۰ نفر
۸ اردیبهشت ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۸

درباره انصراف از یارانه

-تو حقوق اصلیت رو اعلام کردی؟
. نه! چرا باید حقوق اصلی مو اعلام کنم؟ وقتی با کسورات و قسط 700 -800 تومن دستمو می گیره چرا یارانه نگیرم؟ اینها را دو تا دوست در مترو به هم می گفتند.
راننده ای تاکسی هم که ظاهرا من صدمین نفری بودم که سر صحبت را باز می کرد مثل یک نوار ضبط شده می گفت وقتی نمی دونم بنزین میخواد چند بشه، وقتی نمی دونم از فردا قبض آب و برق و گازم چقد میخواد بیاد؟ وقتی نمی دونم پولی که من نمی گیرم چه بلایی سرش میاد چرا ازش بگذرم؟
شما هم شاید خیلی بیشتر از این حرف ها شنیده باشید. شهروندانی که اعتمادی به فردا ندارند و نمی دانند چه بر سر یارانه می آید. آدم هایی که نگرانند همان چند ده هزار تومان جمع شود و بشود 3هزار میلیارد یا پول توجیبی یکی از مدیران بانکی شود برای پناهنده شده به ینگه دنیا!
بی اعتمادی مردم به دولت بدترین وضعیتی است که می توان برای یک نظام سیاسی متصور شد. اما آیا مردمی که با انصراف ندادن از دریافت یارانه همچنان منتظر پرداخت نقدی دولت هستند به دولت بی اعتمادند؟ آیا آنها یقین ندارند که وجوه دریافتی نقدی می تواند در زمینه های موثر تری سرمایه گذاری شود؟ آیا آنها سینی نقد را به از حلوای نسیه می دانند؟ آیا اطمینانی به برنامه های دولت برای فراهم کردن رفاه بیشتر ندارند؟ آیا یقین ندارند انصراف از دریافت یارانه در بلند مدت به نفع آنها است و...
نتیجه بی اعتمادی مردم مشارکت نداشتن در پیشبرد جامعه است. مردم بی اعتماد فقط اوقات را می گذرانند. منتظرند تا عقربه های ساعت به دقایق پایانی ساعت کار برسد و به سوی خانه و یا کار بعدی بروند. آدم های بی اعتماد به همدیگر هم اعتماد ندارند. نزد آنها دیگر چیزی اعتبار ندارد اما در عین حال برای نگه داشتن همانی که «آب باریکه» می خوانند حاضرند هر کاری بکنند و تن به هر چیزی بدهند.
آدم های بی اعتماد البته بعضی اوقات برای جلب اعتماد دیگران که مافوق آنها هستند تلاش هایی می کنند که شاید خیلی با اعتقادات واقعی آنها سازگاری نباشد. آنها بعضی اوقات جوری حرف می زنند و عمل می کنند که واقعا به آن اعتقاد ندارند. همین طوری می شود که گاهی دست به انتخاب هایی می زنند که عالم و آدم متعجب می شوند. تحیر جامعه شناختی از انتخاب های انتخاباتی یکی از اینها است. آدم هایی که دلشان در گرو رقیبشان شان است و سرشان بر آستان مرادشان که به او ابراز وفاداری ظاهری می کنند. اینگونه نه رقیب برآوردی از عِده و عُده اش دارد و نه مراد مطمئن است که یارانش تا کجا پای کار هستند.
وقتی موج بی اعتمادی بلند می شود این دیگر آدمها نیستند که زیر خروارها شک و تردید دفن میشوند بلکه نظامات و ساختارها هم کارکرد خود را کم کم از دست می دهند. این وضعیت شبیه بند بودن به تار مویی است.


***


سرانجام روز چهارشنبه جمعیت ثبت نام کننده برای دریافت یارانه مشخص شد؛ حدود 73 میلیون نفر برای دریافت یارانه نقدی ثبت‌نام کردند و دو میلیون و 400 هزار نفر از دریافت یارانه نقدی انصراف دادند تا درآمد هزار و 200 میلیارد تومانی در جیب دولت بماند.
همه آنهایی که از خیر یارانه گذشته اند پولدارها نیستند و همه آنهایی که یارانه می گیرند کم درآمد نیستند. 73 میلیون در برابر دو میلیون 400هزار نفر یعنی شکست برای واقعی کردن یارانه بگیرها. این یعنی مردم دارند به دولت دروغ می گویند؟ این یعنی از مردم اعتمادی به دولت ندارند؟ این یعنی مردم به زبان بی زبانی به دولت می گویند آنچه را وظیفه داری به من بدهی بده! این یعنی مردم به دولت می گویند اگر تا به حال بر اساس بی تدبیری ها ثروت و داریی ام کم ارزش شده حداقل دلم خوش است که ماه به ماه مبلغی را در ازای ضرر من پرداخت می کنی!
مردم از دولت مستقر یا واقعی تر بگویم از همه دولت های سابق بدهکارند. خود را طلبکاری می دانند که می خواهند هر چه می توانند از مطالباتشان را وصول کنند. این نگاه طلبکارانه مردم از دولت کار را سخت می کند. مردم با این نگاه مشارکتشان در توسعه کشور پایین می آید. مردم طلبکار شهروندان صدیقی نیستند. مردم طلبکار فقط طلبکارند و شاکی. به مردم طلبکار همان قدر که اعتماد نمی کنند نمی شود اعتماد کرد. مردم دولت را صادق نمی دانند که می گوید میخواهیم یارانه ها را بهتر برای شما خرج کنیم و دولت هم همه 73 میلیون نفری که خودش را مُحِق دریافت یارانه می دانند صادق نمی داند.
بی اعتمادی مردم و دولت نشانه های یک سونامی مهلک است. کسی حواشس هست؟!!!

این یادداشت در آخرین شماره هفته نامه مثلث منتشر شده است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 351928

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۸:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۸
    30 1
    واقعا
  • بی نام A1 ۰۸:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۸
    46 1
    بی اعتمادی مساله همه دولت ها در ایران بوده است
    • بی نام IR ۱۰:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۰
      10 0
      بهتر بود بگی بی اعتمادی به حکومت.
  • بی نام IR ۰۹:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۸
    6 0
    پدرم به عنوان يك كارآفرين سي سال سابقه و 300 نفر پرسنل ، به علت پرونده سازي يكي از دستگاه هاي نظارتي به علت اين كه مديرعامل بوده يك سال حكم حبس گرفت. حالا كه مديريت عوض شده و مديران جديد تاييد مي كنند كه مسئله پرونده سازي و رشوه گيري از رقيب بوده و كارمندان خاطي را اخراج كرده اند گير قوه قضاييه افتاده ايم... من خودم با حقوق ماهي 3 ميليون تومان انصراف دادم...
  • بی نام IR ۱۰:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۸
    4 0
    بی اعتمادی نتیجه بی اعتنایی است.
  • خودمونی IR ۱۱:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۸
    1 3
    الکی میگی؟مگر تو خشکی هم سونامی میاد؟
  • حمید IR ۱۲:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۰۸
    5 0
    وقتی من پول آب وبرق را دارم با افزایش میدهم بازاعلام میکنند خطر بحران آب وبرق من چکارباید بکنم افزایش را تحمل بحران راهم تحمل دولت اول قیمت ها رو افزایش میداد وسازوکار وساختار مناسب را آماده میکرد مردم به چشم میدیدند که تورم مهار شد واینکه کاری انجام میشد بعد می گفت حالا بیایید مشارکت کنید هندونه سربسته معلوم نیست چه رنگی وچه طعمی داره