کار اصلی روشنفکر چیست؟/ انقلاب ایران از نظر میشل فوکو

«کار روشنفکر این نیست که ارادهٔ سیاسی دیگران را شکل دهد؛ کار روشنفکر این است که از رهگذر تحلیل‌هایی که در عرصه‌های خاص خود انجام می‌دهد، امور بدیهی و مسلم را از نو مورد پرسش و مطالعه قرار دهد، عادت‌ها و شیوه‌های عمل و اندیشیدن را متزلزل کند، آشنایی‌های پذیرفته‌شده را بزداید، قاعده‌ها و نهادها را از نو ارزیابی کند...»

به گزارش خبرآنلاین، چاپ دهم «ایران: روح یک جهان بی‌روح» نوشته  میشل فوکو با ترجمه نیکو سرخوش و افشین جهاندیده از سوی نشر نی روانه بازار نشر شد.

ناشر در معرفی کتاب آورده است: «... نقش روشنفکر این نیست که به دیگران بگوید چه باید بکنند. روشنفکر به چه حقی می‌تواند چنین کند؟ و به‌یاد آورید تمام آن پیش‌گویی‌ها، نویدها، حکم‌ها و برنامه‌هایی که روشنفکران در دو سدهٔ گذشته بیان کردند و اکنون اثرها و نتیجه‌های‌شان را می‌بینیم.
کار روشنفکر این نیست که ارادهٔ سیاسی دیگران را شکل دهد؛ کار روشنفکر این است که از رهگذر تحلیل‌هایی که در عرصه‌های خاص خود انجام می‌دهد، امور بدیهی و مسلم را از نو مورد پرسش و مطالعه قرار دهد، عادت‌ها و شیوه‌های عمل و اندیشیدن را متزلزل کند، آشنایی‌های پذیرفته‌شده را بزداید، قاعده‌ها و نهادها را از نو ارزیابی کند، و بر مبنای همین دوباره مسئله‌کردن (که در آن روشنفکر حرفهٔ خاصِ روشنفکری‌اش را ایفا می‌کند) در شکل‌گیری ارادهٔ سیاسی (که در آن می‌بایست نقش شهروندی‌اش را ایفا کند) شرکت کند.»

در دوبخش از این کتاب فوکو درباره انقلاب ایران می گوید:
«روح قیام ملت ایران این بود که می‌‌گفتند باید خودمان را تغییر دهیم. باید شیوه بودنمان و رابطه‌مان با دیگران، با چیزها، با ابدیت، با خدا و غیره کاملا تغییر کند و تنها در صورت این تغییر ریشه‌ای در تجربه‌مان است که انقلاب ما انقلاب واقعی خواهد بود. در همین حال است که اسلام ایفای نقش می‌‌کند... . بنابراین آنان از طریق اسلام در جستجوی تغییری در ذهنیت خویش‌اند.... پس باید گفت که اسلام در آن سال 1978 افیون مردم نبوده، دقیقا از آن رو که روح یک جهان بی‌روح بوده است.»

*

«ما غربی‌ها در صورتی یک انقلاب را به رسمیت می‌‌شناسیم که دو دینامیک را در آن مشاهده کنیم: یکی دینامیک تضادهای درون این جامعه، یعنی دینامیک مبارزه طبقاتی یا دینامیک رویارویی‌های بزرگ اجتماعی و دیگری دینامیک سیاسی یعنی حضور یک طبقه، حزب یا ایدئولوژی به عنوان پیشگام اما به نظر می‌‌رسد آن‌چه در ایران روی داده نمی‌توان هیچ‌یک از این دو دینامیک را که برای ما نشانه‌های بارز و علامت روشن پدیده‌های انقلابی‌اند، تشخیص داد.»

در وایع فوکو در این کتاب برداشت های خود را از انقلاب اسلامی ارائه می دهد. به باور فوکو، آنچه در سایر انقلاب‌ها از ارکان و ضروریات است، در انقلاب اسلامی ایران به چشم نمی‌خورد: در انقلاب اسلامی ایران، نه از «مبارزات طبقاتی» یا حتی در مفهومی گسترده‌تر «جبهه‌بندی اجتماعی» اثری است و نه از یک «دینامیک سیاسی» انقلابی پیش برنده یا «اقدامات انقلابی طبقه پیشرو». به اعتقاد وی‌ در انقلاب اسلامی ایران، یک واقعیت کاملاً آشکار و محسوس است و آن ‌اینکه نه یک طبقه خاص، نه یک حزب معین، نه یک ایدئولوژی سیاسی مشخص و نه یک دسته خاص از پیشگامان انقلابی که همه ملت را با خود به درون جریان بکشاند، در آن یافت نمی‌شود.

برای توضیح و تحلیل چرایی انقلاب اسلامی ایران، فوکو با توجه به این واقعیات، یک امر را از‌‌ همان آغاز نفی می‌کند: «این انقلاب با انگیزه‌های مادی و اقتصادی صورت نگرفته و یکی از دلایل این ادعا، گستردگی این حرکت انقلابی است که در آن، «همه یک ملت» حضور دارند. دوم آنکه به نظر می‌رسد ناشکیبایی و خروش این ملت، بیشتر علیه ستمی است که از ناحیه قدرت سیاسی حاکم بر او روا داشته شده است و سوم، مشکلات اقتصادی ایران در زمان وقوع انقلاب اسلامی به آن اندازه مهم و بزرگ نبود که در نتیجه آن، صد‌ها هزار و بلکه میلیون‌ها ایرانی به خیابان‌ها ریخته و جلو ‌مسلسل‌ها سینه سپر کنند.

این کتاب در 320 صفحه و با قیمت 12هزار تومان منتشر شده است.

 

6060

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 381584

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 9 =