اگر کسی ایمان نداشت آیا از حقوق اولیه انسانی هم ساقط می شود؟/ اجبار خلاف کرامت بشر است

دکتر اسماعیلی عنوان کرد: « اگر کسی کرامت اکتسابی نداشته باشد یعنی از استعداد ذاتی خدادادی بهره نبرده است. این فرد بسیار گمراه است. اما آیا این باعث می شود که این فرد از انسانیت هم ساقط شود و حقی نداشته باشد؟ پاسخ منفی است.»

به گزارش خبرآنلاین، دکترمحسن اسماعیلی، عضو حقوقدان شورای نگهبان و استاد دانشگاه در سیزدهمین درس گفتار اندیشه و عمل موسسه صدر به تشریح موضوع «کرامت انسان و آثار آن از دیدگاه امام موسی صدر» پرداخت.

دکتر اسماعیلی در این جلسه با تکیه بر این که کرامت انسانی، ذاتی بشر است توضیح داد: « قرآن به صراحت می گوید دشمنی با دیگران نباید باعث مرزشکنی و نادیده گرفتن حق شود و خدا تجاوزگر به حقوق مسلمان یا نامسلمان را دوست ندارد. پیامبر نیز تهدید می کند که بدانید اگر به کافری که در پناه حکومت اسلامی زندگی می کند ظلم کنید، یا حقشان را کمتر از دیگران بدهید، لازم نیست آن کافر در قیامت از شما شکایت کند، من خودم از شما مطالبه خواهم کرد.»

خلاصه سخنان وی را با دسته بندی موضوعی در جدول زیر می خوانید.

موضوع

خلاصه اظهارات

مفهوم کرامت انسان و رویکردهای موجود نسبت به آن

* پرسش امروز بشر این است که آیا من فارغ از دین، جنسیت، زبان و ملیتم دارای ارزش هستم؟ آیا حقی دارم که باید رعایت شود؟ گفتمان رایج امروز دنیا پاسخ مثبت به این پرسش ها می دهد و انسان را موجودی اساسا ذی حق می داند، قبل از اینکه مکلف باشد.

* مؤلفان اعلامیه جهانی حقوق بشر ادعایی جز این ندارند و در انتهای اعلامیه تصریح می کنند که هیچ یک از مواد اعلامیه نمی تواند به گونه ای تفسیر شود که با کرامت ذاتی مغایرتی داشته باشد. این نگاه، مبنای جهان امروز است و ما نتوانسته ایم موضعگیری صریحی نسبت به این دیدگاه ارائه دهیم.

*نوع نگاه به انسان در نوع نگاه به هستی و دین و خدا اثرگذار است. اگر نگویم کرامت ذاتی انسان و حقوق ناشی از این کرامت، گفتمان اصلی امروز جهان معاصر است، باید بگویم رایج ترین و مهم ترین گفتمان است. امام موسی صدر توانسته است اعتدال عملی و نظری در این زمینه به نمایش بگذارد.

کرامت انسان از نگاه دین

  

*اصل کرامت بشر نمی تواند برای مسلمان مورد تردید واقع شود. این مفهوم به صراحت در متون دینی آمده است. بارزترین آن آیه 70  سوره اسراست که به صراحت می فرماید ما بنی آدم را کرامت دادیم و هیچ قیدی ذکر نمی کند. این آیه یعنی انسان به ما هو انسان، دارای ارزش و حرمت است. علامه طباطبایی درمورد این آیه می گویند این آیه بیان حال جنس بشر است، صرفنظر از کرامت های خاص دیگر.

*بین تکریم و تفضیل تفاوت است: تکریم ارزشی است که خدا ذاتا برای انسان در نظر گرفته است و تفضیل ارزش هایی است که انسان کسب می کند.

دلیل پست تر شدن انسان از حیوان

  

 *پاسخ سنتی به این سؤال که ما را دچار تناقض می کند این است که انسان کرامت ذاتی دارد اما به او دستور داده شده که کرامت های اکتسابی کسب کند. اگر کسی سراغ کرامت اکتسابی نرفت، کرامت ذاتی خودش را هم از دست می دهد. یعنی اگر انسان ایمان نیاورد از حیوان بدتر است.

*آثار این نگاه مشخص است. می بینید مثلاً در رسمی ترین میز خطابه جهوری اسلامی، یعنی نماز جمعه گاهی می گویند این ها که مسلمان نیستند، حیواناتی هستند که باید بگذاریم بچرند و روزگار بگذارنند. مرحوم مطهری می گوید این طرز تفکر خطرناک تر از انحرافی است که کلیسا در دین به وجود آورد. معتقدان به این دیدگاه اعلامیه حقوق بشر را قبول ندارند و آن را اومانیستی می دانند.

* به نظر می رسد اشتباهی در برداشت مفهوم صورت گرفته است: اگر کسی کرامت اکتسابی نداشته باشد یعنی از استعداد ذاتی خدادادی بهره نبرده است. این فرد بسیار گمراه است. از حیوان گمراه تر است چون حیوان چنین استعدادی ندارد که از آن استفاده کند. اما آیا این باعث می شود که این فرد از انسانیت هم ساقط شود و حقی نداشته باشد؟ پاسخ منفی است.

اختصاص نداشتن کرامت انسان به مؤمنان

  

*قرآن به صراحت می گوید دشمنی با دیگران نباید باعث مرزشکنی و نادیده گرفتن حق شود و خدا تجاوزگر به حقوق مسلمان یا نامسلمان را دوست ندارد. پیامبر نیز تهدید می کند که بدانید اگر به کافری که در پناه حکومت اسلامی زندگی می کند ظلم کنید، یا حقشان را کمتر از دیگران بدهید، لازم نیست آن کافر در قیامت از شما شکایت کند، من خودم از شما مطالبه خواهم کرد.

*امام موسی صدر طبق موازین دینی می گوید انسان ها همه خوب و بر فطرت پاک خلق شده اند. چه بسا منافع شخصی و فساد محیط از بروز این فطرت جلوگیری می کند اما در همان حالت هم فطرت وی او را به صلاح دعوت می کند. در ادامه ایشان از این بحت نتیجه می گیرد که افکار و وجدان عمومی همیشه جهت گیری درستی دارد چرا که بر اساس فطرت است. لذا ایشان کرامت ذاتی را مختص مؤمنان نمی داند، آن را متعلق به بشر می داند. ایشان می گوید آن چیزی که انسان را در پیشگاه پروردگار، کرامت بخشیده، خلیفه اللهی بودن است و نه محرم اسرار بودن. فرشته ها هم محرم اسرار بودند ولی کرامت نداشتند.

* طبق دیدگاه امام صدر، خداوند انسان را مسئول می خواهد که در همان حال به وظایف خود عمل می کند. بنابراین خلیفه الهی بودن یعنی انسان بین خیر و شر مخیر است و مجبور نیست.

* امام موسی صدر توحید را هم در راستای کرامت معنا می کند و پرستش کسی جز پروردگار را خلاف کرامت می داند. ایشان فقه را هم ناشی از کرامت می داند و می گوید تکیه بر حلال و حرام تنها برای صیانت انسان است تا در جهان مادی گمراه و ذوب نشود.

جایگاه آزادی در اندیشه امام موسی صدر

* نگاه امام صدر به انسان و خلیفه الهی باعث شده به آزادی انسان و آزادی عقیده معتقد باشد و اجبار را خلاف کرامت بشر بداند. این نکته را هم می گویند که همه فضیلت انسان این است که راه ثواب را انتخاب کند و راه و ابزار این انتخاب، علم است. همان علمی که اساس خلیفه الهی بودن انسان است.

یکی بودن همه ادیان و در خدمت انسان بودن

  

* امام موسی صدر در چند نوبت تأکید می کند که ما ادیان مختلف نداریم، یک دین داریم و رسالت  همه ادیان یکی است و همه ادیان در خدمت انسان هستند. چنین تعبیری را من در جای دیگری ندیده ام.

* ایشان تعبیری دارد که من اسمش را تئوری عینیت دیانت و انسانیت گذاشته ام. ایشان می گوید قرآن بر هماهنگی کامل دین و انسان تأکید می کند. مفهوم اصلی اسلام تسلیم بودن است و همه ادیان چنین هستند. ایشان با استفاده از مفهوم انسانیت بین ادیان نیز پیوند برقرار می کند. با این دیدگاه همه پیامبران مسلمانند. دیانت نیز با انسانیت یکی است. لذا، دیانتی که به درد انسانیت نخورد الهی نیست و از علمایی که عبادت را به جای عدالت نشانده اند، گلایه می کند. ایشان نبود عدالت را موجب ناامیدی از دین و علمای دین می داند.

* امام موسی صدر می گوید مصلح قبل از هر چیز باید واقعیت را هر چند تلخ درک کند. در جای دیگر می گوید ما علمای دین نباید از خودمان طاغوت های دیگری بسازیم. بشر کسی را می خواهد که کنارش بنشیند و عرقش را خشک کند و با او زندگی کند. اگر برای علمای دین هم جایگاهی بالاتر از دیگران ساختیم آخرین امید باقی مانده بشر را نابود کرده ایم. امام موسی صدر این مباحث را تنها برای مسلمانان مطرح نمی کند و تصریح می کند که در بحث با غیر مسلمانان نه جنگ داریم، نه خشونت و نه قطع رابطه.

* امام موسی صدر پرچمدار نگاه جدید به دین و پیام جدید دین است. تصور کنید اگر این تفکر در سه دهه گذشته اجازه حضور داشت و از تکنولوژی ها و تحولات روز برای اشاعه این اندیشه کمک می گرفت چه اثراتی داشت؟ ربودن ایشان بزرگترین جنایت علیه ایشان است. سکوت در این زمینه، به ویژه از طرف کسانی که مدعی حقوق بشر هستند، اجحافی به کرامت انسان است.  دعا می کنیم خداوند ایشان را به ما برگردانند چرا که امروز نیازمند نگاه امام موسی صدر هستیم.

/6262

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 372246

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۸:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    15 0
    بطور كلي اجبار در عقايد منفور است
    • قول سدید A1 ۱۰:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
      1 0
      اجبار در عقاید محال است یعنی اصلا چنین چیزی نمی تواند وجود داشته باشد
  • احسان A1 ۰۸:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    11 1
    کیه که بفهمه؟
  • بی نام US ۰۸:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    7 0
    خواستم چیزی بنویسم دیدم از زیبائی کلام می کاهد خود بخوانید و خوب قضاوت کنید: قرآن به صراحت می گوید دشمنی با دیگران نباید باعث مرزشکنی و نادیده گرفتن حق شود و خدا تجاوزگر به حقوق مسلمان یا نامسلمان را دوست ندارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟. پیامبر نیز تهدید می کند که بدانید اگر به کافری؟؟؟ که در پناه حکومت اسلامی زندگی می کند ظلم کنید، یا حقشان را کمتر از دیگران بدهید، لازم نیست آن کافر در قیامت از شما شکایت کند، من خودم از شما مطالبه خواهم کرد
  • بی نام IR ۰۹:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    اینو الان می گن؟
  • بی نام A1 ۱۱:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 0
    اجباردر دینداری ویا مسایل دینی سبب بیزاری وگریز میشود ونتیجه عکس دارد به طوریکه تجربه نشان داد درتمام این سالهایی که به اجبار حجاب را بر سر دختران وزنان گذاشتند چه نتیجه ای داشت با زنان بد حجاب از حیوان هم بدتر رفتار میشد اما هیچ اثری نکرد
  • علی A1 ۱۵:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
    0 0
    امام صدر شخصیت استثنایی بودند. اگر زنده باشند و بتوانند سخن بگویند و آزاد شوند، خسل عظیمی از مسلمانان شیعهو سنیرا جذب خود میکنند. دیدگاه های ایشانرا هیچ یک از علمای گذشته و کنونی ما نداشته اند. مسیحیان به او مسیح میگفتند. بیناسلام و مسیحیت، هیچ فرق ثائل نمیشدند جه برسد بین سنی و شیعه. شاید سیاستهای پشت پرده، ایشان را پشت پرده نگه داشت تا به اهدافشان برسند. برای قدرتهای جهانی، اینجور شخصیتهای همه‌جانبه و مقبول همه‌ی ادیان، خطرناک است. آمریکا نیاز به علمایی دارد که بر طبل خودشان بزنند تا تضادها بیشتر شود. و امام صدر، سر سوزنی بر طبل شیعه و اسلام نمی کوبید. دفاع او از شیعه و علی و حسین و فاطمه، دفاعی بشری بود نه به سبک شیعیان