مرضیه برومند معتقد است: چون با عشق فیلم و سریالهایم را میسازم اینگونه مورد توجه مردم قرار میگیرد.
او میگوید: متاسفانه دنیای ما دنیای خیلی خشنی است. ما هنرمندان سعی میکنیم این دنیا را بهتر کنیم و دنیایی پر از عشق را بسازیم.
برومند درخصوص دلیل خاطرهساز شدن کارهایی که میسازد، گفت: به نظر من چون با عشق فیلم و سریالهایم را میسازم اینگونه مورد توجه مردم قرار میگیرد. به قول معروف هر آنچه از دل بیاید لاجرم بر دل نشیند.
مرضیه برومند دختر شیطانی بوده!
این کارگردان سینما و تلویزیون کشورمان مهمان برنامه «رادیو من» بود، با بیان اینکه در دوران کودکی خود دختری شیطان بوده است، گفت: شیطنتهایم بعداً در پختگی من بسیار موثر بود. چون در همان دوران کودکی من تجربههای نمایشی را پشت سر گذاشتم و زندگیام و تمام لحظاتی که هیجان زده شدهام، خوشحال شدم، ناراحت شدم و اینها باعث شده الان در جایی که هستم بایستم و با تجربیاتی که از زندگی خود به دست آوردهام برای آینده خود هم برنامهریزی کنم. من یادم است از همان دوران کودکی که مثلاً سوار اتوبوس میشدم به مردم با دقت نگاه میکردم و از روی شکل ظاهری آنها، میمیک صورت آنها و لباس آنها حدس میزدم که از کجا آمدهاند و به کجا میروند و در دلشان چه میگذرد و به نوعی پیش خودم برایشان قصه درست میکردم. من در دوران کودکی به اطراف خودم توجه زیادی داشتم. حتی به ماشینها با دقت نگاه می کردم و سعی میکردم ادای آنها را با صورت خودم دربیاورم. مثلاً در کودکی فکر میکردم فلان ماشین خوشحال است و دارد لبخند میزند یا ماشین دیگری ناراحت است و اخم کرده. به بعضی ماشینها جنسیت مرد میدادم و به بعضیهای دیگر جنسیت زن و بعضیها را هم بچههای این ماشینها متصور میشدم. همین تصویرسازیها الان در فیلم و سریالهایی که میسازم خیلی به کار من آمده است.
وی درخصوص نحوه خانهداریاش هم گفت: من آشپزی خیلی دوست دارم. من همیشه از سر عشق و تفنن آشپزی کردهام. تجربه آشپزیام کم است و خیلی از غذاها را مثل آش اصلاً بلد نیستم درست کنم. اما در پختن غذاهای دیگری مثل کتلت زبانزد هستم. من علیرغم اینکه در اجتماع سعی کردم بانویی موفق باشم، توجهم را از خانهداری دریغ نمیکنم. اصلاً خانهداری به نظر من کاری بسیار خوب است. من همیشه به خانمهایی که از آشپزی و کارهای خانه غر زدهاند گفتهام اتفاقاً آنها کارهای بسیار مهم و خوبی را انجام میدهند. خانهداری و آشپزی کار حساسی است و تخصص ویژه میخواهد.
هزینه ۷ میلیاردی «شهر موشهای ۲»
برومند در ادامه در خصوص «شهرموشها ۲» هم گفت: ما هزینههای زیادی برای این فیلم انجام دادیم. فیلمبرداری کار کمی بیشتر از آن چیزی که فکر میکردیم طول کشید. دکورهای ویژه و اختصاصی برای این فیلم ساخته شد که با توجه به هزینههای بالای این روزها کمی کار ما را سخت کرد. گذشت آن زمانی که با ۲۰۰ میلیون میشد یک فیلم ساخت. الان هزینه فیلم «شهرموشها ۲» تاکنون حدود ۷ میلیارد تومان شده است. به هر حال همه مراحل ساخت فیلم تمام شد و ما مراحل تدوین و موسیقی و کارهای بعدی فیلم را که در واقع کارهای پایانی انجام میدهیم.
وی با بیان اینکه کار بیرون خانه با کار درون خانهی یک زن از هم جدا نیست، ادامه داد: من در دفتر کارم هم همیشه مشغول تمیزکاری، نظافت، آشپزی و اینجور کارها هستم. در دفتر کارم هیچوقت دوست ندارم از بیرون غذا بگیریم. وقتی در دفتر کارم هستم همیشه سعی میکنم یک غذای ساده مثل استانبولی و اینجور چیزها را درست کنم و اهل گرفتن غذا از بیرون نیستم. به نظر من اینجور کارها فضای پر مهر و محبتتری را در فضای شغلی هم ایجاد میکند. من حتی وقتی کسی را برای کارهای دفتر استخدام کرده بودم تا به من کمک کند باز هم این خود من بودم که آشپزی میکردم. علاقمندی ویژهای به نظافت و سلامت دارم. بخصوص به نظافت فضای بیرون. واقعاً رنج میبرم وقتی آلودگیها را در سطح شهر و خیابان میبینم و متاسفانه مردم نسبت به اموال عمومی برخورد مناسبی انجام نمیدهند. اموال عمومی برای همه ماست و باید در حفظ آن کوشا باشیم. من سال گذشته سریال آب پریا را برای شبکه دو سیما ساختم که توجه ویژهای به حفظ پاکیزگی محیط بخصوص دریاها در آن داشتم. ما به تمیزی دریای مازندران توجهی نکردیم و به نظر من حالا جبران این بی توجهی به شدت مشکل است. این روزها خوشبختانه حواس مردم نسبت به محیط زیست بیشتر شده ولی این باید در عمل اتفاق بیفتد و باید ببینیم مردم در عمل چقدر به محیط زیست شان توجه دارند.
ننه حلیمه الهامبخش «خونه مادربزرگه» شد
برومند که مدتی را نیز در شهر بندرانزلی زندگی کرده است از خاطرات آنجا گفت: زمانی که من آنجا بودم یک همسایهای داشتیم که زنی مسن به اسم ننه حلیمه در آنجا زندگی میکرد. زنی بسیار نازنین که روحش شاد باشد. خانهای که او داشت برای ساخت مجموعه عروسکی «خانه مادربزرگه» به شدت برایم الهامبخش بود و به نوعی از روی خانهای که او داشت دکور کار را ساختم. خدا رحمت کند آقای کامبیز صمیمی مخفم را. وقتی که آقای نیکخواه مدیر گروه کودک شبکه دو در آن سالها به ما پیشنهاد ساخت چنین مجموعه عروسکی را داد، با آقای صمیمی مخفم مجدداً به بندرانزلی رفتیم و هم از ننه حلیمه و هم از خانهاش عکسبرداری کردیم و بر اساس آن خانه مادربزرگه را نوشتیم و ساختیم. همیشه همه انسانهای شریف و با اصل و نسب در ذهن من ماندگار هستند. کاراکترهای مجموعههای من به یک نوعی از درون همین مردم واقعی شکل گرفتهاند. حتی انسانهای کمدی و بانمکی که در کارهایم وجود دارد همه به نوعی مابه ازای بیرونی دارند.
خاطرات رادیو
وی در خصوص خاطراتی که از رادیو دارد گفت: من دوستی دارم که آلمانی است و قبلاً ۳۵ سال پیش به ایران آمده بود و بعد از ۳۵ سال ، پارسال مجدداً به ایران آمده بود. این خانم در آلمان در رادیو کار میکرد. مدتی که در ایران و مهمان من بود مدام صداهای مختلف را ضبط میکرد. مثلاً آمبیانس خیابان را، یا وقتی که به بقالی میرفتم صداهای مردم را، در مهمانی در مسافرت و خلاصه هر جایی که بود صداها را ضبط میکرد. و بعدش یک گزارش بسیار بینظیر در خصوص ایران و مردمش از همین صداها ساخت که وقتی شنیدم حظ کردم.
برومند در پاسخ به اینکه بهترین تعریفی که از او شده چه بوده است؟ گفت: خیلیها تا من را می بینند می گویند کودکی و نوجوانی خود را با من گذراندند و به نوعی کودکی و نوجوانی آنها با من شکل گرفته است. خیلیها به من میگویند که ما وحشت موشکبارانهای زمان جنگ را با تماشای «خانه مادربزرگه» از خود به دور کردیم و من واقعاً خوشحالم که چنین تاثیری را بین جوانان و بزرگسالان امروز گذاشتهام و از طرفی امروز احساس مسئولیت بیشتری میکنم که باید کارهایی بسازم که همچنان برای آنها مورد توجه باشد و مبادا کار اشتباهی بکنیم که روی روح حساس تماشاگرانمان اثر منفی بگذارد.
مرضیه برومند به آرزوهایش رسیده؟
وی در پاسخ به این سوال که آیا به هر چه میخواسته رسیده است؟ گفت: شاید برایتان جالب باشد که بگویم آرزوهای شخصیام بیشتر از آرزوهای اجتماعیام نیست. آن آرزوهایی که برای خانوادهام و مردم جامعهام و هممیهنانم و همه مردم جهان دارم باید بگویم که هنوز به آنها نرسیدهام. من یک دنیای زیباتر، پاکتر و دور از حب و بغض و خشونت و نفرت و زیادهخواهی در خیالم است و هر کاری میکنم در راه رسیدن به چنین ایدهآلی است. نه من بلکه همه هنرمندان نیز چنین آرزوهایی دارند. ولی متاسفانه دنیای ما دنیای خیلی خشنی است. ما هنرمندان سعی میکنیم این دنیا را بهتر کنیم و دنیایی پر از عشق را بسازیم. مشکلی را در دنیای فعلیمان داریم این است که متاسفانه این روزها خیلی روی فردیت صحبت میشود و مردم ما از کارهای اجتماعی دوری میکنند. این واژه «من» همه ما را بیچاره کرده. باید از «من» به «ما» برسیم. ما اگر کارهای اجتماعی را در نظر بگیریم قطعاً موفقتریم. نگویم من میخواهم موفق شوم ، بلکه اگر همه ما با هم موفق شویم قطعاً بهتر است. نه فقط در اجتماع در زندگی خانوادگی هم وضعیت همین است. از بس توجه به «من» ها در خانهها زیاد شده طلاق و جداییها در خانوادهها رشد پیدا کرده است. مادرها این روزها به خودشان فکر میکنند. پدرها همین طور. بچهها هم حتی همینطور. این کنار هم نشینیها متاسفانه از بین رفته و سازشها کم شده. پدر و مادرهای ما قبلاً با هم سازش میکردند. هر چه فکر میکنم میبینم در گذشته پدر و مادر من خیلی نسبت به هم گذشت انجام میدادند و خانوادهها استحکام بیشتری داشتند و زندگیها بادوام بود. الان در سنین بالا از هم جدا میشوند. زن و شوهری ۶۰ ساله از هم جدا میشوند. انقدر هم زیاد شده و روز به روز چنین اخباری را میشنوم که واقعاً ناراحت میشوم. باید روح همکاری جمعی در ما بیشتر شود. ما این روزها فقط شعار میدهیم و بس. آن هم شعار بدون محتوا و بدون عمل. من دوست دارم طرفدارانم بیشتر به «ما» فکر کنند تا به «من».
«رادیو من» پنجشنبهها ساعت ۱۰ تا ۱۱:۳۰ از رادیوجوان پخش میشود.
23503
نظر شما