۱ نفر
۱۰ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۰

فردین علیخواه *

به دلیل جنبه‌های مختلف روانی، فرهنگی و اجتماعی نهفته در مسائل جنسی، اتخاذ رویکرد بین رشته ای در مطالعه آنها اجتناب ناپذیر است. رشته های مختلف دانشگاهی می توانند از جنبه های مختلفی به مطالعه این مسائل -چه در سطح فردی و چه کلان-  پرداخت.

در دهه های اخیر به دلیل بروز برخی آسیب های اجتماعی و نقش این نوع مسائل در ظهور آنها، به تدریج جامعه شناسان نیز به مطالعه امور جنسی علاقه مند شده و از زاویه تخصص خود و البته به شکل کلان -و نه سطح فردی- آنها را بررسی می کنند. یکی از موضوعاتی که نتیجه پژوهش های اجتماعی در خصوص مسائل جنسی بوده؛ اهمیت یافتن واژه «جامعه پذیری جنسی» (sexual socialization) است.

معمولا سایر حوزه های علوم انسانی در قالب « آموزش جنسی» (sex education) به بررسی ابعاد اجتماعی و آموزشی مسائل جنسی توجه می کنند. در مطالعات جامعه شناختی، عمدتا چنین آموزش‌های در قالب‌های کلان‌تر، و از زاویه دید جامعه پذیری (socialization) بررسی می شود.

جامعه پذیری در معنای عام آن به فرایندی اشاره دارد که طی آن فرد مهارت ها و شیوه زندگی در جامعه خود را فرا می‌گیرد. در این فرایند، نهادهای اجتماعی نقش موثری ایفا می کنند.

برای مثال معمولا جامعه شناسان اهمیت خاصی برای نهادهایی همچون خانواده قائل اند. ولی در این فرایند به تعبیر جامعه شناسانه، کارگزاران یا عوامل جامعه پذیر‌کننده دیگری هم وجود دارند که در این بین می توان به رسانه های جمعی، آموزش و پرورش و شبکه همسالان یا دوستان اشاره کرد. البته، با توجه به تحولات و تغییرات اجتماعی، نقش هر یک از این عوامل یاد شده می تواند کم یا زیاد شود.

طی چند سال اخیر، گهگاه آمار و مصاحبه هایی از تصمیم گیران، کارشناسان و متخصصان امر خوانده‌ایم که در آنها به اختلالات جنسی به عنوان یکی از عوامل تأثیر‌گذار بر طلاق اشاره شده است. روشن است که اختلالات جنسی، دلایل مختلفی دارد ولی بی تردید، یکی از آنها، نحوه جامعه پذیری جنسی و یا به تعبیری نحوه آشنایی افراد با امور جنسی در طول زندگی یا همان فرایند جامعه‌پذیری است.

در اینجا معمولا این سوال جامعه شناختی مطرح است که در فرایند جامعه پذیری جنسی افراد، آیا نهادها و کارگزاران جامعه پذیری اساسا نقش دارند یا خیر؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ چگونه و با چه کیفیتی؟

طی ماه‌های اخیر پژوهشی در خصوص جامعه پذیری جنسی نوجوانان انجام دادیم. یافته های این مطالعه در قالب مقاله ای علمی-پژوهشی ارائه خواهد شد. برخی از یافته های این مطالعه از منظر آسیب شناسی اجتماعی نگران کننده بود. نخست آنکه نقش رسانه ها و شبکه دوستان در انتقال این آموزش‌ها بسیار پررنگ بوده است. منتها آنچه که موجب نگرانی است آنکه «رسانه های غیر رسمی» نقشی موثر در این فرایند داشته اند.

به عبارت دیگر، بیشتر مطالعه شوندگان از طریق فیلم های پورنوگرافی، سایت های اینترنتی، برخی شبکه های ماهواره ای با این مسائل آشنا می شوند. جالب آنکه حتی کسانی هم که از طریق شبکه دوستان خود با این موضوعات آشنا شده اند بیان داشته اند که دوستانشان عمدتا از طریق همین مجاری با مسائل جنسی آشنا شده و صرفا به آنها منتقل کرده اند.

باید اشاره کرد که طبق یافته های این تحقیق، تلفن همراه تسهیل کننده دسترسی نوجوانان به فیلم های غیر اخلاقی بوده است. نکته دیگری که از منظر جامعه شناختی واجد تأمل است شاید در ظاهر بی اهمیت جلوه کند ولی خود جای تحلیلی مستقل دارد.

یکی از اعضای تیم تحقیق که بیشتر با نوجوانان ارتباط برقرار می کرد و با آنان مصاحبه می نمود بیان داشت که بیشتر آنان به راحتی اصطلاحات عامیانه - و غیرمودبانه- مربوط به مسائل و اندام های جنسی را به زبان می آوردند و برخی دیگر نیز با تعابیری همچون" همون" یا " اون قسمت" و یا واژگانی در همین راستا منظور خود را بیان می کردند.

اهمیت یافته اخیر از آن جهت است که تقریبا هیچ کدام از مطالعه شوندگان با تعابیر و واژگان رسمی و کتابی مربوط به مسائل جنسی آشنا نبودند و در صحبت هایشان بکار نبرده اند. دلیل این امر وابستگی شدید آنان به مجاری غیر‌رسمی آموزش مسائل جنسی بوده است. نکته قابل تأمل دیگر در این تحقیق نقش بسیار کم رنگ نهادهای جامعه پذیری رسمی نظیر خانواده ، آموزش و پرورش و رسانه های رسمی بوده است.

باید تأکید کرد که نتیجه جامعه پذیری نابسامان، در جایی خود را نشان خواهد داد. یکی از دلایل اختلالات جنسی، جامعه پذیری جنسی نامناسب و غلط است که به آن اشاره شد. ریشه انتظارات و توقعات جنسی بیشتر نوجوانان به ویژه پسران، فیلم های پورنوگرافی بوده است.

به راستی می توان این سوال را طرح کرد که امروزه نهادها و کارگزاران مختلف جامعه پذیری درباره امور اجتماعی مختلف نظیر نحوه لباس پوشیدن، نشستن، حرف زدن، احترام به بزرگتر، خانه داری، خرید، نحوه غذا خوردن، و هزاران موضوع زندگی به نوجوانان آموزش های مستقیم و غیر مستقیم ارائه می دهند.

کدام یک از این نهادها وظیفه آموزش مسائل جنسی به شکل سالم و البته صریح را بر عهده دارد؟ وقتی نهادهای رسمی به دلایل مختلف- که جای بحث آن در این نوشته نیست- خود را عامدا یا سهوا از این فرایند حذف می کنند نتیجه آن ورود و افزایش نقش نهادها و کارگزاران غیر رسمی خواهد بود که نتیجه آن نیز، اختلالات جنسی در خانواده ها و در نهایت طلاق است.

فاصله بین انتظارات جنسی و واقعیت روابط جنسی یکی از مسائل قابل توجه در روابط است و به نظر می رسد که بخش اعظم این انتظارات ساخته مجاری غیر رسمی جامعه پذیری جنسی است.

1- جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه

* جامعه شناس و استاد دانشگاه

۴۷۲۳۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 367272

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۵:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۰
    84 0
    اصلا یکی به ما بگه کجا ضعف نداریم.
  • بی نام GB ۱۹:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۰
    12 2
    وقتی متوسط درامد در ایران زیر 4000 دلار در سال هست چه انتظاری دارید که خودمون رو باید با کشورهای پیشرفته ای که متوسط درامدی آنها بیش از 40000 دلار در سال هست دارید فکر کنید اگر متوسط درامد ایرانی ها ده برابر بشه چقدر از مشکلات حل میشه
  • بی نام A1 ۲۰:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۰
    6 0
    خود ِ من هم تا اوقتی توو مدرسه بودم حتی نمیدونستم میشه درباره ی این مسائل به طور جدی و ورسمی حرف زد. و طبیعتا هیچوقت هم به شکل جدی و عمیقبه عنوان یه مسئله ی فلسفی بهش فکر نکردم. اینم مثل خیلی چیزهای دیگه که انقدر شوخی و بی اهمیت گرفتیمش که...
  • بی نام RO ۰۳:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۱
    1 0
    آره. الان فرق بین خوب و بد رو نمیشه فهمید. ای کاش یکی توی وزارت ارشاد اینو می خواند که بلد بود حداقل تا چهار سال رو پیش بینی کنه.
  • بی نام A1 ۰۶:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۶
    3 0
    کاش حداقل در این مسایل به سایر کشورهای مسلمان هم نگاهی میکردیم که چطور از مدارس آموزش این مسایل و نحوه برخورد با مسایلی اینچنینی رو به کودکان و دانش آموزان آموزش میدهند .مقایسه آماری فساد در جوامع و تجاوز به عنف میتونه بازگوی اثر بخش بودن برخورد عاقلانه با این جور واقعیت ها رو در پی داشته باشه ....تنها ایران کشوری مسلمان در دنیا نیست ....