. بعد که ما وارد پرونده می‌شویم کلاً آن فرد شاکی است که ما پنج درخت قطع کردم و شما گفتید ۱۲۰ تا و آبروی ما را برده‌اید. البته حساس شدن جامعه و مطبوعات از یک نظر خوب است؛ کوچک‌ترین اتفاقی که یک‌گوشه‌ای از شهر می‌افتد،‌مردم زنگ می‌زنند و اطلاع می‌دهند. ولی یک مقداری بزرگنمایی و غیرواقعی کردن موضوعات به مایی که می‌خواهم پیگیری کنم لطمه می‌زند. چون بعد که وارد پرونده می‌شوم اخباری که درست نبوده است مالک را یک مقدار جری می‌کند در مواجهه با ما.

این اطلاع‌رسانی موجب شده است که این تخلفات کمتر شود. به نظر من نشده است؟ مثال می زنم؛ در الهیه در خیابان واثق نوری که یک خیابان پنج‌متری است سه برج دارند می‌سازند که همه‌اش باغ بوده است. در خیابان خزر هم همینطور، در خیابان دشتی هم. باغ ها را کوبیده‌اند و دارند برج می‌سازند. در همان الهیه تعداد زیادی باغ وجود داشته که همه برج شده است؛ مسکونی و تجاری. این‌ها فقط در یک خیابان بود. این‌ها جز تخلفات است دیگر. طرح تفصیلی چقدر اجازه داده که برج بسازند؟ به نظر می رسد بساز و بفروش ها و مالکان برای تخلف از طرح تفصیلی هر برداشتی می کنند. همان مصوبه ای که در دولت گذشته بارگزاری جمعیت تهران را تغییر داد. اما واقعا می شود این تخلفات متوقف شود یا چون مجوز داشته اند، می‌توانند کارشان را بکنند؟شهرداری به‌هرحال تخلف انجام داده است. حالا در هر زمانی.

در مواردی که مجوز دارند و پروانه اخذ کردند؛ کاری نمی‌شود کرد. الان هم اگر اعلام کنیم همان موضوعی است که عرض کردم؛ چون اکثر این‌ها پروانه و مجوز دارند و تمام دیون و عوارضشان را هم پرداخت کرده‌اند، حق مالکانه دارند. وقتی کسی دو سال پیش تمام عوارضی را که باید برای اخذ پروانه می‌داده، به‌حساب شهرداری ‌ریخته است، دیگر حقوق مالکانه برایش ایجادشده است. من می‌توانم وارد قصه شوم و بگویم این کاری که دارد انجام می‌شود تخلف است. اما نهایتا همین است که می‌رود دیوان ورای شکسته می‌شود. و من هم حق را به دیوان می‌دهم. چون واقعا مالک آمده است و کاری کرده. به هر دلیلی شهرداری تخلف کرده است و حقوقی را برایش ایجاد کرده است، حالا من دارم آن حقوق را سلب می‌کنم. خب چه کسی باید این حق را جبران کند؟ بالاخره او هم آمده است و سرمایه‌گذاری کرده است. بحث هم به‌هرحال بحث‌های میلیاردی است. یعنی از یک مالک‌هاییبابت پروانه و عوارض صد میلیارد و ۲۰۰-۳۰۰ میلیارد پول اخذشده است، آن هم ‌قانونی. یعنی عدد و رقم قانونی است. همان رقمی است که باید پرداخت می‌شده است.

مشکل این است که شورایاری‌ها، شورایار شهرداری هستند. شورایار شهر نیستند. مثل ما؛ ما شورای شهر نیستیم ما شورای شهرداری شدیم. هر موقع در جایگاه بالاتر این قصه حل شود، در شورایاری‌ها هم حل می‌شود. از عامه مردم الان مصاحبه کنید، در کل شهر ۶۰ درصد مردم نمی‌دانند شورایاری چیست. نه می‌دانند که در محله‌شان چه کسی شورایار است و شورایاری اصلا چی هست.

قانون را چه کسی می‌نویسد؟ خب شهرداری و شورای شهر.

قانون که ضوابط و ظرایف خودش را دارد.

شهرداری این را تائید می‌کند دیگر. قانونی است که شهرداری و شورا تهیه کرده اند. تخلف قانونی بوده است.

نه؛ در خود شهرداری و در شورا هم همین‌طور؛ مشکلی که داریم این است که قوانین یک‌کمی باز است. الان در بطن خیلی از این اتفاقات هم که بروید شاید شهردار آن‌وقت را هم نتوانید محکوم کنید. چون قوانین، قوانین خوبی نبوده است، شفافیت ایجاد نکرده بوده است، شهردار و شورای معماری منطقه می‌تواند بر اساس همان قوانین موجود برداشت خودش را از قانون اعمال کند. عمدتا برداشت هم معلوم است که به نفع شهرداری بوده است. چون شهرداری درآمدی که ندارد و دولت که به آن از جایی پول نمی‌دهد. باید می‌رفته است به سمتی که درآمدهایش را برای توسعه زیرساخت‌های شهری افزایش دهد. بنابراین بعضی از مناطق همه مناطق هم این‌طوری نیست؛ شورای معماری منطقه و یا خود شخص شهردار منطقه بر اساس برداشت‌هایش از قوانین آمده است حداکثر سودی را که می‌تواند از منطقه کسب کند را کسب کرده است. یعنی همه این‌ها این‌طوری نیست که شما بگویید یک شهردار آمده است و یک پولی به جیب زده و رفته. نه آن پول آمده است و کارپردازی در شهر شده است. آن روندی که کسب درآمد شده است، امروز ازنظر ما روند غیرقانونی بوده است. یعنی شهرداری حق نداشته بیاید در شورای معماری یک منطقه قوانین را صددرصد به نفع خودش اعمال کند و برداشت‌ها همه به یک سمت باشد. البته در برخی از آن‌ها هم برداشت‌ها صددرصد غیرقانونی بوده است. بعضی هایش برداشت‌های غیرقانونی و البته تخلف هم در برخی داریم. یکجایی واقعا یک طبقه طبق هیچ شرایطی تعلق نمی‌گرفته اما خب داده‌اند. این‌ها را هم داریم. اما به‌هرحال مالک ذی‌نفع است، مبالغش را هم پرداخت کرده است و اگر هم بیایم و جلوی کارش را بگیریم نهایتا باید برود دادگاه و دادگاه است که تشخیص می‌دهد؛ نهاد فرادست و اگر آن تشخیص دهد و حکم صادر کند نه از دست من کاری برمی‌آید نه از دست شهرداری.

این قوانینی را که می‌گویید صددرصد تخلف بوده است و خود قانون مشکل داشته، قرار نیست اصلاح کنید؟

چرا این اتفاق که دارد می‌افتد. در دو سال گذشته خیلی از این چالش‌ها را برطرف کردیم. همین‌که اول امسال اعلام شد که معاونت شهرسازی هزار و ۱۰۰ مصوبه غیرقانونی شورای معماری مناطق را باطل اعلام کرده است، این خودش یک گام خیلی خوب است. یعنی جلوی خیلی از مجوزها و بی‌قانونی‌هاگرفته شده است. الان در برخی از مناطق شکایت می‌کنند که ما بر اساس همه این اتفاقاتی که بود فکر می‌کردیم که برفرض طبقه پنجم هم می‌توانیم بگیریم و یا ششم هم می‌توانیم بگیریم. رفتیم منطقه و سه‌طبقه به ما داده است. این‌ها موارد هم هستو بازتاب‌ها را می‌بینیم. احساس می‌کنم در یک دوره گذار هستیم. در دوره گذار هم تخلف وجود دارد و هم بازتاب‌های مثبت. امیدوارم که این دوره گذار به این سمت برودکه دیگر تخلف وجود نداشته باشد. این‌که شما بیایید یک‌گوشه‌ای و سیستم بعدازاین مدتدوباره یکجایی یک فساد ببیند، نمی‌شود کسی پاسخگویش نباشد. در هر سیستمی الی‌الابد ممکن است دو تا آدم فاسد پیدا شود که باید سرموعدش با آن برخورد شود. در این دوره‌ای که من دارم می‌بینم اگر تخلف داریم به همان میزان برخورد با متخلف هم داریم و جلوگیری از یک سری روندهایی که قبلا به‌راحتی انجام می‌شد هم اتفاق افتاده است. حالا باید هر دو باهم موازی پیش برود تا کم‌کم تخلفات کاسته شود.

یک اتفاق دیگری که در دوره قبلی شهرداری افتاده بود؛ دوره ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد و شهرداری اول آقای قالیباف،‌ بار گزاری جمعیتی شهر تهران بود که از ۸ میلیون نفر رسید به یازده و نیم میلیون نفر. این را تغییر می‌دهید؟

آن را که شورای عالی باید تغییر می‌داد که تغییر داد. ربطی هم به ما و شهرداری نداشت. آن مصوبه غلطی بود که آقای احمدی‌نژاد اعمال کرد و طبقات را افزایش داد و بر اساس آن‌هم این بارگزاری انجام شد. آن‌هم حذف شد چون الان ما افزایش طبقات را نمی‌دهیم و سقفی برای جمعیت تهران مشخص کرده‌ایم که بالای آن سقف دیگر رشد نداشته باشیم.

شهرداری تهران دلیل این‌که تراکم می‌فروشد را کسب درآمد عنوان می‌کند و امسال هم تا آنجایی که یادم است بیش از ۹ هزار میلیارد تومان از درآمدش از تراکم فروشی بوده است. شما می‌گویید ما برخورد می‌کنیم و مجوزها را نمی‌دهیم؛ چه‌کار می‌شود کرد که راه درآمد دیگری وجود داشته باشد برای شهرداری. همچنان مدیریت یکپارچه شهری تنها راهش هست یا می‌توان کار دیگری هم کرد؟

نه؛ باید موازنه اقتصادی شهرداری به‌هم بریزد که بحث این دوره هم نیست. ای‌کاش این ۳۰ سال این اتفاق‌ها و حرف‌هایی که الان داریم می‌زنیم افتاده بود، بخشی‌ دیگر خیلی دیر شده است. ناچاریم به خیلی از اتفاقاتی که در شهرداری می‌افتد تن بدهیم. ولی در بودجه سالانه شهرداری یک ضریبی‌ را برای تبدیل درآمدهای شهرداری به اقتصاد پایدار دیدیم که البته باید هرسال افزایش پیدا کند. با یک‌روندی که مثلا فرض کنید تا ۷-۸ سال دیگر برود به سمت این‌که ۴۵ تا ۵۰ درصد درآمدهای شهرداری از اقتصاد پایدار باشد. حرف اساسی‌مان این است که باید برویم به سمتی که دیگر تراکم نفروشیم. یعنی مالک وقتی زمین دارد بیاید رایگان پروانه بگیرد، ولی عوارض و در حقیقت مالیات‌ها این‌قدر افزایش پیدا کند که از قبل آن‌ها بتوانیم شهر را اداره کنیم. آن‌ها هم دیگر می‌شود درآمد پایدار. یعنی دیگر لازم نیست که شهرداری طبقه بفروشد. باید از عوارض و مالیات‌هایی که روی ملک می‌گیرد درآمد کسب کند و بتواند شهر را اداره کند. یک بحث هم استفاده از اماکن شهرداری است؛‌ فرض کنید اگر تا قبل از این شهرداری یک ملکی را سرمایه‌گذاری تجاری می‌کرد، ساخت‌وساز در آن انجام می‌شد و در نهایت به فروش می رفت. حالا برویم به سمت اجاره‌های بلندمدت. یعنی دیگر شهرداری ملکی را به این راحتی نفروشد و واگذار نکند. املاکی که در تهاترها می‌گیرد و درجاهای دیگر می‌گیرد؛ به شکل اجاره واگذار شود به بخش خصوصی که آن‌ها هم بشود جزء درآمد پایدار شهر یا زیرساخت‌های دیگر مثل فرهنگسراها و جاهایی که درآمدزا هستند مثل سینماها و جاهایی که شهرداری مالک آن است و می‌تواند از آن درآمد کسب کند.


یک اتفاقی که دارد در تهران می‌افتد، تغییر هویت فرهنگی شهر است. هویت تهران با ساخت و سازهای گستره کم کم از بین می‌رود. ساختمان ها بخشی از هویت است. تغییرات فراوان در بافت محله ها، هویت محله‌ها را نابود می‌کند. همین خیابان آبان دیگر هویت مسکونی ندارد. خیابان طالقانی همین‌طور و خیلی از جاهای دیگر تهران. برای این چه‌کاری می‌شود کرد؟ حتی آقای قالیباف گفته خانه اش را به منطقه ۱۲ منتقل می کند، شاید چند نفر بیایند ساکن شوند. این هویت تهران را چطور می‌توان به آن برگرداند که فقط روز کار نباشد.

تقریباً نمی‌شود. واقعیت این است که ما چند تا معضل در تهران داریم که یک‌بخشی‌ همین تبدیل‌شدن شهر به پایتخت اقتصادی، سیاسی و هجوم همه مردم از شهر‌های کوچکتر و روستاها و کشاورزها به سمت پایتخت برای کار است. این هم ربطی به دوره آقای قالیباف ندارد. یک مشکل کشوری است که از قبل بوده است. این اتفاق افتاده و تمام‌شده است. حالا ما جمعیت تهران را کنترل بکنیم و دیگر افزایش هم پیدا نکند، الان کار از کار گذشه است. خیلی از روستانشینان و شهرستان نشین های به تهران آمده‌اند. نمی‌توانیم این‌ها را بیرون کنیم. مگر این‌که با یک ترفندهایی این‌قدر هزینه زندگی در تهران افزایش پیدا کند و دردسرهای زندگی در شهر افزایش پیدا کند که خودشان تصمیم بگیرند برگردند. آن‌هم به شرطی که تسهیلات این‌قدر در شهرستان‌ها و روستاها افزایش پیدا کند که ترجیح بدهند برگردند. در تهران چیزی که یک مقداری می‌توانیم کنترل کنیم جلوگیری از فروپاشی محلات است.

چطور؟

یک بحثی که در خود تهران داریم کوچ درون‌شهری است. همه آدم‌هایی که از یک پهنه‌ای به پایین زندگی می‌کنند آرزویشان این است که یک روزی بروند پهنه بالا بنشینند. این‌یکی از دردسرهایمان است. چون احساس می‌کنند که بالا خدمات و آب‌وهوا و رسیدگی بهتر است و بخشی‌اش هم درست است. پایین خط انقلاب ما بافت‌های ریزدانه و با هزار و یک معضل اجتماعی، فرهنگی و شهری داریم و هیچ کمکی تا به امروز به ساماندهی‌اش نکردیم و بافت هم همین‌طور رشد پیداکرده است. بعد کم‌کم صنایع و مشاغل خاص آمده‌اند و خیلی از بومیت ها را از بین برده اند. هیچ‌کسی هیچ نظارتی هم نکرده است. یک راسته که یک محله خیلی خوب بوده است الان شده است راسته آهن‌فروش‌ها. درحالی‌که اگر به ۲۰ سال قبل آن محله برگردیم شاید خیلی از اندیشمندان ما آنجا زندگی می‌کردند ولی به‌مرور یک صنفی آمده است و تک‌تک مغازه‌ها و بعد یواش‌یواش ملک‌های پشت را هم خریده و انبار کرده است و املاک هم خریده و سکونت کرده است و محله و بومیت همه از بین رفته است.

این اتفاقی است که در تهران افتاده است. ما اگر با موضوعاتی مثل شورایاری‌ها بتوانیم بومیت و محلیت و شیخوخیت داخل محله‌ها را دوباره رونق دهیم و مردم بفهمند که بزرگ یک محل،‌مسجد و کسبه یک محل یک جایگاه‌های خاص دارند و دارای اعتبار و ارزش هستند و تصمیم‌گیرنده در محل هستند. دارد یک‌کمی این فرهنگ برمی‌گردد. در شورایاری‌هاو سراهای محله یک مقداری نشان می‌دهد که محلیت دارد دوباره رونق می‌گیرد. بعد هم یک سری تغییرهای فرهنگی -ساختاری خانواده‌هاست که آن‌هم زمان می‌برد. باید صداوسیما و مطبوعات کمک کنند.

در خانواده اگر پدر و مادر آرزویشان تغییر محل سکونت قدیمی پدرشان است چطور می‌توانند به بچه‌ها این را فرهنگ بقبولانند که شماها همه وجودتان و محله‌تان اینجاست و کاش اینجا را تغییر ندهید؟

این‌یک مقداری فرهنگ‌سازی می‌خواهد و کار بلندمدتی هم هست. تخریب‌های این کوچ درون شهری را الان داریم می‌بینیم؛ یک جایگاه‌هایی هم در برخی از محله‌های تهران ایجادشده است که هیچ بافت اجتماعی مشخصی ندارد، آن‌ها باز از این محله‌ها بدتر است. یعنی آن محله‌ها صنعتی یا در حقیقت محل کسب نشده است ولی چون هجوم قومیت‌های مختلف را دارد و آمده‌اند در یک بافت و در یک منطقه حالا به هر دلیلی منافع اقتصادی و یا به هر دلیلی ساکن شده‌اند. شما هیچ همبستگی اجتماعی‌ای در این منطقه نمی‌بینید. مدام آنجا درگیری داریم. مدام مشکلات اخلاقی و شغلی داریم. برخی از بافت‌های تهران الان این‌طوری شده است. آن‌ها به نظر من خطرناک‌تر است. بعد این‌ها را چطور می‌شود جمع کرد؛ می‌شود حکایت محله سیاه‌های لندن و چینی‌های فلان جا. الان این‌یکی از معضلاتی است که در بافت اجتماعی ما داریم احساس می‌کنیم و متأسفانه برنامه ساماندهی‌ هم برایش وجود ندارد.

یک موقع هست که مالک بدون هیچ حق‌وحقوقی تخلف کرده است، پس هم باید تخریب صورت بگیرد و هم جریمه‌اش پرداخت شود. ولی در موارد شاهد هستیم که در دوره قبل شهرداری فلان منطقه،‌ شهردار قبلی و یا دو شهردار قبلی پروانه‌ای یا مجوزی را به کسی داده‌اند که واقعاً غیرقانونی بوده است. حتی ممکن است ساختش را هم شروع کرده باشد و یا در مرحله پایان کار باشد. ازنظر ما الان آن کار تخلف است و به مالک هم اعلام می‌کنیم. اما می‌رود دیوان و بر اساس پروانه و مجوزی که از قبل داشته است، برایش حقوق ایجادشده است.

راهی برای ساماندهی‌اش وجود ندارد؟

چرا؛ ولی کار می‌برد و فقط هم کار شهرداری و شورا و این‌ها نیست. این‌ها بیشتر فرهنگ‌سازی است. یک موضوع هم این است که الان به نظر من زندگی کردن در تهران باید این‌قدر سخت باشد که کاهش جمعیت شهر اتفاق بیفتد. من اگر واقعا می‌خواهم در تهران زندگی کنم باید هزینه‌هایش را پرداخت کنم. وگرنه باید برگردم آنجایی که داشتم راحت زندگی‌ام را می‌کردم. آنجا تسهیلات به من بدهند و تولیدی و کشاورزی و کارهایی را که واقعا نیاز مملکت است ادامه پیدا کند.

تهران مشکلات زیست‌محیطی زیادی دارد که عمده‌اش هم به خاطر جمعیت زیادش است. می‌گوییم ریه‌های تهران را شهرداری مجوز داده است برای ساخت‌وساز و یک نمونه‌اش چیتگر است. برای آلودگی هوای تهران چه‌کاری باید کرد؟ همین‌که بگوییم توسعه حمل‌ونقل عمومی و مردم نیایند بیرون؟ یا این‌که می‌توانیم کاری کنیم مردم پس‌زده شوند از شهر تهران؟ امکانش وجود دارد؟

راهکارهایش خیلی زیاد است. یعنی بخش کوچکی‌اش به نظر من شهرداری است. من الان در تهران هرچقدر درخت بکارم دیگر هیچ تغییری در آب‌وهوای تهران ایجاد نمی‌شود. درخت تلطیف می‌کند آب‌وهوا را ولی تا وقتی شما تولید آلاینده به‌روز دارید، یعنی خودرو دارد تولید می‌شود، خودرویی که آلاینده است و سوخت دارد مصرف می‌شود، سوختی که آلاینده است. بنابراین حالا به میزان هر خودرویی که دارد تولید می‌شود من چند تا درخت بکارم که جلوی آلودگی را بگیرد؟ راهکارهایش خیلی فراوان است. اولین موضوع این است که هیچ نهاد مسوولی برای ساماندهی آن وجود ندارد.

شهرداری؟ محیط‌ زیست؟ یعنی واقعا معلوم نیست مسئول برطرف کردن آلایندگی ها و آلودگی این شهر چه کسی است؟

مشخص نیست. نه شورای راهبردی داریم که مثلا آنجا تصمیم بگیرند و آنجا دستور داده شود. اما کجا پیگیری کنیم؟ یعنی اگر آلایندگی امسال نسبت به پارسال کاهش پیدا نکرد من باید باکی برخورد کنم؟ اصلا چه کسی می‌تواند برخورد کند؟ ساماندهی وجود ندارد. یعنی واقعا معلوم نیست که این قصه را چه کسی باید حل کند. هر وزارت خانه و نهادی حرف خودش را می‌زند. یعنی معاون رییس‌جمهور یک‌چیزی می‌گوید وزیر صنعت یک‌چیزی می‌گوید،‌ وزیر نفت یک‌چیزی می‌گوید و شهرداری هم یک چیز دیگر می گوید. تا وقتی این ساماندهی وجود ندارد این شهر همین است. به نظر من یعنی این که ما خیلی روی این مانور بدهیم که باغات تهران از بین رفته است من قبول دارم درست نیست. خود من در شورا بیشترین کسی هستم که نسبت به موضوعات سبز فعال بوده؛ لایحه هایی دارم می آورم که دیگر به این راحتی در باغات ساخت و ساز انجام نشود. همه این‌ها را قبول دارم. ولی مطمئن هستم اگر تمام باغاتی را هم که امروز داریم حفظ کنیم حتی دو برابر این هم احداث فضای سبز کنیم؛ دردی از آلودگی هوای این شهر دیگر برطرف نمی‌شود. تا وقتی‌که خودروها این است و تولیدش غیراستاندارد است. تا وقتی‌که سوخت ما هنوز معلوم نیست استاندارد است یا غیراستاندارد همین است اوضاع؛ و آلاینده‌های دیگر کارخانه‌ها و صنایع دیگری که به‌هرحال در شهر تهران وجود دارد. این را هم نمی‌توان به شهرداری تکلیف کرد. چون اصلا خیلی از این‌ها به شهرداری برنمی‌گردد. باید آلاینده‌های شهر تهران حذف شود. یک موضوع دیگر هم همین است که شما یک اشاره درست کردید. آیا واقعا لزومی دارد که همه در تهران زندگی کنند؟ یعنی من باید این‌قدر دردسر زندگی در تهران و هزینه‌ها را بالا ببرم که یک عده‌ای واقعا از تهران بروند. چون اینجا که واقعا این‌قدر گنجایش ندارد بااین‌همه شهرک اقماری. همه دنیا برای کسی که خودرو دارد کلی قوانین داریم که اصلا منصرف می‌شود از استفاده کردن از خودرو. در پایتخت‌های اروپایی و پیشرفته که بروید اگر خودرو داشته باشید باید ماهیانه حق پارکینگتان را پرداخت کنید. هر جای شهر نمی‌توانید با خودرو بروید و باید پول‌های مازاد بدهید. اتوبان‌ها این‌قدر وسیع و گسترده نیست. ما اینجا گفتیم باید اتوبان باشد. ترافیک در دنیا جاافتاده و فرهنگ‌سازی هم شده است که کسی که خودرو دارد چون یک وسیله لوکس دارد باید ترافیک هم داشته باشد. اینجا همش می‌گوییم معضل ترافیک باید حل شود خودرو هم به‌راحتی همه دارند استفاده می‌کنند. شما شب‌های تهران را ببینید؛ شاید ۸۰ درصد از خودرو سواری‌ها تفریحی است،‌کاری نیست. کسی لازم ندارد که آن شب سوار خودرو شود اما آلایندگی‌اش را ایجاد می‌کند. چون همه‌چیز رایگان است. نه کسی حق پارکینگ می‌دهد و نه بنزین گران.

با توجه به قانون اساسی می توان محدودیت برای تردد ایجاد کرد؟ البته بیش از محدودیت های فعلی.

به‌هرحال حقوقی که باید برای مردم ایجاد شود، ایجادشده است. من خودم معتقدم که دیگر اتوبان‌سازی و خیابان‌سازی جهت سهولت تردد خودروهای شخصی در تهران کفایت می‌کند. ما باید زیرساخت‌های حمل‌ونقل عمومی‌مان را این‌قدر افزایش دهیم و این‌قدر استفاده کردن از خودروی شخصی را با در نظر گرفتن عوارض و با پرداخت سوخت و امثالهم بالا ببریم که مردم یواش‌یواش این تغییر فرهنگ درونشان اتفاق بیفتد و بیایند به سمت استفاده از حمل‌ونقل عمومی به‌شرط این‌که کامل و جامع باشد. در پایتخت‌های کشورهای دیگر که مردم وسیله شخصی کمتر استفاده می کنند،‌ واقعاً مترو همه‌جا هست. یعنی شما هر جای شهر بخواهید بروید بالاخره وسیله عمومی خوب هست که بتوانید استفاده کنید. خب تهران این‌طوری نیست. متروی ما که شبکه خوبی نیست هنوز؛ ناقص است. شبکه اتوبوس‌رانی که ایجادشده است خوب است ولی ممکن است خودرویش، مناسب نباشد. باید همه این‌ها برطرف شود و درعین‌حال یک فشاری هم بیاوریم به کسانی که خودروی شخصی دارند. الان واقعا خودرو در دنیا یک وسیله لوکس است. دیگر رفع نیاز نیست،‌رفع نیاز را با وسایل عمومی انجام می‌دهند. ولی در ایران هنوز فرهنگش جا نیفتاده است.

قرار بود خودروهای هیبریدی به تهران بیاید. از موتوربرقی شروع شد و گفتند که ۳-۴ هزار نفر ثبت‌نام کرده‌اند. فکر می‌کنیدماجرای خودروی برقی زود به نتیجه برسد؟

یک مقداری هزینه‌هایش سرسام‌آور و سنگین است. بخش‌های خصوصی هم، چون من وارد قصه شدم برای این‌که با یک سری بخش‌های خصوصی هم‌صحبت کردیم و معاونت حمل‌ونقل شهرداری هم پیگیری کرد در بحث ناوگان تاکسیرانی و امثالهم که می‌شود کارکرد؛‌ سرمایه‌گذاری‌اش سرمایه‌گذاری سنگینی است چون حداقل قیمت تاکسیرانی این خودروها دو برابر قیمت خودروهای فعلی است. دو برابر باید سرمایه‌گذار باید سرمایه‌گذاری کند و خودرو را در ناوگان قرار دهد با استهلاکی که در تهران است. دولت اینجا نقش خیلی خوبی می‌تواند داشته باشد که تا به امروز نداشته است. تسهیلاتی که به این خودروها می‌دهند را منوط کردند به بعد از واردات و به‌کارگیری خودرو. خب من سرمایه‌گذار بخش خصوصی از کجا بیاورم که این سرمایه‌گذاری را بکنم تا حالا بعد منتظر باشم که دولت سرمایه‌گذاری من را برگرداند؟ این باعث شده است که یک شکافی ایجاد شود و سرمایه‌گذارها کمتر جلو بیایند. نه این‌که نیامدند، یک تعدادی هم آمدند و در حقیقت سازمان تاکسیرانی هم دارند سروسامان می‌دهند به این ماجرا. ولی آن ایده آلی نیست که ما فکر می‌کنیم. چون وقتی بودجه‌اش را نداشته باشیم ممکن است خودروی خوب و بهینه هم وارد نکنیم. تازه من شرایط هم می‌گذارم و می‌گویم فقط این مدل خودرو و این نوع باید باشد که آن باز خودش یک افزایش رقم دارد که باید از یکجایی تأمین شود. به نظر من اگر تسهیلات به بخش خصوصی قبل از خرید خودرو بدهند، مناسب است. به‌هرحال بخش خصوصی حق هم دارد که اعتماد نداشته باشد و پرسد اگر این سرمایه را گذاشتم کی برمی‌گردد. این باید حل شود. تا وقتی حل نشود این موضوع فراگیر نمی‌شود.

در بخش خودروهای فرسوده امسال گویا اوضاع بهتر شده بود.

بله یک‌کمی.

امیدواری هست برای سال آینده؟

تعویض خودروهای فرسوده با یک شیب خوبی پیش می‌رود البته به‌هرحال چون اوضاع اقتصادی کشور، خوب نیست و نمی شود انتظار معجزه داشت.

از موضوعات شهری فاصله بگیریم؛ اصلاح‌طلب‌های شورای شهر امسال شکست خوردند. به‌هرحال هم ریاست و هم هیات رئیسه را از دست دادند. درست است که دولت در شورای عالی استان‌هاجبران کرد و آقای چمران رییس نشد، ولی به‌هرحال شکست بود. این اتفاق را چطور ارزیابی می‌کنید. فکر می‌کنید باعث می‌شود که سه سال آینده هم اصول‌گراها در راس شورا باشند، چالش‌ها وجود داشته باشد و به اهدافی که می‌خواستید نرسید؟ یا این‌که موردی نیست و همان‌طور که همه می‌گویند که «همه‌چیز فنی است و ما در شورای شهر بحث فنی می‌کنیم و بحث‌های سیاسی نداریم» درست است؟

درستش همین است. ما که نباید بگوییم شورا قرار بوده اصلاح‌طلب باشد یا اصول‌گرا. بحث بردوباخت که یک بحث بی‌خودی است. در شورا شخص و یا کسی بازنده است که حرفی برای گفتن ندارد و کاری برای مردم نکند. بازنده‌ها آن‌ها هستند، حالا ممکن است از اصلاح‌طلب‌ها باشد و یا از اصول‌گراها فرقی نمی‌کند. وقتی من دغدغه این شهر رادارم، مدام در حال مطالعه و کنکاشم؛ مدام به دنبال تصویب طرح جدید برای ساماندهی این شهر هستم و لوایح، ‌طرح‌ها و ایده‌ها می‌آید در شهر پیاده می‌شود یا حداقل مصوب می‌شود برای اجرا برنده من هستم. بازنده کسی است که حقوق مردم را ایفا نمی‌کند. از امکاناتی که آنجا در اختیارش هست برای مردم استفاده نمی‌کند. حالا هرکسی می‌خواهد ریاست این شورا را داشته باشد. برای من که دارم در موضوعات شهری و فضای سبز کار می‌کنم چه فرقی می‌کند که ریاست این شورا با چه کسی باشد. من از حقوق مردم این شهر دفاع می‌کنم شاید الان محکم‌تر دفاع می‌کنم. شاید آن موقع یک حرمت بیشتری برای آقای مسجد جامعی که احساس می‌کردم هم مسیر و هم ایده خودم هست، قائل بودم و خیلی از موضوعات را این‌قدر محکم مطرح نمی‌کردم، ولی الان خیلی محکم‌تر مطرح می‌کنم. به نظر من بردوباخت را بیایید در میزان فعالیت و علمی کردن شورا به سمت کارهای ریشه‌ای رفتن در شهر ببینید. اگر کارنامه ما به‌عنوان اصلاح‌طلب و اصول‌گرا این را نشان می‌دهد یعنی ما برده‌ایم. یعنی من هر طرح ساختاری که برای تهران آوردم و مصوب کردم این یعنی برد من در تهران. فردا هم قضاوت تاریخ برای ما همین خواهد بود. می‌گوید چه‌کار مثبتی برای تهران و شهر انجام دادم. حالا چه فرقی می‌کند گرایش سیاسی من چه باشد. شورا صد در صد یک جایگاه خدماتی است. نهایت شهرداری تهران چیز هست؟ خدمات است دیگر.

پس برای چه چیزی اصول‌گراها تلاش می کردند که ریاست را بگیرند؟

درست نیست که من بیایم با این صراحت بگویم اما فکر می‌کنم آدم‌هایی که حرف علمی برای گفتن ندارند از جاهای دیگر سعی می‌کنند جبران کنند. از ابتدای شورا در این دو سال تقریباً اکثر لوایح و طرح‌ها از بچه‌های اصلاح‌طلب بوده و فقط از سمت آن‌ها شاید مخالفت بوده است. هیچ نوع خلاقیتی شاید در حوزه‌های شهری از آن سمت نمی‌بینیم. بچه‌های کمیسیون عمران بیشترین طرح‌ها و ایده‌ها رادارند. بچه‌های کمیسیون شهرسازی که خود ما هستیم همین‌طور و بخشی هم کمیسیون سلامت. البته انصافاً می‌شود از آقای حافظی هم تقدیر و تشکر کرد. چون واقعا ایشان با یک دغدغه خیلی فراگیر و فارغ از تمام مسائل سیاسی و جناحی موضوعات را پیگیری می کند؛ اگر ۳۱ عضو این‌طوری داشتیم که این‌قدر موشکافانه بیایند، مشکلات خیلی خوب برطرف می شد. نمی‌گویم همه حرف‌های ایشان درست است ممکن است ایشان در یک موضوع هم اشراف کامل نداشته باشد و ادعا و یا مواردی هم که می‌گوید هم ازلحاظ قانونی درست نباشد،‌ اما حداقل دارد مطالعه می‌کند. دارد بررسی می‌کند؛ چه بودجه و چه موضوعات شهرسازی و چه موضوعات مختلف. باید ۳۱ عضو این‌طوری می‌بودند. ولی متأسفانه یک تعدادی عضو داریم که فقط منتظرند یک موضوع مطرح شود و بدون هیچ تحقیق علمی و مطالعه‌ای در راستای یک سری سیاست‌هایی که اصلا درست نیست، مخالفت ‌کنند. ما برد خودمان را در یک سال گذشته نشان دادیم و ادامه هم دارد، اصلا مهم نیست که ریاست شورا باکی هست. مهم این است که کارنامه مابعد از چهار سال چهارتا کار مفید برای این شهر باشد.

آیا واقعا لزومی دارد که همه در تهران زندگی کنند؟ من باید این‌قدر دردسر زندگی در تهران و هزینه‌ها را بالا ببرم که یک عده‌ای واقعا از تهران بروند. چون اینجا که واقعا این‌قدر گنجایش ندارد بااین‌همه شهرک اقماری. همه دنیا برای کسی که خودرو دارد کلی قوانین داریم که اصلا منصرف می‌شود از استفاده کردن از خودرو شخصی. در پایتخت‌های اروپایی و پیشرفته که بروید اگر خودرو داشته باشید باید ماهیانه حق پارکینگتان را پرداخت کنید. هر جای شهر نمی‌توانید با خودرو بروید و باید پول‌های مازاد بدهید. اتوبان‌ها این‌قدر وسیع و گسترده نیست. ما اینجا گفتیم باید اتوبان باشد.

برای انتخابات مجلس چند نفر از اعضای شورا ثبت‌نام می‌کنند؟

نمی‌دانم.

شما خودتان برنامه‌ای برای مجلس ندارید؟

نه برای مجلس نه. من دور اول است که در شورا آماده‌ام و اولین بار است که وارد فعالیت سیاسی به این سبک شدم. احساسم هم این است که مردم حالا به هر دلیلی اعتماد کردند ورای دادند، زیاد خوشایند خودم و مردم شاید نباشد که شورا را سکویی کنم برای این‌که بخواهم بروم جای دیگر. احساس می‌کنم با توجه به اعتمادی که مردم کردند،‌ همین چند سال را اگر بتوانم نشان دهمکه عملکردم خوب است، بعدش می‌شود تصمیم گرفت که اصلا به این فعالیت‌ها ادامه بدهم یا نه . ولی الان خوب نیست. در شورا دارم وظیفه خودم را انجام می‌دهم و مردم هم من را برای همین جایگاه انتخاب کردند.

اشاره‌ای کردید به این‌که یک سری از اعضای شورا فقط مخالفت می‌کنند. زمان انتخابات شورای شهر مخالفت‌های زیادی برای حضور ورزشکاران و هنرمندان در شورا بود. آقای دبیر بالاخره شش سال در شورا بودند و می گویند که متخصص شده است و یاد گرفته است. اما الان شش عضو شورا تخصص مدیریت شهری را ندارند؛ آقای رضازاده، آقای مختاباد و...نبودن متخصص چه آسیبی می‌زند؟ درست است که بگوییم شورای شهر متخصص می‌خواهد و ورزشکار هم می‌خواهد؟

این‌که ما از همه رشته‌ها در شورا داشته باشیم خوب است. یعنی الان خود آقای حافظی دکتر است و کمیسیون سلامت را هم اداره می‌کند و خیلی هم خوب است. این‌که مایکی دو تا پزشک هم داشته باشیم خوب است. در حوزه موضوعات سلامت شهروندی و رفاه سلامت خیلی دارد کمک می‌کند. یا اگر مثلا یک عضوی دارم مثل آقای صابری و آقای شاکری که خودشان معلول هستند و موضوع نابینایی رادارند خیلی دارد به ما کمک می‌کند چون هم عرق‌دارند و هم خودشان دارند از امکانات شهری بهره‌برداری می‌کنند و می‌توانند از حقوق یک قشری دفاع کنند. ورزشکاران هم همین‌طور و هنرمندان هم. چون شورای شهر است و در یک شهر ما همه موضوعات راداریم. هم سلامت شهروندان راداریم و هم موضوع ورزش و هنری را که در تهران کار می‌کنند و مشهود است و بالاخره باید یکی دو تا نماینده حضورداشته باشد. زیاد با این موافق نیستم که ورزشکاران نباید باشند، باید از همه رشته‌ها در شورا باشند. ولی تأثیرگذاری شخصی آدم‌ها مهم‌تر از این قصه است. حالا من اگر ورزشکاری باشم که اگر چهارتا موضوع شهری را هم پیگیری کنم که مردم هیچ‌وقت مخالفت نمی‌کنند. اگر بیفتم دنبال این‌که حمل‌ونقل شهری را آباد کنم حالا اگر ورزشکار باشم مردم ناراحت می‌شوند. الان اگر کسی ناراحتی‌ای دارد از عدم فعالیتمناسب و مثبت یک عضو است. آن را من خودمم هم بهش معترض هستم و باید واقعا به این مسئله رسیدگی شود. حالا شما روی ورزشکاران می‌خواهید بحث کنید. اما در شورای شهر شخصیت هایی داریم که با تمام احترام به سابقه شان، عملکرد مثبتی ندارند. چرا این‌ها را بررسی نکردیم تابه‌حال؟ بهتر نبود آن روزی که می‌خواستیم تصمیم بگیریم برای ورود این فرد و حضورش در عرصه رقابت توانایی‌هایش را می‌دیدیم و می‌گفتیم به‌عنوان تاریخچه‌ای از انقلاب بهتر است که دیگر در این جایگاه نباشید؟ این اتفاق در مورد بخشی دیگر از بدنه نیز باید بیفتد. شاید به ورزشکاران و هنرمندان هم باید گفت. هرکسی که احساس می‌شود آن کارآمدی را ندارد. این هم شامل شورای شهر می‌شود و هم مجلس. زیاد فرقی نمی‌کند. متأسفانه نظام بررسی عملکرد چون وجود ندارد ما این ضعف‌ها راداریم. بعد هم به‌هرحال یک‌بخشی‌اش هم مردم هستند. نمی‌توانید منکر این شوید که مردم رای داده‌اند. نمی‌توانم به مردم معترض شوم که چرا رای داده‌اند.

باید یک سازوکاری باشد که همه افراد به‌عنوان کاندیدا نیایند.

یک مقداری روی سازوکارش باید بحث کنیم و یک مقدار هم باید ضعف‌های خودمان را ببینیم. چی شده که مردم ترجیح می‌دهند سیاست‌مدارها و اندیشمندان را انتخاب نکنند اما تعداد ورزشکاران شورا و چیزهای دیگر افزایش پیدا کند. این چه بازتابی است. این را هم باید یک نفر بیایند واکاوی کند. شاید مردم از ما زده‌شده‌اند. از کسانی که به‌نوعی به نظر می‌رسد سیاست زده هستند. به‌نوعی به نظر می‌رسد حزبی هستند و دنبال منافع فردی و حزبی هستند.

به‌نوعی هم می‌تواند از ناآگاهی مردم باشد.

من نمی‌خواهم به این سمت بروم، این توهین به مردم است. به نظر من جهالت نیست به نظر من عملکرد بد ما مردم را به این سمت برده است. علم کرد بد سیاسی. مردم وقتی احساس می‌کنند که احزاب و نماینده‌هایی که می‌فرستند خوب عمل نمی‌کنند و حزبی و گروهی عمل می‌کنند و منافع آن‌ها را در نظر نمی‌گیرند شاید دچار این فکر می‌شوند که به‌هرحال ورزشکارها بین خودمان هستند،‌مردمی هستند و این‌ها دردهای ما را می‌فهمند و حزبی نیستند، پس به این‌ها رای بدهیم. من نمی‌گویم درست است یا غلط، ولی انتخاب مردم بازتاب عملکرد ماست. چه می‌شود که یک کشوری بعد از انتخاباتی که آقای خاتمی رئیس‌جمهور است با آن مدل اخلاق و سیاست می‌آید به یک آدمی مثل احمدی‌نژاد رای می‌دهد؟ خوب حتما از یک بازتابی شکل‌گرفته است. الان هم ممکن است این اتفاق دوباره بیفتد اگر بازتاب عملکرد این دولت و این مدل خوب نباشد. بنابراین باید این را هم در نظر گرفت باید یک واکاوی این‌طوری انجام شود.

اشاره‌ای به شورایاری‌ها داشتید؛ انتخاباتش فکر می‌کنم به‌زودی برگزار شود. عملکرد شورایاری‌ها را چطور می‌بینید در این چند دوره‌ای که برگزارشده است. فکر می‌کنید مثبت بوده است؟ یا این‌که معتمدان شهرداری انتخاب می شده اند، به آن نتیجه‌ای که می‌خواسته نرسیده است.

مشکلش این است که شورایاری‌ها، شورایار شهرداری هستند. شورایار شهر نیستند. مثل ما؛ ما شورای شهر نیستیم ما شورای شهرداری شدیم. هر موقع در جایگاه بالاتر این قصه حل شود، در شورایاری‌ها هم حل می‌شود. مردم‌دارند رشد پیدا می‌کنند. الان تازه بعد از چند دوره فهمیدند که شورایاری چیست. از عامه مردم الان مصاحبه کنید، در کل شهر ۶۰ درصد مردم نمی‌دانند شورایاری چیست. نه می‌دانند که در محله‌شان چه کسی شورایار است و شورایاری اصلا چی هست. فرهنگ‌سازی خوبی صورت نگرفته است. باید فرهنگ‌سازی شود و شورایار هم شورایار شهر و محله باشد. واقعا تصمیمات محلی بگیرند و محله را سامان دهند. مهم نیست اصلا شهرداری وجود دارد یا نه. شما شورایاری هستید که باید محله را آباد کنید. حالا محله‌ای ممکن است ازنظر اقتصادی آباد باشد و ازنظر اجتماعی دچار مشکلات خاص باشد باید این کار را بکنید. آن جایگاه‌ها چون هنوز معلوم نیست مشکلش هم‌ریشه‌ای است. وقتی خود شورای شهر هنوز جایگاهش معلوم نیست من هیچ کاری نمی‌توانم بکنم. من به‌عنوان شورای شهر می‌فهمم که صنعت در آلودگی هوای شهر من مقصر است ولی هیچ کاری نمی‌توانم بکنم؛ نه می‌توانم جلوی ساخت خودرو را بگیرم و نه می‌توانم برخورد کنم. فقط می‌توان یک تذکر بدهم. خب به‌تبع شورایاری‌ها ما هم دچار همین مشکل هستند. شورایاری نهایت زورش را می‌تواند به شهرداری برساند دیگر. هیچ‌وقتی نمی‌تواند برود به وزارت نیرو بگوید این کابل را ازاینجا نکش. آموزش‌وپرورش نمی‌تواند برود اعتراض کند. برای ساختار شبکه فاضلاب منطقه‌اش نمی‌تواند کاری کند. این‌ها واقعیت‌هایی است.

پس می‌توانیم بگوییم شورایاری‌های یک ویترین از دموکراسی هستند.

که نباید این‌طوری باشند؛ اما هستند.

 

عکس‌ها: لیلا افشار

۴۷۴۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 396956

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 27
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۳:۴۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    124 6
    از این سخت تر؟
    • بی نام A1 ۰۷:۲۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
      36 59
      دوستانی که بهشون سخت میگذره تشریف بیارن شیراز. امکاناتش از تهران کمتر نیستو شهرش هم که خیلی سرتره. وضع کار هم خیلی خوبه. مهندس عمران ساکن شیراز
    • محمد RO ۰۹:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
      21 0
      ضمناً قسمتی از صحبت هاشون درست بود . ولی اوج حرفاشن غلط محض
    • بی نام A1 ۱۰:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
      31 2
      دوست بی نام ساکن شیراز من بهت منفی دادم به خاطر اینکه فقط همین یه کلان شهر شیراز مونده که هوای آلوده نداره می خواهید اینم از دست بدیم؟؟؟
  • بی نام A1 ۰۳:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    133 3
    مثل اینه که بگیم برای اینکه ماشین باعث تصادف نکنه یجوری درستش کنیم راه نره کلا.
    • بی نام IR ۰۷:۲۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
      25 0
      اینا رو ول کن آقا . الان آقای تند گویان حرفی زدند که تقریبا کل قوه قضایه و دوان محاسبات و ... رو میبره زیر رادیکال . اینکه اگر فرد یا افرادی با تخلف به مجوز یا مجوزهایی دست یابند چون ایجاد حقی برای آنها بوده دادگاه رای به نفع فرد خاطی صادر میکند با این استدلال که فرد متقاضی مجوز بگوید من از تخلف خبر نداشتم . یعنی خیلی جالبه الان برای ساختیه آپارتمان 8 واحده در یک زمین 200 متری باید کلی رشوه بدی تا مجوزهای مختلفش رو اخذ کنی . یعنی شخصی که برای ساخت ساز 200،300 میلیارد هزینه میکنه از این رشوه ها نمیده ؟؟؟ خبر از تخلف نداره ؟؟؟ باند و زد و بند با عناصر داخل شهرداری نکرده ؟؟؟ و ...
  • بی نام A1 ۰۴:۴۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    88 5
    آقای تند گویان همین حالا هم هزینه زندگی در تهران حتی نسبت به شهرهایی مثل شیراز و اصفهان و تبریز بسیار بالاست ولی به سبب سودهای کلان دلالی همه به تهران هجوم میآورند
  • بی نام IR ۰۴:۴۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    172 1
    هزینه های تهران رو نمیخواد ببرید بالا، برای شهرستان ها اشتغال ایجاد کنید، خیلی ها نمیان تهران. من رشت دانشجو بودم. واقعا اونجا کار نیست. همه درس میخونن و بیکار هستن. شهرک صنعتی شون رسما فلج شده و کارخونه ها یا تعطیل هستن یا پول ندارن حقوق بدن. چرخ اقتصاد رو راه بندازید بقیه چیزها حله. خیلی ها از بیکاری میان تهران.
  • بی نام IR ۰۵:۰۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    45 0
    اقای تندگویان تو رو خدا به تخلفات منطقه یک بیشتر رسیدگی کنید تخلفاتی در سطح این منطقه یک صورت میگیرد که تخلف پاساژ علاالدین دربرابر آن ناچیز می باشد مدیران شهرداری در این منطقه هرکاری دلشون بخوان میکنن خبر آنلاین یکی سوژهای داغت میشه اگه به اون بپردازی
  • عطا IR ۰۵:۱۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    15 66
    سلام از تهرانی ها زیاد عوارض بگیرید ولی هیچ چی خرج تهران نکنید تا تهران خلوت شود و همه درآمد شهرداری تهران را خرج روستاها و شهرهای کوچک بکنید میئولین اینقدر به شهر های کوچک و روستاها ضلم نکنید
  • بی نام A1 ۰۵:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    62 6
    آقای مسئول ، چرا می خواهید بر مردم تهران سخت بگیرید. چرا به دنبال تنبیه هستید در حالی که می توان با سیاست های تشویقی مردم را تشویق به مهاجرت به شهر های کوچک کرد. اگر اشتباهی در کیفیت معماری تهران هست. جز این است که سازمان شما و شهرداری در نظارت خود کوتاهی کرده..؟
  • حیران A1 ۰۵:۵۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    62 3
    نتیجه میگیریم که برای حل یک مشکل باید دردسر و مشکلات دیگر ایجاد کرد.
  • بی نام IR ۰۵:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    39 0
    ميگيد شهرداري تخلف كرده يعني اون مامور شهرداري كه تخلف كرده دلش كه براي مالك نسوخته،رشوه گرفته،پس نه تنها براي مالك حقي ايجاد نميشه بلكه بايد براي پرداخت رشوه به مامور دولت مجازات بشه،اگر اين جوري باشه هر كسي رشوه ميده و براي خودش حق ايجاد ميكنه
  • بی نام A1 ۰۶:۰۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    25 37
    پدره پدریزرگمم ماله تهرانه ولی تواین شهرنه سمت دولتی دارم نه رانتی برخوردارم ولی ازشهرستان میان هم جایه خودشونو تنگ میکنن هم مارو توهراداره بری چنددرصدش مال تهرانن ولی همیشه تهرانیا متهمن ایرانیها فقط بلدن ازفرار کنن شهرستان بیان تهران یابرن خارج نمیمونن زادگاهه خودشونو درست کنن بعدم مسئولایه ماانقدرامکانات دادن به تهران که به این روز افتادچون زن وبچه خودشون راحت باشه این بلا روسره ما اوردن
    • رعنا A1 ۱۰:۰۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
      19 2
      برادر من وقتی همه امکانات رو تو تهران جمع کردن وقتی یه کار کوچیک اداری بخواد انجام بگیره باید منتظر دستور تهران باشیم وضع همین میشه دیگه .شهرستان ها نه امکانات دارن نه استقلال
  • رضا IR ۰۶:۱۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    25 5
    صدات از جای گرم بلند میشه. اینهمه هزینه و دردسر رو توی تهران نمی بینی؟
  • امیر IR ۰۸:۵۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    10 0
    مقصر اصلی تخلف پاساژ ساز بی گیفیت و فاقد امکانات مانند علائدین شهرداری هست این اقا با کمترین هزینه پاساژ سازی و با استثمار خریداران نهایت بی انصافی را میکند الان در نبش بن بست شهریار خیابان جمهوری پاساژ جدیدی میسازه خون ساکنین این بن بست را تو شیشه کرده رفتیم ناحیه اعتراض کردیم شما را بخدا بگید یه کاور گونی بر روی این ساختمان بکشه با وزش باد زندگی پر از خاک میشه کوچکترین توجهی از طرف مالک نشد هنگام نصب ستون های فلزی ستون اهنی بر روی ساختمان ما سقوطط کرد با کمال بی ادبی حتی خسارت رو جبران نکردند و.......... در خارج با نصب پلاکارد از ساکنینن بابت مزاحمت از همسایه عذر خواهی میشود
  • بی نام IR ۰۹:۱۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    5 1
    آقای تندگویان لطفا به طرح جامع بهارستان توسعه مجلس هم رسیدگی کنید، این ساختمان ها دارد معماری طهران قدیم را از بین می برد.
  • مریم RO ۰۹:۱۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    10 3
    بچه من که اینجا بدنیا اومده پدرش وپدربزرگشم اینجاگناهش چیه که شما براش دردسر درست کنی آقای مسئول.، غیرمسئولانه حرف نزنلابد باید بره ی شهرستان کوچیک که هیچ عرقی بهش نداره بدون امکانات" یا از آلودگی هوا جون بدیم اینجوری همه مشکلات حل میشه شماهم لابد اینجا هستید هی وحاضر وبازهم برای نسلای بعدی تز میدید.
  • بی نام A1 ۰۹:۵۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    5 11
    هزینه ها ودرد سرها برای تهرانیها زیاد شود ؟ دمار از روزگار تهرانیها در آمده نفس نمی توانند بکشند جایی در کره زمین سراغ دارید هوا هم مسئله لاینحل باشد ؟
  • بی نام IR ۱۰:۳۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    10 1
    اگر ساخت و ساز به اندازه کافی نباشد دوباره منجر به جهش قیمت مسکن می شود . انهایی که بیش از 50 ساله ساکن تهرانند و بجه هایشان اینجا بدنیا امده و بزرگ شده و مدرسه و دانشگاه رفته اند چه گناهی دارند . برای رشد متعادل در کشور و ابادی یکسان مانند کشور المان که شهرهای کوچکتر زیباتر و تمیزتر از شهرهای بزرگ مانند فرانکفورت و مونیخ است بررسی کارشناسانه از اینکه انها چه کرده اند که در همه جا عدالت نسبی استفاده از امکانات برقرار است لازم است سیاستهای غلط در پذیرش دانشجو ایجاد امکانات کار و غیره منجر به این وضعیتی که میبینیم شده . مردم تهران به اندازه کافی دردسر و مشکل دارند وقتی که هر روز 2 ساعت در ترافیک هستند. و به ان هموطن شهرستانی که ارزوی زلزله در تهران دارد
  • بی نام A1 ۱۲:۲۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    13 12
    در تهران برای کار در ادارات خصوصی و دولتی باید شرط اقامت 10 یا 15 ساله یا تولد در تهران بگذارند. دولت باید جلوی استخدام افراد شهرستانی را به هر صورت در تهران بگیره. یا مثلا برای کم کردن آلودگی هوا باید به کسانی ماشین و مجوز بدهند که 10 سال تو تهران زندگی کرده اند. این طوری اینایی که زمینشونو می فروشند میان تهران مسافرکشی یا پیک موتوری زمیناشونو سفت می چسبند.با این روند با خشکسالی های پیش رو و بیکار شده بخش عظیمی از کشاورزان که هرکدوم حداقل 6 فرزند دارند همه زمینارو می فروشند میاتن تهران برای مسافرکشی.ازالان به فکر بیفتید پارس جنوبی رو باید فعال بشه تا بروند آنجا برای کار.از شهر کوچک به محض اینکه پاشونو تو تهران بذارند دیگه برنمی گردند.10 سال دیگه جمعیت تهران از 30 میلیون میگذره
  • بی نام IR ۱۳:۰۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    12 0
    ایا درد سری پزرگتر از الودگی هوا واب وشلوغی خیابانها وبد اخلاقی اگثر مردم وگرانی مسکن گرانی مدارس انتفاعی وگرانی تمام خدمات نظیر پول وکیل ارایشگاه زایشگاه اسایشگاه ارامشگاه ودانشگاه چیز دیگری هم هست خدا به دادمان برسد نکند منظورتان زلزله است
  • بی نام IR ۱۳:۳۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    3 4
    من یک خانم مجرد که بخاطر ادامه تحصیل تو یکی از همبن مثلا کلان شهرها زندگی میکنم.. به غیر از شهر تهران که بخاطر شلوغی کسی ب کسی کار نداره تو شهرهای دیگه خانم های تنها خیلی اذیت میشن...من حتی بدون مقنعه بیرون نمیرم...ولی بخاطر هپین قضیه ترجیح میدم به تهران مهاجرت کنم..باید فرهنگ سازی شه..
  • بی نام A1 ۱۶:۲۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
    1 4
    فقط راه حلش اینه که هرکی کمتر از چهل سال خود یا والدین سابقه سکونت در تهران رو داره , براش سه برابر عوارض وضع کنند. شرکتها و کارخانه هائی که در تهران هستند 3 برابر مالیات اخذ کنند....
    • بی نام IR ۰۶:۴۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۸
      3 1
      بعدش تهران میشه همون ده کوره ای که بود.تهران صدقه سرشهرستانیهاتهران شده.عجب مخی هستی تو
  • بی نام A1 ۰۹:۱۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۰
    4 0
    هموطنان عزیزاین کشور متعلق به همه است وهر کس مخواهد میتواند در هر جایی زندگی کند این حرفها بچه گانه است که چه کسی بیاید وچه کسی برود ولی چیزی را که عزیزان ما از هر نقطه ایران که مهاجرت می کنند باید بدانند وبدون اگاهی کامل تن به مهاجرت ندهندگاهی به مراتب زندکی سالم در یک روستا کنار زن وفرزند ترجیح دارد برشرایط زندگی حاشیه نشینی که اکثرا در دام خلافکاران می افتند واز سادگی زن وفرزندانشان در ای ن شهر بی رحم سو استفاده می کنند نان کم ولی زندگی سالم ترجیح دارد برپولی که گاهی بعضی افراد با کثافتی در میاورند به امید اینکه تمام هموطنان عزیزمان در هر گوشه ایران عزیز با اسایش وارامش ورفاه زندگی کنند