۰ نفر
۲ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۷:۲۴
داعش و کامیون مرگ در نیس

سیدعبدالامیر نبوی

حادثه تروریستی در شهر ساحلی و پر از گردشگر «نیس» در جریان جشن روز ملی فرانسه (14 ژوئیه)، اروپا را در شوک فرو برده است، به ویژه آنکه کشته ها و مجروحان زیادی بر اثر رانندگی دیوانه وار محمد لحویج بوهلال برجای ماند و همچنین هنوز زمان زیادی از حوادث غافلگیرکننده پاریس و بروکسل نگذشته است. فرد مهاجم که تباری تونسی - فرانسوی داشت، 31 ساله و از ساکنان همین شهر بود. این رویداد، همچنان که انتظار می رفت، از یکسو موجب اعلان عزای عمومی و از سوی دیگر موجب اعلام همدردی جهانی شد.

اگرچه بررسیهای پلیس نشان می داد فرد مهاجم، مسلمانی غیرعامل و دارای سوابق بزهکاری بوده است، حکومت اسلامی (داعش) بلافاصله مسئولیت این رویداد را پذیرفت و چون گذشته با تعابیری مذهبی از آن استقبال کرد. نکته جالب این حادثه، چنانکه برخی تحلیلگران متذکر شده اند، تشابه آن با مدل کارزار برخی فلسطینی ها با شهرک نشینان اسرائیلی است.

اول. زمانی که تحولات دومینووار کشورهای عربی خاورمیانه آغاز شد، روند و نتیجه رویدادها نشان می‌داد که اسلام‌گرایان رادیکال غائب بزرگ این تحولات محسوب می شوند؛ آنان نه به¬لحاظ عینی و نه به لحاظ ایدئولوژیک تاثیری بر سمت و سوی رویدادها نداشتند. کناررفتن بن علی، مبارک، قذافی و صالح و گسترش سریع امواج اعتراضات به الجزایر، بحرین و سودان نویدبخش بازتعریف وضعیت سیاسی و اجتماعی منطقه بود؛ وضعیتی که معلوم بود اسلامگرایان رادیکال در آن نقش و جایگاهی ندارند.

با این حال، بروز دشواریهای پس از پیروزی بر دیکتاتوری فرصت مناسبی برای اسلامگرایان رادیکال فراهم کرد. در واقع، جنبش اعتراضی در کشورهایی چون تونس، مصر و لیبی اگرچه توانست حکومت را کنار بزند، اما وارث نظامی ناکارآمد به شمار می آمد که اکنون دستخوش اختلاف فزاینده میان نیروهای انقلاب نیز شده بود. ازاین رو اسلام گرایان رادیکال در این مدت کوشیدند در بستر بی ثباتی سیاسی، ناامنی اجتماعی و مشکلات اقتصادی و نیز با تاکید بر مخالفت سرسختانه با غرب، به بازیابی و بازسازی تشکیلاتی خود اقدام ‌کنند و به خصوص بر عضوگیری های جدید متمرکز شوند. آنچه در این فضای جدید برای آنان بسیار مفید واقع شد، تشدید مشکلات و ظهور احساس سرخوردگی از تجربه و نتایج انقلاب بود.

دوم. اعلام تاسیس نظامی اسلامی مبتنی بر اصل خلافت در بخش هایی از سوریه و عراق، پس از تصرف غافلگیرکننده و سریع شهر مهم موصل، مرحله ای مهم در حیات اسلام گرایی رادیکال اهل سنت به شمار می رود، به ویژه آنکه این مرحله با موفقیت هایی چون تصرف شهرهای تکریت، فلوجه و الرمادی و نزدیک شدن به بغداد تکمیل شد.

با توجه به نکاتی که در بند نخست بیان شد، پاسخ¬های قاطع اسلامگرایان رادیکال برای حل مشکلات به نظر میرسد تا حدودی موثر واقع شده است. آنان با طرح این ادعا که اجرای بی کم و کاست شریعت تنها راه حل مشکلات است و می تواند شوکت و منزلت گذشته را احیا کند، توانسته اند به خصوص در مناطق فقیرنشین عربی اعضای جدیدی را جذب کنند. آنچه که این وضعیت را خطرناکتر کرده است، استفاده زیرکانه رهبران و فعالان گروههایی از این دست از بحران ها و شکاف های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و در نتیجه نارضایتی های انباشت شده دیگر کشورهاست که در مقطعی سبب شده موجی از «مهاجرت به سوی خشونت» هم شکل بگیرد.

بنابراین تا زمانی که نیروهای سیاسی در فضای بی اعتمادی، یا به قول فهمی هویدی «نفرت»، فعالیت کنند، اسلامگرایان رادیکال همچنان در زمره برندگان تحولات خاورمیانه عربی محسوب می شوند.

سوم. شکست‌های چند‌ماهه اخیر در برخی مناطق عراق و سوریه موجب شده است که حکومت اسلامی (داعش) تلاش ‌کند با تغییر تاکتیک نظامی و همچنین افزایش نقاط درگیری با نیروهای مخالف خود زمینه را برای جبران شکست‌ها، تثبیت قدرت و همچنین آماده‌سازی نیروهایش برای حملات بعدی مساعد کند. جدا از تداوم درگیریها در عراق و سوریه و فعالترشدن نیروهای همسو با داعش در افغانستان و لیبی، وقوع چند عملیات انتحاری و بمب‌گذاری در کویت، تونس، ترکیه، فرانسه، بلژیک، آمریکا و کانادا با هدف قدرت‌نمایی این گروه بود و می‌توان این‌گونه تعبیر کرد که داعش برای دفع شکست‌های خود در عراق و سوریه به عملیات‌های تخریبی گسترده در سطح جهان دست می‌زند.

تجربه دوسال و نیم اخیر نیز گویای این واقعیت است که این گروه ‌ در پی اقدامات ایجابی نیست، بلکه از قدرت تخریبی بالایی برخوردار است.

ازطرف دیگر نباید از یاد برد که داعش همواره تلاش می‌کند به دنیا نشان دهد نه تنها از قدرت و کیفیت فعالیت‌هایش کاسته نشده بلکه بر شدت عملیات‌های هجومی آن افزوده شده است و همگان باور کنند این گروه توانسته در مسیر تحقق اهداف خود گام بردارد. این رویکرد سبب شده است برخی تحلیلگران از ورود داعش به فاز مبارزه جهانی و مشابهت عملکرد آن با القاعده سخن بگویند.

چهارم. در این فرآیند، «گرگ های تنها» در برنامه حکومت اسلامی (داعش) نقش و جایگاه مهمی می یابند. اینان کسانی هستند که سرخورده از شرایط موجود، بر اساس تعلق خاطر عاطفی یا ایدئولوژیک و بدون برخورداری از ارتباط سازمانی دست به عملیات تروریستی می زنند. اغلب این افراد تحقیرشده اند، در عمل خود را شهروند درجه 2 می بینند، از تغییر این وضعیت ناامیدند و به دنبال اولین فرصت برای بروز خشم فروخورده خود هستند.

چنانکه قبلا گفته ایم، بررسی موسسه اگمونت (بلژیک) گویای آن است که میانگین سنی هواداران اروپایی گروههای اسلامگرای رادیکال بین سالهای 2002 تا 2009 حدود 27 سال بوده که امروزه به حدود 20 سال رسیده است. همچنین مطالعات اولیه درباره اعضای زن اروپایی که به داعش پیوسته‌اند، گویای آن است که همه آنان بین 16 تا 25 سال سن دارند، اغلب تحت شرایط دشوار زندگی و رشد کرده‌اند، همگی از نظر احساسی به‌شدت ناپایدار و آسیب‌پذیر هستند و به دنبال معنایی برای زندگی و هویت خود می‌گردند. قابل انتظار است چنین کسانی از ظهور یک آرمانشهر استقبال کنند. اینان وقتی خود را در موضع نابرابر و تحقیرآمیز با دشمنانشان می یابند، می کوشند از فرصت های معدود خود به گونه ای بهره ببرند که بیشترین ضربه را به آنان وارد کنند. این امر، دلیل انتخاب مراکز عمومی مانند فرودگاهها، ایستگاههای مترو و رستورانها را برای انجام عملیاتهای تروریستی توضیح می دهد.

پنجم. با توجه به توافقی تدریجی که میان قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برای سازماندهی مسیر آینده سیاسی سوریه و عراق در حال شکل گیری است، شرایط برای حکومت اسلامی (داعش) در سوریه و عراق سخت و دشوار خواهد شد، البته منوط به آنکه تمامی این قدرت‌ها و کشورهای ذینفع در مقابله و مبارزه با آن جدی و شفاف عمل کنند و سیاست‌های اعمالی آنها همسو با سیاست‌های اعلانی آنها باشد. در چنین شرایطی، منابع مالی و حمایت‌های روانی از این-گونه فعالیت‌های رادیکالیستی در سوریه و عراق محدود خواهد شد، اما این امر به معنای پایان کار چنین گروه‌هایی نیست زیرا آنها نیز تلاش می‌کنند با در پیش گرفتن یک سلسله اقدامات، حیات و استمرار خود را تضمین کنند.

از یک سو به نظر میرسد خطر اصلی، تفکر اسلام¬گرایی رادیکال است که می‌تواند در زمان‌های دیگر و در قالب و شکل گروه‌های دیگر بازسازی و بازتولید شود.

در نتیجه حتی پایان عمر گروه‌هایی مانند حکومت اسلامی (داعش) و القاعده به معنای پایان تفکر آنها نیست، به ویژه آنکه شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جهانی همچنان برای پیدایی نگرش ها و رفتارهای افراطی مناسب و مساعد است.

از سوی دیگر، تضعیف فعالیت‌ گروه‌هایی مانند حکومت اسلامی (داعش) نیز به این مفهوم نیست که ما در آینده شاهد سلسله اقداماتی از سوی این گروه‌ها نباشیم. این گروه‌های بنیادگرا بی تردید می کوشند جبهه‌های جدیدی باز کنند که از هم اکنون تجلی آن در چند عملیات تروریستی اخیر در اروپا قابل مشاهده است. تجربه نشان می دهد گروه‌های افراطی با توجه به ضعف‌های درونی خود سعی می کنند نقاط درگیری را افزایش دهند و این امر موجب می‌شود امکان محدودسازی چنین گروه‌هایی با مشکل و حتی وقفه روبرو گردد. بنابراین با توجه به روند تحولات خاورمیانه عربی در 5 سال و نیم گذشته و به ویژه رویدادهای سال جاری، به نظر میرسد اسلامگرایی رادیکال همچنان به عنوان تهدیدی جهانی خواهد ماند و از بحرانها و نارضایتی های انباشت شده و همچنین اختلاف میان قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای سود خواهد برد. در این فرآیند، گرگهای تنها اگرچه سربازی بیش نیستند، نقش و جایگاه مهمی خواهند داشت.

منتشر شده در هفته نامۀ صدا

5252

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 559415

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 5 =